سينماي استريوسکوپيک ديجيتال

تصاوير ايجاد شده توسط کامپيوتر (Computer -generated images,CGI يا CG) که به مدل هاي مجازي سه بعدي اشياء نظير Utah teapot متکي است و فيلم هاي استريوسکوپيک (s3D) که در آن اگر از طريق عينک هاي سه بعدي به تصاوير نگاه شود به نظر مي رسد که اين تصاوير به صفحه نزديک مي شوند. اين دو نوع ‎3D را بايد کاملاً از هم متمايز کرد حتي اگر رنسانس فعلي سينماي سه بعدي توسط چندين فيلم انيميشن سه بعدي که به شکل ‎3D به نمايش
چهارشنبه، 3 خرداد 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سينماي استريوسکوپيک ديجيتال

سينماي استريوسکوپيک ديجيتال
سينماي استريوسکوپيک ديجيتال


 






 
واژه ‎3D يا سه بعدي در سينما به دو مفهوم اشاره دارد:
تصاوير ايجاد شده توسط کامپيوتر (Computer -generated images,CGI يا CG) که به مدل هاي مجازي سه بعدي اشياء نظير Utah teapot متکي است و فيلم هاي استريوسکوپيک (s3D) که در آن اگر از طريق عينک هاي سه بعدي به تصاوير نگاه شود به نظر مي رسد که اين تصاوير به صفحه نزديک مي شوند. اين دو نوع ‎3D را بايد کاملاً از هم متمايز کرد حتي اگر رنسانس فعلي سينماي سه بعدي توسط چندين فيلم انيميشن سه بعدي که به شکل ‎3D به نمايش درآمده است فراگير شده باشد. در پانزده سال گذشته CG-3D به شکل عمده اي در رسانه هاي دو بعدي مثل فيلم ها و بازي هاي ويدئويي مورد استفاده قرار گرفته است و بسياري از فيلم هاي سه بعدي غيرانيميشن براي نمايش و عرضه در سال هاي آينده در صف نوبت قرار گرفته اند.

سينماي ‎3D چيست؟
 

امکان اين وجود دارد که شما اخيراً يک فيلم ‎3D را در سالن سينماي نزديک محل زندگي خود ديده باشيد. همان گونه که مي دانيد، سينماي ‎3D سينمايي است که مناظر آن از وراي صفحه نمايش توسعه پيدا مي کنند و اشياء در داخل فضاي سينما يا منزل به پرواز درمي آيند که اين کار به واسطه عينک ها و پروژکتورهاي ‎3D امکان پذير شده است. در اواخر قرن بيستم، ‎3D به شکل نادرستي با عينک هاي ارزان قيمت قرمز و آبي عجين شده بود. هرچند، حتي در دهه 1950 ميلادي نيز ‎3D از عينک هاي شبه آفتابي، فيلترهاي خاکستري خنثي که يک رنگ کامل را فراهم مي کرد تجربه نمايشي بسيار راحتي را ايجاد مي نمود استفاده مي کرد.
ما از اين هنر بصري لذت مي بريم زيرا ‎3D شکل طبيعي ديد موجودات درنده و نابودگرها است. حيواناتي که در چرخه غذايي پائين تر زندگي مي کنند به ديد زاويه باز گرايش دارند تا بتوانند خطر را ببينند. به همين دليل است که تماشاي يک فيلم سه بعدي حس بصري کاملي را که فيلم هاي دو بعدي، به رغم کوشش هاي فراوان فيلم برداران فاقد آن بودند به ما مي دهد.
در نهايت ‎3D راه خود را به جريان اصلي سينما پيدا خواهد کرد؛ درست به همان شکلي که رنگ و صدا اين کار را انجام دادند: اين نوع سينما تا زماني که با قيمتي قابل قبول و منطقي عرضه نشود چيز بي ارزشي پنداشته خواهد شد. و سپس به يک باره، اجتناب ناپذير و فراگير خواهد شد و به حدي خواهد رسيد که اشاره به ‎3D در پوستر فيلم ها از بين خواهد رفت. در آينده، شما براي زنده کردن حس نوستالژي خود به تماشاي يک فيلم تخت خواهيد رفت، درست مثل حالا که گاهي اوقات فيلم هاي سياه و سفيد را در تلويزيون تماشا مي کنيد.
قبل از اين که شاهد چنين تغيير و تحولي باشيم سينماي سه بعدي با چالش هاي زيادي روبرو خواهد شد.
اولاً، سينماي سه بعدي چگونه مي تواند اين حس عمق و بعد بيش تر براي مخاطب را از طريق صنعتي که براي مدت يک قرن بدون آن به راه خود ادامه داده فراهم کند؟ علاوه بر اين، تجربه ساخت فيلم هاي سه بعدي به اندازه اي محدود و کمياب است که تعداد کارگرداناني که به روش سه بعدي فيلم مي سازند به تعداد انگشتان يک دست نيز نمي رسد. اين وضعيت در مورد مديران فيلم برداري سه بعدي (Dps يا Director of Photography) و مراحل پس از توليد نيز صادق است. از سوي ديگر، تجربه و تجهيزات دو بعدي نيز به شکل گسترده اي در دسترس است و هزاران فيلم بردار با استعداد و معروف به شکل بسيار زيبايي ترفندهايي را به کار برده اند که به شما اجازه مي دهد فراموش کنيد سينماي فعلي يک سينماي تخت است. ورود به توليد سه بعدي به معناي فراموش کردن فيلم سازي دو بعدي و پا گذاشتن به حوزه پرمخاطره و ناشناخته سه بعدي است.
ما در يک دوران گذار به سر مي بريم. خلاقيت و آزادي کارگردان ها، فيلم برداران و تدوين گران تا زماني که ابزار توليد سه بعدي بهتري ساخته شوند و مخاطبان نيز به اين زبان فيلم برداري جديد آشنا شوند و با آن احساس راحتي کنند تحت تأثير منفي قرار خواهد گرفت. به عنوان مثال لنزهاي باز اشياء را به شکل تخت نمايش مي دهند، دوربين و تجهيزات مرتبط با آن سنگين و حجيم هستند و برش هاي تدوين در روش سه بعدي بايد با دقت و هوشياري بيش تري انجام بگيرد. همه اين ها در عرض چند سال به وقوع خواهد پيوست و به تدريج جا مي افتد.
در حال حاضر، ما بايد به خاطر داشته باشيم که در حال ورود مجدد به يک دنياي کاملاً نامکشوف هستيم و پاي مان را از يک مرز شناخته شده به سرزميني وحشي که در آن هر اشتباه تاوان بسيار سنگيني دارد مي گذاريم. اين ها براي يک صنعت هنري که در آن انقلاب ديجيتال و تصاوير CG باعث شده تا اشتباهات فيلم برداري يا ابداعات خلاقانه بخشوده شود يک چالش جدي به شمار مي رود.
هرچند، ما بايد به خاطر داشته باشيم که عمر ‎3D به اندازه عمر خود سينما است و دوراني طلايي را پشت سر گذاشته است. هدف اين مقاله کنار هم قرار دادن چيزهايي است که از قبل در مورد ‎3D مي دانستيم و به شما کمک مي کند از داوري ها و اشتباهات ناشناخته پرهيز کنيد و همچنين مسيري براي استيل سينماتوگرافيک خودتان پيدا کنيد.
بدون دو عامل: داستان هايي که واقعاً بتوانند از مزاياي سه بعدي استفاده کنند و فيلم برداري ‎3D کاملاً توسعه يافته سينماي سه بعدي وجود نخواهد داشت. از يک طرف، ممکن است اين دو نکته به اين زودي ها به واقعيت نپيوندد، درست مثل اين که براي چندين دهه اجباري نبود که فيلم ها به شکل رنگي ساخته شوند و مخاطبان از همان فيلم هاي سياه و سفيد لذت مي بردند.
سينما براي يک قرن تخت بود و واقعيت هاي اقتصادي مي تواند يک با ديگر باعث مرگ ‎3D شود. از طرف ديگر، آيا شما حاضريد با پرداخت دو دلار کم تر براي خريد بليط يک فيلم پرفروش را در يک صفحه نمايش کوچک تر يا با صداي استريوي عادي تماشا کنيد؟

‎3D چه چيزي به فيلم ها اضافه مي کند؟
 

البته اين سؤال، اگر بخواهيم پاسخي که به وراي موضوع «عمق» مي رود به آن بدهيم سؤال ساده اي نخواهد بود! سينما و سينماتوگرافي در مورد احساس، تجربه و شناسايي شخصيت ها است و ‎3D تماماً يک حقه تکنيکي است. آيا مي توانيم احساسات مان را در داخل اعداد قرار دهيم؟ صنعت سرگرمي مي تواند اين کار را انجام دهد و به آن گيشه مي گويد. اجازه دهيد در حال حاضر بر ابعاد هنري و حسي سينما متمرکز شويم.
به اين دليل که ‎3D روش ديدن عادي ما است، حسي از واقعيت را براي مخاطب فراهم مي آورد. با ‎3D، ما ديگر مجبور نيستيم حجم اشيايي را که بر پرده مي بينيم بازسازي کنيم زيرا ما آن ها را مستقيماً از سيستم بصري مان دريافت مي کنيم. وقتي تصاوير به صورت نماي نزديک (کلوزآپ) نمايش داده مي شوند اين اثر حتي بيش تر مي شود. سر هنرپيشه فضا را پر مي کند و اين به شکل تأثيرگذاري بار حسي نما را افزايش مي دهد. اگر فردي به اندازه يک عروسک مقاوايي تخت و بدون بعد باشد، وقتي به شکل چهره به چهره با او روبرو شويم سريعاً متوجه آن خواهيم شد.
ما به طور طبيعي جزئيات واضحي از ساختارهاي گوشت و پوست بدن و حجم و حرکت استخوان ها و ماهيچه ها را ترجيح مي دهيم. واقعيت توسعه يافته انسان در فيلم هاي سه بعدي بر فرآيند شناخت بيننده تأثير مثبتي بر جاي مي گذارد.
وقتي موضوع نماهاي دور و مناظر به ميان مي آيد، اين تأثير پيچيده تر مي شود. براساس قوانين حاکم بر نور، براي چيزي که در يک سالن نمايش داده مي شود، يک سايز حداکثر وجود دارد که آن سايز نمي تواند از خود پرده بزرگ تر باشد. تا زماني که بازپخش فيلم مستقيماً به درون کاسه چشم ما تابانده شود نمي توانيم تصويري را که بزرگ تر از صفحه اي که به آن نگاه مي کنيم باشد ببينيم. در نتيجه، يک منظره فوق العاده که در وراي صفحه اي که به آن نگاه مي کنيم قرار گرفته باشد، يا بزرگ و تخت ديده مي شود و يا اندازه آن براي تطابق با ابعاد پرده کاهش پيدا مي کند. اين تأثير معمولاً توسط مخاطب درک نمي شود و در بدترين حالت احساس غولي را پيدا مي کنيد که در حال نگاه کردن به يک مدل کوچک است. به طور کلي فيلم برداري سه بعدي نمي تواند به بهترين شکل ممکن عمق جهان واقعي درون يک سالن سينماي سه بعدي را پر کند. ما محدوديت هايي را که بر موضوع ها و مناظر دور دست تأثير مي گذارند مشاهده کرده ايم.
In-your-Face 3D نيز محدوديت هاي خاص خود را دارد. درست مثل زماني که يک بيننده نمي تواند به طور همزمان به داخل پاکت پاپ کورن خود و پرده نگاه کند، محدوديتي در چگالي و شدت افکت هاي بسيار نزديکي که مي توانيم حس کنيم وجود دارد. تصور کنيد نيمي از حجم فضاي سالن سينما، ناحيه اي است که شما قادر خواهيد بود اشياء پرنده را بدون اين که حس سايرين را تحت تأثير و آزار قرار دهيد به نمايش درآوريد. نه تنها صحنه و ترکيب تصوير بايد براي ‎3D بهينه سازي شود، بلکه ضرب آهنگ تدوين و افکت هاي بصري نيز به بهينه سازي ويژه اي نياز دارند. به دليل افزايش پيچيده گي و زمان مورد نياز براي خواندن، تصاوير ‎3D در مقايسه با ‎2D به يک شيوه تدوين نرم تر و بهتر نياز دارند.

تأثير ‎3D بر گيشه
 

تأثير ‎3D بر گيشه ساده است: در اولين آخر هفته نمايش، ‎3D در مقايسه با سينماي تخت سه برابر درآمد بيش تري ايجاد مي کند. مجله ورايتي در اين زمينه مطلبي بر روي وب سايت خود منتشر کرده بود: ‎3D به معناي دلارها، دلارها و دلارهاي بيش تر است.
علاوه بر اين ها، فيلم هاي ‎3D پس از اولين هفته هاي نمايش، مخاطب را بيش از فيلم هاي ‎2D درگير مي کنند. فراگير شدن رنسانس ‎3D به شکل گسترده اي با اکران The polar Exprression به روش 3Dدر سالن هاي IMAX در دسامبر سال 2003 آغاز شد. ما حقيقتاً نمي توانيم ميزان درآمد ‎2D و ‎3D اين فيلم را با هم مقايسه کنيم زيرا نسخه ‎2D در 3650 سالن سينماي عادي نمايش داده شد اما نسخه ‎3D در 70 سالن IMAX به نمايش درآمده بود. هرچند، اگر نگاهي به درآمد حاصل از هر کپي فيلم بيندازيم اين اعداد جالب تر مي شوند. و اگر اين نکته را هم در نظر بگيريم که فيلم با گذشت زمان تا چه حد فروش کرده است موضوع از اين هم هيجان انگيزتر مي شود. نکته اي که به همين اندازه جالب است اين است که The polar Express در کريسمس 2004 مجدداً نمايش داده شد و کماکان باز هم فروش بيش تري از نسخه افتتاحيه ‎2D در آخر هفته 2003 داشت. در کريسمس سال 2005، برخي از سالن هاي IMAX آن را دوباره اکران کردند، حتي بعد از اين که نسخه 2Dاز تلويزيون نمايش داده شد باز هم درآمد آن در مقايسه با فروش نسخه 2Dدر دو سال قبل براي هر صندلي مبلغ بيش تري کسب کرد. نهايتاً و با گذشت سال ها، هر نسخه‎3D‎‏‎، ‏14 برابر بيش تر از نسخه هاي 2‎2 درآمد کسب کرده بود.
اين يک رويداد مجزا نبود. وقتي Chicken Little، اولين انيميشن ‎3D استوديوي والت ديسني در چهارم نوامبر 2005 به نمايش درآمد، متوسط کسب درآمد براي هر صندلي در آخر هفته معادل 96 درصد بود. در نوامبر 2007، Beowulf 3D در سه روز اول عرضه در انگلستان به طور کامل به فروش رفت.
عليرغم کسب درآمد از گيشه، فيلم هاي ‎3D هنوز هم از کمبود سالن هاي ‎3D رنج مي برند. تا سال 2005 فقط 70 سالن IMAX براي نمايش فيلم هاي ‎3D در دسترس بود. از آن زمان تاکنون، projection ديجيتال در سالن هاي عادي در کنار افزودني هاي نسبتاً پرهزينه، امکان نمايش ‎3D projection را با هزينه هاي اضافي در سينماهاي عادي امکان پذير ساخته است. در نتيجه، صاحبان سالن هاي سينما پرده هاي نمايش خود را تغييردادند و بدين ترتيب امکان نمايش ‎3D بر روي پرده هاي 600 تا 800 را در سال 2007 فراهم نمودند.
در اوايل سال 2008 تحليل گران اعلام کردند 3000 پرده نمايش ‎3D براي نمايش دو فيلم پرهياهو در آخر هفته Memorial Day سال 2009 در دسترس خواهد بود. فيلم Avatar ساخته جيمز کامرون و انيميشن Monsters vs Aliens (هيولاها بر عليه بيگانگان). در زمان نگارش اين مقاله، هر دوي اين فيلم ها قرار است فقط به صورت ‎3D به نمايش درآيند و خبر از ورود سينماي ‎3D به جريان اصلي فيلم سازي مي دهند.

آينده سينماي سه بعدي به کجا خواهد رفت؟
 

اين، يکي از اصلي ترين سؤالاتي است که کل دست اندرکاران صنعت سينما سعي مي کنند به آن پاسخ دهند. آيا ما براي يک تغيير رويکرد کامل به ‎3D، نظير کاري که با رنگ و صدا کرديم آماده هستيم؟ يا بايد تصور کنيم هياهوي سينماي سه بعدي بالاخره از بين خواهد رفت؟ اجازه دهيد رنسانس فعلي را با موج زودگذر ‎3D در دهه 1950 مقايسه کنيم.
دوران طلايي ‎3D در دهه 1950 و رنسانس فعلي ‎3D هر دو زماني بروز کردند که سينماي عادي در حال نبرد با يک رقيب بسيار سرسخت و جدي بود. گيرنده هاي تلويزيون با سرعتي باورنکردني در خانه ها ظاهر مي شدند و حالا نيز سيستم هاي سرگرمي خانگي، نظير سينماي خانگي، بازي هاي ويدئويي، ويدئوي on demand قانوني، و به اشتراک گذاري قانوني فايل از طريق اينترنت خانه ها را تسخير کرده است. هياهوي هر دوي آن ها با عرضه يک فيلم ‎3D آغازشد Bwana Deil در 1952 و The Polar Express در 2003، فروش غير قابل انتظار اين فيلم ها در گيشه زنگي را براي افرادي که در دفاتر و کمپاني هاي فيلم سازي هاليوود نشسته بودند به صدا درآورد و چراغ سبز ساخت پروژه هاي ‎3D بعدي روشن شد. چه تفاوتي بين دوران طلايي و عصر حاضر وجود دارد؟
اگرچه هر دوي آن ها تکنولوژي هاي جاري سينما را، بازتعريف کردند اما تأثيري که هر يک بر کل فرآيند توليد برجاي گذاشتند عميقاً متفاوت بود. تکنولوژي ‎3D دهه 1950 تکنولوژي هاي چند دوربيني را که براي فرمت هاي پانوراميک و رنگي اوليه توسعه داده شده بود به کار مي گرفت. در طول سال هاي متمادي، لنزهاي آنامورفيک و ساير تجهيزات سينمايي راه حل هاي تک دوربيني براي فيلم هاي رنگي صفحه عريض را براي استوديوها فراهم نموده بودند و ‎3D را که با مانع توليد چند دوربيني روبرو بود رها کرده بودند. علاوه بر اين، به منظور جلوگيري از تبديل شدن ‎3D به يک تجربه بصري دردآور، ‎3D به توجه ويژه اي نياز داشت. پروژکتورها بايد به خوبي سينک و سازگار مي شدند که انجام اين کار در اکثر موارد فراتر از حيطه تخصص و توانمندي هاي فني آپاراتچي ها بود.
مزاياي ‎3D امروزي (که همه چيز در آن از طريق تجهيزات کاملاً ديجيتالي هدايت و کنترل مي شود) تنها به فيلم برداري صرف محدود نمي شود و به مراحل پس از توليد و توزيع نيز توسعه پيدا مي کند. با در نظر گرفتن اين نکته که گفته مي شود ‎3D دهه 1950 دچار مشکلات بسيار زيادي در زمينه کيفيت تصوير بود که نمي توانست در عصر آنالوگ برطرف شود، اين تفاوت از اهميت ويژه اي برخوردار مي شود. اساساً، يک فيلم ‎3D ديجيتال نبايد باعث سردرد شما شود (مگر اين که کارگران يک فيلم را افتضاح ساخته باشد) و زماني که شما در کار فروش سرگرمي هستيد عدم آزار مخاطب به يک نکته کليدي و اساسي تبديل مي شود.
بايد به اين نکته نيز توجه کرد که توسعه ‎3D تک دوربيني در دهه 1970 و 1980 باعث ساخت مجموعه اي از فيلم هاي ‎3D (مثل jaws 3D ،The Stewardess) شد اما قادر نبود يک رنسانس تمام عيار ايجاد کند. ديجيتالي کردن فرآيند پس از توليد و افکت هاي بصري جريان ديگري در دهه 1990به راه انداخت (spy kids, The Adventures of Sharkboy and Lavagirl). اما فقط ديجيتايز کردن کامل، از عينک به عينک، از دوربين به لنز پروژکتورها مشخصات تکنولوژيکي که ‎3D براي بقا به آن نياز داشت را در اختيارش قرار داد. دومين تفاوت، فقدان تکنولوژي رقيب در صنعت سرگرمي سازي است. سينما اسکوپ امروز در کجا است؟ همه تکنولوژي هاي در حال ظهور، واقعاً از يک تغيير مسير ‎3D پشتيباني مي کنند. افکت هاي ديجيتال، استوديوهاي مجازي، و هنرپيشه هاي مجازي براي توليد فيلم هاي ‎3D با کيفيت بالا عناصري کليدي محسوب مي شوند.
به طور خلاصه، حالا براي اولين بار يک تکنولوژي - ديجيتالي کردن - وجود دارد که کليه مسائل مرتبط با توليد ‎3D را در بر مي گيرد. اين تکنولوژي، ‎3D را امکان پذير مي سازد. حالا سؤال اين است: آيا ‎3D به اندازه کافي ارزشمند هست که به جاي اين که به دست فراموشي سپرده شود در آينده نيز به راه خود ادامه دهد؟

چالش هاي امروزين 3Dچيست؟
 

چالش هاي جدي، ارتقاء و توسعه نسبت هزينه به فايده ‎3D است. از منظر هزينه ها، توليد يک فيلم ‎3D هرگز به اندازه يک فيلم ‎2D ارزان نخواهد بود. هيچ چيز رايگان به دست نمي آيد. فيلم هاي سياه و سفيد هنوز هم از فيلم هاي رنگي ارزان تر هستند، ضبط صدا به يک ضبط کننده صدا نياز دارد.
از سوي ديگر، مخاطب به اين نوع سينما پاسخ داده و گيشه نيز نقش اصلي و مرکزي را در رنسانس فعلي ‎3D ايفا مي کند. اما آيا اين ها براي مدتي طولاني دوام خواهند داشت؟ هيچ کس براي ديدن تکنولوژي به سينما نمي رود. مخاطبان دوست دارند داستان بشنوند و آن ها براي بهترين تجربه بصري پول پرداخت خواهند کرد.
‎3D مي تواند، بخشي از اين تجربه باشد.
توليد ‎3D با هزينه معقول و منطقي با دوربين هاي ‎3D کامپيوتري و سالن هاي استريو امکان پذير مي شود. اين ها مسائلي است که به زمان و پول مربوط مي شود و مهندسان زيادي هستند که آماده روبرو شدن با اين چالش هستند. توليد فيلم هاي ‎3D باز هم با تعريف کردن داستان رونق خواهد گرفت وگرنه مردم ترجيح مي دهند در خانه هاي شان بمانند و فيلم هاي ‎2D تماشا کنند. اين مسئله اي پيچيده تر است. کل صنعت سينما بايد اين رسانه جديد را فرا بگيرد و در آن استاد شود؛ درست مثل زماني که فيلم هاي رنگي، ناطق يا برنامه هاي زنده تلويزيوني تهيه و توليد شدند. ما نه تنها به نسل جديدي از فيلم برداران و تدوين گران نياز داريم بلکه به فيلم نامه نويسان و تهيه کنندگاني که درک درستي از ‎3D داشته باشند و داستان هاي عميقي تعريف کنند نياز داريم.
هدف اين مقاله ارائه ديدگاهي کلي در مورد تغيير مسير تکنيکي و ويرايشي که صنعت سينما با آن روبرو خواهد شد، بود.
منبع: نشريه بزرگراه رايانه، شماره ي 142



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
معنی اسم فربد و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فربد و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم تلما و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم تلما و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فرشید و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فرشید و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم آلما و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم آلما و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم سدنا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم سدنا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم نادیا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم نادیا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم ونداد و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم ونداد و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فرهان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فرهان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فریدون و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فریدون و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فرخ و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فرخ و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فراز و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فراز و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم جعفر و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم جعفر و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فریبرز و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فریبرز و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فیروز و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فیروز و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
شهرستان هامون کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری
شهرستان هامون کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری