بازی رویای دروغین

داستان Borderlands در آینده ای دور آغاز می شود. انسان ها در جستجوی تکنولوژی های فضایی جدید به سیاره های ناشناخته هجوم آورده اند. پیدا کردن بقایای تکنولوژی های بیگانه از این جهت حایز اهمیت است که شرکت های بزرگی
جمعه، 1 دی 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بازی رویای دروغین
بازی رویای دروغین

نویسنده: سهیل منصوری



 
BORDERLANDS

به پاندورا خوش آمدید

داستان Borderlands در آینده ای دور آغاز می شود. انسان ها در جستجوی تکنولوژی های فضایی جدید به سیاره های ناشناخته هجوم آورده اند. پیدا کردن بقایای تکنولوژی های بیگانه از این جهت حایز اهمیت است که شرکت های بزرگی چون شرکت بین سیاره ای Atlas در سال های گذشته با یافتن آن موفق شده اند با استفاده از تکنیک های مهندسی معکوس ، به جهش های علمی باور نکردنی دست پیدا کنند و به سرعت به ثروت باد آورده ای برسند. در نتیجه هر شرکت بین المللی و تقریباً تمام کسانی که می توانند بلیت سفرهای سیاره ای را تهیه کنند؛ همچون جویندگان طلا در غرب وحشی، به یکی از سیاره های تازه کشف شده هجوم می برند تا شاید به بقایای تکنولوژی های باستانی فضایی دست پیدا کنند. داستان بازی قهرمانان ما در یکی از این سیاره ها به نام پاندورا آغاز می شود.
پاندورا سیاره ای است بسیار بزرگ که با سرعت بسیار کم به دور ستاره مرکزی منظومه می گردد. هر روز واقعی ، یعنی دوره زمانی که پاندورا یک بار به دور خود می گردد،به اندازه 90 روز زمینی طول می کشد. اما روشن و خاموش شدن پاندورا صرفاً تابع این فرمول 90 روزه نیست. ستاره ای که پاندورا به دور آن می گردد کوچک و کم نور است. این سیاره یک ماه بسیار نزدیک به سطح آن دارد که با سرعت زیاد به دور خود می چرخد. هر روز در این ماه 30 دقیقه طول می کشد؛ اما به دلیل بافت خاص سطح ماه، این چرخش روی شدت نور روی سطح سیاره اثر می گذارد و در فواصل 30 دقیقه ای ، با نوری ملایم سطح سیاره را روشن و خاموش می کند.
به دلیل داشتن روزهای بسیار طولانی ، ماه ها ، فصل ها و سال ها نیز در این سیاره بسیار طولانی هستند. مردم هجوم خود به پاندورا را در فصل زمستان آغاز کردند؛ از این رو با سیاره ای آرام، ساکت و یخ زده روبرو شدند. فضانوردان به سرعت شروع به اکتشاف در سیاره کردند؛ اما تقریباً هیچ چیز حایز اهمیتی نیافتند. تنها عاملی که کاوشگران را به جستجوی بیشتر در پاندورا تشویق کرد؛ آخرین پیغام مخابره شده از یک گروه ماجراجو بود که از پیدا کردن یک والت غول پیکر و شگفت انگیز پر از باقیمانده های بی نظیر از تکنولوژی های فضایی خبر می داد. اما اعضای گروه ماجراجو بلافاصله پس از مخابره این پیام به دلایل مرموزی مفقود شدند. و موقعیت دقیق والت ناشناخته باقی ماند. کاوشگران و شرکت ها جستجویی دیوانه وار برای پیدا کردن محل والت گمشده را آغاز کردند ؛ اما هیچ یک از این سفرهای اکتشافی به نتیجه نرسید. کاوشگران به تدریج از جستجو خسته شدند و برخی از آنها شروع به ترک پاندورا کردند.
هفت سال بعد، فصل زمستان در پاندورا به پایان رسید و یخ ها شروع به آب شدن کردند. موجودات زنده ساکن پاندورا که تا آن زمان در خواب زمستانی بودند؛ به تدریج از خواب زمستانی بیدار شدند و شروع به جستجوی غذا کردند . با شروع حمله همه جانبه این هیولاهای گرسنه ، شرکت های بزرگ، گروه های امنیتی و کاوشگرانی که پول کافی داشتند، پاندورا را ترک کردند و تنها تعداد بسیار کمی از افراد فقیر یا شرور باقی ماندند. این کار موجب افزایش بی نظمی و هرج ومرج در سیاره شد و قانون مفهوم خود را از دست داد. پاندورا به دلیل محیط جدید صحرایی، مهاجران آواره، شهرهای در حال نابودی و یاغیان مسلح بی رحم، بیش از هر چیز به یک نگارش فوق مدرن از غرب وحشی شبیه شد. داستان ماجراجویانه ما در میان این هرج ومرج شروع می شود. در حالی که تنها گروه های کوچکی از کاوشگران آواره، اشرار، راهزن ها و گروهی از مزدوران شرکت Atals به نام Crimson در پاندورا باقی مانده اند ؛ قهرمانان ما در قالب گروه کوچکی متشکل از چهار ماجراجو از شخص مرموزی مأموریت می گیرند تا به سیاره پاندورا رفته و به دنبال والت گم شده بگردند.
بازی رویای دروغین

کلاس ها و شخصیت ها

گیم پلی Borderlands در نگاه اول بیش از هر چیز به یک بازی اول شخص معمولی می ماند که به بازیباز اجازه می دهد شخصیت مورد علاقه اش را از میان یکی از سه شخصیت اصلی بازی انتخاب کند، ظاهراً آن را مطابق میل خود تغییر دهد و بعد وارد بازی شود. اما این تنها آغاز بازی است؛ چون بازیباز به سرعت با ویژگی های نقش آفرینی Borderlands نیز آشنا خواهد شد.
در واقع Borderlands دو ژانر نقش آفرینی و شوتر اول شخص را با هم ترکیب می کند، اما حاصل کار یک بازی مانند Fallout3 نیست که نه اول شخص بود و نه نقش آفرینی.
Borderlands توسط یک تیم با تجربه ساخته می شود که بازی هایی چون سری Brothers in Arms را در کارنامه خود دارد و یک بازی اول شخص کامل است که در آن تقریبا ً همه چیز، از نحوه استفاده از اسلحه و سرعت بالای گیم پلی گرفته تا بازی های تحت شبکه، دقیقاً مانند یک بازی اول شخص کار می کند و عناصر نقش آفرینی تنها برای بیشتر کردن عمق بازی به آن افزوده شده.
اولین ویژگی مهمی که Borderlands را از بازی های اول شخص ساده متمایز می کند؛ امکان انتخاب یکی از چهار کلاس بازی (سرباز، تانک، شکارچی و سایرن) است که شباهت زیادی به کلاس های بازی های نقش آفرینی دارند. بازیباز در ابتدای بازی باید یکی از این چهار کلاس را بسته به سلیقه و نوع بازی خود انتخاب کند.
برای هر یک از کلاس های بازی یک شخصیت پیش فرض ساخته شده است که پیش زمینه داستانی خاص خود را دارد ( تصویر بالا) ؛ اما بازیباز به انتخاب این شخصیت ها محدود نیست و می تواند ظاهر و نام شخصیت خود را مطابق میل خود تعیین کند. ( این شخصیت ها نمادهایی از کلاس های بازی هستند؛ به همین دلیل بازیباز مجبور به استفاده از نام و ظاهر آن ها نیست و می تواند نام و ظاهر کلاس مورد استفاده را مطابق میل خود تعیین کند).
نکته مهم این است که هر چهار کلاس به همه انواع سلاح ها دسترسی دارند؛ عناصر نقش آفرینی این بازی، به گیم پلی شوتر اول شخص آن آسیب نمی زند و از این رو بازیباز چیزی از دست نخواهد داد.
به عبارت بهتر Borderlands بر خلاف Fallout 3 که به هیچ وجه حس و حال یک بازی شوتر را نداشت؛ یک شوتر اول شخص واقعی است، نه یک افتضاح اول شخص.
بازی رویای دروغین

دنیای دیوانگان و شیاطین

دنیای Borderlands دنیای بسیار خطرناکی است و انواع و اقسام گانگسترهای دیوانه فضایی و موجودات عجیب و غریب شیطانی در آن جولان می دهند. دشمنان در این بازی به دوگروه تقسیم می شوند؛ دشمنان عادی و دشمنان بسیار قوی با نام Badass که یادآور موجودات Elite در بازی Champion های دیابلو 2 هستند . از طرف دیگر ، موجودات این بازی نیز بسیار جالب هستند. از Skag ها که سری شبیه به کرم و بدنی شبیه به گرگ دارند گرفته تا موجودات حشره مانند که بازیباز را در آنی تکه تکه می کنند، در این بازی فراوان است. اما یکی از جالب ترین موجودات این بازی که در دموهای E3 نمایش داده شد؛ هیولای عظیم فیل مانندی است که در واقع یک موجود مستقل نیست. این موجود که یک فیل معمولی به زانوی آن نمی رسد؛ در واقع یک لانه متحرک برای موجودات پرنده خفاش مانند است ! او دهانی بسیار بزرگ و غیر طبیعی دارد و در صورتی که به شما حمله کند؛ نه تنها سعی می کند با پاهای غول پیکرش شما را له کند؛ بلکه از دهان آن صدها موجود پرنده خارج می شوند که آسمان را تاریک می کنند و برای دفاع از مادرشان به شما حمله ور می شوند . شکست دادن چنین موجودی (شاید بهتر است بگوییم چنین ارتشی» کار هر بازیبازی نیست و به کار تیمی بسیار نزدیک هر چهار بازیباز نیاز دارد.برای کشتن چنین موجودی لازم است یکی از بازیبازها با اسنایپر، چشم های این موجود را هدف قرار دهد و بازیبازهای دیگر ضمن تار ومار کردن موجودات چندش آور پرنده ، در صورت لزوم همدیگر را نجات دهند.

راه رفتن در نقاشی

گرافیک Borderlands تقریباً منحصر به فرد و شبیه به بازی های Cell Shade است؛ اما این بازی همیشه این گونه نبود، درمراحل ابتدایی ساخت Borderlands این بازی گرافیک واقع گرایانه و بسیار شبیه به بازی هایی چون Fallout3 داشت.
رندی پیچفورد، موسس GearBox و سرپرست گروه تعریف می کند در حالی که سه سال از ساخت بازی گذشته بود؛ متوجه شد تعدادی از اعضای گروه مثل برایان مارتل ( کارگردان هنری بازی) رفتار بسیار مشکوکی داشته و با هم پچ پچ می کنند. او پس از پرس و جو خبردار می شود این افراد به طور مخفیانه در حال طراحی یک استیل گرافیکی جدید برای بازی هستند. اما چون می ترسند بقیه اعضای تیم این استیل گرافیکی را نپسندند، تا زمان کامل شدن آن موضوع را مخفی نگه داشته اند. پیچفورد تصمیم می گیرد به آن ها فرصت دهد کار خود را کامل کنند؛ اما درعین حال اطمینان داشته به محض دیدن استیل گرافیکی جدید ، پاسخ نه بدهد؛ چون امکان تغییر استیل گرافیکی بازی در آن مقطع زمانی که بازی تقریباً کامل شده بود؛ کاملاً غیر ممکن به نظر می رسید.
اما پس از طراحی و نمایش استیل گرافیکی Cell Shade مانند جدید پیچفورد نه تنها شگفت زده می شود بلکه به جمع حامیان این استیل گرافیکی ملحق می شود.
بازی رویای دروغین
اعضای تیم سازنده Borderlands می گویند بزرگترین و شاخص ترین کار آن ها در این بازی،تغییر از استیل گرافیکی قدیمی به جدید بود. هدف آن ها این بود صحنه های بازی تا حد امکان به طرح های اولیه کمیک مانند بازی شبیه باشند؛ امااین کار با استفاده از موتور Unreal Engine3 چندان ساده نبود. برای نمایش این تصاویر کارتون مانند؛ ابتدا از نرمان مپ های خاص برای ایجاد شکل اولیه، عمق و خطوط اطراف هر طرح استفاده می شود سپس خطوط مرکب مانند با الگوریتم های بسیار پیچیده روی بافت ها رسم می شوند و حالتی شبیه به نقاشی های ترسیم شده با دست به بازی می دهد بافت ها نیز بافت های معمولی نیستند بلکه از کنتراست و برجستگی ویژه برخوردارند. سپس از یک سیستم ویژه نور پردازی استفاده می شود . این سیستم نور پردازی به طور کلی با نور پردازی بازی های معمولی تفاوت دارد؛ چون تصاویر باید مسطح، یکدست و کارتونی باشند ؛ نه واقعی. کنتراست بین تصاویر و محیط نیز باید بسیار زیاد باشد تا بازیباز آن ها را به خوبی تشخیص دهد. درنهایت ماسک های شیدر روی تصاویر اعمال می شود تا یک تصویر کارتونی و بسیار شبیه به طرح ها و آرت ورک های اولیه به وجود آید. نتیجه کار مخصوصاً وقتی تصاویر به حرکت در آیند ، بسیار شگفت آور است.
البته این سیستم تنها توسط GearBox طراحی نشده است وسه استودیوی دیگر، Liquid Development,Shadows in Darkness و GameFrafx نیز در طراحی آن با GearBox همکاری داشته اند.
منبع: بازی رایانه شماره 31

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.