آبشاری از نور

نسیم سحری، جان مایه عشق را به گستره خاک بخشید. آبشاری از نور، از خنده های شادمانه خورشید، به میهمانی زمین آمد و هوا عطرآلود و عنبرآمیز شد. جاری شور و سرور، در کوچه های شهر حلّه، حکایت از خبری تازه داشت. و
يکشنبه، 12 آذر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آبشاری از نور
 آبشاری از نور

 




 
نسیم سحری، جان مایه عشق را به گستره خاک بخشید. آبشاری از نور، از خنده های شادمانه خورشید، به میهمانی زمین آمد و هوا عطرآلود و عنبرآمیز شد. جاری شور و سرور، در کوچه های شهر حلّه، حکایت از خبری تازه داشت. و روز که، آیه طرب، دل غمینی ها را شست و باد در گوش کاج ها و صنوبرها حدیث تهنیت خواند. به زودی خبر در همه جا پخش شد. او به دنیا آمده بود. نام فرخنده اش «حسن» بود، و در شهر حلّه به دنیا آمد؛ همان شهری که مولای متیقان علی علیه السلام در مسیر حرکت از کوفه به صفین فرمود: « این جا شهری به وجود می آید که آن را حلّه سیفیه می گویند و مردی از تیره بنی اسد آن را بنا می کند و از این شهر مردمی پاک سرشت و مطهر پدید می آیند که در پیشگاه خداوند مقرّب و مستجاب الدعوه می شوند».1

خاندان علامه حلّی

علاّمه حلی از تبار عالمان بلنداندیش و بااخلاص و ژرف نگر می باشد. خاندان وی از مقرّبان درگاه حضرت حق و محبّان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام به شمار می روند. مادرش بانویی نیکوکار و عفیف، دختر حسن بن یحیی بن حسن حلّی2، خواهر محقق حلّی، است و پدرش شیخ یوسف سدید الدین از دانشمندان و فقهای زمان خویش در شهر فقیه پرور حلّه است. علاّمه حلی از طرف پدر به آل مطهّر پیوند می خورد که خاندانی مقدس و بزرگ، و همه، اهل دانش و فضیلت و تقوا بودند. از آنها آثار و نوشته های ارزشمند برجای مانده که تا به امروز و در طول تاریخ مورد استفاده پژوهشگران قرار گرفته است آل مطهّر به قبیله بنی اسد که بزرگ ترین قبیله عرب در شهر حلّه است پیوند می خورند که زمانی حکومت و سیادت را در اختیار داشتند.3

در محضر پدر فرزانه

علاّمه حلی، هنوز چند سالی بیش از عمرش نگذشته بود که تحصیل را آغاز نمود. در زمانی کوتاه خواندن قرآن را به خوبی یاد گرفت. او نوشتن را در مکتب خانه آموخت ولی به این مقدار راضی نشد. از این رو نزد معلم خصوصی خط رفت و در حضور استادی به نام«محرّم» با تلاش و جدیت فراوان، در اندک زمانی نوشتن را به خوبی فراگرفت. علاّمه حلی هم چنین مقدمات علوم را در محضر پدر فاضل و اندیشمند خود آموخت تا آن جا که زبان زد همه اعضای خانواده شد.

فروتنی و افتادگی

بینش افروزی و دانش آفرینی علاّمه حلی به همراه آگاهی از اوضاع و احوال جامعه و توجه به اقشار مستضعف دست به دست هم داد و بر عظمت و منزلت او پیش از پیش افزود. شخصیت او چنان بود که همه دانشمندان و بزرگان اهل ادب و معرفت را در برابرش به کرنش واداشت. با این حال در برخورد با وی هیچ احساس نمی شد که وی اندیشمند و فقیه و ملجأ شیعیان است و آن همه عاشق و جان باخته دارد. داستان تواضع و افتادگی وی زبانزد عام و خاص بود. او نه تنها در محیط درسی و آموزشی و با شاگردان و دانش پژوهان، بلکه در همه جا و در برخورد باافراد عادی این خُلق نیکوی خود را به نمایش می گذاشت.

عطر ملکوتی

اشتغالات اجتماعی و مشکلات تحصیلی و علمی، هیچ گاه علاّمه حلی را از فتوحات معنوی غافل نساخت. هر روز که سپری می شد شکوفایی اخلاقی و عطر ملکوتی بر شاخسار وجود این اندیشمند فرزانه و فقیه چیره دست و نامدار افزون تر می شد. هم رنگی او با مستضعفان و دوری گزیدن از دنیاطلبان و دنیاپرستان موجب آرامش نفس و اطمینان خاطر آن والامقام سپیدسیرت شده بود؛ به گونه ای که رسیدن به قله تکامل و تهذیب نفس برای او ممکن شد و ارجمندی بیشتر شخصیت او را باعث گردید.

عشق به معصومین علیهم السلام

شیفتگی و عشق به واپسین پیام آور مهر و دین، سرور آخرین، دریای سرشار از برکت و سفیر کبیر هدایت، حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و خاندان پاکش را باید از ویژگی های علاّمه حلی دانست. او همواره به زیارت پیشوایان دین می شتافت و توسل به امامان معصوم را مایه آرامش و پیش رفت می دانست.

علامه حلّی و خدمت به اسلام

مردان خدا الگوهای روشنی هستند که به رغم مشکلات و کم بودهای عصر خویش، همه تلاش و همتشان خدمت به اسلام عزیز و احیای مجد و عظمت آن بوده است. آنان با عشق به قرآن مجید و اهل بیت علیهم السلام به نشر و پخش آثار ایشان پرداخته، همواره از سرچشمه زلال ابدیت سیراب می شوند. علاّمه حلی این اندیشمند سترگ در زمره مردان بزرگی است که با دانش فراوان خود، پس از بهره مندی از علوم مختلف و تبحر در آنها، حلقه زرّینی در سلسله حافظان و راویان معارف اسلامی گردید و در بیشتر رشته های علوم اسلامی تبحر و تخصص خود را به نمایش گذاشت. رضوان الهی نصیب وی باد.

پیشتاز عرصه های علمی

در میان خیل مرزداران حریم معرفت و شریعت که خورشید وجودشان دمادم گرمابخش محافل علمی و مجالس درسی بوده است علاّمه حلی درخشندگی خاصی دارد. در شخصیت علمی این بزرگ مردِ سپیدباور نقاط روشنی دیده می شود که هر یک از آنها چون چراغی فروزان راهنمای روندگان طریقت و جویندگان معرفت است. او نیز همچون بیشترِ عالمانِ مسئولیت آشنایِ عالم تشیع در کمال سختی به قله علم دست یافت و زندگی خویشتن را با سختی گذراند. با عزمی راسخ و همتی خلل ناپذیر جانش را در دریای معرفت و اندیشه شست وشو داد و در مسیر ترقی و رشد معارف دینی قدم در میدان دانش نهاد و پیش گام عرصه های علمی و معرفتی شد.

مناجات سحرگاهی

نماز و مناجات سحرگاهی، محبوب ترین اعمال در پیشگاه ربوبی است. به هنگام نیایش، درهای آسمان و بهشت گشوده می شود و دعاها مستجاب. نجواهای صبحگاهی، نردبان آسمان است و کلید فردوس برین؛ پاسخ به نیاز روح و هم سخن شدن با افق ناپیدای بزرگی است که بدون آن، روان تشنه خاکیان، به پوچی و افسردگی و دل مردگی می رسد. علامه حلّی از بزرگ مردانی است که به رازونیاز و تلاوت قرآن اهیمت فراوان می داد. بر فطرت لطیف او هیچ گاه غبار ننشست و او را از عبادت و اطاعت باز نداشت. پرداختن به قرآن، دوری از گناه و مداومت بر مناجات های سحرگاهی وی را چنان عظمت و هیبتی بخشیده بود که هر مخاطب را جذب سخنان گوهربارش می نمود.

خورشید فروزان

علاّمه حلّی، ستاره پرفروغ «آل مطهّر» و شهر فقاهت، حلّه، هنوز مدت زمانی از آغاز تحصیلش نگذشته بود که باذوق سرشار خدادادی و علاقه وافر، بر تمام دانش های روز مانند فقه، حدیث، کلام و فلسفه، اصول فقه، منطق، ریاضیات و هندسه مسلط گردید و تجربه لازم را به دست آورد. آوازه فضل و دانش وی به سرعت در سرزمین حلّه و دیگر شهرها پیچید و در مجالس در و محیطهای فرهنگی نام اش را به نیکی و احترام یاد می کردند و «علاّمه»اش می خواندند. علاّمه حلی چون خورشید فروزان در آسمان فقاهت درخشید و دیگران از نور وجودش استفاده کردند. در شهر حلّه حوزه درس تشکیل داد و علاقه مندان و تشنه کامان معارف و علوم اهل بیت علیهم السلام از گوشه و کنار جذب آن شدند و از دریای بی کرانش نوشیدند.

بزرگمرد عرصه تحقیق و تألیف

تدریس و تألیف هر یک فضیلت بسیار مهمّی برای اندیشمندان و رادمردان عرصه دانش است و علامه حلّی شخصیتی بود که در این دو جنبه از دیگر پژوهشگران و عالمان پیشی گرفت و سرآمد عصر خویش گردید. این بزرگ مرد عرصه تحقیق زمانی از نوشتن کتاب های حکمت و کلام فارغ شد و به تألیف کتاب های فقهی پرداخت که از عمر شریفش بیش از 26 سال نگذشته بود.4 او در رشته های گوناگون علوم کتاب های ارزشمندی دارد که اگر در مجموعه ای جمع آوری شود دایرة المعارف و کتابخانه ای بسیار غنی خواهد شد. یکی از اندیشمندان می نویسد: اگر در نوشته های علاّمه دقت کنید پی خواهید برد که این رادمرد از طرف خداوند تأیید شده است؛ بلکه نشانه ای از نشانه های خداست. چنانچه نوشته های وی بر شماره ایام عمرش ـ از ولادت تا وفات ـ تقسیم شود سهم هر روز یک دفترچه بزرگ می شود.5

اندیشمند خستگی ناپذیر

عصر علامه حلّی را باید دوره توسعه فقه شیعه و دوره پیشرفت تمدن و دانش در گوشه و کنار جهان اسلام نامید؛ چرا که علامه حلّی تلاش خستگی ناپذیری در نشر علوم و فقه اسلام بر طبق مذهب اهل بیت نمود و در فقه شیوه نوی به دست داد. وی اولین فقیهی بود که ریاضیات را به عنوان دانشی موردنیاز در فقه وارد کرد و به فقه استدلالی تکامل بخشید.6

بازگشت به وطن

علاّمه حلی این فقیه سپید سیرت و سبز اندیش، پس از یک دهه تلاش و خدمات ارزنده فرهنگی و علمی و به اهتزاز درآوردن پرچم ولایت و عشق و محبت خاندان پیامبر در سراسر قلمرو مغولان در ایران، در سال 716 ق پس از مرگ سلطان محمد خدابنده، حاکم مغول، به وطن خویش سرزمین حلّه برگشت و در آن جا به تدریس و تألیف مشغول گردید و تا آخر عمر منصب مرجعیت و فتوا و رهبری شیعیان را به عهده داشت.7

پاسخ به ابن تیمیه

ابن تیمیه از دانشمندان معاصر با علاّمه حلی است که بیشتر شخصیت های علمی به فساد عقیده وی اعتراف دارند و محققان شیعه و سنی کتاب های بسیاری در زمان وی و پس از فوتش در ردّ او نوشته اند. بعد از این که علامه حلی کتاب، منهاج الکرامة را در اثبات امامت نوشت، ابن تیمیه در پی عناد و لجاجتی که با علامه داشت، کتابی به نام منهاج السنه به عنوان ردّ بر شیعه و کتاب منهاج الکرامة، نوشت. وقتی کتاب منهاج السنه به دست علامه رسید این بزرگوار با آن همه تهاجمات و بی ادبی ها و اهانت های بی شرمانه ابن تیمیه اشعاری نوشت و برایش فرستاد که ترجمه آن چنین است:«اگر آنچه دیگر مردم می دانستند توهم می دانستی با دانشمندان دوست می گشتی. ولی نادانی، را شیوه خود ساختی و گفتی: هر کس برخلاف هوای نفس تو می رود دانشمند نیست!» 8

تقوای الهی

عارف فرزانه و اُسوه ایمان و تقوا، علاّمه حلی، با آن همه تلاش فرهنگی و تدریس و نوشتن کتاب های ارزنده، از یاد خدا و تقرّب به درگاه حضرت حق غافل نبود و موفقیت در عرصه دانش و خدمات ارزشمند و پربار را در سایه ارتباط معنوی و تقوای الهی می دانست. او را زاهدترین و با تقواترین مردم معرفی کرده اند.

دفاع از ولایت

علاّمه حلی بزرگ مردی است که پرچم ولایت را مردانه برافراشت و با تمام وجود از ولایت و رهبری دفاع کرد. این عشق سرشار به خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام با گوشت و پوست و استخوانش آمیخته بود. او می نویسد:«بزرگ ترین سرچشمه دوستی و محبت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام اطاعت و پذیرش حکومت و ولایت آنهاست و قیام همان شیوه ای که آنان ترسیم کردند ... سفارش می کنم به محبّت و عشق ورزی به فرزندان فاطمه زهرا علیهاالسلام؛ چون آنان شفاعت کنندگان ما هستند در روزی که مال و فرزندان برای ما سودی نخواهند داشت ... خداوندا، ما را بر دوستی و محبت آنان محشور کن و از کسانی قرار ده که حق جدشان پیامبر و نسلش را ادا کرده اند». 9

محرّم غم

علامه حلّی، این دانشمند بزرگ و نامی و نویسنده نوآور و خدمت گزار صادق اسلام و تشیع، سرانجام پس از عمری پربار در 21 محرّم 726 ق در سن 78 سالگی در شهر حلّه دار فانی را وداع گفت و به جوار حق شتافت. پیکر پاک ستاره تابناک شیعه بر دوش شیفتگان راهش از حلّه به نجف تشیع گردید و در جوار بارگاه ملکوتی مولای متقیان علی علیه السلام در حرم مطهر به خاک سپرده شد.

پی‌نوشت‌ها:

1. روضات الجنات، ج 2، ص 270.
2. وى پدر بزرگوار محقق حلّى است که از دانشمندان به نام به شمار مى رود.
3. مقدمه ارشاد الاذهان، ج 1، ص 30.
4. اعمال الشیعه، ج 5، ص 402.
5. مقدمه کشف الیقین.
6. محقق ثانى، جامع المقاصد، ج 1، ص 21.
7. اعیان الشیعه، ج 5، ص 398.
8. همان.
9. بحارالانوار، ج 107، ص 62.

منبع: www. irc.ir



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما