ماري که سر به فلک کشيده
نويسنده: ليلا حسين زاده
قلعه مرتفع و تاريخي مارکوه يکي از بناهاي شگفت انگيز رامسر است
در جنوب شرقي رامسر و در چهار کيلومتري شرق شهر کتالم، قلعه منحصر به فردي وجود دارد که براي ديدنش بايد سرتان را خيلي بلند کنيد و به آسمان چشم بدوزيد؛ شايد براي همين است که به آن لقب مارکوه داده اند. اين قلعه در ارتفاعي ساخته شده است که اگر در هواي صاف و بدون غبار از روي آن به دور دست ها نگاه کنيد، تا ده ها کيلومتر دورتر را خواهيد ديد. مار کوه که قدمتش به دوران ساساني و اشکاني بر مي گردد، فضايي حدود هزار متر را به خود اختصاص داده است. در قلعه مارکوه پنج برج پشتيبان وجود دارد که نقش اصلي شان بالا بردن درجه مقاومت و ايستايي ديوارها بوده. قطر زياد اين برج ها که سه تا پنج متر است در واقع از رانش ديوارها جلوگيري مي کرده است. مارکوه در ارتفاع 217 متري از سطح دريا ساخته شده است. براي همين ديد خوبي به اطراف دارد ؛ يعني اگر هوا صاف باشد تا سلمان شهر و شهرستان عباس آباد را هم مي توانيد پيش رويتان ببينيد. در مورد شکل قلعه نظرات مختلفي داده شده است. عده اي مي گويند اين قلعه به شکل مثلث ساخته شده. اما محمد قاسم کفاشي، سرپرست گروه کاوش و کارشناس ارشد سازمان ميراث فرهنگي کشور که از ابتدا در جريان کاوش قلعه مارکوه بوده، عقيده ديگري دارد ؛ «اين قلعه به شکل مستطيل است و در بخشي انحنا دارد و بدنه اش از سنگ هاي خود مارکوه ساخته شده است. يعني سازندگان سنگ ها را از بدنه کوه جدا مي کردند و از آن در ساخت قلعه استفاده مي کردند. البته در ساخت قلعه از آجر هم استفاده شده، آجرها هم از آجرپزي اي که در پايين کوه و در محله اي به نام کوزه گر محله قرار داشت، تأمين مي شد. اين محله هنوز هم وجود دارد اما از کوه پز خانه اش اثري نيست.» غير از سنگ و آجر، از مصالح ديگري مثل گچ نيم کوب و ساروج ضعيف شده هم در ساخت قلعه استفاده شده. سالم ترين و سرپاترين بخش قلعه که هنوز خراب نشده، ديواره اي است که در بخش جنوب شرقي آن قرار گرفته و ارتفاعش به شش متر مي رسد ؛ «اما مستحکم ترين بخش را مي توان در بخش هاي شمال و شمال غربي قلعه مشاهده کرد. چون احتمال وقوع رانش و حرکت در آن قسمت بيشتر بوده، به همين دليل در بناي اين قسمت، از مصالح محکم تري مثل ساروج و گچ نيم کوب استفاده کرده اند. بخشي درون قلعه وجود دارد که از قسمت هاي ديگر بزرگ تر است و به نظر مي آيد اتاق شاه نشين بوده. اما با اين حال يا به عنوان خانه اي اربابي ساخته شده است. اطلاعات زيادي در دست نيست ؛ براي همين نمي توان به طور قطع نظر داد. قلعه مارکوه هنوز اسرار فاش نشده زيادي دارد اما کارشناسان تا تمام نشدن بررسي هايشان حاضر به اظهار نظر نيستند. درباره نام قلعه هم برخي معتقدند برگرفته از جانور خزنده است که احتمالاً در آن دوران درون قلعه پيدا مي شد. «امکان ديگري هم هست، نام قلعه مي تواند برگرفته از اقوامي باشد به نام مارد يا آمارد که در حدفاصل مناطق گيل ها (گيلان) و (تپورها) مازندران زندگي مي کردند. شايد اين نام ها به مرور زمان تبديل به مار شده است. »خواجه رشيد الدين فضل الله همداني در کتاب جامعه التواريخ نقل مي کند حوادثي در قرن ششم اتفاق افتاد و باعث شد تا قلعه مارکوه به تصرف فرقه اسماعيليه در بيايد. با توجه به اطلاعاتي که از بررسي هاي باستان شناسان به دست آمده، چند دوره تاريخي براي اين قلعه مشخص شده است. قرون اسلامي سوم تا چهارم، ششم تا هفتم و هشتم تا نهم هجري.
منبع: نشريه همشهري سرنخ، شماره 99.