ک-یادگار پرستی (1)
داشتن یادگار، به معنای آن است که فرد، از طریق یک موضوع بی جان، تحریک جنسی می شود. در بسیاری از موارد، این عمل می تواند بی ضرر باشد. برای مثال، شورت زنان برای بسیاری از مردان، برانگیزاننده است. وقتی یک مرد، در مدت آمیزش جنسی، با زنی که متقابلاً راضی است، از شورت زنانه حرف می زند و درباره آن خیال پردازی می کند، این عمل می تواند به افزایش برانگیختگی جنسی منجر شود؛ ولی معمولاً شریک جنسی چنین فردی، احساس می کند که او بدین شکل، نادیده گرفته شده است. اگر لباس زیر یک زن، جای او را بگیرد و شریک جنسی اش تا وقتی که وی آن را نپوشیده باشد، نتواند تحریک شود، این موضوع، دیگر وسیله هایی برای برانگیختن نیست؛ بلکه هدف برانگیختگی است. رایج ترین یادگارها عبارت اند از: لباس زیر، کفش و چکمه زنانه؛ بافت هایی نظیر: لاستیک، خز، ابریشم و مخمل؛ اجرای بدن زن مانند: پاها، گوش ها، یادگارهای نادرتر، عبارت اند از: مدفوع انسان (کوپروفیلیا)، (2) ادرار انسان (یوروفیلیا)،(3) کثیفی (میسوفیلیا)،(4) حیوانات (زوفیلیا)، (5) و حتی اجساد (نکروفیلیا)(6) (روزنهان و سلیگمن، 1379).برخی از افراد مبتلا به اختلال یادگار پرستی، به منظور جمع آوری اشیای مطلوب و دلخواه، دست به سرقت می زنن. فرد، این اشیا را لمس می کند، استشمام می نماید، می پوشد، و وقتی استمنا می کند، به شیوه دیگری، مورد استفاده قرار می دهد. گاهی نیز ممکن است که فرد، از شریک جنسی خود بخواهد تا هنگام رابطه جنسی شیء مورد نظر را بپوشد(کامر، 2001).
رفتارگرایان، معتقدند که یادگارپرستی، از طریق شرطی سازی کلاسیک، ظاهر می شود. در یک مطالعه رفتاری به آزمودنی های مرد، مجموعه ای از اسلایدهای زنان
برهنه با اسلایدهایی از کفش ها نشان داده شد. پس از چندبار نمایش، آنها تنها با تصاویر کفش ها برانگیخته می شدند.
اگر تجارب اولیه جنسی در حضور اشیای خاصی اتفاق بیفتد، شاید این مرحله، آغاز پیدایش یادگار پرستی باشد (راچمن، 1996م، به نقل از کامر، 2001م).
معمولاً شیء یادگار، برای برانگیختگی جنسی این افراد لازم و یا به شدت، مرجح است و در صورت فقدان آن، احتمال دارد که مرد مبتلا، دچار نارسایی در نعوظ شود. معمولاً این اختلال، در نوجوانی شروع می شود، اگر چه شی ء یادگار، ممکن است به مناسبت خاصی، در اوایل کودکی اهدا شده باشد. باید توجه داشت که بعد از تثبیت یادگارپرستی، اختلال یاد شده، گرایشی به مزمن شدن دارد (RT-VI-MSD،2000م).
مردی که برای برانگیختگی و تحریک جنسی، نیاز شدیدی به پوشیدن لباس های زنانه احساس می کند، از نظر روان شناسی، دچار مبدل پوشی است. معمولاً یک مرد مبتلا به دو نابه هنجاری یادگارپرستی و مبدل پوشی جنسی، مجموعه ای از لباس های زنانه را تهیه می کند که به طور متناوب، آنها را برای مبدل پوشی، مورد استفاده قرار دهد. در حین مبدل پوشی، فرد، معمولاً استمنا می کند و در خیال پردازی های جنسی، خودش را هم به عنوان فاعل و هم به عنوان مفعول مؤنث، مجسم می کند. این اختلال، فقط در مردان دگرجنس خواه (یعنی مردانی که نسبت به زنان، میل جنسی دارند و نه مردان)گزارش شده است.
لازم به یادآوری است که چنانچه یک فرد دچار اختلال هویت جنسی (برای مثال مردی که خود را یک زن می داند و از مرد بودنش ناراضی است)، مبدل پوشی کند، چنین تشخیصی (یعنی یادگار پرستی همراه مبدل پوشی) در مورد او مصداق ندارد. برخی مردان، تنها یک تکه از لباس زنانه (مانند زیرپوش یا جوراب نایلونی) را زیر لباس های مردانه شان می پوشند و بعضی دیگر، به طور کامل مانند زنان، لباس می پوشند و آرایش می کند. برخی از این مردان، ممکن است که همجنس گرا هم باشند.(7)
این نوع رفتار جنسی، درخواست شهوت و لذت جنسی از طریق چیزی غیر از همسر است که در اسلام، حرام و نابه هنجار شمرده شده است و با معیار رفتار نابه هنجار جنسی از دیدگاه دینی، سازگاری ندارد.
ل-بچه بازی(8)
از دیدگاه اسلامی، بچه بازی به صورت های مختلف آن، حرام و از گناهان کبیره است و همان احکام لواط، حدود مربوط به رفتارهای جنسی بدون نزدیکی و تعزیرات مربوط به برخی از رفتارها (مانند بوسیدن با شهوت)، همه بر فرد بچه باز نیز هست.پیامبر (ص) با اشاره به نابه هنجار بودن بچه بازی می فرماید:
و من نکح...غلاماً حشره الله-عزوجل-یوم القیامة أنتن من الجیفة یتأذی به الناس حتی یدخل جهنم و لا یقبل الله منه صرفاًً و لا عدلاً و أحبط الله عمله، و یدعه فی تابوت مشدود بمسامیر من حدید و یضرب علیه فی التابوت بصفائح حتی یشتبک فی تلک المسامیر، فلو وضع عرق من عروقه علی أربعمائة أمة لماتوا جمیعاً، و هو من أشد أهل النار عذاباً.(9).
کسیکه با پسر بچه ای آمیزش نماید، خدای-عزوجل-روز قیامت، او را بد بوتر از مردار، محشور می کند، به گونه ای که مردم از بوی بد او اذیت می شوند تا وقتی که او به جهنم وارد شود. خداوند، از او هیچ فدیه و یا چیزی که او را از عذاب جهنم برهاند، نمی پذیرد و عمل خویش را هم باطل خواهد کرد، و او را در تابوتی بسته با میخ های آهنین می گذارد و به تابوت می زند تا این میخ های آهنین او را بیازارند. اگر قطره ای از عرق های او را بر چهار صد هزار نفر بریزند، همگان می میرند و این از شدیدترین عذاب های جهنمیان است.
در حدیث دیگری، جدای از عذاب های شدید اخروی بر فرد بچه باز، با اشاره به لزوم اجرای حد شرعی، به این نکته توجه داده شده که حد این نابه هنجاری، همان حد نابه هنجاری های مشابه آن است و نباید تصور شود که صرفاًً برای چنین فردی،
تعزیر کافی است. لذا هنگامی که از امام رضا (ع) درباره مجازات مردی که با دختر بچه ای آمیزش کرده، سؤال می کنند، امام می فرماید: حد زنا بر او جاری می شود.(10)
بچه بازی، یکی از رایج ترین و دردسرسازترین نابه هنجاری های جنسی است. بچه بازان، از نظر جنسی، جذب کودکان می شوند و ترجیح می دهند که بیشتر با کودکان آمیزش کنند تا بزرگ سالان. به طور معمول، تشخیص بچه بازی، مستلزم این شرط است که تماس جنسی با کودکان کمتر از سیزده سال برقرار شود و فاعلان این کار، باید اشخاص شانزده ساله یا بزرگ تر و حداقل پنج سال بزرگ تر از کودکان مفعول باشند. با این حال، قوانین بیشتر ایالات امریکا، اذیت و آزار کودکان و تجاوز کیفری را به نوعی تعریف می کنند که بزرگ سالانی که با افراد کمتر از هجده سال آمیزش می کنند، شامل این قوانین می گردند(گرین(11)، 1993م).
بیشتر تماس های جنسی بچه بازان و قربانیان آنها، با وجود تکرارهای چند باره، اما در مدت زمان کوتاهی انجام می شوند. در بیشتر تماس ها، بچه بازان، به عورت نمایی می پردازند و آلت کودک را لمس می نمایند(ابل(12) و اوزیورن، 1992م).
برخی از بچه بازان، از طریق، دهان به تحریک آلت تناسلی پسران و دختران دست می زنند یا اشیای خارجی و انگشتان و آلت تناسلی خود را داخل مهبل، دهان یا مقعد کودکان می نمایند. در بیشتر موارد، احتمال دارد که بچه بازان، به کودکان آسیب بزنند، از نظر جسمانی، آنها را محدود کنند و به آنها بگویند که در صورت تمکین نکردن، آنها یا افراد و اشیای مورد علاقه شان را مجازات می نمایند. شاید بچه باز بخواهد کودک را متقاعد نماید که با این اعمال، فقط می خواهد عشق و محبت خود را به آنها نشان دهد.(مک کوناگی(13)1998). بیشتر بچه بازان، مردان دگرخواه
جنسی هستند که از دختران کم سن و سال، سوء استفاده های جنسی می کنند.(کول(14)، 1992م، فینکل هور(15)،1984م)
مردان همجنس باز یا بچه باز، نوعاً به پسران جوان روی می آورند. زنان هم می توانند بچه باز باشند؛ ولی این امر، کمتر دیده شده است. سوء استفاده جنسی از کودکان، یک اتفاق نادر نیست. تخمین زده می شود که سالانه، بیش از چهارصد هزار کودک در ایالات متحده، مورد سوء استفاده های جنسی قرار می گیرند(فینکل هورو زوبیا لیترمن(16)، 1994م).
حدود شصت درصد این کودکان، زیر دوازده سال هستند. فقط یک تا ده در صد از موارد بچه بازی، به مقامات مربوط گزارش داده می شوند. برخی بچه بازان متجاوز، نقشه های ماهرانه ای را برای رسیدن به کودکان ترتیب می دهند. مثلاً اعتماد مادران آنها به دست می آورند، با مادران آنها ازدواج می کنند، کودکان را با بچه بازان دیگر مبادله می کنند و در موارد کمتری، کودکان را می ربایند و یا کودکانی را از کشورهای خارجی، به فرزندی قبول می کنند(مک کوناگی، 1998م).
دختران، احتمالاً دو برابر پسران، مورد تعرض جنسی قرار می گیرند. بچه بازان، عموماً کودکان دارای سن بخصوص را دوست دارند. آنهایی که جذب دخترها می شوند، معمولاً هشت تا ده ساله ها را ترجیح می دهند. آنهایی هم که به پسرها علاقه مندند، معمولاً کودکان بزرگ تر(نوجوان ها)راترجیح می دهند. برای بسیاری از بچه بازان هم، پسر و دختر نوجوان، فرقی نمی کند؛ هر دو را دوست دارند (روز نهان و سیلگمن،1379).
بیشتر افراد بچه باز، فاقد مهارت های اجتماعی معمولی یک فرد بزرگ سال هستند: اعتماد به نفس ندارند، امکان دارد که در روابط اجتماعی و جنسی با افراد بزرگ سال مشکل داشته باشند و با کودکان، احساس راحتی بیشتری می کنند (لوین و
استاوا(17)، 1987م).
شواهد نشان می دهند که سه چهارم این قربانیان، دختران هستند(کاس (18)و حسلت(19)،1992م). اختلال بچه بازی، غالباً در دوران کودکی نوجوانی پدید می آید. بسیاری از آنها خودشان در دوران کودکی، مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته اند(هاویت(20)، 1995م، مک کرماک(21) و همکاران، 1992م). مطالعه بر روی مردانی که دارای این اختلال بودند، نشان می دهد که حداقل 93 درصد آنها دچار اختلال روانی دیگری نیز بوده اند (ریموند(22) و همکارانش، 1999م).
بیش از دو سوم این مردان در طول زندگی، «اختلال خلقی» داشته اند، 64 درصد، «اختلال اضطرابی» و شصت درصد، یک اختلال وابسته به موارد را داشته اند. 53 درصد از این از این اختلال، «پارافیلیایی» و 24 درصد دیگر، به «اختلال کنشی» جنسی مبتلا بوده اند.
سیر اختلال بچه بازی معمولاً، مزمن است، بویژه در افرادی که نسبت به کودکان پسر، تمایل جنسی دارند. همین طور هم بروز عمل یاد شده در بین افرادی که به کودکان پسر را ترجیح می دهد، تقریباً دو برابر کسانی است که به کودکان دختر متمایل اند(RT-VI-MSD،2000م).
م-نمایشگری(23)
میل شدید نمایش آلت تناسلی به بیگانه یا کسی که انتظار چنین اقدامی را از جانب بیمار ندارد، «نمایشگری» اطلاق می شود. این افراد، معمولاً در اماکن عمومی (مثل:کوچه، خیابان، پارک، سینما، کافه، رستوران، کنار دریا، استخر، اتوبوس، قطار، راه آهن و در برابر مدارس دخترانه) و یا اماکنی که در دید همسایگان و رهگذران است (مثل: حیاط منزل، باغ و اتاقی که از آن جا خیابان و یا خانه همسایه دیده می شود)، دست به این عمل می زنند، اعم از این که در برابر چنین مرد یا زن و خردسال یا بالغ باشد. شاید بتوان گفت که صد در صد افراد مبتلا به این انحراف، مرد هستند.
منحرفان خودنمایی جنسی، افرادی مطیع و آرام اند، احساس بی کفایتی، حقارت و ناامنی در روابط شخصی شان می کنند و غالباً در خانواده های سختگیر و بدرفتار پرورش می یابند. عامل روان پویایی نمایشگری، اظهار مردانگی با نشان دادن آلت و مشاهده واکنش قربانی (ترس، حیرت یا تنفر) است. این مردها به طور ناخودآگاه، احساس آختگی و ناتوان جنسی می کنند. همسران مردهای نمایشگر، غالباً جانشین مادری می شوند که بیمار، ضمن دوران کودکی، وابستگی شدید به او داشته است. گاهی هم نیز خودنمایی جنسی، یکی از راه های ابراز «خصومت» است.
عورت نما، نیازی تکانشی و غیر قابل مقاومت، به نشان دادن آلت خود دارد. وی این کار را همراه اضطراب، افسردگی و شرمی که در نتیجه ی آن احساس می کند، انجام می دهد. به نظر می رسد که اقدام به عورت نمایی یا همان خودنمایی جنسی، اغلب با احساسات ترس و بی قراری و برانگیختگی جنسی شروع می شود. وقتی این احساسات، بر فرد چیره شد، در پی رهایی از آن بر می آید.
شخص مبتلا، میل عود کننده ای برای نمایش آلت تناسلی خود به دیگر افراد (تقریباً همیشه به جنس مخالف) دارد. فرد، تخیلات ناشی از این عمل، برانگیخته می شود. همچنین با این که او ممکن است این امیال را عملی کند، اما به ندرت سعی می کند با شخصی که نسبت به او نمایشگری داشته است، فعالیت جنسی انجام دهد (RT-VI-MSD،1994م و ایبل، 1992م). چنین شخصی می خواهد تا شوکی ایجاد کند و گاهی اوقات، خود را در یک حالت خاص و برای مدت کوتاهی، به همسایه ی خاصی نشان می دهد. این امیال، نوعاً زمانی تشدید می شوند که شخص، وقت آزاد
زیادی دارد یا تحت شرایط تنیدگی زا قرار گرفته است (ایبل، 1992م). این اختلال پیش از هجده سالگی شروع می شود و معمولاً در مردان دیده می شود (RT-VI-MSD،2000م و VI-MSD، 1994م).
اشخاصی که دچار این اختلال اند، غالباً در برخورد با جنس مخالف، ناپخته عمل می کنند و در روابط بین فردی، با مشکل روبه رو می شوند. بیش از نیمی از آنها با این که ازدواج می کنند، اما روابط جنسی شان معمولاً رضایت بخش نیست(ایلیر و لایتون، 1981م، موهر و همکاران، 1964م). بسیاری از آنها نیز در مورد مردانگی خود تردید دارند و یا می ترسند و برخی دیگر نیز آشکارا یک رابطه ی قوی انحصار طلبانه با مادر خود دارند.
عورت نمایی از دیدگاه اسلامی، حرام و رفتار نابه هنجار تلقی شده است. پیامبر (ص) با اشاره به حرمت این رفتار می فرماید:
لا ینظر الله إلی کاشف عورة.(24)
خداوند، به کسی که عورت نمایی می کند، با نظر رحمت نگاه نمی کند.
نیز آن حضرت با توجه به جواز کشف عورت برای همسر می فرماید:
...احفظ عورتک إلا من زوجتک... .(25)
عورت خود را باید بپوشانی و جز برای کسی که با تو ازدواج کرده است، آشکار ننمایی.
امام صادق (ع) با اشاره به حرمت نمایشگری عورت برای دیگران، به اثر منفی آن در ابتلا به بیماری پرداخته و به معلی بن خنیس-که از دردآلت، رنج می برد و از امام، علاجی را تقاضا کرده بود-، فرمود:
إنک کشفت عورتک فی موضع من المواضع، فأعقبک الله هذا الوجع و لکن عوذه بالعوذة عوذ بها أمیرالمؤمنین أبا واثلة ثم لم تعد.(26)
تو، به این علت مبتلا به این بیماری و درد شده ای که در جایی که نباید کشف عورت می کردی، عورت خود را نشان دادی؛ لیکن به دعایی که امیرالمؤمنین (ع) به ابا واثله آموزش داد، پناه ببرد و هرگز دیگر نمایشگری عورت تکرار نشود.
از مصادیق نمایشگری نمایش بدن زن، به نامحرمان است؛ زیرا رسول اکرم فرمود: «تمام بدن زن، عورت محسوب می شود»(27) و باید آن را پوشاند؛ چون برای مردان، تحریک کننده است. امیرمؤمنان (ع) در مورد گروهی از زنان که بدن آرایش کرده ی خود را به مردان نشان می دهند، می فرماید:
یظهر فی آخر الزمان و اقتراب الساعة و هو شر الأزمنة، نسوة کاشفات عاریات متبرجات من الدین، داخلات فی الفتن، مائلات إلی الشهوات، مسرعات إلی اللذات، مستحلات للمحرمات، فی جهنم خالدات.(28)
در آخر الزمان و نزدیک آغاز برپایی قیامت-که بدترین عصرهاست-زنانی آرایش کرده و نمایشگر، بی دین، غوطه ور در فتنه ها، متمایل به شهوات و هواهای نفسانی، لذت پرست و حلال کننده ی حرام ها، همگی در جهنم جاویدان خواهند بود.
بنابراین، از دیدگاه اسلامی، نمایش عورت جز به همسر شرعی و قانونی، حرام است و قانون مجازات اسلامی، در رابطه با منع و جزای آن چنین بیان می دارد:
هر کس در اماکن عمومی یا معابر، متعرض و یا مزاحم اطفال و یا زنان شود و یا با الفاظ و حرکات مخالف شئون و حیثیت، به آنان توهین نماید، به حبس از دو تا شش ماه و تا 74 ضربه شلاق، محکوم خواهد شد.(29)
همچنین در ماده ی دیگری، بیان می دارد:
هر کس علناً در انظار عمومی و معابر، تظاهر به عمل حرامی نماید، علاوه بر کیفر حبس، به حبس از ده روز تا دو ماه یا تا 74 ضربه شلاق محکوم می شود و در
صورتی که مرتکب عملی شود که نفس آن عمل، دارای کیفری نیست، ولی عفت عمومی را جریحه دار نماید، به حبس از ده روز تا دو ماه، یا تا 74 ضربه شلاق محکوم می گردد.(30)
پینوشتها:
1.Fetichism
2.Coprophilia
3.Urophilia
4.Mysophilia
5.Zoophilia
6.Necrophilia
7.زندگی جنسی مردان، ص168.
8.Pedophilia
9.وسائل الشیعة، ج20، ص322؛ بحارالأنوار، ج76، ص361.
10.ر.ک: قرب الإسناد، ص257؛ وسائل الشیعة، ج18، ص363؛ بحارالأنوار، ج79، ص87، ح1.
11.Green, A.H
12.Abel
13. Mc Conaghy،N
14.Cole,W.A
15.Finkelhor,D
16.Dzuiba-Leatherman،j
17.Levin,S.Z.Staven,T
18.Koss, M.P
19.Heslet,L
20.Howitt,D
21.Mc Cormak,A
22.Raymond,N.C
23.Exhibitionism
24.الغدیر، ج9، ص288؛ کنز العمال، ج7، ص330؛ المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص257.
25.سنن أبی داوود، ج2، ص251؛ کنز العمال، ج9، ص390.
26.طب الأئمة (ع)، ص31؛ بحارالأنوار، ج95، ص83، ح1.
27.سنن التزمذی، ج2، ص319؛ کنز العمال، ج16، ص389.
28.کتاب من لا یحضره الفقیه، ج3، ص390؛ وسائل الشیعة، ج20، ص35؛ مکارم الأخلاق، ص201.
29.قانون مجازات اسلامی، ماده ی 619.
30.همان، ماده ی 638.
/ج