حمایت از زنان

خشونت علیه زنان پدیده ای پیچیده است که ریشه های عمیق آن را باید در روابط قدرت مبتنی بر جنسیت، هویت خویش و نهادهای اجتماعی جست و جو کرد. بنابراین هر ابتکاری که برای حذف خشونت مبتنی بر جنسیت ارایه می شود
سه‌شنبه، 15 مرداد 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
حمایت از زنان
 حمایت از زنان

نویسنده: محمد کاوه




 

خشونت علیه زنان پدیده ای پیچیده است که ریشه های عمیق آن را باید در روابط قدرت مبتنی بر جنسیت، هویت خویش و نهادهای اجتماعی جست و جو کرد. بنابراین هر ابتکاری که برای حذف خشونت مبتنی بر جنسیت ارایه می شود باید اعتقادات فرهنگی و ساختارهای اجتماعی جوامع را نشانه رود و به منظور افزایش کارآیی چنین راه کارهایی باید از منابع و تجربیات گسترده دولتی و غیردولتی استفاده شود (مولاوردی، ‌1385: 211). در این جا به چند نمونه از اقداماتی که می تواند منجر به کاهش این گونه خشونت ها شود اشاره می شود:
*کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد(2005) درباره موضوع خشونت علیه زنان و وضعیت زنان خشونت دیده به مواردی اشاره می کند که اهم آن ها عبارت است از این که: 60 درصد از زنانی که در جهان تقاضای طلاق می کنند، در معرض خشونت قرار گرفته اند؛ اما تنها 5 درصد آن ها به دادگاه ها مراجعه و اقامه دعوی می کنند و عدم مراجعه سایرین به دادگاه ها و یا استرداد شکایت آن ها بیشتر به این خاطر است که آن زنان از لحاظ مالی و اقتصادی به همسران خود وابسته هستند و در برخی موارد نیز به این علت می باشد که آنها از لحاظ احساسی و فرهنگی ترجیح می دهند که قربانی خشونت یا سوء استفاده باقی بمانند ولی ساکت باشند و این خشونت ها را تحمل کنند و تقاضای طلاق نکنند. بنابراین ضروری است تا خانه های امن یا نهادهای عمومی برای زنانی که در معرض خشونت قرار می گیرند تأسیس شود تا زنان در صورت مواجهه با خشونت بتوانند به آن اماکن امن پناه ببرند و به این ترتیب از لحاظ مالی وابسته به همسران خود نباشند و بودجه لازم برای تأمین مالی این زنان تخصیص داده شود و در ضمن محاکم اختصاصی هم برای رسیدگی به شکایت های این گونه زنان و پیگیری موضوع وجود داشته باشد. وجود پلیس و قضات زن که به مسئله خشونت علیه زنان، آگاهی و تخصص کافی داشته باشند نیز مهم و ضروری است (قراچورلو، 1385: 38).
*یکی از شاه کلیدها برای مواجه شدن با جرم تجاوز به عنف، تسهیل تمتع جنسی مشروع و رفع محدودیت ها و ممنوعیت های عرفی است و راه کار دیگر نیز اجرای حدود اسلامی است(ملک محمد، ‌1388: 25).
*برای کم کردن خشونت در جامعه باید به بهداشت روانی، خود کنترلی و اخلاق توجه ویژه ای داشت. آموزش گروهی، آموزش حل اختلاف، آموزش تحمل تفاوت و تمرین های حل اختلاف در مدارس هم بسیار مفید هستند(نجفی پور، ‌1386: 111).
*برای دفاع از زن لازم نیست با مرد برخورد قانونی شود؛ بلکه باید زمینه های فرهنگی تغییر داده شود. مثلاً‌ از هنرهای نمایشی برای تقبیح خشونت علیه زنان بهره برداری شود.
*برای کاهش خشونت علیه زنان می توان از طریق ایجاد صندوق های حمایتی ویژه زنان آسیب دیده و آسیب پذیر، ‌ایجاد واحدهای مددکاری و ارشاد در دادگاه های خانواده به صورت کارآمد و حمایت از تأسیس تشکل های غیر دولتی زنان اقدام کرد.
*تشدید مجازات مردانی که علیه زنان به خشونت می پردازند یا تشکیل دادگاه های خاص خشونت علیه زنان از اقدام های مؤثر قضایی و انتظامی است که منجر به کاهش خشونت می شود.
*آگاهی زنان از وجود مراکز حمایت کننده، ایجاد تسهیلات برای آموزش مهارت و حرفه آموزی به زنان آسیب پذیر از خشونت خانگی، ایجاد سیستم جامع تأمین اجتماعی برای زنان به ویژه زنان خانه دار از مهم ترین راه هایی است که می تواند باعث افزایش سطح آگاهی زنان شود.
*برای تغییر الگوهای قانونی باید قوانین و مقررات مدنی و کیفری مورد بررسی و بازنگری مجدد قرار گرفته و قوانین جدید برای پیشگیری و رفع خشونت نسبت به زنان تدوین شود (جمعیت حمایت از حقوق زنان، ‌1385: 275و 276)
*به طور کلی باید به پدیده خشونت خانگی و جنسی از دیدگاه های روانی، ‌اجتماعی، زیستی و فرهنگی نگریست؛ چرا که پی آمدهای روان شناختی آن سلامت روانی افراد جامعه را به خطر انداخته و برای پیشگیری از این پدیده باید مداخلات آموزشی و پیشگیرانه را در سطح اجتماع گسترش داد و شبکه های خانوادگی و اجتماعی را تقویت کرد(میرزایی و همکاران، 1385: 65).
*افزایش آگاهی و هوشیاری ارایه دهندگان مراقبت های بهداشتی و در غربالگری قربانیان و انجام اقدامات حمایتی و اطلاع رسانی عمومی می تواند در کاهش آسیب های جسمی و روانی در زنان تحت خشونت مؤثر باشد(احمدی و همکاران، 1385: 35).
*در مورد مردانی که رفتار تکانشی کم تری داشته و مقید به روابط اجتماعی بیرونی هستند، ارتباط با همسایه ها و پلیس می تواند در متوقف کردن رفتارشان مفید باشد (تاجری، 1385: 27).
*پیشگیری از خشونت جنسی علیه زنان، ‌در درجه اول نیازمند فرهنگ سازی و درک صحیح تفاوت «بزه دیدگی و بزه پذیری زنان» و در وهله دوم، ‌نیازمند التزام دولت ها به حمایت از زنان بزه دیده و تعامل بین المللی دولت هاست(السان، 1385: 141).
شناسایی انواع مختلف خشونت علیه زنان، ‌ریشه یابی آن ها و تأسیس پایگاه اطلاعات آماری در سطح محلی و ملی در خصوص آسیب های اجتماعی از جمله خشونت علیه زنان، تشکیل کارگاه ها و گردهم آیی هایی در جهت تقویت روح قانون مداری در مراکز دولتی و غیردولتی و شناخت و احترام به حقوق زنان برای گروه های خاص درگیر با این مسئله، آموزش همگانی برای ارتقای آگاهی های عمومی، ‌تشکیل دادگاه های خاص، ‌ایجاد خطوط تلفن بحران، وضع قوانین جدید همراه با پیش بینی ضمانت های اجرایی لازم در خصوص مقابله با ازدواج های اجباری و زودهنگام، ‌پشتیبانی از تأسیس سازمان های غیر دولتی در زمینه حمایت از قربانیان خشونت، حمایت از طرح های اشتغال زایی سازمان های غیر دولتی در مناطق محروم، ایجاد واحدهای مددکاری و ارشاد در دادگاه های خانواده با محوریت این موضوع( حیدریان، 1383: 73و 74)، مقابله با تجمل گرایی و تشویق فرهنگ ساده زیستی‌، کنترل فقر و اعتیاد، اصلاح الگوهای مرد سالارانه، ‌توجه بیشتر به حقوق زنان و رعایت آن از طرف مردان، بالا بردن فرهنگ فردی و اجتماعی، تقویت اعتقادی مذهبی، ‌سکوت یکی از طرفین هنگام دعوا و گفت و گو پس از آرامش، کمک و راهنمایی خواستن از بزرگان خانواده و مراجعه به مراکز مشاوره از جمله روش های مقابله ای مؤثر و کارآمد دیگر است که در راستای پیشگیری و کاهش خشونت علیه زنان باید به آن ها توجه شود(صابریان و همکاران، 1383: 30).
منبع مقاله: کاوه، محمد، (1353) آسیب شناسی بیماری های اجتماعی، تهران: جامعه شناسان، چاپ اول.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط