فقیه نوآور

آیت الله بروجردی به اغلب علوم و فنون معمول در حوزه اشراف کامل داشت و در بسیاری از آن، صاحب نظر و دارای مبانی خاصی بود. شهید مرتضی مطهری در این باره می نویسد:
پنجشنبه، 9 شهريور 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فقیه نوآور
فقیه نوآور

نویسنده: عبدالرحیم اباذری



 
آیت الله بروجردی به اغلب علوم و فنون معمول در حوزه اشراف کامل داشت و در بسیاری از آن، صاحب نظر و دارای مبانی خاصی بود. شهید مرتضی مطهری در این باره می نویسد:
... آقای بروجردی که ما پای درسش رفتیم و دیدیم که آن طور در مسائل فقهی و اصولی اظهار نظر می کند... فقیه درجه اول زمان خود بود... در فقه و اصول، مرد فوق العاده متبحر و صاحب نظری بود و بر تفاسیر قرآن هم مسلط بود و بیش از نصف قرآن را حفظ بود. ادبیات عربش فوق العاده خوب بود. انسان باور نمی کرد که یک مرد فقیه به ادبیات فارسی این چنین مسلط باشد. گاه می شد که به یک مناسبتی شعری از مولوی یا حافظ می خواند که انسان می فهمید او تا بر اینها مسلط نباشد نمی تواند این ها را به یک مناسبتی در جای خود بخواند. در اطلاعات تاریخی هم خوب بود...(1)
او از ابتدای طلبگی، به هر علم و رشته ای که وارد می شد به متن درسی بسنده نمی کرد بلکه به طور تحقیقی و گسترده موضوع را پیگیری می نمود و در آن به حد اجتهاد می رسید. ایشان خود می فرمود: « من حتی مسائل علم نحو و مطالب معانی و بیان را به طور اجتهادی خواندم و بررسی کردم. سعی کردم در هر مسأله از هر علمی که می خوانم، صاحب نظر باشم...»(2)
آیت الله حاج شیخ علی صافی گلپایگانی درباره شخصیت علمی ایشان می گوید:
ایشان از نظر علمی فرد جامعی بودند. در فقه، اصول، تفسیر، رجال، تاریخ، فلسفه و غیره صاحب نظر بودند. تسلط ایشان بر اقوال فقهای عامّه فوق العاده بود. به همین خاطر هم استنباطهای خوبی داشتند. در فلسفه، از شاگردان ممتاز جهانگیر خان در اصفهان بودند و تبحر کامل داشتند. گفته می شد در فلسفه بعد از مرحوم سبزواری تا آن زمان، کسی مانند مرحوم کمپانی و آیت الله بروجردی نیامده است. شعرهای منظومه را به خوبی حفظ داشتند و در رجال، اجتهاد می کردند و تنها به نقل دیگران اکتفا نمی نمودند. در اصول صاحب مبنا بودند. در مسائلی مانند ترتب، مبانی جدید داشتند و مسائل اصول فقه را ریشه یابی می کردند. (3)
آیت الله بروجردی به مسائل هیئت و ریاضیات نیز به خوبی آشنا بود. با این که این دو علم را در جوانی آموخته بود اما تا اواخر عمر شریفش به ابحاث آن حضور ذهن کامل داشت. روزی که آقای سرتیپ حسنعلی رزم آرا مخترع « قبله نمای رزم آرا» جهت ارائه ی گزارش از اختراع خود به حضور آیت الله بروجردی می رسد، ایشان سؤالاتی از وی می پرسند و توضیحاتی پیرامون قبله نما از وی می خواهند که از تسلط کافی ایشان به علم هیئت و ریاضی حکایت می کند و آقای رزم آرا را بشدت تحت تأثیر قرار می دهد.(4)

نوآوری در استنباط احکام

الف: نوآوری در فقه

روش اجتهادی آیت الله بروجردی تحوّل عجیبی در طریق استنباط احکام در حوزه های علمیه ی قم و نجف به وجود آورد. بیشتر فقهای عظام در استنباط، به مراجعه به کتاب احادیث در کتب مذکور اکتفا می نمودند. همچنین سیر اقوال در مسأله به ویژه اقوال قدما، چنان مورد توجه و تتبع قرار نمی گرفت. اما آیت الله بروجردی وقتی گام به عرصه ی فقاهت گذاشت، به طور دقیق و ظریف سیر اقوال قدما و متأخرین را مورد دقت و بررسی قرار داد. موضوع مراجعه به کتب قدما و تحقیق در آن را به عنوان یک اصل، مطرح و احیا کرد در این راستا، متون خطی و قدیمی فقهی از قبیل جوامع الفقهیه و مفتاح الکرامه را که به ورطه فراموشی سپرده شده بود در محافل حوزوی وارد و عنوان کرد و اقدام به چاپ و نشر آن ها نمود. (5)
وی در استنباط هر فرع فقهی، اگر به حدیثی برخورد می کرد به زمان صدور آن مراجعه می نمود؛ به خصوص از نظر وجود فقهای اهل سنت و آراء آنان در مدینه و نیز در شهرهایی که سؤال کنندگان از امام در آن دیار سکونت داشته اند و یا در تماس بوده اند و هم از نظر برداشتی که خود اصحاب و سؤال کنندگان از آن فرع فقهی داشته اند و همان برداشت سبب سؤال از امام شده است. آیت الله بروجردی با توجه به عنایتی که به اقوال و کتب قدما داشت و از طرفی هم چون ایشان به نکات ریز و درشت تاریخی مسلط بود، لذا همه این موارد را که قبلاً سابقه نداشت، در بحث های خود به دقت دنبال می کرد. (6)

ب: شیوه ی اصولی

آیت الله بروجردی اشراف کم نظیری بر مسائل علم اصول داشت و به آن اهتمام می ورزید و بسیاری از مسائل آن را با دقت بررسی و موشکافی کرده بود. وی در مفهوم « اجماع» مبنای خاصی اختیار کرده بود. در بحث « انسداد» برخلاف فقهای مشهور که آن را دلیل بر حجیّت مطلق ظن می دانند، وی با بیان خاص آن را دلیل بر حجیت خبر واحد می دانست؛ و این بحث که موضوع علم اصول« حجت» است از ابتکارات ایشان به شمار می آید. با همه این تسلط و تبحری که ایشان به مسائل علم اصول داشت در مقام استنباط، بیشتر به احادیث و ابحاث فقهی عنایت می کرد و خیلی کم به اصول عملیّه تمسک می جست.(7)
به طور کلی امتیازات استنباطی آیت الله بروجردی را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:
1.جمع بندی روایات باب و حذف زواید آن.
2.توجه عمیق به سیر تاریخی موضوع و ریشه یابی آن.
3.اهتمام به اقوال قدما که از آن به عنوان « اصول متعلقات» تعبیر می آورد.
4.توجه به مدارک این اقوال و بررسی در آن.(8)

ج: ابتکار در علم رجال

یکی از رشته های علوم اسلامی در حوزه های علمیه که از ارکان مهم استنباط تلقی می شود « علم رجال» است. این رشته در جهت شناسایی راویان احادیث از نظر وثاقت و عدم اعتماد به آنان مورد بحث قرار می گیرد و از این رو، بسیار ارزشمند و مورد اهتمام می باشد.
در این رشته تاکنون کتاب های بسیاری نگارش یافته و هر کدام از صاحب نظران در این علم دارای مبانی خاص خود هستند. آیت الله بروجردی در این رشته نیز ذوق و نبوغ عجیبی داشت و سرآمد بود. یکی دیگر از شاگردان ایشان در این باره می گوید: « ... آیت الله بروجردی (اعلی الله مقامه) به اندازه ای محیط به تراجم راویان احادیث بود که گوئی اینان را بزرگ کرده است. از هر کدام که نام برده می شد، می دانست متولد شده ی کجاست. در کجا زندگی کرده، از کبار کدام طبقه و از صغار کدام طبقه است، چند امام را درک کرده و چه تألیف کرده است. خلاصه به قول بعضی از آقایان «یعدّ الرجال بأنامله» با انگشتانش رجال را می شمرد...»(9) وی در اثر این اشراف و تبحر توانست در این رشته، ابتکار و نوآوری بدیعی از خود به یادگار گذارد. او در یک اقدام کم نظیر، سندهای روایات آن دسته از کتب حدیثی که در استنباط احکام مورد استناد قرار می گیرد را از متن، جدا کرد و مورد دقت و بازبینی تخصصی قرار داد. متأسفانه، توضیح پیرامون جزئیات آن از حوصله این نوشتار خارج است. این تلاش بدیع، فوائد و ثمرات بسیار ارزشمندی را در اختیار محافل تحقیقاتی، پژوهشگران و رجال شناسان گذاشت که اجمال آن را می توان به ترتیب زیر عنوان کرد:
1-شناسایی شخصیت راویان
2-شناسایی آمار روایت راویان
3-روشن شدن موارد حذفی راویان در سلسله سند احادیث
4-آشکار شدن موارد مشترک
5-تمییز موارد تحریف و تصحیف
6-طبقه بندی راویان
این موضوع اخیر پیامدهای بسیار مفید این تلاش تاریخی است و ثمرات زیادی بر آن مترتب می باشد. وی از محدثان صدر اسلام، دوره ی ائمه و ایام غیبت صغری و کبری آغاز کرده و همه ی راویان را در یک چهارچوب و ساختار نوینی گنجانده و طبقات هر دوره را معین کرده و این طبقه بندی را به دوره ی معاصر رسانده است؛ به طوری که خود ایشان در این رده بندی، در طبقه ی سی و ششم قرار دارد.(10)

پی نوشت ها :

1.مسئله ی شناخت، مرتضی مطهری، صص 144 و 145.
2.چشم و چراغ مرجعیت، ص 126.
3.حوزه، ش 43 و 44، ص 112، به نقل از آیت الله شیخ علی صافی گلپایگانی.
4.زندگانی آیت الله بروجردی، ص 150.
5.چشم و چراغ مرجعیت، ص 131، اقتباس از مصاحبه ی آیت الله شیخ لطف الله صافی گلپایگانی.
6.حوزه، ش 43 و 44، اقتباس از مقاله سید جواد علوی.
7.چشم و چراغ مرجعیت، ص 128، به نقل از آیت الله شیخ لطف الله صافی گلپایگانی.
8.زندگانی آیت الله بروجردی، ص 154، به صورت اقتباس.
9.الگوی زعامت، ص 83، به نقل از آیت الله میرزا حسین نوری همدانی.
10.همان، ص 86، زندگانی آیت الله بروجردی، ص 160، اقتباس.

منبع: اباذری، عبدالرحیم، (1389)، آیت الله بروجردی آیت اخلاص، تهران: مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، نوبت چاپ سوم.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط