یک ناامیدی بزرگ

داستان و شخصیت پردازی ضعیف، ماموریت های مبهم و تکراری، کنترل ناقص، سیستم چک پوینت وحشتناک، مرگ های زجر آور زیاد، تاکید ساختاری روی کار تیمی با وجود هوش مصنوعی ضعیف ضربه مهلکی به کیفیت گیم پلی
دوشنبه، 7 اسفند 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
یک ناامیدی بزرگ
 یک ناامیدی بزرگ

نویسنده: نیما شاه صاحبی



 
Lost palnet 2
مزایا: گرافیک زیبا و مراحل متنوع، رفع چند اشکال مهم بازی قبلی، بخش co-op و چند نفره خوب
یک ناامیدی بزرگ

معایب:

داستان و شخصیت پردازی ضعیف، ماموریت های مبهم و تکراری، کنترل ناقص، سیستم چک پوینت وحشتناک، مرگ های زجر آور زیاد، تاکید ساختاری روی کار تیمی با وجود هوش مصنوعی ضعیف ضربه مهلکی به کیفیت گیم پلی در بخش تک نفره زده است.
بازی یک خط داستانی ضعیف و آشفته دارد که چندین پلان جداگانه را روایت می کند و در انتها به شکل سرهم بندی شده ای آن ها را به هم ربط می دهد. LPI حول یک شخصیت مبهم به نام (Wayne) می گشت که دیالوگ ها و کارهایش خیلی بیادماندنی یا هیجان انگیز نبودند و در کل از شخصیت پردازی ضعیفی برخوردار بود؛ اما بازی دست کم داستانی نصفه و نیمه داشت که به شکلی سینمایی و جذاب روایت می شد و به شما حس مبارزه را القا می کرد. در عوض Lp2 رویکردی کاملا متفاوت را در شیوه داستان گرایی اش برگزیده، به گونه ای که همه شخصیت های شناخته شده بازی اصلی را کنار گذاشته و آن ها را با چند جوخه متفاوت جایگزین کرده که حدود 10 سال پس از رخدادهای آن بازی برای بدست آوردن T-ENG (انرژی گرمایی) می جنگند. متاسفانه Lp2 در ارایه یک داستان منسجم که بتواند حس و انگیزه نبرد را به بازیباز القا کند، ناکام مانده است. بازی شخصیت هایش را که به درستی معرفی نمی کند و راجع به انگیزه ها و هدف های شان به روشنی توضیح نمی دهد. در عوض شما در هر اپیزود بازی کنترل یک گروه جدید را به دست می گیرید، بدون این که واقعاً به شما گفته شود آن ها که هستند و از کجا آمده اند. به نظر می رسد کپکام در این دنباله تمام تمرکزش روی شخصی سازی (customization) شخصیت ها گذاشته تا شخصیت پردازی آن ها و همین امر امکان برقراری ارتباط و همذات پنداری بازیباز با شخصیت ها را کاملا از بین برده است.
به یک شرط می توان کمبودهای یک عنوان اکشن را در بعد داستانی بخشید، فقط به شرطی که بازی بتواند در بعد اکشن و در کل گیم پلی انتظارها را برآورده کند؛ اما متاسفانه به دلایلی چند، بخش تک نفره LP2 در این زمینه هم ناکام مانده است. هر کدام از 6 اپیزود بازی از یک سری مرحله پر از ماموریت های مبهم تشکیل شده اند. بیشتر وقت ها سازنده به شما راهنمایی مورد نیاز درباره آن چه باید در ادامه انجام دهید را ارایه نمی کند. بنابراین خیلی وقت ها پیش می آید که به جای پیشروی دور خودتان بگردید، موجودات تکراری بکشید یا مناطقی را که پیش از این دیده اید به امید به دست آوردن یک مدرک برای کاری که باید انجام دهید از نو جستجو کنید. در واقع کپکام یکی از اصول پایه ای در طراحی بازی که طراحی یک سیستم راهنمای مناسب جهت شفاف سازی هدف ها برای بازیساز است، رعایت نکرده است.
یک ناامیدی بزرگ
مشکل بعدی در این زمینه به ماهیت خود ماموریت ها مربوط می شود. همان گونه که در ابتدا اشاره شد بیشتر ماموریت ها نیازمند کار تیمی هستند. این در حالی است که در بازی تک نفره، همزمان شما که توسط هوش مصنوعی کنترل می شوند، جنگجویانی احمق و بی فایده هستند که بیشتر وقت ها کارشان را به درستی انجام نمی دهند و به جای این که عصای دست شما باشند کارتان را سخت تر می کنند؛ آن هم در شرایطی که شما در چندین ماموریت و باس فایت به شدت به کمک هم تیمی ها نیازمند دارید و عدم همکاری مناسب از سوی آن ها به دلیل هوش مصنوعی ضعیف می تواند قسمت های مذکور را به شدت آزاردهنده جلوه کند. یکی از این موقعیت های ویژه که به یک کار تیمی قوی نیاز دارد مبارزه با یک کرم غول آسا در امتداد یک ترن در حال حرکت است. تنها راه کشتن این هیولا شلیک گلوله از توپ عظیمی است که روی ترن کار گذاشته شده؛ اما فعال سازی این سلاح به یک کار تیمی کاملاً حساب شده نیاز دارد. توپ 4 مکانیسم اصلی دارد؛ یک سیستم خنک کننده، یک مکانیسم گردش، یک منطقه Reload و یک کابین شلیک، شما در بازی تک نفره نمی توانید همه اینها را از یک جا کنترل کنید و در عین حال نمی توانید یک کار ویژه را به همرزمان احمق تان بسپارید. بنابراین بدون امکان سپردن نقش های تعریف شده به اعضای تیم، این باس فایت به یک مبارزه همراه با آزمون و خطای فراوان و بسیار آزاردهنده تبدیل می شود. همان طور که می بینید مراحل و باس ها در LP2 اساساً برای یک تجربه Co-op و اشتراکی طراحی شده اند که بدون وجود یک نفر بتواند بلافاصله به دستورها و نیازهای شما پاسخ دهد. مرگ های آزاردهنده بسیاری در انتظارتان خواهد بود. اما در بازی Co-op که هم زمان شما می توانید تصمیم های درست و منطقی را به موقع و در جای مناسب بگیرند، همین بخش های آزاردهنده به بهترین لحظه های بازی تبدیل می شوند. هر چند در این صورت نیز لحظه های درخشان بازی در ماموریت ها و هدف های تکراری از آن به نوعی گم خواهند شد؛ فلان موجود را بکش فلان چیز را فعال کن، از فلان چیز محافظت کن و ... متاسفانه در همه 16 اپیزود بازی پشت سر هم ماموریت های مشابهی را بدون این که تنوع چندانی داشته باشند، تکرار می کنید. البته مراحل به لحاظ ساختاری متفاوتند؛ برخی وسیع و باز هستند و برخی بسته و محدود. اما واکنش های احمقانه دشمنان عادی به تیراندازی های شما و همچنین ماموریت هایی که عمدتا باید با پای پیاده انجام شوند (نقش ربات ها در گیم پلی این دنباله به وضوح کمرنگ تر شده است) به روند بازی لطمه می زنند.
متاسفانه سیستم کنترل بازی نیز همچنان کاستی هایی دارد. شما هنوز می توانید از قلاب پرتاب شونده در هوا استفاده کنید؛ بعلاوه این وسیله همیشه به درستی از قلاب پرتاب شونده در هوا استفاده کنید؛ بعلاوه این وسیله همیشه به درستی کار نمی کند و گاهی منجر به سقوط های چند صد متری می شود. سرعت پایین حرکت شخصیت بازی آزاردهنده است و اختصاص به دکمه های RB و LB برای چرخش 90 درجه دوربین به طرفین نیز تلف کردن دو دکمه روی دسته کنترل به نظر می رسد. نسخه اصلی بازی هم از مشکل های مشابهی رنج می برد؛ بنابراین این پرسش به ذهن می آید که چرا این مشکل ها، دست نخورده باقی مانده اند، البته از حق نگذریم کپکام در این نسخه روی دو نقطه ضعف مهم بازی اول کار کرده است. انیمیش آزاردهنده بلندشدن شخصیت بازی پس از افتادن در اثر انفجارها که بدلیل طولانی شدن بیش از حد موجب موجب می شود بلافاصله پس از برخاستن مورد اصابت مجدد گلوله قرار گرفته و بر زمین بیفتد. اکنون بهتر شده و دست کم گریه شما را در نمی آورد و کمتر منجر به سقوط ها و مرگ های بیخود می شود. در ضمن سلامتی شما در بازی اصلی به انرژی گرمایی وابسته بوده و هر کاری که انجام می دادید اعم از راه رفتن، شلیک کردن و حتی نفس کشیدن به قیمت مصرف این انرژی تمام می شد؛ یک تصمیم نادرست در طراحی که چالش اصلی بازی را به مبارزه با زمان بدل می کرد. اما حالا دیگر انرژی گرمایی یک مکانیک محدود کننده و آزاردهنده نیست و شما حتی می توانید سلامتی خود را با استفاده از یک ابزار تازه به نام Harmonizer دوبار پر کنید. با این حال متاسفانه در ازای حل این دو مشکل یک مشکل بسیار جدی و بزرگ تر به بازی اضافه شده است؛ مشکلی که می تواند LP2 را به یکی از زجرآورترین بازی های این نسل تبدیل کند. شما نمی توانید تا تکمیل یک سری ماموریت بازی خود را ذخیره کنید. چک پوینت ها صرفاً در ابتدا هر Chapter امکان پذیر هستند؛ بنابراین در صورت مرگ احتمالی در یکی از ماموریت های پایانی حداقل 20 تا 25 دقیقه از پیشرفت خود از از دست خواهید داد. حتی گاهی انجام این ماموریت ها تا یک ساعت به طول می انجامد که نبود یک سیستم چک پوینت منطقی، آن ها را بی نهایت زجرآور می کند (ظاهراً) کپکام علاقه فراوانی به طراحی سیستم های چک پوینت غیرمنطقی در بازی های خود دارد چون Bionic commando هم از چنین مشکلی رنج می برد). واقعاً نمی توان توصیف کرد از دست دادن ساعت ها بازی روی درجه های سختی بالا آن هم بخاطر حماقت همرزمان، تا چه حد می تواند زجرآور باشد. Lp2 بازی چشم نواری است؛ اما کیفیت پایین گیم پلی و طراحی آن در بخش تک نفره به ویژه با توجه به بزرگنمایی پیش از عرضه و موفقیت نسخه اصلی، یک ناامیدی بزرگ تلقی می شود. نکته مهم این است که جهت گیری کپکام در این دنباله به روشنی به سمت بازی چند نفره و Co-op بوده و متاسفانه بخش تک نفره بازی نیز فدای همین تصمیم شده است. با این حال بازی همچنان می تواند یک تجربه لذت بخش باشد؛ اما فقط به شرطی که این تجربه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
منبع: بازی رایانه (ش38)

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.