پس از پیروزی انقلاب اسلامی و دگرگونیهای گسترده سیاسی ـ فرهنگی، حضور زنان در سیمای جمهوری اسلامی ایران شکل جدیدی به خود گرفت. حضور مناسب زنان در برنامههای سیما و رعایت نسبی مسئله پوشش و حجاب از منظر فقهی، در بیشتر برنامهها از اراده قاطع مسئولان نظام حکایت میکند. این موضوع، یعنی رعایت محدوده شرعی پوشش، یکی از ویژگیهای مثبت رسانه ملی کشورمان بهشمار میآید. با این حال، برای یافتن راهکارهای مناسب بهمنظور فرهنگسازی درباره حجاب و عفاف در جامعه، باید عملکرد کنونی سیما هرچند بهصورت کلی بررسی و ارزیابی شود. عملکرد سیما را در دو زمینه قوتها و آسیبها میتوان بررسی کرد.
در کنار نقاط قوت یادشده، برخی نقاط ضعف یا آسیبهای اساسی نیز متوجه برنامهسازی است که نمیگذارد سیما رسالت خود را در زمینه ترویج فرهنگ حجاب و عفاف بهطور کامل به انجام برساند. مهمترین این آسیبها عبارتند از:
ترویج حجاب در برنامههای سیما، افزون بر رعایت پوشش ظاهری، نیازمند نمایش آثار آن در سلوک و منش بازیگران نقشهای زن و مرد نامحرم در ارتباط با یکدیگر است. در واقع، رعایت وقار و متانت در تعامل با نامحرمان، به منزله روح پوشش است و چنانچه کنترلی در رفتار بازیگران زن و مرد در برابر هم صورت نگیرد، پوشش به تصویر کشیده شده، کالبدی بیروح خواهد بود که هیچگاه تأثیر عمیق در مخاطب نخواهد گذاشت.
همچنین اختلاط مجریان زن و مرد در بسیاری برنامهها مانند مجموعههای «صبح و زندگی»، «تصویر زندگی» و «سیمای خانواده»، بهتدریج، خواسته یا ناخواسته فرهنگ عفاف و حیا را تضعیف میکند. با بررسی ضمنی نقاط قوت و ضعف نمایش عفاف و حجاب در برنامههای مختلف سیما، متوجه رسالت عظیم رسانه جمهوری اسلامی در جهتدهی بهسوی هنجارها و ارزشهای الهی هستیم. امید است راهکارهای عملی آن را مسئولان و برنامهسازان محترم فراهم آورند.
1نک: فریبا علاسوند، «جستاری در آسیبشناسی حضور زن مسلمان در رسانه»، فصلنامه پژوهش و سنجش، ش 38 (ویژه رسانه و زن)، تابستان 1383، صص 126 و 127.
2. نک: «نگاهی اجمالی به پوشش چادر در سریالهای تلویزیونی ابتدای سال 80 تا پایان سال 83»، مرکز پژوهشهای اسلامی صداوسیما، کد 294، 9/8/1384.
منبع ماهنامه طوبی شماره 35
1. قوتها
الف) رعایت نسبی پوشش در بیشتر برنامههای تلویزیونی
از نقاط ارزشمند در برنامههای سیما، رعایت نسبی پوشش اسلامی و حفظ حریم روابط زن و مرد در سیماست. عواملی چون مجریان خبر، مجریان مجموعههای ترکیبی برنامه کودک و نوجوان و بازیگران مجموعههای تلویزیونی و... همگی به اصول شرعی در این موضوع پایبند هستند. به جرئت میتوان گفت در میان کشورهای اسلامی، تلویزیون ایران، تنها تلویزیونی است که حریم روابط زن و مرد و پوشش اسلامی در آن رعایت میشود و تقریباً به دور از هرگونه صحنههای مبتذل و غیراخلاقی است.ب) شخصیتپردازی از بازیگران باحجاب در برخی مجموعههای تلویزیونی
در برخی سریالهای تلویزیونی از بانوانی که به پوشش اسلامی و حفظ حریم نامحرم مقید هستند، شخصیتپردازی خوب و مناسبی انجام میشود؛ یعنی افرادی را موفق، جذاب و تأثیرگذار نشان میدهند که شایستگی الگودهی به مخاطبان را دارند. بهعنوان نمونه، از سریال «نرگس» میتوان یاد کرد که در آن، شخصیت نرگس که آراسته به پوشش برتر یعنی چادر است، فردی موفق و سمپاتیک نشان داده میشود. درنتیجه، مخاطب به وی علاقهمند میگردد، عملکرد او را زیر نظر میگیرد و مایل است سرانجامِ کار وی را بداند. اینگونه شخصیتپردازیها در الگودهی درست، نقش بهسزایی دارند.ج) مصاحبه با بانوان باحجاب موفق در عرصههای اجتماعی
از دیگر نقاط قوت برنامههای سیما، دعوت از بانوان محجبه موفق در عرصههای گوناگون علمی، فرهنگی، ورزشی و... در مجموعههای ترکیبی و گفتوگو با آنهاست. حضور اینگونه بانوان در مجموعههای زنده و نیز اجرای جذاب مجری و طرح پرسشهای بهجا و مناسب، در ترویج فرهنگ حجاب در مخاطبان بسیار مؤثر است. برای مثال، مجموعه «کولهپشتی»، مجموعهای موفق در این زمینه است که میتواند الگوی مناسبی برای دیگر مجموعههای سیما باشد.در کنار نقاط قوت یادشده، برخی نقاط ضعف یا آسیبهای اساسی نیز متوجه برنامهسازی است که نمیگذارد سیما رسالت خود را در زمینه ترویج فرهنگ حجاب و عفاف بهطور کامل به انجام برساند. مهمترین این آسیبها عبارتند از:
الف) ضعف برنامهریزی و بیتوجهی به ترویج پوشش اسلامی
از اشکالهای مهم سیما در زمینه حجاب، ضعف برنامهریزی دقیق و هماهنگ و نداشتن اهتمام جدّی در راه ترویج فرهنگ عفاف و پوشش اسلامی است. با وجود اینکه مجریان برنامههای تلویزیونی یا بازیگران مجموعههای نمایشی، حجاب و پوشش اسلامی را رعایت میکنند یا در برخی برنامههای مذهبی بهویژه در ایام ولادت یا شهادت معصومان(ع)، به حجاب کامل الگوهایی نظیر حضرت فاطمه(س) یا حضرت زینب(س) اشارههایی میشود، تا کنون اقدام ویژه و برجستهای که نشاندهنده برنامهریزی هدفمند و گسترده در راه ترویج فرهنگ حجاب و عفاف باشد، انجام نشده است. بدینترتیب از توانمندی و ظرفیتهای بالای تلویزیونی برای فرهنگسازی درباره حجاب، عفاف و لوازم آن به شایستگی استفاده نشده که البته این کار، نیازمند پژوهش ژرف و علمی است.ب) نبود ضمانت اجرایی برای سیاستهای کلان
از رهبر معظم انقلاب و مدیران ارشد سازمانها، در زمینه حجاب و عفاف، هدفها، اصول و سیاستهای مناسبی تعیین کردهاند. با این حال، این اصول و سیاستها کمتر ضمانت اجرایی داشتهاند و در واقع، جذابترین و پرمخاطبترین محصولات سازمان، بیشتر براساس طرحها و ایدههای سلیقهای و شخصی برنامهسازان تهیه شدهاند. به بیان دیگر، سیاستهای سیما در زمینه حجاب و عفاف مشخص است، ولی به بخش تولید برنامهها راه نمییابد و این، نشاندهنده نبود وحدت و انسجام لازم در بخش سیاستگذاریهای کلی با بخش تهیه و تولید برنامههاست.ج) تهرانمحور بودن سیما
یکی دیگر از اشکالهای سیما، تهرانمحور بودن آن است؛ یعنی برنامهسازان، معمولاً استان تهران را محور تولید برنامههای خود قرار میدهند. در بسیاری موارد، این مسئله بر روند تغییر برخی هنجارها به ناهنجارها در کل کشور، سرعت میبخشد. البته طبیعی است که کلانشهر تهران خیلی سریعتر در معرض ناهنجاریهای غربی مانند پدیده بدحجابی قرار گیرد. با اینکه مردم پاکسرشت و دیندار تهران همواره در بحرانها و مواقع حساس بیشترین خدمت را به نظام و اسلام کردهاند، ولی بدحجابها، با وجود معدود بودنشان، در خیابانها بسیار دیده میشوند و بسیاری وقتها مورد استفاده بسیاری از برنامهسازان قرار میگیرند. در نتیجه، نوع پوشش، مدل آرایش و چگونگی روابط اجتماعی که بیرویه مبنای تهیه بسیاری از برنامههای نمایشی و غیرنمایشی قرار میگیرند، از راه تلویزیون به سراسر کشور القا میشود.1د) رعایت صرف پوشش ظاهری و غفلت از حیا و عفاف
در برنامههای تلویزیونی، حجاب و پوشش اسلامی را بازیگر رعایت میکند، ولی از مسئله حیا و عفت که باطن و روح حجاب است، بسیار غفلت میشود. در برخی فیلمها یا مجموعههای تلویزیونی میبینیم که بازیگر زن، روسری، مقنعه یا چادر به سر دارد و بهظاهر گمان میشود که معیارهای دینی عفاف و حجاب رعایت شده است، ولی نگاههای معنادار و گاه عاشقانه، گفتوگوهای به شدّت محرک، روابط مخفیانه پیش از ازدواج و آرایشهای غلیظ که همه از نمونههای رعایت نکردن عفت هستند، در فیلم جاسازی میشوند.ترویج حجاب در برنامههای سیما، افزون بر رعایت پوشش ظاهری، نیازمند نمایش آثار آن در سلوک و منش بازیگران نقشهای زن و مرد نامحرم در ارتباط با یکدیگر است. در واقع، رعایت وقار و متانت در تعامل با نامحرمان، به منزله روح پوشش است و چنانچه کنترلی در رفتار بازیگران زن و مرد در برابر هم صورت نگیرد، پوشش به تصویر کشیده شده، کالبدی بیروح خواهد بود که هیچگاه تأثیر عمیق در مخاطب نخواهد گذاشت.
هـ) استفاده ابزاری از جذابیت جنسی زنان در برخی مجموعههای نمایشی
چنانکه پیش از این گفته شد، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بهکارگیری زن در سیما تحول اساسی بهوجود آمد و زنان، به دور از هرگونه نقشهای مبتذل، با پوشش کامل اسلامی در سیما حضور یافتند. بهتدریج، به دلیل مطرح نشدن جایگزینهای مناسب ایجاد جذابیت و تعیین نشدن برخی مرزها و ممنوعیتها، بیشتر برنامهسازان به پیروی از فیلمسازان خارجی، برای جذب مخاطبان، از این اهرم استفاده کردند و زنان زیبا با آرایشهای تند و غلیظ را بهعنوان مهمترین عامل جذابیت در فیلمها و سریالها بهکار گرفتند. البته برخی از این موارد مربوط به تولیدات سیماست و بیشترشان مربوط به تولیدات داخلی خارج از سیماست که شاهد پخش آن از سیما هستیم. این نوع نگاه ابزاری به زن با روح حجاب و عفاف مغایرت کامل دارد.و) تحقیر ضمنی شأن زنان باحجاب بهویژه چادری و بافرهنگ نشان دادن افراد بدحجاب (نمایش حجاب بهعنوان امر قدیمی و سنتی) در برخی برنامههای نمایشی
گاهی سیما در برنامههای نمایشی خود، به بسیاری از نمادها و سنتهای ارزشمند اسلامی و ملی بیتوجه بوده یا به تضعیف آنها پرداخته است. برای نمونه، بهکارگیری نماد چادر (حجاب برتر) ـ که خود، یکی از مظاهر وقار، ابهت و عفاف زنان مسلمان است ـ برای نقشهای منفی و مشاغل سطح پایین جامعه مانند مستخدم و کلفت در فیلمها و سریالها، تأثیری بسیار مخرب در ایجاد نگرش منفی درباره حجاب و حتی مذهب داشته است. با تأسف، این رویکرد را در برخی مجموعههای تلویزیونی میبینیم که در آنها زنان چادری نقشی منفی یا عقبافتاده دارند و زنان مانتویی، زنانی تحصیلکرده، موفق، مؤثر و اجتماعی هستند. در این زمینه، آمار بالایی به دست آمده است. بنا بر ارزیابی به عمل آمده از ابتدای سال 80 تا پایان سال 83، در سریالهای تلویزیونی، در 56 سریال، پوشش چادر، تحقیر یا تضعیف شده است. بدین شکل که پوشش چادر، خاص زنان فقیر، بیسواد، مستخدم، سالخورده، زنان درمانده و مفلوک مانند زنان بیوه و همسر مردان معتاد نشان داده شده یا از آن بهعنوان پوششی برای حضور در قبرستان، مجالس عزا یا زندان استفاده شده است.2ز) طرح روابط نادرست میان زن و مرد در مجموعههای نمایشی
در بیشتر مجموعههای تلویزیونی، روابط نادرست میان زن و مرد، پیاپی و جذاب به تصویر کشیده میشود، درحالیکه این رویه با سفارشهای دینی و اخلاقی در تعارض است. دوستیها و انواع مراودههای صمیمی و نزدیک زنان و مردان نامحرم با یکدیگر، نگاهها، شوخیها، درد دلها، حتی گذراندن شب در خانه یا محلی تنها (مورد اخیر در سریالهای خارجی)، اموری است که همه برخلاف فرهنگ اصیل عفاف در اسلام است. گاهی در برخی فیلمها یا سریالها روابط دختر و پسر آنقدر محوری میشود که موضوعهای اصلی فیلم تحتالشعاع قرار میگیرد و گاه فیلم پلیسی و جنایی هم که بهطور طبیعی بیننده آن، منتظر صحنههای اکشن و خشن است، به یک قضیه عاشقانه ختم میشود. نمونه آن، سریالهای خارجی مانند «گروه پلیس»، «هشدار برای کبرا 11» و نیز سریالهای ایرانی نظیر «خانه پدری»، «بچههای خیابان»، «برای آخرینبار»، «طلسمشدگان» و «غریبانه» است.همچنین اختلاط مجریان زن و مرد در بسیاری برنامهها مانند مجموعههای «صبح و زندگی»، «تصویر زندگی» و «سیمای خانواده»، بهتدریج، خواسته یا ناخواسته فرهنگ عفاف و حیا را تضعیف میکند. با بررسی ضمنی نقاط قوت و ضعف نمایش عفاف و حجاب در برنامههای مختلف سیما، متوجه رسالت عظیم رسانه جمهوری اسلامی در جهتدهی بهسوی هنجارها و ارزشهای الهی هستیم. امید است راهکارهای عملی آن را مسئولان و برنامهسازان محترم فراهم آورند.
1نک: فریبا علاسوند، «جستاری در آسیبشناسی حضور زن مسلمان در رسانه»، فصلنامه پژوهش و سنجش، ش 38 (ویژه رسانه و زن)، تابستان 1383، صص 126 و 127.
2. نک: «نگاهی اجمالی به پوشش چادر در سریالهای تلویزیونی ابتدای سال 80 تا پایان سال 83»، مرکز پژوهشهای اسلامی صداوسیما، کد 294، 9/8/1384.
منبع ماهنامه طوبی شماره 35