نویسنده: دکتر بهمن بهمنی، روانپزشک و متخصص مشاوره
در گذشته از زنان انتظار میرفت کدبانوی خانه باشند و از مردان چرخاندن تامین هزینههای خانه؛ اما شرایط اقتصادی، رقابتهای شدید تحصیلی و کمبود فرصتهای شغلی در جامعه امروزی دیدگاه مردم و عرف را تغییر داده است. والدین تاکید دارند فرزندانشان تا بالاترین مقاطع ادامه تحصیل دهند اما معمولا مردان جوان ترجیح میدهند به جای تحصیل در دانشگاه و پرداخت شهریههای سنگین، شغلی پیدا کنند تا سوابق شغلیشان پربارتر شود. از طرفی تعداد زنان موفق جامعه رو به افزایش است و درآمد آنها گاهی بسیار بالاتر از همسرانشان است.
مشکلاتی که تغییر الگوهای پیشین در زندگیهای مشترک امروزی بهوجود آورده، یکی دوتا نیست؛ مثلا برخی خانمها که وضع مالی خوبی هم داشتهاند در سنین جوانی به مردانی با درآمد محدود علاقهمند میشوند و با آنها ازدواج میکنند، اما بعد از گذشت مدتی، متوجه تفاوتهای موجود و دشواریهای زندگی میشوند و احساس پشیمانی میکنند.
مسلما مشکل چنین خانمهایی نداشتن زندگی تجملی نیست؛ چون خودشان پول لازم را برای تامین نیازهایشان دارند. آنها ناتوانی مالی همسر را بهانه و پوششی برای ضعفهای رابطه زناشویی خود میبینند و به دلیل اقتدار مالی، خود را محق میدانند از شرایطی که در ایجاد آن به اندازه همسرشان مقصر هستند، فرار کنند. هر فردی باید همسرش را با چشمانی باز انتخاب کند. زن و مرد موظفند همواره برای تداوم زندگی مشترکی سالم و آرام تلاش کنند.
توجه به همسر، گفتگو، تفریح، محبت بیچشمداشت، شوخی، پیشرفت، دلجویی، تعیین اهداف و رسیدن به آنها در کنار هم نیز از دیگر وظایف آنهاست. اگر رابطه سالم میخواهیم، باید در برابر همسر خود احساس مسوولیت کنیم و به هم نشان دهیم که برای هم مهم هستیم.
البته برخی از آقایان یا بد تربیت شدهاند یا مشکلات روانی ناشی از ترس، اضطراب یا افسردگی دارند و نمیتوانند خارج از خانه مقتدرانه و با اعتماد به نفس مسوولیت بپذیرند به همین دلیل به کمک دیگران ازجمله همسر وابستهاند. در چنین مواقعی که عاملی تعادل رابطه دونفره را برهم میزند، طرفین باید برای نجات رابطه از روابط موفق الگوبرداری کنند یا نزد یک ریشسفید، فرد باتجربه یا مشاور بروند و کمک بگیرند.
به هر حال، همسران باید دو پنجم زمان مفید خود را در محیط گرم خانه و کنار همسر و فرزندانشان باشند تا نیازهای عاطفی، حمایتجویانه، اجتماعی، روانی و... برطرف شود. بیتوجهی به این وظایف، باعث احساس تنهایی و بیهمزبانی در هریک از همسران خواهد شد و ممکن است هرکدام کمکم بهدنبال راهی برای جبران کمبودهای خود بگردند.
منبع : هفته نامه سلامت
مشکلاتی که تغییر الگوهای پیشین در زندگیهای مشترک امروزی بهوجود آورده، یکی دوتا نیست؛ مثلا برخی خانمها که وضع مالی خوبی هم داشتهاند در سنین جوانی به مردانی با درآمد محدود علاقهمند میشوند و با آنها ازدواج میکنند، اما بعد از گذشت مدتی، متوجه تفاوتهای موجود و دشواریهای زندگی میشوند و احساس پشیمانی میکنند.
مسلما مشکل چنین خانمهایی نداشتن زندگی تجملی نیست؛ چون خودشان پول لازم را برای تامین نیازهایشان دارند. آنها ناتوانی مالی همسر را بهانه و پوششی برای ضعفهای رابطه زناشویی خود میبینند و به دلیل اقتدار مالی، خود را محق میدانند از شرایطی که در ایجاد آن به اندازه همسرشان مقصر هستند، فرار کنند. هر فردی باید همسرش را با چشمانی باز انتخاب کند. زن و مرد موظفند همواره برای تداوم زندگی مشترکی سالم و آرام تلاش کنند.
البته برخی از آقایان یا بد تربیت شدهاند یا مشکلات روانی ناشی از ترس، اضطراب یا افسردگی دارند و نمیتوانند خارج از خانه مقتدرانه و با اعتماد به نفس مسوولیت بپذیرند به همین دلیل به کمک دیگران ازجمله همسر وابستهاند. در چنین مواقعی که عاملی تعادل رابطه دونفره را برهم میزند، طرفین باید برای نجات رابطه از روابط موفق الگوبرداری کنند یا نزد یک ریشسفید، فرد باتجربه یا مشاور بروند و کمک بگیرند.
به هر حال، همسران باید دو پنجم زمان مفید خود را در محیط گرم خانه و کنار همسر و فرزندانشان باشند تا نیازهای عاطفی، حمایتجویانه، اجتماعی، روانی و... برطرف شود. بیتوجهی به این وظایف، باعث احساس تنهایی و بیهمزبانی در هریک از همسران خواهد شد و ممکن است هرکدام کمکم بهدنبال راهی برای جبران کمبودهای خود بگردند.
منبع : هفته نامه سلامت