حماسه تلخ

بازی های سری Dawn of War پس از سال ها موفقیت پیاپی، نه تنها در دنیا، بلکه در ایران هم طرفداران بسیاری دارند. شیوه عمل Relic در ساخت بازی های این سری
پنجشنبه، 26 مرداد 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
حماسه تلخ
حماسه تلخ
 

نویسنده: محمد طالبیان



 
warhammer 40k
Dawn of War II Retribution

بازی های سری Dawn of War پس از سال ها موفقیت پیاپی، نه تنها در دنیا، بلکه در ایران هم طرفداران بسیاری دارند. شیوه عمل Relic در ساخت بازی های این سری شباهت زیادی به Blizzard دارد؛ اما در بازی های سخت Relic از آن محافظه کاری Blizzard خبری نیست و این شرکت از تغییر و خلاقیت باکی ندارد اکنون دومین بسته الحاقی Dawn of War2 که Retribution نام دارد با تغییرهای بسیاری از راه رسیده و چه در بخش داستانی و چه در بخش چند نفره چنان تفاوت هایی با بازی اصلی دارد که اصولاً باید آن را یک بازی جداگانه دانست و علیرغم این که بسته الحاقی نخست DOW2 با نام Chaos Rising یک بسته الحاقی اضافه شونده بود؛ Retribution یک بسته الحاقی کاملاً مستقل است که به دلیل تغییر پلتفرم مورد استفاده برای حالت تحت شبکه، از لحاظ استفاده از بسته های اطلاعاتی هیچ ارتباطی با بازی نخست برقرار نمی کند و حتی در حالت چند نفره نیز قابلیت برقراری ارتباط با آن را ندارد. به این ترتیب Retributiln یک بازی کامل و جدا است که برخلاف بسته های الحاقی قبلی Relic نژادهای آن حتی برای کسی که بازی اصلی و بسته الحاقی CR را تجربه نکرده اند، به طور تمام و کمال قابل استفاده است.
حماسه تلخ
Retribution را می توان با بسته الحاقی Dark crusade برای نخستین بازی Dawn of War مقایسه کرد که به طور مستقل و با نژادهای بسیار در بخش داستانی و چند نفره از راه رسید. اما برخلاف Dark crusade که نه تنها دنباله مستقیم Dawn of War نبود بلکه داستان در آن در درجه دوم اهمیت قرار داشت؛ داستان Retribution تنها با وفاداری تمام دنباله ماجراهای Dawn of War2 و Chaos Riisng را بازگو می کند. بلکه بسیار حماسی و جذاب است. داستان Retribution ده سال پس از پایان chaos Rising آغاز می شود. کاپیتان گیبریل انجلس و نیروهای تحت فرمان او توسط کایرس (رهبر شاخه Blood Ravens نیروهای space Marine) به عنوان خائن معرفی شده و تحت تعقیب هستند. سرنوشت Force commander (یا همان بازیباز در بازی اصلی و بسته الحاقی نخست) نامعلوم است و بقیه اعضای گروه جز دو نفر ناپدید شده اند. در این میان قهرمان ناشناس مرموزی به نیروهای space Marin پیوسته که چهره خود را با کلاه خود مخفی کرده و قسم به سکوت خورده و تا پایان عمر سخن نخواهد گفت. در حالی که کاپیتان آپولو دایامیدیس - بزرگ ترین قهرمان نیروهای Blood Raven- برای یافتن خائنان و مجازات آن ها عازم می شود: نیروهای Inquisition از راه می رسند و خبر از خیانت احتمالی کایرس می دهند. دایامیدیس از طرفی نمی تواند خیانت مردی که صدها سال رهبری نیروهای Blood Raven را برعهده داشته بپذیرد و از طرف دیگر می داند که اگر کایرس خائن باشد و او را نابود کنند. خود و نیروهای تحت رهبری اش نیز باید اعدام شوند و اگر خائن پیدا نشود؛ رخداد بسیار وحشتناک تری اتفاق می افتد. inquisitor ها به او می گویند آلودگی و آشوب و حمله موجودات فضایی در منطقه به حد زیادی رسیده و اگر دایامیدیس موفق نشود خائن و سرمنشأ آشوب را به موقع پیدا کند؛ آن ها ناچارند دست به وحشتناک ترین اقدام ممکن در دنیای Warhammer 40k یعنی Exterminatus بزنند و سیاره تایفان یا حتی تمام سیاره های منطقه اورلیا و میلیاردها ساکن آن ها (از بی گناه گرفته تا گناهکار، انسان، میوتنت و زینو) را نابود کنند. گیبریل انجلس قبلاً شاهد این رخداد وحشتناک در سیاره سایرین بوده و چنان از رخداد آن شرمگین است که تمام زندگی خود را به خاطر آن تباه کرده و دایامیدیس که از لکه ننگ آن می ترسد؛ دست به اقدامی دیوانه وار زده و آن چه انجلس جرأت انجام آن را نداشت را انجام می دهد و در کمال ناباوری علیه نیروهای خودی یعنی pace Marine ها اعلام جنگ می کند. در حالی که نیروهای تحت فرمان دایامیدیس از یک طرف باید خائنان را پیدا کرده و از طرف دیگر از اکسترمیناتوس پیشگیری کنند. نیروهای ارک و تیرانید حمله عظیم و وحشتناکی را شروع می کنند؛ الدارها مشغول یک سری اقدام های مرموز می شوند؛ گارد امپراتوری بی خبر از راه می رسد تا به خیال خود دشمنان را نابود کند و نیروهای Chaos مشغول یک توطئه بزرگ برای سلاخی میلیون ها نفر هستند. بر سر قهرمان بازی های پیشین و همراهان او چه آمده است؟ قهرمان ناشناس جدید کیست؟ نیروهای الدار در این منطقه چه می خواهند؟ آیا کایرس واقعاً خیانت کار است؟ آیا گیبریل انجلس در مبارزه ای که با یک شیطان بزرگ و شکست ناپذیر دارد پیروز می شود؟ آیا دایامیدیس و همراهانش موفق به پیشگیری از اکسترمیناتوس می شوند یا نیروهای آشوب به هدف خود رسیده و اکسترمیناتوس رخ می دهد؟ آیا سرانجام کار قهرمانان ما اعدام است؟ پاسخ این پرسش ها چنان که به نظر می رسد؛ قابل پیش بینی نیست و اشخاصی که در نقش فرمانده هر یک از شش نژاد Retribution بازی می کنند شاهد یکی از بزرگ ترین حماسه های سری Dow خواهند بود.
شگفت انگیز است که بسته الحاقی دوم با این همه نژاد قابل بازی در حالت تک نفره از لحاظ داستانی چقدر خوب عمل کرده است. برخلاف DoW2 و بسته الحاقی نخست که در حالت داستانی تنها یک نژاد داشت، Retribution برای هر شش نژاد موجود در بازی یک داستان دارد که با داستان اصلی بازی گره خورده؛ اما آن چه بازیباز در نقش رهبر نژاد انتخاب شده انجام می دهد؛ سرانجام بازی را رقم می زند. اما بر خلاف بازی هایی چون starcraft یا warcraft III که کیفیت داستان بازی برای همه نژادها یکسان است؛ در Retribution کیفیت داستان برای برخی نژادها پایین تر و برای برخی بالاتر از بقیه است. به عنوان نمونه داستان گروه Space Marine کیفیتی بالاتر از داستان ارک ها (که مانند همه داستان ها، فیلم ها و بازی های سری warhammer 40 k تنها هدف آن ها غارت است) دارد و بازیباز ارتباط بسیار بهتری با آن برقرار می کند. اما حتی داستان تیرانیدها که اصولاً موجودات کم هوشی محسوب می شوند و تقریباً هیچ یک از آن ها توانایی حرف زدن ندارند هم حماسی است و به گونه ای جالب روایت می شود.
طبیعتاً هر یک از نژادهای بازی گیم پلی منحصر به فرد خود را دارد و بازیبازهایی که قبلاً حالت چند نفره dow2 یا CR را بازی کرده اند با تفاوت نژادها آشنا هستند. اما DOW2 در زمینه گیم پلی هم تغییرهای بنیادی جدید ایجاد می کند. اولاً مطابق رسم بسیاری از بسته های الحاقی، یک نژاد جدید یعنی گارد امپراتوری موجود اضافه شده است. تعادل نژادهای موجود در بازی نسبت به دو بازی پیش بهتر شده؛ اما به نظر می رسد نژاد جدید گارد امپراتوری نسبت به 5 نژاد دیگر کمی ضعیف تر است.
البته بزرگ ترین تغییراتی که در گیم پلی بخش داستانی بازی می بینیم بسیار بنیادی تر است.
اولاً برخلاف بازی های پیشین در این بازی شاهد پررنگ شدن المان های استراتژی هستیم و برخلاف سنت بخش داستانی دو بازی پیشین که در آن بازیباز صرفاً قهرمان ها را کنترل می کرد؛ این بار به بازیباز اجازه داده می شود پس از تصرف پایگاه هایی که در همه جای مرحله پراکنده است، بسته به میزان غنایم و انرژی که به دست آورده نیروهای نظامی جدید بخرد و به ارتش خود اضافه کند یا قهرمان های موجود را ارتقا دهد. بازی تا جایی پیش می رود که به بازیباز اجازه می دهد حتی به جای قهرمان ها، نیروهای معمولی داخل بازی ببرد و به طور کلی از خیر قهرمان ها بگذرد. برای برخی از ارتش های بازی از جمله تیرانیدها این کار تنها راهکار موجود است؛ چون تیرانیدها تنها یک قهرمان دارند و نیروی نظامی اصلی آن ها از نیروهای معمولی تشکیل شده است. این به معنای جایگزینی کامل فرمول اصلی Dow2 با یک راهکار کاملاً استراتژیک نیست؛ اما باعث شده بازی به اندازه کافی با Dow2 متفاوت باشد. طبیعتاً در استفاده از نیروهای معمولی محدودیت وجود دارد و اینجاست که پای یک منبع جدید به نام population به میان می آید که یکی از منابع اصلی در بازی های استراتژی سنتی است.
این تنها منبع جدید اضافه شده به بازی نیست؛ بلکه بازیباز با شکست دادن دشمنان مبنع جدیدی به نام zeal به دست می آورد که می توان از آن برای استفاده از یک سری وسیله یا قدرت بسیار موثر و خطرناک استفاده کرد و چون این توانایی ها برای نژادهای مختلف بسیار متفاوت است؛ تا حدی تعادل بازی را بر هم زده است.
حماسه تلخ
المان های نقش آفرینی و شیوه ارتقای قهرمان ها و نیروها نیز دگرگون شده است و نه تنها بازیباز با هر ارتقای قهرمان یک قابلیت جدید به دست می آورد؛ بلکه این قابلیت ها برای نیروهایی که ممکن است جایگزین آن قهرمان شوند، نیز قابل استفاده می شود. از طرف دیگر بازیباز می تواند با ارتقای ارتش خود نیروهای قوی جدیدی به دست آورده یا نیروهای معمولی موجود را تقویت کند. به این ترکیب Retribution سراسر انتخاب است. این انتخاب ها حتی در ساختار مراحل بازی نیز دیده می شود. برخلاف CR که در آن مأموریت های جانبی باعث تغییر داستان بازی می شد؛ در Retributiln مأموریت های جانبی که معمولاً در بخشی پرت و دورافتاده از نقشه قرار گرفته برای به دست آورن تجربه بیشتر کاربرد دارد و به این ترتیب بازیباز می تواند بیش از به دست آوردن تجربه و آیتم های بیشتر یا سریع به پایان رساندن مرحله، یکی را انتخاب کند. طراحی مراحل در Retribution بسیار متنوع است و در این بازی نه تنها همان تنوع بالای chaos Rising را می بینیم؛ بلکه طراحی این مراحل نیز بدیع و خلاقانه است و چند مرحله بسیار جالب در بازی وجود دارد. اما برخلاف بازی هایی چون starcraft یا C&C که مراحل مربوط به هر نژاد بسیار متفاوت است؛ در Retribution تعداد کمی ماموریت منحصر به فرد برای هر نژاد وجود دارد و بیشتر مراحل برای نژادهای مختلف تکراری است. از این رو بازیبازی که بخواهد هر 6 نژاد بازی را امتحان کند با مراحلی تقریباً تکراری روبرو خواهد شد که صرفاً دشمنان و برخی از رویدادهای آن تغییر کرده است. با در نظر گرفتن این که داستان 6 نژاد بازی موازی است این مساله می توانست در مورد چند ماموریت قابل قبول باشد؛ اما چون بیشتر مراحل این نقص را دارند که در هنگام بازی در نقش نژادهای دیگر، Deja vu بیداد می کند.
تیرانیدها یک قهرمان دارند از نیروهای معمولی در بازی استفاده می کنند. در عکسهای مورد نظر می توانید فهرست بزرگی از نیروهای معمولی را در زیر آیکان بزرگ مربوط به قهرمان اصلی ببینید.
صفحه قهرمانان تفاوت زیادی با بازی های پیشین ندارد. اصلی ترین تفاوت در این بخش مربوط به ارتقاهاست. که در عکسهای مورد نظر می بینید.
حماسه تلخ
مبارزه با باس ها (Boss) هم چنان بخشی جالب و دشوار بازی است
حماسه تلخ
بازیباز در حالت داستانی می تواند یکی از 6 نژاد موجود را انتخاب کند.
نقشه سیارات جایی است که بازیباز نیروها را انتخاب کرده و ارتقا می دهد و ماموریت بعدی را انتخاب می کند و با نقشه دو بازی پیشین تفاوت دارد.
حماسه تلخ
(1) فهرست واحدهای نظامی معمولی، ارتقاهای این واحدها و وسایل جدیدی که بازیباز به دست می آورد. در بخش بالا و چپ تصویر نمایش داده می شود. (2) برخلاف رابط کاربر GFWL که به طور جدا از بازی ها قابل دسترسی و استفاده از آن بسیار دشوار است؛ Steamworks به طور داخلی در بازی استفاده شده و استفاده از آن به آسانی و سرعت انجام می شود. در اینجا می بینید که بازیباز دوستان آنلاین خود را در هنگام بازی می بیند و تنها با یک کلیک می تواند با آن ها چت کرده یا آن ها را دعوت به یک بازی تحت شبکه بکند. (3) ماموریت های بازی به دو دسته اصلی و اختیاری تقسیم می شوند. ماموریتی که در سیاره اورلیا می بینید یک ماموریت اصلی است و بازیباز برای ادامه داستان بازی باید آن را انجام دهد. (4) این یک ماموریت اختیاری است. با بردن ماوس روی هر ماموریت، خلاصه مشخصه های آن (مانندتصویر) نمایش داده می شود و با کلیک روی آن شرح ماموریت پخش می شود. (5) این دکمه جدید به بازیباز اجازه می دهد نیروهای مورد استفاده را تعیین کرده و قهرمانان با نیروهای معمولی را برای اعزام به مرحله بعد انتخاب کند. (6)این دکمه به بازیباز اجازه می دهد دوستان خود را به یک بازی دو نفره در حالت داستانی دعوت کند. (7) فهرست قهرمانان که تفاوت چندانی با بازی های پیشین ندارد (8) این صفحه نیروهای معمولی قابل استفاده و ارتقاهای آن را نشان می دهد. بازیباز در پایان هر مرحله می تواند بین سه پاداش یکی را انتخاب کند که دو گزینه معمولاً انتخاب یک واحد نظامی معمولی جدید یا ارتقای آن ها است و گزینه سوم یک آیتم یا سلاح برای قهرمانان.
در تصویر زیر بازیباز نیروهای مورد استفاده در مرحله بعدی را انتخاب می کند. اولین نیرو در سمت چپ همیشه قهرمان اصلی داستان و غیرقابل جایگزینی است. نیروهای دوم، سوم و چهارم بسته به نژاد مورد استفاده می تواند یک قهرمان، یک واحد نظامی قدرتمند یا واحدهای نظامی معمولی باشد. در این تصویر دومین واحد نظامی از سمت چپ یک واحد قدرتمند است که به جای قهرمان انتخاب شده است. سومین واحد یک قهرمان است و چهارمین واحد یک گروه نظامی است که جایگزین قهرمان شده است. برای نژادهایی مثل تیرانید تنها امکان استفاده از نیروهای معمولی وجود دارد و بازیباز می تواند یکی از دو نوع نیروی معمولی موجود را انتخاب کند. نمادهای کوچکی که درعکسهای مورد نظر می بینید؛ با ارتقای قهرمان ها به دست می آید ولی تنها در صورت استفاده از نیروهای جایگزین فعال می شود و قابلیت نیروهای عادی جایگزین آن قهرمان را نشان می دهد.
یکی دیگر از بزرگ ترین تغییراتی که در بسته الحاقی دوم می بینیم، دگرگونی قابل توجه حالت چند نفره است. دو بازی قبلی برای اجرا در حالت آنلاین به پلتفرم بد نام و پرایراد مایکروسافت یعنی Games for windows Live وابسته بودند. Relic با آگاهی از انتقادهای تندی که از این پلتفرم شده بسته الحاقی دوم را بر اساس پلتفرم stem بنا کرده است. این تغییر باعث شده Retribution قابلیت بازی آنلاین با دوبازی قبلی را نداشته باشد. بنابراین اگر بازیباز قبلاً در GFWL با دوستانش بازی می کرد و اکنون به Retribution روی آورده؛ قابلیت بازی با دوستان قدیمی را از دست می دهد (مگر اینکه دوستانش هم Retribution خریداری کنند). اما به لطف استفاده از steamworks حالت چند نفره Retribution بسیار بهتر، بی دردسرتر و کم باک تر از دوبازی پیشین است. از Matchmaking کند و افتضاح GFWL که بازی در حالت تحت شبکه را غیر قابل تحمل می کرد (به خوبی به یاد دارم چگونه وقتی برای اولین بار بازی Chaos Rising را با استفاده از یک قهرمان مرتبه 1 در حالت تحت شبکه شروع کردم، سیستم افتضاح Matchmaking مرا با یک قهرمان با بالاترین مرتبه ممکن روبرو کرد) نیز خبری نیست و این قابلیت بازی بسیار بهتر و سریع تر شده است. خوشبختانه حالت The last stand آکانت GFW خود را به اکانت Steam ایمپورت می کند؛ از این رو برای بازیبازهای قهار حالت The Last stand جای نگرانی نیست و قهرمان Hight Level خود را از دست نمی دهند.
حماسه تلخ
اما بهبودهای حالت چند نفره بازی به استفاده از Steam محدود نمی شود و Rertibution به نوبه خود پیشرفت های متعددی معرفی می کند. اولاً قهرمان گارد امپراتوری به اضافه دشمنان و یک مرحله عالی جدید به حالت The last stand بازی اضافه شده است. دوم این که حالت داستانی بازی اکنون به صورت co-op نفره قابل بازی است که تغییر بسیار بزرگی محسوب می شود. در این حالت هریک از بازیبازها کنترل نیمی از واحدهای نظامی بازی را برعهده می گیرد؛ ویژگی ای که یادآور حالت چند نفره بازی های سری commandos است. حالت دو نفره Retribution در مقایسه بازی های استراتژی دیگر که این قابلیت را دارند (از جمله بسته الحاقی Red Alert3) بسیار بهتر عمل می کند و وجود حالت 2 نفره در بخش داستانی، برخلاف بازی یاد شده به حالت تک نفره آن آسیب نزده است.
این همه بهبود در بخش چند نفره Retribution را به یک بازی تحت شبکه بسیار حرفه ای تر و خوش ساخت تر تبدیل کرده و به این ترتیب طرفداران کارکشته بازی های استراتژی تحت شبکه یک گزینه عالی در اختیار دارند که یک سرو گردن از dow2 و ‍CR بالاتر است. به ویژه آن دست از بازی های ایرانی که Dow2 را به طور جدی تحت شبکه بازی می کردند با توجه به محدودیت های اینترنت کشور، اکنون گزینه بسیار بهتری در اختیار دارند.
شاید تکرار این نکته که گرافیک بازی همچنان خوب است (خصوصاً اگر به انیمیشن های شگفت آنگیز آن دقت کنید) و صداگذاری و موسیقی آن مانند دو بازی قبلی بی نظیر و به یادماندنی است؛ لزومی نداشته باشد.
Retribution یک بسته الحاقی بسیار بزرگ با تغییرات گسترده است که نظیر آن از یک بسته الحاقی کمتر انتظار می رود. در واقع تغیرهایی که در این بسته الحاقی می بینیم به قدری زیاد است که هر بازیساز دیگری آن را به عنوان یک بازی جدید معرفی می کرد. به همین دلیل است که نام Relic هرگز در کنار آن بازیسازها نمی آید. این گونه می درخشد و در ساخت عناوینی چون starcraft2 الگوی کار غول هایی مانند Blizzard قرار می گیرد. Relic بار دیگر نمونه ای عالی از هنر بازیسازی و احترام به مخاطب را به نمایش گذاشته، کار قبلی را گسترش داده، به انتقادها توجه کرده، از خلاقیت غافل نبوده و در نتیجه محصولی کم کاستی و کامل عرضه کرده است که هیچ بازیساز دیگری جرأت ساخت یک بازی مستقل همسطح آن را نیز ندارد؛ چه رسد به یک بسته الحاقی.

مزایا

تغییرات نسبت به بازی اصلی و بسته الحاقی نخست بسیار قابل توجه است. معرفی 5 نژاد جدید، داستان حماسی و عالی است. صداگذاری و موسیقی همچنان بی نقص، تغییرات گیم پلی به مذاق طرفداران بازی های استراتژی سنتی بسیار سازگار است و هرچند طرفداران بازی های نقش آفرینی هم چیزی را از دست نمی دهند، قابلیت انجام حالت داستانی به صورت دو نفره، سیستم چند نفره، بسیار بهتر شده.

معایب

بعضی از مراحل حالت داستانی بازی برای هر نژاد به صورت تکراری استفاده شده است.
منبع: نشریه بازی رایانه، شماره 42.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.