ریموند ویلیامز: فناوری و شکل فرهنگ

ریموند ویلیامز(1) در کتاب تلویزیون: تکنولوژی و شکل فرهنگی(2)، رهیافت جبرگرایانه که مدعیِ قدرت مستقل تکنولوژی ها برای خلق جوامع جدید با شرایط انسانی جدید است، نقد می کند و در واکنش به ادعای جبرگرایان می گوید: «یک اختراع
دوشنبه، 10 تير 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ریموند ویلیامز: فناوری و شکل فرهنگ
 ریموند ویلیامز: فناوری و شکل فرهنگ

نویسنده: سید محمد مهدی زاده




 

ریموند ویلیامز(1) در کتاب تلویزیون: تکنولوژی و شکل فرهنگی(2)، رهیافت جبرگرایانه که مدعیِ قدرت مستقل تکنولوژی ها برای خلق جوامع جدید با شرایط انسانی جدید است، نقد می کند و در واکنش به ادعای جبرگرایان می گوید: «یک اختراع فنی در مقایسه با شرایط اقتصادی و اجتماعیِ پذیرش آن، اهمیت اجتماعی کمتری دارد. برای مثال، مطبوعات چاپی در قرن پانزدهم میلادی ظهور کرد، اما تعداد افرادی که توانایی خواندن و نوشتن داشتند تا مدت ها ثابت بود و سیصدسال پس از اختراع گوتنبرگ، سوادآموزی، به طور گسترده در میان طبقه ی متوسط بریتانیا گسترش یافت» (ویلیامز، 1983 به نقل از لافی، 46:2007).
ویلیامز به جای تأکید بر تکنولوژی به عنوان علت تحولات [چنان که مک لوهان باور داشت]، بر علل ابداع و اختراع فنی تأکید می کند. وی با ذکر نمونه های تاریخی از ابداعات و اختراعات در ارتباطات جمعی نشان می دهد که هر تکنولوژی قبل از آن که ابداع شود، با توجه به اهداف برنامه ریزی شده ی قبلی، پیش بینی شده بود.
او از دیدگاه هایی که تکنولوژی را از جامعه جدا می سازد، انتقاد می کند. در مقابل، وی دیدگاهی را پیشنهاد می کند که «قصد و نیت» را به کانون تحلیل های توسعه ی تکنولوژیک بازمی گرداند. تکنولوژی هایی مانند تلویزیون، آگاهانه و با اهداف و مقاصدی خاص به وجود آمده است؛ تلویزیون شاید پیامدهای ناخواسته ی دیگری نیز داشته باشد اما این مسئله نباید مانع فهم این نکته شود که عملاً تحقیق و توسعه ی علمی- تکنولوژیک، بدون اهداف از پیش تعیین شده به ندرت انجام می شود (لون، 76:1388).
از نظر ویلیامز، تاریخ تلویزیون با تاریخ «برق» مرتبط و در هم تنیده است، و تاریخ برق خود با تاریخ سرمایه داری صنعتی مرتبط است.
به نظر او، تکنولوژی از هر نوع و نه فقط تکنولوژی رسانه ای، گسترش دهنده ی اهداف نظامی، تجاری و سیاسی است. چنان که توسعه راه آهن و تلگراف در امریکا و بریتانیا به دلایل تجاری و برای شتاب بخشیدن به توسعه ی صنعتی از طریق انتقال مواد خام به کارخانه ها و توزیع محصولات در بین مردم بود.
او معتقد است که توسعه ی ابزارهای ارتباطی تجارت و حمل و نقل، معلول نیازها و فشارهای اقتصادی بود و ظهور اَشکال ارتباطات سرگرم کننده و خبررسانی نیز معلول الزام های فرهنگی و اجتماعی. چنان که تلویزیون در مقایسه با تلفن، رشد آرامی داشت؛ زیرا تلویزیون در ابتدا آشکارا به لحاظ اقتصادی سودآور نبود (لافی، 47:2007).
ویلیامز برخلاف نظریه پردازانی چون مک لوهان، رشد و توسعه ی فناوری ها را معلول اهداف و نیازهای انسانی می داند. وی استدلال می کند که الزام برای ابداع و گسترش تلویزیون، همانند رادیو، نتیجه ی تمایل اجتماعی ای که او آن را «خصوصی سازی متحرک»(3) می نامد، بوده است. این مفهوم اشاره ای است به تحرک فوری و شیوه ی زیستِ خانه محور که در جوامع صنعتی متأخر از نیمه اول قرن بیستم تجربه شد:
مردم به طور فزاینده به عنوان واحدهای خانوادگی کوچک متحرک یا افراد تنها زندگی می کنند، اما در عین حال یک تحرک کاملاً بی سابقه در این زندگی خصوصی وجود دارد. برای نمونه، محیط خانه همانند شرایط کار و زندگی به طور فزاینده ای خصوصی و خودگردان شد؛ اما این خصوصی شدن و خودگردانی به عوامل داخلی مانند فرصت های شغلی و رفاه اجتماعی وابسته است. بنابراین، نتیجه می گیریم که به اَشکال جدید «ارتباط» نیاز داریم: کسب خبر از جهان پیرامون از طریق منابعی که به گونه ای
دیگر در دسترس نیست. این نیاز، عامل تداوم جریان ارتباطات در قالب تلویزیون است (ویلیامز، 2003 به نقل از لافی، 48:2007).
ولیامز (1385) نتیجه می گیرد که نحوه ی تکوین و توسعه ی تلویزیون تنها موضوع فرایندی خودگردان با هدایت مهندسان [ارتباطات] راه دور نبود، [بلکه] مسئله ی «تعیینِ اجتماعی و فرهنگی بر طبق هدف مطلوب» نیز مطرح بود.
او برخلاف مک لوهان که رسانه ها به ویژه چاپ را عامل تعیین کننده ی صورت بندی های جدید فرهنگی و اجتماعی مدرن تعریف می کند، نوآوری های تکنولوژیک از جمله رسانه ها را معلول الزام ها و فشارهای اقتصادی، و وضعیت اجتماعی و فرهنگی می داند که به پیشبرد منافع و اهداف از پیش تعیین شده ی جامعه مدرن کمک می کند.
او توسعه ی تکنولوژی های جدید را با نیازهای افرادی که به کنترل جامعه ی علاقه مند هستند، مرتبط می داند و استدلال می کند که توسعه ی تکنولوژیکی به موقعیت اقتصادی و قدرت افرادی که شکل گیری اجتماعی آن را مطلوب می دانند، وابسته است.
از این بحث چنین برمی آید که ارتباط قدرت اقتصادی و توانایی در جهت توسعه ی تکنولوژی، محور بحث ویلیامز است. تکنولوژی فقط در صورتی که به منافع قدرت اقتصادی در جامعه کمک کنند، می توانند به سرعت پیشرفت نمایند.
یوست ون لون(4) می نویسد: ویلیامز در هر برهه ی تعیین کننده برای نوآوری های تکنولوژیک مجموعه ای از نیازهای اجتماعیِ از قبل موجود را می بیند که شرایط و امکاناتی را پدید می آورد. به همین دلیل است که در تحلیل ویلیامز، تاریخ اجتماعی کاربردهای تکنولوژی تلویزیون مقدم بر شکل گیری تکنولوژی بما هو تکنولوژی است. این نکته ریشه های مارکسیستی تحلیل ویلیامز را به روشنی آشکار می سازد (لون، 79:1388).

پی نوشت ها :

1. R. Williams
2. Television: Technology and cultural form
3. Mobile Privatization
4. J. Loon

منبع : مهدی زاده، سید محمد، (1389)؛ نظریه های رسانه: اندیشه های رایج و دیدگاه های انتقادی، تهران: نشر همشهری، چاپ اول 1389.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.