بازی داستانی Risen

به پا خیز

کسی آرام نوازشت می دهد، موهایت را پریشان می کند، روی صورتت می دمد و گرمایش بدنت را گرم می کند. صدای آرام آوازش آرامت می کند و احساس می کنی می خواهی برای همیشه در آغوشش بخوابی، اما زمان برخاستن است. چشمانت را باز می کنی و می بینی میزبان آرامی که این گونه تیمارت می کرد، ساحل طلایی اقیانوس فیروزه ای است. نسیم گرم و آفتاب مهربان نوازشت می کنند و موج های آرام، برایت لالایی می خوانند. چشمانت را بیشتر باز می کنی و به هوش می آیی، اندکی آن سوتر، روی ساحل، جسم کوچکی نظرت را به خود جلب می کند. این، شاید آخرین قطعه بازمانده از کشتی ای باشد که دیروز، گرفتار خشم این اقیانوس شد و آب های خروشانش، آن را بر صخره های جزیره ای که اکنون در ساحل آن بیدار شده ای، کوبیدند. به سرعت به یاد می آوری؛ کشتی ات شکسته، دوستانت مرده اند، غذا و آبی نداری و تنها هستی. با خود می اندیشی وضع نمی توانست از این بدتر باشد، اما در حالی که صدای سهمگین هیولاهایی که در جزیزه می غرند مو بر تنت سیخ می کند؛ از پشت سر و در نقطه ای خارج از دید، موجودی شیطانی آرام به سوی تو می آید به پا خیز.

دنیای جدید برای کشتی شکستگان

داستان Risen در یک جزیره وسیع و دور افتاده به نام فارانگا (Faranga) رخ می دهد.
کشتی قهرمان ما در اثر یک طوفان جادویی متلاشی می شود و قهرمان ما ( درحالی که به طرز معجزه آسا و غیرقابل باوری زنده مانده) در ساحل جزیره اسرار آمیز و در میان جنازه های همراهان و قطعات باقی مانده از کشتی به هوش می آید. او مجبور می شود برای پیدا کردن وسایل لازم برای زنده ماندن در میان اجساد جستجو کند؛ اما به سرعت پی می برد تنها بازمانده حادثه نیست و یک زن جوان نیز از سانحه کشتی جان سالم به در برده و بدن نیمه جان او در میان اجساد سایر مسافران بر ساحل افتاده است. بازیباز در صورتی که بخواهد می تواند این زن را نجات داده و برای مدتی با او همراه شده و با همکاری او برای مقابله با دشمنان سلاح پیدا کند؛ غذا بخورد و در نهایت زنده بماند. قهرمان ما پس از بازیافتن قدرت اولیه، راهی یک سفر طولانی در جزیزه می شود. او به سرعت پی می برد جزیره ای که در آن گرفتار شده ، خالی از سکنه نیست. فارانگا یک جزیره آتشفشانی است و زمین لرزه هایی که به تازگی رخ داده، باعث شده بقایای معابد مرموز، عظیم و ناشناخته ای از زیر زمین سر در آورد (دلیل اصلی نامگذاری بازی ). این معابد که زمانی به مبارزان باستانی تعلق داشته، اکنون راهی به مرکز آتشفشان باز کرده و انواع و اقسام موجودات شیطانی از آن ها خارج شده و به جزیره حمله کرده اند. علاوه بر این رخدادهای اسرارآمیز و غیرقابل توجیهی در سراسر جزیره رخ می دهد. علاوه بر این موجودات شیطانی و ناخوانده، موجودات بومی مختلفی در این جزیره زندگی می کنند که برخی از آن ها از هوش بسیار بالایی برخوردار هستند. علاوه بر این گروه های مختلفی از انسان ها در بیشتر نقاط ساحلی جزیره برای خود شهر یا روستاهایی ساخته اند. ظاهر شدن معابد زیر زمینی، توجه یک گروه مذهبی زیاده خواه و قدرتمند به نام Inquisition را به خود جلب کرده که برای کشف رازهای آن و باز کردن مسیری به سوی مرکز جزیره و آتشفشان وارد عمل شده اند. Inquisitor ها در یک قلعه در ویرانه های مرکزی جزیره مستقر شده و کنترل نقاط حساس جزیره را به دست گرفته اند و مانع از ورود هر کس و هر چیز به جزیره می شوند. آن ها حتی از تردد افراد در هر نقطه ای از جزیره جلوگیری می کنند و در شهر ساحلی جزیره حکومت نظامی برقرار کرده و مردم را در شهر خود اسیر کرده اند. آن ها جوانان شهر را وادار می کنند به گروه شان بپیوندد و به قدرتمندترین گروه جزیره تبدیل شده اند. ظهور این ویرانه ها و گنج های بی شمار پنهان در آن، نظر گروهی از راهزنان را نیز به خود جلب کرده است. آن ها مترصد فرصتی هستندتا دور از چشم Inquisitorها، طلاهای موجود در ویرانه را به یغما ببرند و در صورتی که فرصت پیدا کنند؛ هر بخشی از جزیره را که بتوانند نیز تصرف می کنند. راهزنان نیز در حال جذب نیروهای جدید هستند؛ اما آن ها این کار را نه با زور، بلکه با پول انجام می دهند! در این میان گروه سومی از جادوگرها هم وارد عمل می شود. اما اهداف آن ها هنوز بر کسی آشکار نیست.

به پا خاستن پس از زمین خوردن

علاقمندان به بازی های نقش آفرینی غربی، احتمالاً با سری بازی های بسیار مشهور Gothic ساخت شرکت Piranha Bytes آشنایی دارند. این بازی ها که به دلیل برخی ویژگی های منحصر به فرد، جزو جالب ترین بازی های نقش آفرینی تاریخ بازی ها است. جالب است بدانید بسیاری از افراد پس از تجربه عناوین بزرگی مثل Oblivion سراغ این بازی ها رفته و در کمال شگفتی دریافته اند این بازی ها با وجود برخی نواقص، بسیار جذاب تر و بدیع تر از Obivion هستند. بازی های Gothic که در آلمان از محبوبیت باورنکردنی برخوردارند؛ تا چندسال پیش در دیگر نقاط دنیا چندان شناخته شده نبودند. حتی بسته الحاقی بسیار مشهور Gothic 2 برای مدت طولانی به زبان انگلیسی منتشر نشد و نگارش انگلیسی آن پس از سال ها و در حالی که مدت کمی به انتشار بازی Gothic3 باقی مانده بود، در قالب بازی Gothic2Gold و توسط ناشری غیر از ناشر بازی اصلی به بازار عرضه شد. دلیل اصلی این ضعف، کم کاری ناشر بازی Jowood بود که فعالیت کافی برای معرفی و عرضه آن انجام نداد. پس از این که بازی های Gothic به صورت صادراتی به کشورهای دیگر، از جمله آمریکا راه یافت و به تدریج محبوبیت پیدا کرد، ناشر بازی به این نتیجه رسید که ظاهر این بازی در خارج از آلمان هم شانس موفقیت دارد. با تمام این احوال، بازی های Gothic هم چنان قربانی زیاده خواهی های ناشر شدند. در حالی که (PB) piranha Bytes به دلیل کارشنکنی های مداوم ناشر در عرضه بین المللی به شدت با Jowood درگیر شده بود، Jowood از طرف دیگر به PB فشار می آورد تا Gothic3 را زودتر از موعد عرضه کند. درگیری بین دو شرکت بالا گرفت و Jowood به عنوان سرمایه گذار اصلی پروژه موفق شد PB را وادار کند بازی را قبل از کامل شدن عرضه کند. قربانی این کار Jowood، بازیبازها بودند. Gothic 3 به دلیل داشتن ساختار پیچیده و کار کمی که روی آن انجام گرفته بود، یکی از پرباگ ترین بازی هایی بود که تا آن زمان عرضه شد. با وجود تمام جذابیت های این بازی، نواقص بازی باعث شد بسیاری از بازیبازها از آن زده شوند و بسیاری از منتقدان آن را اثری ناقص و غیرقابل بازی خواندند. Jowood هم که PB را مقصر موضوع معرفی کرده بود؛ برای همیشه به همکاری با PB پایان داد و ساخت بسته الحاقی این بازی را به یک شرکت هندی و ساخت Gothic4 را که بعداً اعلام شد نام آن Arcania: A Gothic Story خواهد بود به Spellbound محول کرد. در همین زمان PB خبر داد در حال کار روی یک بازی نقش آفرینی جدید است؛ بازی ای که قرار بود ادامه دهنده واقعی راه بازی های Gothic باشد. بازی های زیبایی که به دلیل جاه طلبی ها و زیاده خواهی های ناشر بدنامی به نام Jowood قربانی شده بودند و شرکت سازنده آن ها زمین خورده بود. نام بازی جدید Risen (به معنی به پا خاسته) بود و شاید یکی از دلایل انتخاب این نام، کنایه از به پا خاستن دوباره PB پس از خاطره تلخ G3 باشد.

دنیای زنده

افرادی که طی دموی های GamesCom این بازی را از نزدیک تجربه کرده اند می گویند دنیای Risen به طرز چشمگیری رنگارنگ، زنده، متنوع، پویا و باورپذیر است. جزیره فارانگا یک جزیره کاملاً مدیترانه ای نیست؛ بلکه اقلیم های متنوعی دارد. از نواحی ساحلی و جنگل های بارانی گرفته تا مناطق صحرایی، مرداب های ترسناک، غارها، کوهستان و دامنه های آتشفشانی، محیط های بازی بسیار متنوع هستند. علاوه بر این ظهور معابد زیرزمینی، تنوع محیط های بازی را افزایش داده و جستجو در غارها، دخمه ها و ویرانه ها زمان زیادی را به خود اختصاص خواهد داد. علاوه بر این سازندگان بازی درباره وجود محیط های منحصر به فرد مخفی در بازی سخن گفته اند که برای جلوگیری از لو رفتن داستان، ماهیت آن را فاش نکرده اند.
جلوه های واقع گرایانه و بسیار طبیعی آب و هوا و گردش شب و روز بازی را به تجربه های بسیار باورپذیر تبدیل کرده و هوش مصنوعی بازی نیز همانند تمام بازی های Gothic حرف ندارد. بازی بر اساس یک موتور جدید کار می کند که شباهت هایی به موتور Gothic3 دارد؛ اما از نواقص و باگ های آن خبری نیست و گرافیک بازی بسیار نرم تر است. ضمناً این موتور سریع تر است (سازندگان بازی توانایی های ترسیم بافت آن را با موتور UE3 مقایسه کرده اند.) Risen نیازمندی های سخت افزاری چندان بالایی ندارد و روی سیستم های معمولی نیز به خوبی کار می کند. به عنوان مثال سازنده بازی تأکید کرده هرچند بازی از مزایای پردازنده های چند هسته ای (در صورت وجود) استفاده خواهد کرد؛ ولی روی سیستم های تک هسته ای هم اجرا می شود.
مدل های بازی بی نقص نیست و ایرادهایی نیز دارد؛ اما در مقایسه با بازی های قبلی PB پیشرفت قابل ملاحظه ای داشته است. علاوه بر این از یک سری تکنولوژی جدید در ساخت بازی استفاده شده که می تواند در بهبود گرافیک آن بسیار مؤثر باشد. به عنوان مثال برای انیمیشن شخصیت ها از موتور Emotion FX (اگر به یاد داشته باشید انیمیشن های بازی های Gothic ایرادهایی داشت) و برای فیزیک بازی نیز از physx استفاده شده است. موتور SpeedTree هم چنان برای شبیه سازی جنگل های بازی مورد استفاده قرار گرفته؛ ولی بسیاری از محیط های جنگلی بازی با دست و به طور منحصر به فرد طراحی شده اند تا حین جستجو در جنگل، بازیباز احساس نکند در یک محیط تکراری گرفتار شده است.
موسیقی و صداگذاری بازی نیز طبق روال بازی های Gothic عالی به نظر می رسد. علاوه بر موسیقی پویای جدید که بسته به حالت و موقعیت بازیباز تغییر می کند؛ تمرکز زیادی روی دیالوگ ها و صداگذاری نسخه انگلیسی بازی (که در بازی های Gothic همواره از دیالوگ ها و صداگذاری نسخه آلمانی ضعیف تر بودند) شده و بازی در این زمینه نقصی ندارد. هنرپیشه های مشهوری چون لناهِدی (Lena Headey) (بازیگر نقش سارا کانر در سریال ترمینیتور)، اندی سِر کیش (Andy Serkis) (بازیگر نقش گالوم در فیلم ارباب حلقه ها و پادشاه در بازی Heavenly Sword)، جان دیویس (John Davise) (فیلم های ایندیانا جونز و ارباب حلقه ها) و تعداد زیادی هنرپیشه مطرح انگلیسی (بریتانیایی) دیگر در نقش شخصیت های این بازی سخن گفته اند و به نظر می رسد Risen در زمینه دیالوگ ها و صداگذاری، گوی سبقت را از بسیاری از بازی ها برباید.

قهرمان بی نام

یکی از دلایل محبوبیت بازی های Gothic، آزادی عمل بسیار زیاد آن ها بود. قهرمان بی نام بازی های Gothic همانند لوح سفیدی بود که بازیباز با تصمیم های خود، شخصیت او را شکل می داد و محال بود دو بازیباز یک بازی Gothic را بازی کرده و داستان و رویدادهای یکسانی را تجربه کنند. هر بازیباز می توانست تقریبا هر کاری می خواهد انجام دهد، با هر گروهی می خواهد متحد شود و هر مأموریتی را در هر زمان و با هر ترتیب و به هر روشی که مایل بود؛ به پایان برساند. در Risen حتی بازی های Gothic را نیز پشت سر گذاشته است.
بازیباز در طول بازی تقریبا در هر زمینه ای ، از انتخاب شغل و انجام یا عدم انجام مأموریت ها گرفته تا محل هایی که به آن می رود و افرادی که با آن ها متحد می شود؛ حق انتخاب دارد.
اما این انتخاب ها عواقبی نیز به دنبال دارند و بازیباز نباید فراموش کند هر کار مهم و سرنوشت سازی که انجام می دهد ؛ عده ای را خوشحال و عده دیگری را خشمگین می کند. به عنوان مثال، در زمینه انتخاب گروه ها و نحوه پیوستن به آن ها، Risen بسیار پیچیده تر از بازی هایی چون Obkivion عمل می کند و پیوستن به یک گروه روند و داستان بازی را به طور کلی تغییر می دهد و رفتار اعضای گروه ها در جزیره بر اساس انتخاب بازیباز تغییر می کند.
حتی بازیباز برای مدت نسبتاً طولانی می تواند بدون این که با هیچ یک از این گروه ها ارتباط برقرار کرده باشد؛ در جزیره فارانگا ماجراجویی کند؛ اما در صورتی که بخواهد بدون درگیری بازی را به پایان برساند؛ باید در مقطعی از بازی با یکی از این گروه ها متحد شود.
اولا بازیباز در هر مقطعی از بازی و حین جستجو در جزیره به Inquisitor ها برخورد کند؛ توسط آن ها اسیر شده و پس از انتقال به زندانی در قلعه واقع در دامنه آتشفشان، تحت شکنجه مجبور می شود به Inquisition ملحق شود ( اصولا گروه هایی چون Inquisition به خوبی با مفاهیم دموکراسی و حق انتخاب آشنایی دارند و به همین دلیل برای راحت تر کردن کار بازیباز، به جای او دست به انتخاب می زنند!). البته بازیباز در صورتی که توانایی آن را داشته باشد می تواند با Inquisitorها درگیر شده و آن ها را شکست دهد ؛ اما این کار در مراحل ابتدایی بازی تقریباً غیر ممکن است. از این رو بازیباز بابد تلاش کند یا اصلاً به مأموران آن ها برخورد نکند، یا در صورت برخورد به سرعت فرار کند.
حل دیگر این است که بازیباز پس از پیوستن اجباری به Inquisitorها، آن ها را فریب دهد و در زمان مناسب، به آن ها خیانت کند!
پیوستن به سایر گروه ها اختیاری است ؛ اما نکته مهم این است که پیوستن به یکی از گروه های بازی به دلیل آموزش هایی که توسط اعضای این گروه ها به بازیباز داده می شود و تأثیری که روی مأموریت های اصلی وداستان بازی دارد؛ جزو ارکان بازی است. اما ویژگی بسیار جالب این بازی که سازندگان تأکید زیادی روی آن کردند؛ این است که اگر به فرض محال بازیبازی پیدا شود که به قول معروف به هیچ سراطی مستقیم نبوده و بخواهد همه ساکنان جزیره را همانند یک قاتل روانی قلع وقمع کرده و پیش برود، می تواند بازی را به پایان برساند! به قول معروف بازیبازهایی که انگلیسی بلد نیستند؛ حوصله انجام مأموریت برای مردم را ندارند یا اصولاً به هر دلیلی با ژانر نقش آفرینی احساس خصومت می کنند، می توانند بدون مشکل به جان موجودات و ساکنان جزیره افتاده و بازی را با شیوه خود به پایان برسانند!!!
سازندگان بازی قول داده اند پیوستن به هر یک از گروه های بازی باعث تغییر قابل توجه داستان و مأموریت های اصلی شود، به گونه ای که انجام مأموریت های اصلی هر یک از گروه های بازی حدود 40 ساعت به طول می انجامد ( جالب است بدانید بیش از 350 مأموریت جانبی اختیاری در این بازی وجود دارد !).بازیباز در نحوه انجام مأموریت های اصلی و جانبی نیز آزادی عمل دارد. به عنوان مثال در یکی از مأموریت های جانبی بازیباز باید مردی را از زندان نجات دهد. او می تواند به زندان حمله کند و با زندان بان درگیر شود، کلید زندان بان را بدزدد و به آرامی وارد زندان شود یا در صورتی که راه مخفی زندان را پیدا کرده باشد؛ بدون دردسر زندانی را نجات دهد.
برخلاف بسیاری از بازی های نقش آفرینی مشهور، خوبی یا بدی در Risen مفهوم مشخص و قابل اندازه گیری ( آن گونه که در بازی هایی چون Mass Effect شاهد هستیم) ندارد. در بازی های Gothic و اکنون در Risen، بازیباز هر تصمیم را صرفاً بر اساس منافع کوتاه مدت یا بلندمدت خود می گیرد و بسیاری از کارها در طبقه بندی کلیشه ای خوب یا بد قرار نمی گیرند.
از لحاظ گیم پلی، Risen بسیار شبیه بازی های Gothic است. البته اگر بخواهیم دقیق تر بگوییم، Risen بیشترین شباهت را به اولین بازی Gothic و کم ترین شباهت را به Gothic 3 دارد. نحوه کنترل قهرمان، جستجو در محیط، نحوه به دست آوردن وسایل و استفاده از آن ها، کوله پشتی، تخصص ها، مشاغل و بسیاری از ویژگی های بازی، بسیار شبیه به بازی قبل است. تنها تفاوت اساسی بین دو بازی را می توان در دنیای تقریبا متفاوت و جدید بازی و سیستم مبارزه مدرن آن جستجو کرد. دنیای بازی جدید بر خلاف بازی های Gothic یک دنیای خیالی واقع گرایانه و کلاسیک نیست، بلکه اکنون تا حدودی طنزآلودتر و فانتزی تر شده و موجودات عجیب و غریب آن حالتی نه چندان واقعی شبیه به داستان های High Fantasy ( قصه های جن و پری) برادران گریم پیدا کرده اند. به عنوان مثال با نگاهی به مدل های Gnome و Ghoul های بازی می توان شباهت میان آن ها و موجودات بازی های تقریبا کارتونی مثل Fable را دید، مثلا ً Gnome ها در این بازی موجودات IMP مانند با هوش و بامزه، ماجراجو و بسیار سمج و حراف هستند که هر یک چندین کوله پشتی با خود حمل کرده و در قالب گروه های چند نفره حمله های مخفیانه ای را به قرارگاه های انسان ها ترتیب داده و دراین میان هر چه بر سر راه شان باشد، می دزدند.
این موجودات به وضوح یادآور Urchin ها و سایر موجودات مشابه در داستان جن و پری کودکانه و فولک لو(قصه های عامیانه ) هستند.
سازندگان بازی می گویند این موجود محبوب ترین موجود آن ها در بازی بود؛ اما نمی دانستند عکس العمل بازیبازها به آن چگونه خواهد بود. اما پس از معرفی موجود، نگرانی آن ها برطرف شد و چون طرفداران بازی های Gothic عاشق آن ها شده اند!
علاوه براین تعداد بسیار زیادی موجود جدید و منحصر به فرد از قبیل Thunder Lizard برای بازی طراحی شده که جو بازی را هر چه بیشتر منحصر به فرد و ناشناخته می کند.این موجودات سوسمارهای غول پیکر 10 متری و بسیار شبیه به لاک پشت هستند؛ اما پشت بدن آن ها لاک وجود ندارد، بلکه درختان و گیاهان روی آن رشد کرده و ظاهری لاک پشت مانند به این هیولای عظیم داده اند. از این رو این بازی بر خلاف بازی های دیگرسری Gothic، دنیای تقریباً نو و کشف نشده دارد و این تغییر اجباری از سری Gothic به یک سری جدید و متفاوت، احتمالاً به سود بازیبازها تمام شده است! جادوهای بازی نیز تحت تأثیر این تغییر جو قرار گرفته. علاوه بر وردهای جادویی کلاسیک بازی های مشابه ، درRisen شاهد انواع جدیدی از جادوها هستیم که صرفاً در داستان های عامیانه می توان اثری از آن ها یافت. به عنوان مثال جادوهایی برای خنداندن افراد یا ایجاد فراموشی در آن ها وجود دارد که ریشه آن به داستان های قدیمی باز می گردد.
مبارزه دراین بازی دومین عامل اصلی تمایز آن با بازی های Gothic است. واقعیت این است کنترل در بازی های Gothic هرگز ایده آل نبوده و به عنوان یکی از معدود نقطه ضعف های بازی، می توانست بسیار بهتر باشد. متاسفانه تغییر سیستم مبارزه در Gothic 3 نه تنها اوضاع را بهتر نکرد، بلکه مبارزه را به یکی از بدترین بخش های بازی تبدیل کرد. با در نظرگرفتن این که Risen برای کنسول نیز عرضه خواهد شد؛ تولید کننده ناچار بوده برای جذب بازیبازهایی که به بازی های کنسولی عادت داشته و به سیستم مبارزه ای عالی بسیاری از این بازی ها خو گرفته اند، سیستم مبارزه ای این بازی را به طور کلی دگرگون کند. این که سیستم مبارزه ای بازی چگونه از آب در خواهد آمدهنور مشخص نیست ؛ اما ظاهراً دموهای اولیه بازی امیدوار کننده بوده است. ضمناً سیستم مبارزه بازی حین استفاده از گیم پد با کیبورد وماوس تفاوت دارد و طرفداران pc وکنسول هر یک بهترین حالت ممکن مبارزه را تجربه خواهند کرد. برای راحت تر کردن بازی، سه درجه سختی برای آن در نظر گرفته شده که آسان ترین درجه برای بازیبازهای تازه وارد سخت ترین درجه برای بازیبازهای کار کشته که به خوبی با بازی های نقش آفرینی آشنایی دارند؛ در نظر گرفته شده است. ساخت Risen در حال حاضر کامل شده تیم اصلی سازنده بازی، بازی را به بخش کنترل کیفیت بازی های Deep Silver ارایه داده تا ایرادهای آن رفع شده واین بازی بر خلاف Gothic 3 ایراد یا باگی نداشته باشد؛ در واقع سازندگان بازی در PB گفته اند Risen کم دردسرترین پروژه آن ها تاکنون بوده است. اما با تمام این احوال، زمان بسیار زیادی به رفع ایرادها و افزایش کیفیت نهایی بازی اختصاص یافته و نگارش کنسولی بازی نیز به طور کامل توسط یک تیم با تجربه بهینه شده است. سازندگان بازی می گویند هر ویژگی جدید بازی بلافاصله بعد از طراحی ، به طور کامل تست و بررسی می شد و با این وجود یک فاز کامل و طولانی برای بررسی و ایرادیابی نهایی بازی نیز تدارک دیده شد. از این رو می توان انتظار داشت Risen خاطره بد Gothic 3 را از ذهن ها پاک کند و ضمن حفظ جذابیت های بازی های Gothic ، گیم پلی کم دردسرتر و بدون ایرادی داشته و برای طیف وسیعی از بازیبازها چه روی PC و چه روی X360 استفاده و لذت بخش باشد.
منبع: بازی رایانه شماره 31