نویسنده: جان پین سنت
مترجم: باجلان فرخی
مترجم: باجلان فرخی
خدا بانوی مادر لتوLeto را دختر یکی از تیتانها و همسر زئوس و مادر آرتمیس Artemis و آپولون؛ که هر دو گمان دارند و با خدایان شرقی همانندهائی دارند؛ میدانستند در روایتی از آپولو به عنوان گرگ خدا و شبان و از خواهر او در هیأت خدائی پیش یونانی و معشوق حیوانات وحشی یاد میشود. پیوند آپولو بالتو استوارتر و از لتو با عنوان «آنکو زاینده زرین مو است» یاد میشود آپولو پسر زئوس و تیرهای وی پدیدآورنده طاعون و معبد دلفی با آپولو و زئوس پیوند دارد. پیوند آپولو با موز Museها پیشگوئیهای معبد دلفی را تبیین و در روایتی آپولو بستان خدائی است که چنگ مینوازد و رقص و آواز خوانی در معبد آپولو در دلوس و زادگاه وی بخشی از مراسم آیینی کیش آپولو را تشکیل میدهد.
توضیح عکس: جزیره مقدس دلوس Delos مکان برگزاری مراسم آیینی آپولو Apollo در زادگاهِ وی. معبد آپولو در ساحل شمال غربی جزیره و بر دامنه کوه کیتنوس Cythnus قرار داشت و زئوس و آتنا نیز در این کوه نیایش میشدند. در تصویر کوره راه قدیمی که به قله کوه راه داشت دیده میشود. در شمال این معبد دریاچهای مقدس قرار داشت و شیرهائی سنگی که در این تصویر دیده میشوند از آثار سده هفتم است.
جزایر اوریتگا Ortygia، جزیره جادوئی کویل Quail که بعد از زاده شدن آپولو و آرتمیس در آن جا لتوس Letos به معنی روشنائی نام میگیرد مرکز جشنهای ایونی بود در اسطوره زاده شدن آپولو و آرتمیس برخی از موتیفهای افسانههای مردمی با حسادت و دشمنی هرا با رقیب خویش لتو پیوند مییابد. به روایتی هرا سوگند یاد کرده بود که اجازه ندهد در هیچ یک از سرزمینهایی که خورشید بر آن میتابد لتو فرزندان خود را بزاید و هم بدین دلیل اژدرماری که از جانب هرا مامور جلوگیری از زایمان لتو بر زمین بود پس از زاده شدن آپولو و به هنگام خردسالی او در دلفی به دست آپولو کشته میشود و این روایت گویای پیوند این اسطوره با اسطوره کهن جانشینی است.
دلوس به هنگام زایمان لتو جزیره شناوری است که خواهر لتو از تعقیب زئوس گریخته و درآن جا پناه جسته است. پوزئیدون در حمایت از لتو طاقی از امواج دریا بر جزیره میبندد تا لتو بتواند از نور خورشید نهان و فرزندان خود را در آن جا بزاید و پس از زاده شدن آپولو و آرتمیس جزیره به شکل کنونی آن درمی آید. درد زایمان لتو نه روز و نه شب به طول میانجامد و همه خدابانوان جز هرا و ایلی تی Ilithia، خدابانوی زایش؛ برای کمک به لتو حضور دارند. ایریس Iris از جانب خدابانوان نزد ایلی تی میرود و بدو وعده گردن بندی از طلا میدهد و بدین سان لتو فرزندان خود را میزاید تمیس کودکان را غذای بهشتی میدهد. آپولو اژدر مار را در دلفی مرکز کیش خویش به هنگام خردسالی میکشد. کاهنه پیشگوی معبد دلفی در این روایتها پیتیا Pythia نام دارد و مسند او به هنگام پیشگوئی گلدانی سه پایه است.
در روایتی آرتمیس پس از زاده شدن از لتو بی درنگ نقش ایلی تی را به عهده میگیرد و این بدان دلیل است که زنان به هنگام زایمان آرتمیس را نیز نیایش میکردند و با این همه ارتمیس؛ پارتنوس parthenos یا «باکره» و بدین روایت گوئی زنی است که ازدواج کرده است آرتمیس در روایات اسطورهای با نمفهای مادینهای که باردار میشوند و آنان را به هیأت حیوانات وحشی در میآورد پیوند دارد کالیستو callisto از نمفهایی است که همراه آرتمیس و تعهد کرده بود همیشه باکره بماند زئوس به هیأت آرتمیس در میآید و با در آویختن با کالیستو او را باردار میسازد و زمانی که آرتمیس با کالیستو در چشمهای آب تنی میکنند از این راز آگاه و خشمگین و کالیستو را به هیأت خرسی در میآورد از حفاریهای معبد برارون brauron تندیسک دخترانی با لباسهای زعفرانی (پوشاک روسپیان) و به هیأت خرس یافته شد که به نظر میرسد بازگو کننده نوعی مراسم گذر و تشرف این دختران به دوره بلوغ و به افتخار آرتمیس است در روایتی هرا از آرتمیس میخواهد کالیستو را با تیری بکشد و در روایتی دیگر کالیستو بدان دلیل کشته شد که به پیمان خود برای باکره ماندن وفادار نمانده بود و زئوس او را به هیأت صورت فلکی دب اکبر در آورد.
آرتمیس و لتو نیز هر دو با ژتانها یا غولان پیوند دارند یکی از این ژتانها تیتیوس Tityus در اودیسه پسر زمین و در روایتی پسر زئوس و الا را Elara و زئوس از بیم حسادت هرا؛ الارا را در اعماق زمین نهان و تیتیوس بعد از تولد از زمین خارج میشود. بلندی بالای تیتیوس 300 متر و بر آن است که به تشویق هرا به لتو تجاوز نماید اما آرتمیس و آپولو تیتیوس را با تیر میکشند. تیتیوس پس از این ماجرا در ژرفای هادس زندانی و دو کرکس مدام جگراو را میخورند و جگر او چونان ماه دوباره رشد میکند و این کیفر ادامه مییابد. یکی دیگر از گناهکاران بزرگ که در هادس کیفر میبیند ایکسیون Ixion شیدای هرااست که در صدد تجاوز بدو بر میآید [به روایتی زئوس؛ ایکسیون را به چرخ مشتعلی که دائم در حرکت بود میبندد و او را در آسمان رها میکند؛ و در روایتی دیگر ایکسیون در هادس دچار این کیفر میشود]. تولد و سرنوشت تیتیوس به گونهای است که اسطوره تیتیوس را با اسطورههای جانشینی نیز پیوند میدهد.
توضیح عکس: آپولو و آرتمیس کماندرانی با کلاه خود در حال راندن و درو کردن تیتیوس از مادرِ خویش. تیتیوس در این سفال منقوش به هیأت انسانی وحشی و با تنی پوشیده از مو و در حالی که تیری در چشم او نشسته است تصویر شده است. در این تصویر هرمس Hermes نیز با کشفهای بالدار دیده میشود و در این تصویر آپولو نیز چنین کفشی به پا دارد. این گونه از کوزههای دهان گشاد در شمار سفالهایی است که از آغاز سده ششم در آتن ساخته میشد. موزه لوور، پاریس.
منبع: پین سنت، جان؛ (1387) شناخت اساطیر یونان، ترجمهی باجلان فرخی، تهران، اساطیر، چاپ دوم.
جزایر اوریتگا Ortygia، جزیره جادوئی کویل Quail که بعد از زاده شدن آپولو و آرتمیس در آن جا لتوس Letos به معنی روشنائی نام میگیرد مرکز جشنهای ایونی بود در اسطوره زاده شدن آپولو و آرتمیس برخی از موتیفهای افسانههای مردمی با حسادت و دشمنی هرا با رقیب خویش لتو پیوند مییابد. به روایتی هرا سوگند یاد کرده بود که اجازه ندهد در هیچ یک از سرزمینهایی که خورشید بر آن میتابد لتو فرزندان خود را بزاید و هم بدین دلیل اژدرماری که از جانب هرا مامور جلوگیری از زایمان لتو بر زمین بود پس از زاده شدن آپولو و به هنگام خردسالی او در دلفی به دست آپولو کشته میشود و این روایت گویای پیوند این اسطوره با اسطوره کهن جانشینی است.
دلوس به هنگام زایمان لتو جزیره شناوری است که خواهر لتو از تعقیب زئوس گریخته و درآن جا پناه جسته است. پوزئیدون در حمایت از لتو طاقی از امواج دریا بر جزیره میبندد تا لتو بتواند از نور خورشید نهان و فرزندان خود را در آن جا بزاید و پس از زاده شدن آپولو و آرتمیس جزیره به شکل کنونی آن درمی آید. درد زایمان لتو نه روز و نه شب به طول میانجامد و همه خدابانوان جز هرا و ایلی تی Ilithia، خدابانوی زایش؛ برای کمک به لتو حضور دارند. ایریس Iris از جانب خدابانوان نزد ایلی تی میرود و بدو وعده گردن بندی از طلا میدهد و بدین سان لتو فرزندان خود را میزاید تمیس کودکان را غذای بهشتی میدهد. آپولو اژدر مار را در دلفی مرکز کیش خویش به هنگام خردسالی میکشد. کاهنه پیشگوی معبد دلفی در این روایتها پیتیا Pythia نام دارد و مسند او به هنگام پیشگوئی گلدانی سه پایه است.
در روایتی آرتمیس پس از زاده شدن از لتو بی درنگ نقش ایلی تی را به عهده میگیرد و این بدان دلیل است که زنان به هنگام زایمان آرتمیس را نیز نیایش میکردند و با این همه ارتمیس؛ پارتنوس parthenos یا «باکره» و بدین روایت گوئی زنی است که ازدواج کرده است آرتمیس در روایات اسطورهای با نمفهای مادینهای که باردار میشوند و آنان را به هیأت حیوانات وحشی در میآورد پیوند دارد کالیستو callisto از نمفهایی است که همراه آرتمیس و تعهد کرده بود همیشه باکره بماند زئوس به هیأت آرتمیس در میآید و با در آویختن با کالیستو او را باردار میسازد و زمانی که آرتمیس با کالیستو در چشمهای آب تنی میکنند از این راز آگاه و خشمگین و کالیستو را به هیأت خرسی در میآورد از حفاریهای معبد برارون brauron تندیسک دخترانی با لباسهای زعفرانی (پوشاک روسپیان) و به هیأت خرس یافته شد که به نظر میرسد بازگو کننده نوعی مراسم گذر و تشرف این دختران به دوره بلوغ و به افتخار آرتمیس است در روایتی هرا از آرتمیس میخواهد کالیستو را با تیری بکشد و در روایتی دیگر کالیستو بدان دلیل کشته شد که به پیمان خود برای باکره ماندن وفادار نمانده بود و زئوس او را به هیأت صورت فلکی دب اکبر در آورد.
آرتمیس و لتو نیز هر دو با ژتانها یا غولان پیوند دارند یکی از این ژتانها تیتیوس Tityus در اودیسه پسر زمین و در روایتی پسر زئوس و الا را Elara و زئوس از بیم حسادت هرا؛ الارا را در اعماق زمین نهان و تیتیوس بعد از تولد از زمین خارج میشود. بلندی بالای تیتیوس 300 متر و بر آن است که به تشویق هرا به لتو تجاوز نماید اما آرتمیس و آپولو تیتیوس را با تیر میکشند. تیتیوس پس از این ماجرا در ژرفای هادس زندانی و دو کرکس مدام جگراو را میخورند و جگر او چونان ماه دوباره رشد میکند و این کیفر ادامه مییابد. یکی دیگر از گناهکاران بزرگ که در هادس کیفر میبیند ایکسیون Ixion شیدای هرااست که در صدد تجاوز بدو بر میآید [به روایتی زئوس؛ ایکسیون را به چرخ مشتعلی که دائم در حرکت بود میبندد و او را در آسمان رها میکند؛ و در روایتی دیگر ایکسیون در هادس دچار این کیفر میشود]. تولد و سرنوشت تیتیوس به گونهای است که اسطوره تیتیوس را با اسطورههای جانشینی نیز پیوند میدهد.
منبع: پین سنت، جان؛ (1387) شناخت اساطیر یونان، ترجمهی باجلان فرخی، تهران، اساطیر، چاپ دوم.