نویسندگان: سالی براون، هلن هورن، کارولین ارلام، فیل ریس
مترجم: سعید خاکسار
مترجم: سعید خاکسار
اگر انتظار دارید اقدامات صورت گرفته در زمینه ی بهبود مدرسه مؤثر واقع شوند، باید هر مرحله از فرایند به خوبی طراحی و مدیریت شود. مراحل ارائه شده در این نوشتار عبارتند از:
• توصیههایی پیرامون برداشتن نخستین گام برای انجام اصلاحات در مدرسه. بهبود مدرسه با تغییرات همراه است و این طبیعت انسان است که از تغییرات نگران شود و یا حتی نسبت به آن سر ناسازگاری در پیش گیرد.
• در این مرحله توصیههای که ارائه میشوند بر شیوه ای استوارند که تغییرات را دلپذیرتر میکنند.
• در مرحله بعد، به یک «بیانیه اصول» میپردازیم که نه تنها به عنوان روشی برای ترسیم رسالت مدرسه است، بلکه میتوانیم آن را به عنوان یک مبنای منطقی برای اجرای اصلاحات به خدمت گیریم.
• یک «بررسی جامع از وضعیت مدرسه» تصور هولناکی در انسان به وجود میآورد، اما وقتی این بررسی بر مبنای اطلاعاتی صورت میگیرد که به وفور یافت میشود و با اصول توافق شده کاملاً هم خوانی دارد، بسیار سرراستتر میشود.
• سپس، ما بررسی جامع وضعیت مدرسه را به برنامه ریزی جامع مدرسه تعمیم میدهیم.
• ارائه ی فقط ده توصیه کلیدی در خصوص بهترین روش برای اولویت بندی اصول مدیریت مناسب در چارچوب مدیریت یادگیری در یک واحد آموزشی مدرسه.
• بستن حلقه کیفیت. هدف از این بخش، تأمین سؤالهای صریحی است که به جوابهایی قاطع و مثبت نیاز دارند تا یک برنامه ی بهبود آموزشگاه بتواند به موفقیت برسد.
1- خط مبنایی برای آغاز اصلاحات در نظر بگیرید. شما از همان ابتدای کار باید اطلاعات وسیعی از مدرسه خود داشته باشید تا بتوانید متوجه پیشرفتها و موفقیتها بشوید، مشکلات را شناسایی کنید و موضوعات اساسی مدرسه را فهرست نمایید.
2- شرح حال مختصری از مدرسه تهیه کنید. همان طور که یک معمار قبل از هر اقدامی به بررسی محل بنای ساختمان میپردازد، آنهایی که در نظر دارند بهبود مدرسه را به اجرا گذارند باید خط مبنایی به وجود آورند تا نقطه ای برای شروع حرکت خود داشته باشند. هر چه این خط مبنا واضحتر باشد، نه تنها بهبود مدرسه بیشتر حاصل میشود، بلکه به وضوح میبینید که این بهبود در کجا صورت گرفته است.
3- تیم خود را انتخاب کنید. افرادی را برگزینید که در تهیه ی شرح حال خط مبنا دقت به خرج میدهند؛ سعی نکنید فقط کارکنان ارشد را انتخاب کنید. اگر از زوایای مختلفی به یک تصویر نگاه کنید، احتمال دارد دیدگاههای جدید تر و دقیقتر را پیدا کنید. گروه کوچکی به وجود آورید که از افرادی توانا، حساس و خوش فکر تشکیل شده و این کار بر دوششان سنگینی نکند.
4- مدرسه را از زوایای مختلف برش دهید. سعی کنید نه تنها یک دید عمودی و سلسله مراتبی از مدرسه نداشته باشید، بلکه طوری بخشها و گروههای کلاسی را از عرض برش دهید که تا حد امکان تصویر کاملی به دست آید. این کار باعث میشود که در سرتاسر مدرسه احساس تعلقی نسبت به تغییرات برنامه ریزی شده به وجود آید.
5- با اطلاعاتی شروع کنید که راحت جمع آوری میشوند. شما ممکن است از قبل اطلاعاتی در این زمینهها داشته باشید: امتحانات ورودی، نتیجه امتحانات؛ تعداد دانش آموزانی که به مقاطع تحصیلی عالیتر صعود کردهاند و محل تحصیل آنها؛ جایگاه نهایی افرادی که شاغل مشوند؛ تعداد دانش آموزانی سابق که بیکار هستند و غیره. بنابراین با اطلاعات موجود دست به کار شوید.
6- اطلاعات و دادهها را کنترل کنید. آنها را بین افرادی که با مدرسه آشنایی کامل دارند توزیع و مبادله کنید تا دقت آنها را بررسی کنند و در صورت پرت بودن آنها از مرحله، موضوع را به گروه گوشزد کنید.
7- دادههای خود را تجزیه و تحلیل کنید. ببینید چه چیزهایی را میتوانید استنتاج کنید؛ برای مثال، آیا درس دختران و پسران در مقایسه با یکدیگر چگونه است؛ و یا آیا بین عملکرد گروههای نژادی مختلف تفاوت قابل ملاحظه ای مشاهده میشود؟ بررسی کنید که کدام موضوعات درسی از بقیه موضوعات بهتر پیش میروند، و تواناییها و ضعفهای شما در مدرسه چه هستند.
8- شکافهای موجود در داده های خود را پیدا کنید. سؤالات مشکل را طرح کرده و زمینههایی را کشف کنید که در آنها دسترسی به اطلاعات آن قدر که فکر میکردید آسان نیست. واقف شدن به چیزی که نمیدانید غالباً در ساختن یک تصویر واقعی از مدرسه مؤثر است و مسیرهای جدیدی برای اکتشاف را پیش پای شما میگذارد.
9- دادههای خود را به روشهای ساده و قابل درک شرح دهید. ازهر ابزاری که میتواند به دیگران در درک و تفهیم دادههای شما کمک کند؛ مثل منحنی، جدول، نمودار، اطلاعت پایه و توضیحات شفاهی معنی دار، استفاده کنید!
10- به روز کردن اطلاعات را آسان کنید. راههایی رای نظارت دایمی بر پایگاه اطلاعاتی و گسترش آن بیابید تا بتوانید گرایشها را، همان طور که پدیدار میشوند، تشخیص دهید. برای اینکه بتوانید بهبود مدرسه را به یک بخش طبیعی دستور کار اصلاحاتی خود تبدیل کنید، بهترین کار این است که فرایند را در فعالیتهای روزمره مدرسه بگنجانید و هنگامی این عمل میسر میشود که جمع آوری و به روز کردن اطلاعات مربوطه به یک فرایند عادی تبدیل گردد.
1- انتظار مقاومت را داشته باشید و راههایی را برای رویارویی با آن پیدا کنید. اکثر مردم از تغییر متنفرند، به ویژه اگر به کار خود اعتقاد داشته باشند (حتی اگر آن را به خوبی انجام نمیدهند). تغییر ممکن است تهدید آمیز باشد، اما گاهی موجب آرامش نیز میشود. مردم هنگامی از تغییر متنفر میشوند که احتمال برملا شدن نقاط ضعف خود را بدهند (که در این گونه موارد، حمایت از آنها لازم میشود) یا اینکه فکر کنند که تغییر فقط محض ایجاد تغییر صورت گرفته است (که قابل درک است).
2- کارکنان را ترغیب کنید تا به جای اعتراض، همراهی کنند. رمز دخیل کردن افراد در فرایند، نظر خواهی کردن از آنها است. هیچ کس این احساس را دوست ندارد که تغییرات بر او تحمیل شدهاند و اگر کارمندان نتوانند منطقی را در تغییرات مشاهده کنند، بدون شک در مقابل آنها ایستادگی خواهند کرد. تا حد ممکناز پیشنهادهای خود کارکنان در ایجاد تغییرات استفاده کنید. چنانچه نظرات مفیدی ارائه دادند که در برنامه ی اصلی وجود نداشته است، رویکرد کاملاً انعطاف پذیری با آنها داشته باشید.
3- دلایل تغییر را برای آنها شرح دهید. کسی که مشکلات موجود را درک کند، تغییر را راحتتر میپذیرد. دوران طلایی، به جز در افکارمردم، درکم تر جایی ماندگار است و معمولاً اولین گام در تن دادن به طرز عملهای جدید، پذیرفتن نقایص موجود در سیستم جاری است.
4- با اضطراب ناشی از آهنگ تغییر مقابله کنید. گاهی لازم میشود برای جلوگیری از فاجعه، فیالفور وارد عمل شد (چنانکه در مورد مسایل مالی غالباً چنین است).در هر حال، تغییر خیلی ناگهانی میتواند نگران کننده باشد، به خصوص اگر مردم احساس کنند که کاملاً در جریان قرار نگرفتهاند، بنابراین، ضمن به وجود آمدن شرایط جدید، اشخاص دخیل را تا حد امکان به دور از تنش آفرینی در جریان قرار دهید.
5- با افراد رفتار مؤدبانه و محترمانه داشته باشید. نحوه ی واکنش افراد به تغییر تا حد زیادی به طرز ارائه اطلاعات بستگی دارد. اگر در انتقال تصمیمات هیچ فرصتی برای بحث داده نشود و یا اگر آنها احساس کنند که نظر خواهیها چیزی جز یک تظاهر نبوده است، آن وقت مقاومت به حد اعلای خود میرسد.
6- افراد را برای تغییر آماده کنید. تا جایی که شرایط ایجاب میکند، وقت زیادی در اختیار افراد بگذارید تا ترس خود را ابراز کنند و در مورد نگرانیهای غیر واقعبینانه به آنها اطمینان خاطر دهید. در مورد نگرانیهای موجه همکارانتان با آنها بی ریا باشید و شیوههایی را مورد تأکید قرار دهید که به بدترین شرایط کمک میکنند. بر جنبههای مثبت آنچه قرار است صورت گیرد تأکید کنید و ضمن اینکه در نهایت همیشه صلاح مدرسه را متذکر میشوید، توضیح دهید که چه کسانی از این تغییر بهرهمند خواهند شد و چگونه.
7- وقتی کارکنان احساس ناامنی میکنند، به آنها دلگرمی دهید. اجازه ندهید افراد احساس کنند که تغییر موجب آبروریزی آنها خواهد شد. فراموش نکنید اگر رفاه و راحتی آنها مورد تهدید قرار گیرد، ممکن است به آنها احساس تزلزل دست دهد.
8- کارکنان را به این باور برسانید که میتوانند با تغییر کنار بیایند. ترس از ناشناخته معمولاً به ترس از شکست منتهی شود، و این میتواند خود ارضا کننده باشد. مردم غالباً از آشکار شدن ناتوانیهای خود هراس دارند، بنابراین به عنوان یک مکانیزم دفاعی در برابر افشاگری، از به وجود آمدن تغییر ممانعت میکنند. به آنها در رابطه با جایگاهی که در این فرایند دارند، اطمینان خاطر دهید.
9- تأکید کنید که تغییر الزاماً حجم کار آنها را افزایش نمیدهد. در واقع، برخی تغیرات میتوانند زندگی را بر انسان آسانتر کنند، اما کارمندان باید اول مطمئن شوند تا بتوانند آن را باور کنند؛ بنابراین مورد را به صورتی واضح و منطقی باری آنها توضیح دهید.
10- در دیدن چشم انداز کلی به کارکنان کمک کنید. به کارکنان کمک کنید تا دیدگاههای فردی خود را به دیدگاههای کلی تغییر دهند و تغییرات بالقوه را به عنوان منفعتی برای مدرسه ببینند. آنها را ترغیب کنید که هرگاه منافع همه در نظر باشد، به چاره جوییها با فکری باز بنگرند.
1- تمام افراد ذینفع را درگیر کنید. وقتی در جستجوی یک بیانیه اصل هستید، فکر خوبی است که با تمام ذینفع در مدرسه مشورت کنید: کارکنان، دانش آموزان، والدین، مدیران و جامعه بزرگتر. میتوانید این کار را با برگزاری جلسات بزرگ نظر خواهی، برگزاری جلسات بحث میان گروههای کوچکتر، توزیع کردن برگههای نظر خواهی و یا پرسشنامه انجام دهید.
2- یاد بگیرید سؤال درست را بپرسید. این کار برای شناسایی نقاط قوت و ضعف مدرسه لازم است و میتواند به عنوان مبنایی برای تصمیم گیری و برنامه ریزی مورد استفاده قرار گیرد. هم به دنبال نامعلومترها بگردید وهم به دنبال معلومها، و در پیدا کردن آنها از سایر مردم استفاده کنید. بپرسید، " آیا در مورد مدرسه چه چیزی را باید بدانیم؟"و از آن برای تهیه شرح حال مدرسه استفاده کنید.
3- از تجربیات دیگران بهره ببرید. نگاهی به بیانیه اصول آن دسته از مدارسی که ویژگیهای آنها برای شما محترم هستند، بیندازید. بازیافت، یکی از اصول و قواعد آموزشی بسیار عالی است! آن قسمتهایی از اصولی را که با مدرسه شما هم خوانی دارد انتخاب و برای بحث و اعمال اصلاحات مناسب بین افراد ذینفع توزیع کنید.
4- اطمینان حاصل کنید که برنامهها از اصول توافق شده سرچشمه بگیرند. با این کار، تمام برنامههای بعدی، خواه تمام مدرسه را در بگیرند و خواه قسمتی از آن را، میتوانند در چارچوب بیانیه اصول مورد توافق به اجرا گذاشته شوند.
5- این ذهنیت کلی را پرورش دهید. شاید یکی از مهمترین نقشهای معلم ارشد، آموزگار، رئیس یا گروه، پرورش یک ذهنیت کلی از مدرسه باشد. در جلساتی که تمام کارمندان شرکت میکنند، میتوانید جنبههای مختلف بیانیه اصول را مورد بحث قرار دهید.
6- تقویت مستمر، لازم و مطلوب است. فضا باید آکنده از ذهنیت کلی در مورد مدرسه شود. تمام محیط مدرسه باید منعکس کنند ه نگرشها و ارزشهای مدرسه باشد.
7- افکار خود را بیان کنید. مدیر غالباً میتواند در طول بحثهای غیر رسمی با همکاران، با بیان افکار خود در مورد سیاستها، به بیانیه اصول استحکام بخشد.
8- اولویتهای داخلی را با نیروهای خارجی پیوند بزنید. داشتن بیانیه اصول، مدرسه را قادر میسازد تا تصمیمات مربوط به خط مشیهای خارجی را، از هر منشایی که باشند، به صورتی ساده تر به نیازهایی در سطح مدرسه ترجمه کند.
9- موضع خط دهنده داشته باشید. داشتن بیانیه اصول، مدرسه را قادر میکند تا در قبال تغییر، به جای ارائه یک برخورد واکنشی، از موضع مدیریت بحران، یک نگرش خط دهنده از خود نشان دهد. این فکر خوبی نیست که به انتظار بنشینید تا با ما مشکلی برخورد کنید؛ بلکه بهتر است که از قبل برای پیشامدهای احتمالی برنامه ریزی باشید.
10- آرمانها را شرح دهید. داشتن یک بیانیه اصول، به مدرسه این توانایی را میدهد تا برای آرمانهای خود تبلیغ کند و برای تمام افراد ذینفع در مدرسه و منافع مدرسه در محیط، یک سند جدی مکتوب داشته باشد.
1- وضعیت آموزش را مورد بررسی قرار دهید. این حرکت مدرسه را قادر میکند تا امکانات آموزشی جاری و میزان دسترسی دانش آموزان به آن را ارزیابی کند. این بررسی وضعیت آموزشی میتواند در تدوین یک برنامه ی جامع برای بهبود تمام مدرسه، معیار مفیدی واقع شود.
2- تحلیلی از تواناییها، فرصتها و تهدیدها تهیه کنید. به این ترتیب، نقاط قوت و ضعف مدرسه، فرصتهای موجود برای بهبود مدرسه و هر تهدیدی برای برنامههای شما در زمینه ی بهبود مدرسه مورد بررسی قرار میگیرد. این بررسی شما را متوجه میکند که اساس کار خود را بر چه چیزی استوار کنید، چه چیزی احتیاج به ترمیم دارد، حرکت در چه جهتی سودمندتر است و باید مراقب چه چیزهایی باشید تا در برنامههای شما خللی وارد نشود.
3- بررسی کنید که پیش بینیهای فعلی با برنامههای آموزشی طراحی شده تطابق داشته باشند. هرگونه ضابطه مقرراتی و همچنین پیش بینی برنامه ی آموزشی مورد علاقه مدرسه را در ارتباط با بیانیه اصولِ مورد توافق کارمند، مد نظر قرار دهید.
4- شکافها و تداخلها را شناسایی کنید. بررسی وضعیت آموزشی این امکان را برای مدرسه فراهم میآورد تا هر گونه شکاف بین هدف و واقعیت را شناسایی کند. همچنین، وقتی مدرسه ای اقدام به یک بررسی میکند، اکثر اوقات متوجه میشوند که چندین بخش از مدرسه مطالب مشابهی از برنامه آموزشی را تحت پوشش قرار دادهاند و هیچ کدام از آنها نسبت به کار یکدیگر اطلاعی ندارند. این میتواند به معنی یک دوباره کاری بی مورد باشد.
5- پیش بینیها را از زاویه اهداف برنامه ی آموزشی تجزیه و تحلیل کنید. این کار در مراحل کلیدی مختلف برنامه ی آموزشی سراسری اهمیت میابد. مهم است که مدرسه، قبل از اینکه به خود اجازه تدوین یک دستورالعمل تخصصی را بدهد، ضرورتهای ضابطه ای را برطرف کند.
6- بررسی کنید که به هر حوزه ی موضوع چه قدر وقت اختصاص داده شده است. مثلاً در بعضی مدارس، وقت زیادی را صرف آموزش فرضاً ریاضیات میکنند، با وجودی که بخش ریاضیات آن مدارس همواره قوی بوده است. پس از انجام بررسی است که یک مدرسه میتواند به منظور ایجاد تغییرات و بهبود، اولویتهای خود را مجدداً بررسی کند.
7- امکانات خود را بازبینی کنید. یک مدرسه نیاز دارد مرتب و به صورتی جدی، امکانات خود را از نظر نیروی انسانی و بودجه مصرفی که انعطافپذیرتر است، مورد بررسی قرار دهد. سپس مدرسه نیاز خواهد داشت که در پرتو بیانیه اصول خود، استفاده از انواع امکانات را اولویت بندی کند.
8- منابع تخصیص بودجه سال گذشته را بررسی کنید. ببینید که کارایی و تأثیر این منابع چه قدر بوده است و مبانی تصمیمات قبلی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید. بعد از این بررسیها است که میتوان به تخصیص بودجه پرداخت و با دیدگاهی روشن برنامه ریزی مناسبی تهیه کرد.
9- به جای اینکه به منابع اجازه دهید برنامه را تعیین کنند، اطمینان حاصل کنید که برنامه، نحوه ی مصرف منابع را مشخص کند. خاطر جمع شوید که تصمیمات به طور نظاممند گرفته شوند تا با برنامه ی کلی مدرسه هم خوانی داشته باشند نه اینکه ابتدا بودجه را تخصیص دهید و بعد تصمیم بگیرید که چگونه آنرا خرج کنید.
10- با استفاده از بررسی انجام شده در مورد وضعیت آموزشی مدرسه، اهداف توسعه ای آتی را تعیین کنید. بدین ترتیب، برنامه ریزی میتوانید بیشتر بر مبنای اطلاعات واقعی طراحی شود تا بر اساس حدس و گمان.
1- تمام کارکنان را در فرایند دخالت دهید. احتمالاً اهمیت شرکت دادن همه افراد از اهمیت خود برنامهها بیشتر است. هر یک از کارکنان باید خود را در فرایند توسعه خط مشیهای مدرسه شریک بداند، چرا که در غیر این صورت، هیچ احساس تعلقی نسبت به این فرایند نخواهد داشت و در نتیجه، هرگاه نسبت به چیزی راحت نبود، از همکاری شانه خالی خواهد کرد.
2- ساختار برنامهها را طوری تنظیم کنید که هر یک از کارکنان بتواند در آنها شرکت کند. این کار در مدارس کوچک آسانتر است، زیرا جلسات کارکنان میتواند خودمانی تر و مباحث قابل فهم تر باشد. معمولاً برقراری ارتباط در مدارس بزرگ مشکل است. لازم است نوعی ساختار و فرایند نظر خواهی به وجود آید تا هر یک از افراد بتواند ایده خود را ابراز و بحث را پربارتر کند. اگر اشخاصی احساس کنند که روال برنامه موجب شده است تا آنها در حاشیه قرار گیرند، این ارم میتواند اثر سویی بر نتیجه کار بگذارد.
3- تصویری از آنچه میخواهید به دست آورید بسازید. این نه یک ایده ی خیالی، بلکه یک فلسفه ی بنیادی مناسب برای مدرسه است که مبین ماهیت هدف مورد نظر شما نیز هست. این کار به دست یک نفر هم میتواند با موفقیت انجام گیرد، اما در اینگونه موارد، مدرسه باید حتی بیشتر از هنگامی که به صورت جمعی به این هدف نایل میآیند، نسبت به ارزشها و اهمیت آن متقاعد شده باشد.
4- یک بیانیه رسالتی بنویسید. اهداف آموزشی هر مدرسه بیانگر رسالت خاص آن مدرسه هستند. آنها نشان دهنده چیزهایی هستند که برای مدرسه مطلوبند و برای کلیه ی کارمندان و اولیا حکم یک نقطه ی ارجاع را دارند. بیانیه رسالتی موقعی بیشترین تأثیر را دارد که به جای اینکه به زبان قلمبه سلمبه و اختصاصی نوشته شود و از هدف اصلی فاصله بگیرد، مختصر، صریح و به راحتی قابل درک باشد.
5- اولویتهای را تعیین کنید. وقتی همگی متوجه رسالت مدرسه و هدفی که باید آن را دنبال کنند شدند، آسانتر میتوان مقاصد و اهداف جاری را دنبال کرد و تصمیم گرفت که ابتدا در جهت رسیدن به کدام یک از اهداف حرکت کرد.
6- اهداف را برنامه ریزی کنید. این کار از آن جهت اهمیت دارد که اطمینان حاصل شود اولویتها میتوانند قابل دستیابی باشند. تنظیم اهداف کلی به تنهایی کافی نیست: وجود مجموعه اهدافی لازم است که بتوان آنها را در اختیار تمام افراد قرار داد تا بتوانند در دستیابی به آنها شرکت کنند.
7- برنامه را انعطافناپذیرتر نکنید. این عمل، به جای سهل کردن حرکت تغییر و بهبود، موجب مزاحمت میشود. برای تهیه برنامه ی مدرسه باید مدام برنامه ریزی و برنامه ریزی مجدد کرد. این برنامه باید دارای یک فرایند چرخه ای باشد و در شرایط متغیر از انعطاف پذیری لازم برای واکنش سریع و مناسب برخوردار باشد.
8- حس همکاری را تشویق کنید. عملاً، نه تنها کارکنان، بلکه محصلین و اهالی محل را در فعالیتهای برنامه ریزی شرکت دهید. این حرکت، به طور یقین همه چیز را شفافتر کرده و در ایجاد یک محیط منسجم کمک میکند. در ضمن، حس نزدیکتر بودن به هدف را به وجود میآورد.
9- فعالیتهای شفاف سازی را با فعالیتهای برنامه ریزی پیوند دهید. بیانیه رسالتی نباید تکههایی از کاغذ در نظر گرفته شود که صرفاً جای آن در کشو است و چیزی جز مجموعه ای از عوامل تعدیل کننده ی آمرانه نیست. از یکی برای آگاهی دادن به دیگری استفاده کنید و مدام فعالیتهای روتین را کنترل کنید تا مطمئن شوید که همه آنها با رسالت مدرسه هم خوانی دارند.
10- سعی کنید از اشتباهات خود عبرت بگیرید. اجازه ندهید برنامهها شما را تحت فشار قرار دهند و به تجربه کردن ایدهها و استراتژیها بپردازید. اگر موفقیتی به دست نیامد، چیز دیگری را امتحان کنید.
1- هدفها باید قابل گسترش باشند. مقامات آموزش و پرورش محلی نقش مهمی در کار کردن با مدارس در زمینه ی تعیین هدفهای مناسب و چالش انگیز دارند. آنها میتوانند با برگزاری گردهماییها و سمینارهایی، اهداف ملی را با اهداف منطقه ای پیوند دهند. مدارس باید با استفاده از دادههای حاصل از شاخصهایی چون نتایج آزمونهای پایان مقاطع تحصیلی و بازدیدهای ادارات کل آموزش و پرورش، هدفهایی را تنظیم کنند که در راستای توسعه بهبود عملکرد و تحکیم عملکرد خوب گذشته باشند. اهداف گسترش پذیر پرسنل را تشویق میکند دانش آموزان را به فعالیتهایی وادارند که هدف از آنها بهبود عملکرد آنها است.
2- برای تحلیل نتایج از نرم افزارها استفاده کنید. از آنجا که حجم اطلاعات به دست آمده برای تجزیه و تحلیل به سرعت رشد میکند، استفاده از نرم افزارهای مناسب بسیار مهم است. برای یکایک دانش آموزان، گروههایی از دانش آموزان و خود معلمان بستههایی نرم افزاری وجود دارد که به آنها کمک میکند تا موقعیتها را با پیش بینی مقایسه کنند. این دادههای خط مبنایی به شما کمک میکنند تا عملکرد را به طور پیوسته تحت نظارت بگیرید و شکافها را مشخص کرده وبر اساس نیاز، برنامه ریزی کنید.
3- اطمینان حاصل کنید که هدفها دقیقاً قابل اندازه گیری باشند. استفاده از فناوری اطلاعات مناسب باعث میشود که دادهها و نتایج حاصل به مدارس کمک کنند تا از خود بپرسند: «امسال باید چه دستاورد دیگری را هدف قرار دهیم؟» و قادر باشند هدفهای خود را بر مبنای سطوح واقعبینانه و مورد توافق بهبود پایه گذاری کنند. در آن صورت دادههای مقایسه ای به دست میاید که میتوان بر اساس آنها عملکرد آموزشگاه را با هدفهای تعیین شده در سطح ملی و منطقه ای مقایسه کرد.
4- عملکرد را با ضربالاجلهای تعیین شده تنظیم کنید. اگر به توافقی در رابطه با مهلت اجرای یک فعالیت رسیده باشید، در آن صورت باید پیشرفت را مورد بررسی قرار داده و در صورت لزوم هدفها را تعدیل و به روز کنید (و یا محدودیتهایی را که مانع از دسترسی به آن هدف میشوند، تعیین کنید)، تا بهبود عملکرد حاصل شود.
5- از انواع اطلاعات استفاده کنید. وقتی یک مدرسه از خود میپرسد عملکردش تا چه اندازه خوب بوده است، لازم است نشانههای مناسب بیرونی در اختیار داشته باشد تا بتواند با استفاده از آنها هدفهای واقعبینانه ای برای بهبود تعیین کند. جدول عملکرد برنامههای درسی و اسناد بازرسی ادارات آموزش و پرورش نقاط شروع خوبی را در اختیار میگذارد.
6- سیب را با سیب مقایسه کنید. اگر چه احتمالاً ماهیت ذاتی و مدرسه محور تعیین هدف حفظ میشود، اما اگر عملکرد شما از عملکرد متوسط بهتر به نظر بیاید، اجازه ندهید غرور و خودبینی بر مدرسه حاکم شود.
7- با آنچه دارید بسازید. چنانچه مدرسه شما تاکنون نیز دستاوردهای بالایی داشته است، هدفهایی را تنظیم کنید که در راستای پیشرفت بیشتر باشند، به همین ترتیب، چنانچه شما پایینتر از حد متوسط است، جاه طلب نباشید و با استفاده از اطلاعات موجود، برنامه ای واقعبینانه برای بهبود تدوین کنید. اطمینان حاصل کید که نتایج را با مدرسه ای مشابه در یک محله مشابه و با استفاده از شاخصهای آماری مناسب مقایسه میکنید.
8- یک گزارش سالانه تهیه کنید. این گزارش باید خلاصه ای از پیشرفت مدرسه و در راستای هدفهای ملی باشد. سپس میتوان پیشرفت مترقیانه ای را برنامه ریزی کرد و با نزدیکتر شدن مدرسه شما به اهداف و بهتر شدن عملکرد، امکان تعیین اهداف مهمتر در سالهای بعد ایجاد خواهد شد.
9- هنگام تعیین هدفها، عوامل محلی و منطقه ای را در نظر بگیرید. مهم است که هدفهای تعیین شده برای مدرسه متناسب با منطقه و محل استقرار آن باشد زیرا هر مدرسه به هدفهایی خاص خود نیاز دارد. اطمینان حاصل کنید که هدفهای تعیین شده متناسب با مدرسه شما و واقعبینانه باشند.
10- تعیین هدف را بر مبنای میانگین نتایج حاصل قرار دهید. مبنا قرار دادن هدفها بر فلان نمره کسب شده توسط درصدی از دانش آموزان میتواند مشکل آفرین باشد. این امر منجر به تأکید بر ترقی عملکرد در زمینههای خاص میشود و نه در کل عملکرد آموزشگاه. بنابراین بهتر آن است که شاخصهای عملکرد را میانگین نتایج حاصل تعیین کنید.
11- داده ها و آمارهای بیش از یک سال را مورد استفاده قرار دهید. فقط به آمار یک سال بسنده نکنید زیرا میتواند گول زننده باشد. عملکرد ممکن است بنا به دلایلی در هر سال نسبت به سال گذشته نوسان داشته باشد. لذا در تعیین هدفها باید این مسأله لحاظ شود.
12- از هر چیزی که در دسترس شماست استفاده کنید. معمولاً مقامات محلی و دیگر نهادها راهنماییهایی پیرامون چگونگی ایجاد مؤثرترین نوع بهبود مدرسه را در اختیار مدارس قرار میدهد. در بعضی موارد، حتی ممکن است بودجه ای نیز در اختیار باشد. برای افزایش کارایی از هر نوع منابعی که در دسترستان قرار میگیرد استفاده کنید.
13- برای مقابله با شرایط متغیر آماده باشید. برای مواقعی که شرایط تغییر میکند، از انعطاف پذیری کافی برخوردار باشید. از چسبیدن به هدفهایی که ممکن است دیگر معنی و مفهومی نداشته باشند اجتناب کنید.
1- حفظ یک نگرش منسجم در سرتاسر مدرسه. بر همه لازم است که فلسفه مدرسه را که باید در کلیه زمینههای برنامه ریزی، چه در سطح کلی و چه در بخشهای جداگانه مدرسه منعکس شود، به رسمیت بشناسند و آن را بپذیرند. اگر گروههای مختلف یک مدرسه فلسفههای متفاوتی داشته باشند، در نهایت در خلاف جهت منافع یکدیگر حرکت خواهند کرد.
2- به خلاقیتهای فردی پاسخ دهید. یک مدرسه متشکل از افراد متفاوتی است که مهارتهای آنها باید در جهت گسترش کلی مدرسه هدایت شود. باید به کارکنان اعتماد به نفس داده شود تا بتوانند ایدههای جدید خود را در یک محیط حمایت شده و یک ساختار مناسب به آزمایش بگذارند و از خود خلاقیت نشان دهند.
3- واگذاری مسؤولیت. وظایف را نه به صورت سلسله مراتبی، بلکه به افرادی محول کنید که از بیشترین توانایی در انجام آنها برخوردارند. این به یکایک آنها فرصت میدهد تا مهارتهای و خلاقیتهای خود را نشان دهند، موجب اعتماد به نفس میشود و به انگیزه کمک میکند.
4- در تصمیم گیری، دموکراسی به خرج دهید. مدارسی که از یک ریاست فعال ولی دموکراتیک برخوردارند، بهتر میتوانند با تغییر کنار بیایند تا مدارسی که در آنها یک ریاست دیکتاتوری یا تعلیمی حکمفرماست. مردم دوست دارند مورد احترام قرار گیرند و صدای آنها شنیده شود.
5- انتظار بهبود را داشته باشید. کارکنان را تشویق کنید تا با نظریه تغییر و رشد اخت شوند. اگر قرار باشد لرزه بر اندام آنها بیفتد، میزان رشد و اصلاحات در مدرسه اندک خواهد بود.
6- به مردم اعتماد کنید. اکثر کارکنان به حرفه و آموزشگاه خود افتخار میکنند. بنابراین، این یک حرف منطقی است که بگوییم آنها هم مثل مدیریت بهترین را برای دانش آموزان میخواهند. اگر چنین احساسی وجود نداشته باشد، شاید نیاز باشد که نگاه دیگری به «بیانیه اصول» بیندازید و بررسی کنید که آیا احتیاجی به بازنگری و مباحثه دارد یا خیر.
7- تئوری و عمل را به هم ربط دهید. اطمینان حاصل کنید که ایده آلهای در نظر گرفته شده، عملاً در «بیانیه اصول» سازمان داده شده باشند. هنگامی میتوان بهره برداری عملی از امکانات را به ایده آلهای توافق شده بین کارکنان ربط داد که بررسی برنامههای آمورشی و سایر شیوههای ارزشیابی مورد استفاده قرار گیرند.
8- افراد و همچنین منابع را مدیریت کنید. مدیریت باید از غرق شدن در روند تخصیص منابع و بی اعتنا ماندن به موضوعات «افراد» خود داری کند. کارکنان پرهزینه ترین و در عین حال ارزشمند ترین منابعی هستند که یک مدرسه در اختیار دارد، بنابراین مدیریت مؤثر و دلسوزانه افراد از اهمیتی حیایت برخوردار است. نقشها و مسؤولیتها را با توضیح دقیق وظایف آنها کاملاً مشخص کنید.
9- سیاست «درهای باز» را تشویق کنید.- درهایی که نه فقط به روی کارکنان بلکه به روی اولیا نیز باز باشند. در فرایند توسعه مستمر، اولیا منابع ارزشمندی برای همکاری هستند. این امکان را به وجود آورید تا آنها بتواند در هر فعالیتی از قبیل بازدیدها، انجمنهای اولیا و مربیان، جمع آوری اعانه و همچنین کمک در کلاس درگیر شوند.
1- به بخشهای خود کمک کنند تا اهدافشان با زمینههای موضوع هماهنگ شود. این مهم است که آنها همان رویکردی را که نسبت به برنامه ی جامع مدرسه دارند نسبت به برنامههای هر بخشی نیز داشته باشند.
2- اولویتهای شفافی برای بخش آموزشی تعیین کنند. این اولویتها باید در قالب یک «بیانیه اصول» برای کل مدرسه عمل کنند و بخش را قادر سازند تا در مورد اولویتهای موضوعی به توافق برسند. اولویتهای بخش، اهداف ارزیابی فردی را نیز مورد توجه قرار میدهند تا بتوان هم رشد شخصی و هم رشد حرفه ای را به سمت نیازهای بخش و مدرسه سوق داد.
3- در هزینهها دقیق باشند. مدیریت مؤثر بودجه ی یک بخش میتواند در به حداکثر رساندن بهره برداری از منابع ناکافی، اهمیت بسزایی داشته باشد. اولویتهای هزینه ای بر اساس یک خط مشی توافق شده، تصمیم گیری در مورد بودجه را آسانتر میکند. بدین صورت، هر بودجه ای میتواند به بهترین نحو و بر اساس نیازهای شناسایی شده مصرف شود.
4- برای انجام اقدامات بخش، ضربالاجل تعیین کنند. زمان تکمیل و ارزیابی هر گونه تغییر و توسعه باید از قبل تعیین شده باشد. اگر این اقدامات از قبل مورد توافق و نظارت واقع نشده باشند تا کلیه کارمندان به برنامهها و ضربالاجلها واقف گردند، سرعت عمل کاهش خواهد یافت و بهبود کمی حاصل خواهد شد.
5- مسؤولیتها را تقسیم و به نام کنند. به جای اینک کارها را به گروههای سرسری تعریف شده واگذار کنید، دقیقاً مشخص کنید که چه کاری به چه کسی سپرده شده است. تا جایی که ممکن است از اضافه کردن عبارات «هر کسی» یا «هرکسی علاقهمند است» در کنار فهرست فعالیتها بپرهیزید، چون این بدان معنا خواهد بود که هیچ کس شخصاً در قبال تکمیل کار احساس تعهد نکند. حتماً تعهدات ایجاد شده در قبال کارها را بنویسید تا پاسخگویی تضمین گردد.
6- نتایجی شفاف و قابل سنجش مشخص کنند. این نتایج باید در قالب بهبود در یادگیری و عملکرد دانش آموزان بیان شوند. پس از تعیین یک مبنا برای عملکرد جاری، باید قادر به تشخیص این باشید که تا یک تاریخ معین چه چیزهایی باید بهبود یابند (یا دست کم پیشرفتها را تا به روز مرور کنید).
7- طرح کار بسازید. از معیارهای آموزشی «مراحل کلیدی» استفاده کرده و آنها را مطابق نیازهای مدرسه سازگار کنید. سپس میتوانید طرح کارهایی به وجود آورید که دانش آموزان را قادر به دستیابی به بهترین نتایج کنند.
8- بر پیشرفت در فواصل مراحل کلیدی نظارت کنند. برای نظارت بر استمرار پیشرفت در مقاطع بین مراحل کلیدی، از طیفی از مهارتهای ارزشیابی، جلسات استاندارد سازی و کارنامهها و سوابق دانش آموزان استفاده کنید. این به شما کمک میکند تا پیشرفت افراد و گروههای دانش آموزان را کنترل کنید.
9- برنامه ای منظم برای پیشرفت تخصصی کارکنان تدوین کنید. با تشکیل جلسات منظم در هر بخش، برای همکاران خود این امکان را فراهم آورید تا نظرات خود پیرامون بهبود وضعیت تحصیلی دانش آموزان و یا هر نقطه نظر جدیدی در مورد تشکیل تدریس تیمی و یا تدوین طرح کارهای جدید را با یکدیگر در میان گذارند.
10- بر تعلیم و آموزش ضمن خدمت در بخشها نظارت داشته باشند. زمان صرف شده برای پیشرفت کارکنان در هر بخش و چگونگی استفاده از این زمان، باید در فواصل زمانی معین بازبینی و مرور شود. اولویتها باید به طور دائم مرور شوند تا بتوان از منابع هر بخش حداکثر بهره را به دست آورد.
1- آیا همه درک کافی از آن دارند؟ آیا تمام سطوح پرسنل مدرسه از برنامههای بهبود آموزشگاه آگاهی دارند و آن را پذیرفتهاند؟ آیا خط مشیها عمومی و فراگیر هستند؟ آیا قابل دسترس و نوشته شده به زبانی است که همه قادر به درک آن هستند؟
2- آیا پرسنل فرعی و غیر آموزشی نیز دخالت دارند؟ آیا تمام افراد، از جمله نظافتچیها، نگهبانان، دفترداران و غیره میدانند که قصد انجام چه کاری را دارید و آیا از آنها دعوت شده است تا نظرشان پیرامون چگونگی کمک خود را ارائه دهند؟
3- آیا هیأت امنا دخالت دارد؟ آیا وظیفه آنها چیزی بیش از مهر و امضا کردن برنامهها است؟ آیا فرصت ارائه پیشنهاد و نظر پیرامون پیشنویسها و افزودن نقطه نظراتشان در اختیار آنها قرار گرفته است؟
4- آیا دانش آموزان دخالت دارند؟ لزومی به خسته کردن آنها با ذکر جزئیات کامل نیست، گرچه بسیاری از آنها ممکن است دوست داشته باشند این جزییات را بدانند. آیا آنها درک میکنند که چرا چنین برنامه ای برای بهبود آموزشگاه تدوین شده؟ و آیا آنها به مشارکت در آن تشویق شدهاند؟
5- آیا کتابخانه و مرکز منابع با بهبود مدرسه پیوند خورده است؟ در مواقع کمبود منابع، این امر میتواند مشکل ساز باشد. اما آیا افراد شاغل در آنجا از برنامهها آگاهی دارند و به دنبال راههای بدیع و عملی و کم هزینه برای حمایت از آنها هستند؟
6- آیا برنامههای جانبی برای مواردی که اوضاع خوب پیش نمیرود دارید؟ آیا برنامههایی برای وقایع غیر مترقبه از قبیل آتش سوزی، سیل، بمب گذاری، نشست گاز، خشونتهای اجتماعی و غیره دارید؟ بدیهی است که ما نمیتوانیم برنامه ای برای مسایل غیر مترقبه داشته باشیم، اما میتوانیم برنامههایی برای تخلیه ی مدرسه و دیگر اقدامات ضروری تدوین کنیم.
7- آیا خط مشی روشنی برای تماس با رسانهها دارید؟ طبیعی است که هر مدرسه ای میخواهد دستاوردهایش را نشان دهد؛ لذا خوب است کسی را داشته باشید که مسئولیت یادآوری به جهان در مورد موفقیتهای شما را به عهده داشته باشد. از طرف دیگر، اگر مسأله روابط عمومی با مدیریت صحیح انجام نشود ممکن است اعتبار آموزشگاه به گونه ای جبران ناپذیر خدشه دار شود. آیا پرسنل توجیه شدهاند که چه چیزهایی را میتوانند مستقیماً با رسانهها در میان بگذارند و چه چیزهایی از حساسیت خاصی برخوردار است و باید به مقامات بالاتر مدرسه ارجاع شود؟
8- آیا سیستمهای کنترل و نظارت دارید؟ آیا کسانی مسئولیت یافتهاند که تضمین کنند همه ی افراد آنچه را گفتهاند انجام خواهند داد، در مطابقت با زمانهای تعیین شده انجام داده و تکمیل کردهاند؟ اگر تعهد شده است که از یک سال به سال بعد بهبودهایی حاصل شود، آیا سیستمهایی وجود دارد که پیشرفت را بررسی و ارزیابی کنند؟ آیا پیوسته احساس هدفمندانه در راستای بهبود وجود دارد؟
9- آیا جا برای عناصر خلاق و بدیعی که مدارسی را خاص میکنند باقی گذاشتهاید؟ واقعاً جای تأسف است اگر سیستم برنامه ریزی و بازبینی جایی برای موارد انگیزشی و الهام بخشی که یک مدرسه را در میان بقیه بارز میکند باقی نگذاشته باشد.
10- آیا یک چرخه سالانه برای مرور و بررسی عملکرد آموزشگاه دارید؟ آیا پرسنل در مورد مهلت انجام برنامهها توجیه شدهاند و تقویمی از فرایند بازبینی در اختیار قرار گذاشته شده است تا همه بدانند در چه زمانی به چه کاری باید بپردازند؟ آیا این امر منجر به یک برنامه ی سال به سال برای بازبینی و مرور پیوسته ای میشود که کانال ارزیابی پیوسته و اصلاح هدفها در پرتو اطلاعات جدید را باز نگه دارد؟ بهبود مدرسه باید فرآیندی جاری، چرخه ای و پیوسته باشد.
منبع: براون، سالی و همکاران، ( 1387)، مهارتهای مهم تعلیم و تعلم، سعید خاکسار، تهران، نشر موزون، چاپ دوم.
• توصیههایی پیرامون برداشتن نخستین گام برای انجام اصلاحات در مدرسه. بهبود مدرسه با تغییرات همراه است و این طبیعت انسان است که از تغییرات نگران شود و یا حتی نسبت به آن سر ناسازگاری در پیش گیرد.
• در این مرحله توصیههای که ارائه میشوند بر شیوه ای استوارند که تغییرات را دلپذیرتر میکنند.
• در مرحله بعد، به یک «بیانیه اصول» میپردازیم که نه تنها به عنوان روشی برای ترسیم رسالت مدرسه است، بلکه میتوانیم آن را به عنوان یک مبنای منطقی برای اجرای اصلاحات به خدمت گیریم.
• یک «بررسی جامع از وضعیت مدرسه» تصور هولناکی در انسان به وجود میآورد، اما وقتی این بررسی بر مبنای اطلاعاتی صورت میگیرد که به وفور یافت میشود و با اصول توافق شده کاملاً هم خوانی دارد، بسیار سرراستتر میشود.
• سپس، ما بررسی جامع وضعیت مدرسه را به برنامه ریزی جامع مدرسه تعمیم میدهیم.
• ارائه ی فقط ده توصیه کلیدی در خصوص بهترین روش برای اولویت بندی اصول مدیریت مناسب در چارچوب مدیریت یادگیری در یک واحد آموزشی مدرسه.
• بستن حلقه کیفیت. هدف از این بخش، تأمین سؤالهای صریحی است که به جوابهایی قاطع و مثبت نیاز دارند تا یک برنامه ی بهبود آموزشگاه بتواند به موفقیت برسد.
نخستین گام در بهبود مدرسه
قبل از اینکه مدرسه ای بتواند اقدام به یک برنامه ی بهبود مدرسه کند، لازم است که چشم انداز روشنی از شرایط اولیه وجود داشته باشد تا ارزش افزود ه بلافاصله ملموس گردد. این بخش شیوههایی را توصیه میکند که با استفاده از آنها میتوان به طرزی مؤثر و کارآمد و بدون ایجاد کارهای غیرضروری برای افراد دخیل، برداشتن این گام را میسر ساخت.1- خط مبنایی برای آغاز اصلاحات در نظر بگیرید. شما از همان ابتدای کار باید اطلاعات وسیعی از مدرسه خود داشته باشید تا بتوانید متوجه پیشرفتها و موفقیتها بشوید، مشکلات را شناسایی کنید و موضوعات اساسی مدرسه را فهرست نمایید.
2- شرح حال مختصری از مدرسه تهیه کنید. همان طور که یک معمار قبل از هر اقدامی به بررسی محل بنای ساختمان میپردازد، آنهایی که در نظر دارند بهبود مدرسه را به اجرا گذارند باید خط مبنایی به وجود آورند تا نقطه ای برای شروع حرکت خود داشته باشند. هر چه این خط مبنا واضحتر باشد، نه تنها بهبود مدرسه بیشتر حاصل میشود، بلکه به وضوح میبینید که این بهبود در کجا صورت گرفته است.
3- تیم خود را انتخاب کنید. افرادی را برگزینید که در تهیه ی شرح حال خط مبنا دقت به خرج میدهند؛ سعی نکنید فقط کارکنان ارشد را انتخاب کنید. اگر از زوایای مختلفی به یک تصویر نگاه کنید، احتمال دارد دیدگاههای جدید تر و دقیقتر را پیدا کنید. گروه کوچکی به وجود آورید که از افرادی توانا، حساس و خوش فکر تشکیل شده و این کار بر دوششان سنگینی نکند.
4- مدرسه را از زوایای مختلف برش دهید. سعی کنید نه تنها یک دید عمودی و سلسله مراتبی از مدرسه نداشته باشید، بلکه طوری بخشها و گروههای کلاسی را از عرض برش دهید که تا حد امکان تصویر کاملی به دست آید. این کار باعث میشود که در سرتاسر مدرسه احساس تعلقی نسبت به تغییرات برنامه ریزی شده به وجود آید.
5- با اطلاعاتی شروع کنید که راحت جمع آوری میشوند. شما ممکن است از قبل اطلاعاتی در این زمینهها داشته باشید: امتحانات ورودی، نتیجه امتحانات؛ تعداد دانش آموزانی که به مقاطع تحصیلی عالیتر صعود کردهاند و محل تحصیل آنها؛ جایگاه نهایی افرادی که شاغل مشوند؛ تعداد دانش آموزانی سابق که بیکار هستند و غیره. بنابراین با اطلاعات موجود دست به کار شوید.
6- اطلاعات و دادهها را کنترل کنید. آنها را بین افرادی که با مدرسه آشنایی کامل دارند توزیع و مبادله کنید تا دقت آنها را بررسی کنند و در صورت پرت بودن آنها از مرحله، موضوع را به گروه گوشزد کنید.
7- دادههای خود را تجزیه و تحلیل کنید. ببینید چه چیزهایی را میتوانید استنتاج کنید؛ برای مثال، آیا درس دختران و پسران در مقایسه با یکدیگر چگونه است؛ و یا آیا بین عملکرد گروههای نژادی مختلف تفاوت قابل ملاحظه ای مشاهده میشود؟ بررسی کنید که کدام موضوعات درسی از بقیه موضوعات بهتر پیش میروند، و تواناییها و ضعفهای شما در مدرسه چه هستند.
8- شکافهای موجود در داده های خود را پیدا کنید. سؤالات مشکل را طرح کرده و زمینههایی را کشف کنید که در آنها دسترسی به اطلاعات آن قدر که فکر میکردید آسان نیست. واقف شدن به چیزی که نمیدانید غالباً در ساختن یک تصویر واقعی از مدرسه مؤثر است و مسیرهای جدیدی برای اکتشاف را پیش پای شما میگذارد.
9- دادههای خود را به روشهای ساده و قابل درک شرح دهید. ازهر ابزاری که میتواند به دیگران در درک و تفهیم دادههای شما کمک کند؛ مثل منحنی، جدول، نمودار، اطلاعت پایه و توضیحات شفاهی معنی دار، استفاده کنید!
10- به روز کردن اطلاعات را آسان کنید. راههایی رای نظارت دایمی بر پایگاه اطلاعاتی و گسترش آن بیابید تا بتوانید گرایشها را، همان طور که پدیدار میشوند، تشخیص دهید. برای اینکه بتوانید بهبود مدرسه را به یک بخش طبیعی دستور کار اصلاحاتی خود تبدیل کنید، بهترین کار این است که فرایند را در فعالیتهای روزمره مدرسه بگنجانید و هنگامی این عمل میسر میشود که جمع آوری و به روز کردن اطلاعات مربوطه به یک فرایند عادی تبدیل گردد.
مدیریت تغییر
افراد غالباً در برابر تغییر از خود مقاومت نشان میدهند. کارمندان بیشتر نگران تأثیرات فردی و شخصی تغییرات بر خود هستند تا امتیازاتی که یک برنامه ی بهبود مدرسه در بر خواهد داشت. بنابراین، لازم است سعی شود با مدیریت صحیح فرایند، این احساسات منفی به اقدامات مثبت تبدیل گردند.1- انتظار مقاومت را داشته باشید و راههایی را برای رویارویی با آن پیدا کنید. اکثر مردم از تغییر متنفرند، به ویژه اگر به کار خود اعتقاد داشته باشند (حتی اگر آن را به خوبی انجام نمیدهند). تغییر ممکن است تهدید آمیز باشد، اما گاهی موجب آرامش نیز میشود. مردم هنگامی از تغییر متنفر میشوند که احتمال برملا شدن نقاط ضعف خود را بدهند (که در این گونه موارد، حمایت از آنها لازم میشود) یا اینکه فکر کنند که تغییر فقط محض ایجاد تغییر صورت گرفته است (که قابل درک است).
2- کارکنان را ترغیب کنید تا به جای اعتراض، همراهی کنند. رمز دخیل کردن افراد در فرایند، نظر خواهی کردن از آنها است. هیچ کس این احساس را دوست ندارد که تغییرات بر او تحمیل شدهاند و اگر کارمندان نتوانند منطقی را در تغییرات مشاهده کنند، بدون شک در مقابل آنها ایستادگی خواهند کرد. تا حد ممکناز پیشنهادهای خود کارکنان در ایجاد تغییرات استفاده کنید. چنانچه نظرات مفیدی ارائه دادند که در برنامه ی اصلی وجود نداشته است، رویکرد کاملاً انعطاف پذیری با آنها داشته باشید.
3- دلایل تغییر را برای آنها شرح دهید. کسی که مشکلات موجود را درک کند، تغییر را راحتتر میپذیرد. دوران طلایی، به جز در افکارمردم، درکم تر جایی ماندگار است و معمولاً اولین گام در تن دادن به طرز عملهای جدید، پذیرفتن نقایص موجود در سیستم جاری است.
4- با اضطراب ناشی از آهنگ تغییر مقابله کنید. گاهی لازم میشود برای جلوگیری از فاجعه، فیالفور وارد عمل شد (چنانکه در مورد مسایل مالی غالباً چنین است).در هر حال، تغییر خیلی ناگهانی میتواند نگران کننده باشد، به خصوص اگر مردم احساس کنند که کاملاً در جریان قرار نگرفتهاند، بنابراین، ضمن به وجود آمدن شرایط جدید، اشخاص دخیل را تا حد امکان به دور از تنش آفرینی در جریان قرار دهید.
5- با افراد رفتار مؤدبانه و محترمانه داشته باشید. نحوه ی واکنش افراد به تغییر تا حد زیادی به طرز ارائه اطلاعات بستگی دارد. اگر در انتقال تصمیمات هیچ فرصتی برای بحث داده نشود و یا اگر آنها احساس کنند که نظر خواهیها چیزی جز یک تظاهر نبوده است، آن وقت مقاومت به حد اعلای خود میرسد.
6- افراد را برای تغییر آماده کنید. تا جایی که شرایط ایجاب میکند، وقت زیادی در اختیار افراد بگذارید تا ترس خود را ابراز کنند و در مورد نگرانیهای غیر واقعبینانه به آنها اطمینان خاطر دهید. در مورد نگرانیهای موجه همکارانتان با آنها بی ریا باشید و شیوههایی را مورد تأکید قرار دهید که به بدترین شرایط کمک میکنند. بر جنبههای مثبت آنچه قرار است صورت گیرد تأکید کنید و ضمن اینکه در نهایت همیشه صلاح مدرسه را متذکر میشوید، توضیح دهید که چه کسانی از این تغییر بهرهمند خواهند شد و چگونه.
7- وقتی کارکنان احساس ناامنی میکنند، به آنها دلگرمی دهید. اجازه ندهید افراد احساس کنند که تغییر موجب آبروریزی آنها خواهد شد. فراموش نکنید اگر رفاه و راحتی آنها مورد تهدید قرار گیرد، ممکن است به آنها احساس تزلزل دست دهد.
8- کارکنان را به این باور برسانید که میتوانند با تغییر کنار بیایند. ترس از ناشناخته معمولاً به ترس از شکست منتهی شود، و این میتواند خود ارضا کننده باشد. مردم غالباً از آشکار شدن ناتوانیهای خود هراس دارند، بنابراین به عنوان یک مکانیزم دفاعی در برابر افشاگری، از به وجود آمدن تغییر ممانعت میکنند. به آنها در رابطه با جایگاهی که در این فرایند دارند، اطمینان خاطر دهید.
9- تأکید کنید که تغییر الزاماً حجم کار آنها را افزایش نمیدهد. در واقع، برخی تغیرات میتوانند زندگی را بر انسان آسانتر کنند، اما کارمندان باید اول مطمئن شوند تا بتوانند آن را باور کنند؛ بنابراین مورد را به صورتی واضح و منطقی باری آنها توضیح دهید.
10- در دیدن چشم انداز کلی به کارکنان کمک کنید. به کارکنان کمک کنید تا دیدگاههای فردی خود را به دیدگاههای کلی تغییر دهند و تغییرات بالقوه را به عنوان منفعتی برای مدرسه ببینند. آنها را ترغیب کنید که هرگاه منافع همه در نظر باشد، به چاره جوییها با فکری باز بنگرند.
دستیابی به یک بیانیه اصول
«بیانیه اصول» عبارت است از یک اعلامیه رسالتی که اهداف آموزشی یک مدرسه را، که مطلوب همه واقع شدهاند، تعیین میکند. کلیه کارکنان باید در بحث شرکت داشته باشند تا نسبت به یک دیدگاه یکسان و دست یافتنی با هم به توافق برسند. ایجاد یک دیدگاه مشترک، که همگی در آن نقش داشتهاند، امکان به وجود آوردن یک بیانیه اصول را فراهم میآورد. از چنین بیانیه ای میتوان طرحها، سیاستها و ساختارها را استخراج کرد. برای این کار باید تیمهای مدیریتی مراحل زیر را انجام دهند:1- تمام افراد ذینفع را درگیر کنید. وقتی در جستجوی یک بیانیه اصل هستید، فکر خوبی است که با تمام ذینفع در مدرسه مشورت کنید: کارکنان، دانش آموزان، والدین، مدیران و جامعه بزرگتر. میتوانید این کار را با برگزاری جلسات بزرگ نظر خواهی، برگزاری جلسات بحث میان گروههای کوچکتر، توزیع کردن برگههای نظر خواهی و یا پرسشنامه انجام دهید.
2- یاد بگیرید سؤال درست را بپرسید. این کار برای شناسایی نقاط قوت و ضعف مدرسه لازم است و میتواند به عنوان مبنایی برای تصمیم گیری و برنامه ریزی مورد استفاده قرار گیرد. هم به دنبال نامعلومترها بگردید وهم به دنبال معلومها، و در پیدا کردن آنها از سایر مردم استفاده کنید. بپرسید، " آیا در مورد مدرسه چه چیزی را باید بدانیم؟"و از آن برای تهیه شرح حال مدرسه استفاده کنید.
3- از تجربیات دیگران بهره ببرید. نگاهی به بیانیه اصول آن دسته از مدارسی که ویژگیهای آنها برای شما محترم هستند، بیندازید. بازیافت، یکی از اصول و قواعد آموزشی بسیار عالی است! آن قسمتهایی از اصولی را که با مدرسه شما هم خوانی دارد انتخاب و برای بحث و اعمال اصلاحات مناسب بین افراد ذینفع توزیع کنید.
4- اطمینان حاصل کنید که برنامهها از اصول توافق شده سرچشمه بگیرند. با این کار، تمام برنامههای بعدی، خواه تمام مدرسه را در بگیرند و خواه قسمتی از آن را، میتوانند در چارچوب بیانیه اصول مورد توافق به اجرا گذاشته شوند.
5- این ذهنیت کلی را پرورش دهید. شاید یکی از مهمترین نقشهای معلم ارشد، آموزگار، رئیس یا گروه، پرورش یک ذهنیت کلی از مدرسه باشد. در جلساتی که تمام کارمندان شرکت میکنند، میتوانید جنبههای مختلف بیانیه اصول را مورد بحث قرار دهید.
6- تقویت مستمر، لازم و مطلوب است. فضا باید آکنده از ذهنیت کلی در مورد مدرسه شود. تمام محیط مدرسه باید منعکس کنند ه نگرشها و ارزشهای مدرسه باشد.
7- افکار خود را بیان کنید. مدیر غالباً میتواند در طول بحثهای غیر رسمی با همکاران، با بیان افکار خود در مورد سیاستها، به بیانیه اصول استحکام بخشد.
8- اولویتهای داخلی را با نیروهای خارجی پیوند بزنید. داشتن بیانیه اصول، مدرسه را قادر میسازد تا تصمیمات مربوط به خط مشیهای خارجی را، از هر منشایی که باشند، به صورتی ساده تر به نیازهایی در سطح مدرسه ترجمه کند.
9- موضع خط دهنده داشته باشید. داشتن بیانیه اصول، مدرسه را قادر میکند تا در قبال تغییر، به جای ارائه یک برخورد واکنشی، از موضع مدیریت بحران، یک نگرش خط دهنده از خود نشان دهد. این فکر خوبی نیست که به انتظار بنشینید تا با ما مشکلی برخورد کنید؛ بلکه بهتر است که از قبل برای پیشامدهای احتمالی برنامه ریزی باشید.
10- آرمانها را شرح دهید. داشتن یک بیانیه اصول، به مدرسه این توانایی را میدهد تا برای آرمانهای خود تبلیغ کند و برای تمام افراد ذینفع در مدرسه و منافع مدرسه در محیط، یک سند جدی مکتوب داشته باشد.
انجام یک مرور کامل از وضعیت مدرسه
یک مدرسه، هنگامی میتواند طرحهایی برای بهبود وضعیت کل مدرسه فراهم آورد و اهداف خاصی را که در آینده میتوانند عملی شوند تنظیم کند، که به یک رسالت و یک بیانیه اصول دست یافته باشد. برای دستیابی به اهداف ارزشمند، ویژه و قابل سنجش، غالباً بهتر است در ابتدا وضعیت مدرسه (یا مدارک بررسی برنامه ی آموزشی) کاملاً مورد رسیدگی قرار گیرد. به مجرد دستیابی به یک سیستم، باید مرور وضعیت مدرسه به جای فقط یک مرتبه، به یک حرکت مستمر تبدیل شود.1- وضعیت آموزش را مورد بررسی قرار دهید. این حرکت مدرسه را قادر میکند تا امکانات آموزشی جاری و میزان دسترسی دانش آموزان به آن را ارزیابی کند. این بررسی وضعیت آموزشی میتواند در تدوین یک برنامه ی جامع برای بهبود تمام مدرسه، معیار مفیدی واقع شود.
2- تحلیلی از تواناییها، فرصتها و تهدیدها تهیه کنید. به این ترتیب، نقاط قوت و ضعف مدرسه، فرصتهای موجود برای بهبود مدرسه و هر تهدیدی برای برنامههای شما در زمینه ی بهبود مدرسه مورد بررسی قرار میگیرد. این بررسی شما را متوجه میکند که اساس کار خود را بر چه چیزی استوار کنید، چه چیزی احتیاج به ترمیم دارد، حرکت در چه جهتی سودمندتر است و باید مراقب چه چیزهایی باشید تا در برنامههای شما خللی وارد نشود.
3- بررسی کنید که پیش بینیهای فعلی با برنامههای آموزشی طراحی شده تطابق داشته باشند. هرگونه ضابطه مقرراتی و همچنین پیش بینی برنامه ی آموزشی مورد علاقه مدرسه را در ارتباط با بیانیه اصولِ مورد توافق کارمند، مد نظر قرار دهید.
4- شکافها و تداخلها را شناسایی کنید. بررسی وضعیت آموزشی این امکان را برای مدرسه فراهم میآورد تا هر گونه شکاف بین هدف و واقعیت را شناسایی کند. همچنین، وقتی مدرسه ای اقدام به یک بررسی میکند، اکثر اوقات متوجه میشوند که چندین بخش از مدرسه مطالب مشابهی از برنامه آموزشی را تحت پوشش قرار دادهاند و هیچ کدام از آنها نسبت به کار یکدیگر اطلاعی ندارند. این میتواند به معنی یک دوباره کاری بی مورد باشد.
5- پیش بینیها را از زاویه اهداف برنامه ی آموزشی تجزیه و تحلیل کنید. این کار در مراحل کلیدی مختلف برنامه ی آموزشی سراسری اهمیت میابد. مهم است که مدرسه، قبل از اینکه به خود اجازه تدوین یک دستورالعمل تخصصی را بدهد، ضرورتهای ضابطه ای را برطرف کند.
6- بررسی کنید که به هر حوزه ی موضوع چه قدر وقت اختصاص داده شده است. مثلاً در بعضی مدارس، وقت زیادی را صرف آموزش فرضاً ریاضیات میکنند، با وجودی که بخش ریاضیات آن مدارس همواره قوی بوده است. پس از انجام بررسی است که یک مدرسه میتواند به منظور ایجاد تغییرات و بهبود، اولویتهای خود را مجدداً بررسی کند.
7- امکانات خود را بازبینی کنید. یک مدرسه نیاز دارد مرتب و به صورتی جدی، امکانات خود را از نظر نیروی انسانی و بودجه مصرفی که انعطافپذیرتر است، مورد بررسی قرار دهد. سپس مدرسه نیاز خواهد داشت که در پرتو بیانیه اصول خود، استفاده از انواع امکانات را اولویت بندی کند.
8- منابع تخصیص بودجه سال گذشته را بررسی کنید. ببینید که کارایی و تأثیر این منابع چه قدر بوده است و مبانی تصمیمات قبلی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید. بعد از این بررسیها است که میتوان به تخصیص بودجه پرداخت و با دیدگاهی روشن برنامه ریزی مناسبی تهیه کرد.
9- به جای اینکه به منابع اجازه دهید برنامه را تعیین کنند، اطمینان حاصل کنید که برنامه، نحوه ی مصرف منابع را مشخص کند. خاطر جمع شوید که تصمیمات به طور نظاممند گرفته شوند تا با برنامه ی کلی مدرسه هم خوانی داشته باشند نه اینکه ابتدا بودجه را تخصیص دهید و بعد تصمیم بگیرید که چگونه آنرا خرج کنید.
10- با استفاده از بررسی انجام شده در مورد وضعیت آموزشی مدرسه، اهداف توسعه ای آتی را تعیین کنید. بدین ترتیب، برنامه ریزی میتوانید بیشتر بر مبنای اطلاعات واقعی طراحی شود تا بر اساس حدس و گمان.
تهیه یک برنامه ی جامع برای مدرسه
هر چه بتوانیم اهداف افراد یک آموزشگاه را به اهداف خود آموزشگاه نزدیکتر کنیم، احتمال موفقیت ما بیشتر میشود. تدوین یک برنامه ی جامع که واقعاً بتواند منشأ تغییراتی باشد، به این بستگی دارد که همگی همت داشته باشند که در راستای یک هدف مشترک حرکت کنند. نکات زیر طراحی شدهاند تا به شما کمک شود که ببینید چگونه میتوانید به این هدف برسید.1- تمام کارکنان را در فرایند دخالت دهید. احتمالاً اهمیت شرکت دادن همه افراد از اهمیت خود برنامهها بیشتر است. هر یک از کارکنان باید خود را در فرایند توسعه خط مشیهای مدرسه شریک بداند، چرا که در غیر این صورت، هیچ احساس تعلقی نسبت به این فرایند نخواهد داشت و در نتیجه، هرگاه نسبت به چیزی راحت نبود، از همکاری شانه خالی خواهد کرد.
2- ساختار برنامهها را طوری تنظیم کنید که هر یک از کارکنان بتواند در آنها شرکت کند. این کار در مدارس کوچک آسانتر است، زیرا جلسات کارکنان میتواند خودمانی تر و مباحث قابل فهم تر باشد. معمولاً برقراری ارتباط در مدارس بزرگ مشکل است. لازم است نوعی ساختار و فرایند نظر خواهی به وجود آید تا هر یک از افراد بتواند ایده خود را ابراز و بحث را پربارتر کند. اگر اشخاصی احساس کنند که روال برنامه موجب شده است تا آنها در حاشیه قرار گیرند، این ارم میتواند اثر سویی بر نتیجه کار بگذارد.
3- تصویری از آنچه میخواهید به دست آورید بسازید. این نه یک ایده ی خیالی، بلکه یک فلسفه ی بنیادی مناسب برای مدرسه است که مبین ماهیت هدف مورد نظر شما نیز هست. این کار به دست یک نفر هم میتواند با موفقیت انجام گیرد، اما در اینگونه موارد، مدرسه باید حتی بیشتر از هنگامی که به صورت جمعی به این هدف نایل میآیند، نسبت به ارزشها و اهمیت آن متقاعد شده باشد.
4- یک بیانیه رسالتی بنویسید. اهداف آموزشی هر مدرسه بیانگر رسالت خاص آن مدرسه هستند. آنها نشان دهنده چیزهایی هستند که برای مدرسه مطلوبند و برای کلیه ی کارمندان و اولیا حکم یک نقطه ی ارجاع را دارند. بیانیه رسالتی موقعی بیشترین تأثیر را دارد که به جای اینکه به زبان قلمبه سلمبه و اختصاصی نوشته شود و از هدف اصلی فاصله بگیرد، مختصر، صریح و به راحتی قابل درک باشد.
5- اولویتهای را تعیین کنید. وقتی همگی متوجه رسالت مدرسه و هدفی که باید آن را دنبال کنند شدند، آسانتر میتوان مقاصد و اهداف جاری را دنبال کرد و تصمیم گرفت که ابتدا در جهت رسیدن به کدام یک از اهداف حرکت کرد.
6- اهداف را برنامه ریزی کنید. این کار از آن جهت اهمیت دارد که اطمینان حاصل شود اولویتها میتوانند قابل دستیابی باشند. تنظیم اهداف کلی به تنهایی کافی نیست: وجود مجموعه اهدافی لازم است که بتوان آنها را در اختیار تمام افراد قرار داد تا بتوانند در دستیابی به آنها شرکت کنند.
7- برنامه را انعطافناپذیرتر نکنید. این عمل، به جای سهل کردن حرکت تغییر و بهبود، موجب مزاحمت میشود. برای تهیه برنامه ی مدرسه باید مدام برنامه ریزی و برنامه ریزی مجدد کرد. این برنامه باید دارای یک فرایند چرخه ای باشد و در شرایط متغیر از انعطاف پذیری لازم برای واکنش سریع و مناسب برخوردار باشد.
8- حس همکاری را تشویق کنید. عملاً، نه تنها کارکنان، بلکه محصلین و اهالی محل را در فعالیتهای برنامه ریزی شرکت دهید. این حرکت، به طور یقین همه چیز را شفافتر کرده و در ایجاد یک محیط منسجم کمک میکند. در ضمن، حس نزدیکتر بودن به هدف را به وجود میآورد.
9- فعالیتهای شفاف سازی را با فعالیتهای برنامه ریزی پیوند دهید. بیانیه رسالتی نباید تکههایی از کاغذ در نظر گرفته شود که صرفاً جای آن در کشو است و چیزی جز مجموعه ای از عوامل تعدیل کننده ی آمرانه نیست. از یکی برای آگاهی دادن به دیگری استفاده کنید و مدام فعالیتهای روتین را کنترل کنید تا مطمئن شوید که همه آنها با رسالت مدرسه هم خوانی دارند.
10- سعی کنید از اشتباهات خود عبرت بگیرید. اجازه ندهید برنامهها شما را تحت فشار قرار دهند و به تجربه کردن ایدهها و استراتژیها بپردازید. اگر موفقیتی به دست نیامد، چیز دیگری را امتحان کنید.
تعیین هدف
به منظور ارتقای استانداردها و بهبود یادگیری، ضروری است هدفهایی برای پیشرفت و بهبود تعیین شود. مدیریت کارآمد مدرسه شامل تنظیم هدفها و استفاده از نشانههای مناسب برای افزایش عملکرد آموزگاران و دانش آموزان است. و در حال حاضر، امتحانات سراسری در سطح کشور برگزار میشود، لذا میتوان بر مبنای نتایج آزمون مقاطع پایان دورها، هدفهایی را تعیین کرد. مدارس میتوانند با استفاده از این دادهها روالها را تحت نظارت گرفته و هدفهایی مناسب و قابل گسترش برای فعالیتها تدوین کنند.1- هدفها باید قابل گسترش باشند. مقامات آموزش و پرورش محلی نقش مهمی در کار کردن با مدارس در زمینه ی تعیین هدفهای مناسب و چالش انگیز دارند. آنها میتوانند با برگزاری گردهماییها و سمینارهایی، اهداف ملی را با اهداف منطقه ای پیوند دهند. مدارس باید با استفاده از دادههای حاصل از شاخصهایی چون نتایج آزمونهای پایان مقاطع تحصیلی و بازدیدهای ادارات کل آموزش و پرورش، هدفهایی را تنظیم کنند که در راستای توسعه بهبود عملکرد و تحکیم عملکرد خوب گذشته باشند. اهداف گسترش پذیر پرسنل را تشویق میکند دانش آموزان را به فعالیتهایی وادارند که هدف از آنها بهبود عملکرد آنها است.
2- برای تحلیل نتایج از نرم افزارها استفاده کنید. از آنجا که حجم اطلاعات به دست آمده برای تجزیه و تحلیل به سرعت رشد میکند، استفاده از نرم افزارهای مناسب بسیار مهم است. برای یکایک دانش آموزان، گروههایی از دانش آموزان و خود معلمان بستههایی نرم افزاری وجود دارد که به آنها کمک میکند تا موقعیتها را با پیش بینی مقایسه کنند. این دادههای خط مبنایی به شما کمک میکنند تا عملکرد را به طور پیوسته تحت نظارت بگیرید و شکافها را مشخص کرده وبر اساس نیاز، برنامه ریزی کنید.
3- اطمینان حاصل کنید که هدفها دقیقاً قابل اندازه گیری باشند. استفاده از فناوری اطلاعات مناسب باعث میشود که دادهها و نتایج حاصل به مدارس کمک کنند تا از خود بپرسند: «امسال باید چه دستاورد دیگری را هدف قرار دهیم؟» و قادر باشند هدفهای خود را بر مبنای سطوح واقعبینانه و مورد توافق بهبود پایه گذاری کنند. در آن صورت دادههای مقایسه ای به دست میاید که میتوان بر اساس آنها عملکرد آموزشگاه را با هدفهای تعیین شده در سطح ملی و منطقه ای مقایسه کرد.
4- عملکرد را با ضربالاجلهای تعیین شده تنظیم کنید. اگر به توافقی در رابطه با مهلت اجرای یک فعالیت رسیده باشید، در آن صورت باید پیشرفت را مورد بررسی قرار داده و در صورت لزوم هدفها را تعدیل و به روز کنید (و یا محدودیتهایی را که مانع از دسترسی به آن هدف میشوند، تعیین کنید)، تا بهبود عملکرد حاصل شود.
5- از انواع اطلاعات استفاده کنید. وقتی یک مدرسه از خود میپرسد عملکردش تا چه اندازه خوب بوده است، لازم است نشانههای مناسب بیرونی در اختیار داشته باشد تا بتواند با استفاده از آنها هدفهای واقعبینانه ای برای بهبود تعیین کند. جدول عملکرد برنامههای درسی و اسناد بازرسی ادارات آموزش و پرورش نقاط شروع خوبی را در اختیار میگذارد.
6- سیب را با سیب مقایسه کنید. اگر چه احتمالاً ماهیت ذاتی و مدرسه محور تعیین هدف حفظ میشود، اما اگر عملکرد شما از عملکرد متوسط بهتر به نظر بیاید، اجازه ندهید غرور و خودبینی بر مدرسه حاکم شود.
7- با آنچه دارید بسازید. چنانچه مدرسه شما تاکنون نیز دستاوردهای بالایی داشته است، هدفهایی را تنظیم کنید که در راستای پیشرفت بیشتر باشند، به همین ترتیب، چنانچه شما پایینتر از حد متوسط است، جاه طلب نباشید و با استفاده از اطلاعات موجود، برنامه ای واقعبینانه برای بهبود تدوین کنید. اطمینان حاصل کید که نتایج را با مدرسه ای مشابه در یک محله مشابه و با استفاده از شاخصهای آماری مناسب مقایسه میکنید.
8- یک گزارش سالانه تهیه کنید. این گزارش باید خلاصه ای از پیشرفت مدرسه و در راستای هدفهای ملی باشد. سپس میتوان پیشرفت مترقیانه ای را برنامه ریزی کرد و با نزدیکتر شدن مدرسه شما به اهداف و بهتر شدن عملکرد، امکان تعیین اهداف مهمتر در سالهای بعد ایجاد خواهد شد.
9- هنگام تعیین هدفها، عوامل محلی و منطقه ای را در نظر بگیرید. مهم است که هدفهای تعیین شده برای مدرسه متناسب با منطقه و محل استقرار آن باشد زیرا هر مدرسه به هدفهایی خاص خود نیاز دارد. اطمینان حاصل کنید که هدفهای تعیین شده متناسب با مدرسه شما و واقعبینانه باشند.
10- تعیین هدف را بر مبنای میانگین نتایج حاصل قرار دهید. مبنا قرار دادن هدفها بر فلان نمره کسب شده توسط درصدی از دانش آموزان میتواند مشکل آفرین باشد. این امر منجر به تأکید بر ترقی عملکرد در زمینههای خاص میشود و نه در کل عملکرد آموزشگاه. بنابراین بهتر آن است که شاخصهای عملکرد را میانگین نتایج حاصل تعیین کنید.
11- داده ها و آمارهای بیش از یک سال را مورد استفاده قرار دهید. فقط به آمار یک سال بسنده نکنید زیرا میتواند گول زننده باشد. عملکرد ممکن است بنا به دلایلی در هر سال نسبت به سال گذشته نوسان داشته باشد. لذا در تعیین هدفها باید این مسأله لحاظ شود.
12- از هر چیزی که در دسترس شماست استفاده کنید. معمولاً مقامات محلی و دیگر نهادها راهنماییهایی پیرامون چگونگی ایجاد مؤثرترین نوع بهبود مدرسه را در اختیار مدارس قرار میدهد. در بعضی موارد، حتی ممکن است بودجه ای نیز در اختیار باشد. برای افزایش کارایی از هر نوع منابعی که در دسترستان قرار میگیرد استفاده کنید.
13- برای مقابله با شرایط متغیر آماده باشید. برای مواقعی که شرایط تغییر میکند، از انعطاف پذیری کافی برخوردار باشید. از چسبیدن به هدفهایی که ممکن است دیگر معنی و مفهومی نداشته باشند اجتناب کنید.
طراحی سیاستها و ساختارهای مدیریتی
داشتن یک فلسفه منسجم در کلیه ابعاد سازمان، یک ویژگی حیاتی هر مدرسه موفق به شمار میآید. برای دستیابی به بالاترین درجه از کار آیی، یک مدرسه باید به یکایک افراد کمک کند تا در چارچوبهای مناسب رشد کنند و در همان حال، در پیشبرد سازمان به سوی هدف خود، که همانا ارتقای استانداردهاست، استفاده کاملی از مهارتها بکند. این کار مستلزم آن است که سیاستها و ساختارهای مدیریتی به اهداف زیر نایل آیند:1- حفظ یک نگرش منسجم در سرتاسر مدرسه. بر همه لازم است که فلسفه مدرسه را که باید در کلیه زمینههای برنامه ریزی، چه در سطح کلی و چه در بخشهای جداگانه مدرسه منعکس شود، به رسمیت بشناسند و آن را بپذیرند. اگر گروههای مختلف یک مدرسه فلسفههای متفاوتی داشته باشند، در نهایت در خلاف جهت منافع یکدیگر حرکت خواهند کرد.
2- به خلاقیتهای فردی پاسخ دهید. یک مدرسه متشکل از افراد متفاوتی است که مهارتهای آنها باید در جهت گسترش کلی مدرسه هدایت شود. باید به کارکنان اعتماد به نفس داده شود تا بتوانند ایدههای جدید خود را در یک محیط حمایت شده و یک ساختار مناسب به آزمایش بگذارند و از خود خلاقیت نشان دهند.
3- واگذاری مسؤولیت. وظایف را نه به صورت سلسله مراتبی، بلکه به افرادی محول کنید که از بیشترین توانایی در انجام آنها برخوردارند. این به یکایک آنها فرصت میدهد تا مهارتهای و خلاقیتهای خود را نشان دهند، موجب اعتماد به نفس میشود و به انگیزه کمک میکند.
4- در تصمیم گیری، دموکراسی به خرج دهید. مدارسی که از یک ریاست فعال ولی دموکراتیک برخوردارند، بهتر میتوانند با تغییر کنار بیایند تا مدارسی که در آنها یک ریاست دیکتاتوری یا تعلیمی حکمفرماست. مردم دوست دارند مورد احترام قرار گیرند و صدای آنها شنیده شود.
5- انتظار بهبود را داشته باشید. کارکنان را تشویق کنید تا با نظریه تغییر و رشد اخت شوند. اگر قرار باشد لرزه بر اندام آنها بیفتد، میزان رشد و اصلاحات در مدرسه اندک خواهد بود.
6- به مردم اعتماد کنید. اکثر کارکنان به حرفه و آموزشگاه خود افتخار میکنند. بنابراین، این یک حرف منطقی است که بگوییم آنها هم مثل مدیریت بهترین را برای دانش آموزان میخواهند. اگر چنین احساسی وجود نداشته باشد، شاید نیاز باشد که نگاه دیگری به «بیانیه اصول» بیندازید و بررسی کنید که آیا احتیاجی به بازنگری و مباحثه دارد یا خیر.
7- تئوری و عمل را به هم ربط دهید. اطمینان حاصل کنید که ایده آلهای در نظر گرفته شده، عملاً در «بیانیه اصول» سازمان داده شده باشند. هنگامی میتوان بهره برداری عملی از امکانات را به ایده آلهای توافق شده بین کارکنان ربط داد که بررسی برنامههای آمورشی و سایر شیوههای ارزشیابی مورد استفاده قرار گیرند.
8- افراد و همچنین منابع را مدیریت کنید. مدیریت باید از غرق شدن در روند تخصیص منابع و بی اعتنا ماندن به موضوعات «افراد» خود داری کند. کارکنان پرهزینه ترین و در عین حال ارزشمند ترین منابعی هستند که یک مدرسه در اختیار دارد، بنابراین مدیریت مؤثر و دلسوزانه افراد از اهمیتی حیایت برخوردار است. نقشها و مسؤولیتها را با توضیح دقیق وظایف آنها کاملاً مشخص کنید.
9- سیاست «درهای باز» را تشویق کنید.- درهایی که نه فقط به روی کارکنان بلکه به روی اولیا نیز باز باشند. در فرایند توسعه مستمر، اولیا منابع ارزشمندی برای همکاری هستند. این امکان را به وجود آورید تا آنها بتواند در هر فعالیتی از قبیل بازدیدها، انجمنهای اولیا و مربیان، جمع آوری اعانه و همچنین کمک در کلاس درگیر شوند.
مدیریت منابع انسانی و سرمایه ای برای تحقق برنامه مطلوب
یک مدیر بخش نیز مثل دیگر مدیران میتواند خود را بیشتر در ایفای نقش مدیریت منابع ببیند تا مدیریت مردم. مدیران میانی به اندازه هر فرد دیگر در مدرسه عهده دار مسؤولیت طبقه بندی اولویتها، بررسی و ارزشیابی هستند. همان طور که یک مدرسه در برنامه ریزی فعالیتها و هماهنگی آنها با یکدیگر نیاز به برنامههای جامع و عملی دارد، یادگیری درون بخشی نیز مستلزم مدیریت یادگیری درون بخشی است. بهبود کلی و موضوعی مدرسه باید به موازات یکدیگر حرکت کنند تا مقاصد و اهداف با هم هماهنگ شوند. برای این کار مدیران بخش باید:1- به بخشهای خود کمک کنند تا اهدافشان با زمینههای موضوع هماهنگ شود. این مهم است که آنها همان رویکردی را که نسبت به برنامه ی جامع مدرسه دارند نسبت به برنامههای هر بخشی نیز داشته باشند.
2- اولویتهای شفافی برای بخش آموزشی تعیین کنند. این اولویتها باید در قالب یک «بیانیه اصول» برای کل مدرسه عمل کنند و بخش را قادر سازند تا در مورد اولویتهای موضوعی به توافق برسند. اولویتهای بخش، اهداف ارزیابی فردی را نیز مورد توجه قرار میدهند تا بتوان هم رشد شخصی و هم رشد حرفه ای را به سمت نیازهای بخش و مدرسه سوق داد.
3- در هزینهها دقیق باشند. مدیریت مؤثر بودجه ی یک بخش میتواند در به حداکثر رساندن بهره برداری از منابع ناکافی، اهمیت بسزایی داشته باشد. اولویتهای هزینه ای بر اساس یک خط مشی توافق شده، تصمیم گیری در مورد بودجه را آسانتر میکند. بدین صورت، هر بودجه ای میتواند به بهترین نحو و بر اساس نیازهای شناسایی شده مصرف شود.
4- برای انجام اقدامات بخش، ضربالاجل تعیین کنند. زمان تکمیل و ارزیابی هر گونه تغییر و توسعه باید از قبل تعیین شده باشد. اگر این اقدامات از قبل مورد توافق و نظارت واقع نشده باشند تا کلیه کارمندان به برنامهها و ضربالاجلها واقف گردند، سرعت عمل کاهش خواهد یافت و بهبود کمی حاصل خواهد شد.
5- مسؤولیتها را تقسیم و به نام کنند. به جای اینک کارها را به گروههای سرسری تعریف شده واگذار کنید، دقیقاً مشخص کنید که چه کاری به چه کسی سپرده شده است. تا جایی که ممکن است از اضافه کردن عبارات «هر کسی» یا «هرکسی علاقهمند است» در کنار فهرست فعالیتها بپرهیزید، چون این بدان معنا خواهد بود که هیچ کس شخصاً در قبال تکمیل کار احساس تعهد نکند. حتماً تعهدات ایجاد شده در قبال کارها را بنویسید تا پاسخگویی تضمین گردد.
6- نتایجی شفاف و قابل سنجش مشخص کنند. این نتایج باید در قالب بهبود در یادگیری و عملکرد دانش آموزان بیان شوند. پس از تعیین یک مبنا برای عملکرد جاری، باید قادر به تشخیص این باشید که تا یک تاریخ معین چه چیزهایی باید بهبود یابند (یا دست کم پیشرفتها را تا به روز مرور کنید).
7- طرح کار بسازید. از معیارهای آموزشی «مراحل کلیدی» استفاده کرده و آنها را مطابق نیازهای مدرسه سازگار کنید. سپس میتوانید طرح کارهایی به وجود آورید که دانش آموزان را قادر به دستیابی به بهترین نتایج کنند.
8- بر پیشرفت در فواصل مراحل کلیدی نظارت کنند. برای نظارت بر استمرار پیشرفت در مقاطع بین مراحل کلیدی، از طیفی از مهارتهای ارزشیابی، جلسات استاندارد سازی و کارنامهها و سوابق دانش آموزان استفاده کنید. این به شما کمک میکند تا پیشرفت افراد و گروههای دانش آموزان را کنترل کنید.
9- برنامه ای منظم برای پیشرفت تخصصی کارکنان تدوین کنید. با تشکیل جلسات منظم در هر بخش، برای همکاران خود این امکان را فراهم آورید تا نظرات خود پیرامون بهبود وضعیت تحصیلی دانش آموزان و یا هر نقطه نظر جدیدی در مورد تشکیل تدریس تیمی و یا تدوین طرح کارهای جدید را با یکدیگر در میان گذارند.
10- بر تعلیم و آموزش ضمن خدمت در بخشها نظارت داشته باشند. زمان صرف شده برای پیشرفت کارکنان در هر بخش و چگونگی استفاده از این زمان، باید در فواصل زمانی معین بازبینی و مرور شود. اولویتها باید به طور دائم مرور شوند تا بتوان از منابع هر بخش حداکثر بهره را به دست آورد.
بستن حلقه ی کیفیت
برای اینکه یک برنامه ی جامع بهبود کیفیت بتواند با موفقیت به سرانجام رسد، لازم است تمام افراد مرتبط با آن در آن مشارکت داشته باشند. در این بخش، توصیههایی ارائه میشوند که به شما کمک میکنند پیرامون چگونگی کسب اطمینان از مشارکت پیوسته تمام افراد مرتبط با آموزشگاه فکر کنید. میتوانید مجموعه سؤالهای زیر را از خود بپرسید.1- آیا همه درک کافی از آن دارند؟ آیا تمام سطوح پرسنل مدرسه از برنامههای بهبود آموزشگاه آگاهی دارند و آن را پذیرفتهاند؟ آیا خط مشیها عمومی و فراگیر هستند؟ آیا قابل دسترس و نوشته شده به زبانی است که همه قادر به درک آن هستند؟
2- آیا پرسنل فرعی و غیر آموزشی نیز دخالت دارند؟ آیا تمام افراد، از جمله نظافتچیها، نگهبانان، دفترداران و غیره میدانند که قصد انجام چه کاری را دارید و آیا از آنها دعوت شده است تا نظرشان پیرامون چگونگی کمک خود را ارائه دهند؟
3- آیا هیأت امنا دخالت دارد؟ آیا وظیفه آنها چیزی بیش از مهر و امضا کردن برنامهها است؟ آیا فرصت ارائه پیشنهاد و نظر پیرامون پیشنویسها و افزودن نقطه نظراتشان در اختیار آنها قرار گرفته است؟
4- آیا دانش آموزان دخالت دارند؟ لزومی به خسته کردن آنها با ذکر جزئیات کامل نیست، گرچه بسیاری از آنها ممکن است دوست داشته باشند این جزییات را بدانند. آیا آنها درک میکنند که چرا چنین برنامه ای برای بهبود آموزشگاه تدوین شده؟ و آیا آنها به مشارکت در آن تشویق شدهاند؟
5- آیا کتابخانه و مرکز منابع با بهبود مدرسه پیوند خورده است؟ در مواقع کمبود منابع، این امر میتواند مشکل ساز باشد. اما آیا افراد شاغل در آنجا از برنامهها آگاهی دارند و به دنبال راههای بدیع و عملی و کم هزینه برای حمایت از آنها هستند؟
6- آیا برنامههای جانبی برای مواردی که اوضاع خوب پیش نمیرود دارید؟ آیا برنامههایی برای وقایع غیر مترقبه از قبیل آتش سوزی، سیل، بمب گذاری، نشست گاز، خشونتهای اجتماعی و غیره دارید؟ بدیهی است که ما نمیتوانیم برنامه ای برای مسایل غیر مترقبه داشته باشیم، اما میتوانیم برنامههایی برای تخلیه ی مدرسه و دیگر اقدامات ضروری تدوین کنیم.
7- آیا خط مشی روشنی برای تماس با رسانهها دارید؟ طبیعی است که هر مدرسه ای میخواهد دستاوردهایش را نشان دهد؛ لذا خوب است کسی را داشته باشید که مسئولیت یادآوری به جهان در مورد موفقیتهای شما را به عهده داشته باشد. از طرف دیگر، اگر مسأله روابط عمومی با مدیریت صحیح انجام نشود ممکن است اعتبار آموزشگاه به گونه ای جبران ناپذیر خدشه دار شود. آیا پرسنل توجیه شدهاند که چه چیزهایی را میتوانند مستقیماً با رسانهها در میان بگذارند و چه چیزهایی از حساسیت خاصی برخوردار است و باید به مقامات بالاتر مدرسه ارجاع شود؟
8- آیا سیستمهای کنترل و نظارت دارید؟ آیا کسانی مسئولیت یافتهاند که تضمین کنند همه ی افراد آنچه را گفتهاند انجام خواهند داد، در مطابقت با زمانهای تعیین شده انجام داده و تکمیل کردهاند؟ اگر تعهد شده است که از یک سال به سال بعد بهبودهایی حاصل شود، آیا سیستمهایی وجود دارد که پیشرفت را بررسی و ارزیابی کنند؟ آیا پیوسته احساس هدفمندانه در راستای بهبود وجود دارد؟
9- آیا جا برای عناصر خلاق و بدیعی که مدارسی را خاص میکنند باقی گذاشتهاید؟ واقعاً جای تأسف است اگر سیستم برنامه ریزی و بازبینی جایی برای موارد انگیزشی و الهام بخشی که یک مدرسه را در میان بقیه بارز میکند باقی نگذاشته باشد.
10- آیا یک چرخه سالانه برای مرور و بررسی عملکرد آموزشگاه دارید؟ آیا پرسنل در مورد مهلت انجام برنامهها توجیه شدهاند و تقویمی از فرایند بازبینی در اختیار قرار گذاشته شده است تا همه بدانند در چه زمانی به چه کاری باید بپردازند؟ آیا این امر منجر به یک برنامه ی سال به سال برای بازبینی و مرور پیوسته ای میشود که کانال ارزیابی پیوسته و اصلاح هدفها در پرتو اطلاعات جدید را باز نگه دارد؟ بهبود مدرسه باید فرآیندی جاری، چرخه ای و پیوسته باشد.
منبع: براون، سالی و همکاران، ( 1387)، مهارتهای مهم تعلیم و تعلم، سعید خاکسار، تهران، نشر موزون، چاپ دوم.