در خیابان های ما چه می گذرد؟

صدایی در ماشین کناری مرا به خودم آورد. هر 4 شیشه پایین بود و 4 مرد جوان و شاید کمی هم مسن تر از آن که جوان باشند نشسته بودند. سیگاری در دست و از شیشه بیرون، ‌هر 4 نفر به سوی دیگر خیابان خیره مانده بودند. آن ها
دوشنبه، 21 مرداد 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
در خیابان های ما چه می گذرد؟
 در خیابان های ما چه می گذرد؟

نویسنده: محمد کاوه




 

از ناموس دیگران چشم بپوشید تا دیگران به زنان شما چشم ندوزند.
(امام جعفر صادق (ع))
صدایی در ماشین کناری مرا به خودم آورد. هر 4 شیشه پایین بود و 4 مرد جوان و شاید کمی هم مسن تر از آن که جوان باشند نشسته بودند. سیگاری در دست و از شیشه بیرون، ‌هر 4 نفر به سوی دیگر خیابان خیره مانده بودند. آن ها به خانم جوانی نگاه می کردند و می خندیدند و با صدایی بلند که هم او بشنود و هم دیگران، او را با سخیف ترین عباراتی که می توانست بر زبان یک شهروند جاری شود خطاب قرار می دادند...
(مشاهدات یک خبرنگار)

تعریف و بیان موضوع:

مزاحمت خیابانی نوعی از تعامل و ارتباط میان زنان و مردان غریبه در فضای عمومی اجتماعی است که در آن یکی از طرفین (زن) از برقراری رابطه احساس نارضایتی می کند و طرف دیگر (مرد) با علم به ناگوار بودن رابطه، آن را بر زن تحمیل می کند. اما این تعریف چندان دقیق نیست، زیرا مثلاً اگر مردی کیف زنی را بدزدد، ‌طبق عرف به این عمل، مزاحمت خیابانی گفته نمی شود. پس شرط مزاحمت خیابانی این است که علت مزاحمت، ‌وجود نوعی رابطه خاص جنسی بین دو نفر باشد. یعنی رابطه فرودستی و فرادستی جنسی. برای قبول این نکته کافی است یادآوری شود که در فرهنگ ما که مبتنی بر ارزش های مردسالارانه است، ‌هیچ گاه تصور نمی شود که زنی برای مردی مزاحمت خیابانی فراهم کند یا او را مورد تجاوز قرار دهد. هم چنین باید این نکته را اضافه کرد که جامعه و هنجارهای اجتماعی، ‌این نوع رابطه را طرد می کند. اما طرد رابطه به واسطه هنجارهای اجتماعی نیز شرط کافی نیست؛ زیرا مثلاً ممکن است دختر و پسری در عرصه عمومی جامعه نوعی رابطه با هم برقرار کنند که از نظر هنجارهای اجتماعی نادرست باشد، ولی هیچ یک از آنان در این تعامل احساس نارضایتی نداشته باشد. مانند رابطه دوستی میان دختران و پسران (حمیدی، 1388: 59). بنابراین می توان گفت: «مزاحمت خیابانی هر نوع فعالیتی است که در فضاهای عمومی از سوی فردی در برخورد با فرد دیگر صورت بگیرد، به گونه ای که باعث آزار و اذیت آن فرد شود» (حدادی، 1388: 58). از نظر دورکیم، پی آمد شرایط بی هنجاری در جوامع در حال گذار، ‌به سستی همبستگی اجتماعی و پیوندهای گروهی می انجامد و در این شرایط، تعهدات متقابل نادیده گرفته می شود. از این رو افراد از هیچ قاعده و قانونی تبعیت نخواهند کرد، که یکی از تبعات این وضعیت، ‌بروز خشونت وناامنی در جامعه است. اما این که چه کسانی در این اوضاع بیشترین آسیب را تحمل خواهند کرد؟ در جواب باید گفت که به نظر می رسد در این جا زنان بیش از دیگران در معرض آسیب قرار دارند. زیرا زنان به لحاظ جسمانی توان کم تری در دفاع از خود دارند و حفاظت از کودکان، زنان را بیشتر مستعد ترس از جرم می کند. هم چنین زنان کنترل کمتری بر حیطه خصوصی خود دارند و از این رو بیشتر می ترسند و همواره با ترس از دنیای بیرون جامعه پذیر می شوند. از طرفی، گرایش زیادی برای یادآوری تجارب اولیه زندگی و تسری ترس خود به سایر موقعیت ها دارند و البته این ترس زنان معقول است؛ در حالی که مردان تمایل دارند ترس های خود را طبیعی جلوه دهند. از میان انواع آسیب ها نیز زنان بیشتر در معرض تعرض جنسی قرار دارند و به همین خاطر به خطراتی که با آن ها مواجه می شوند عکس العمل واقع گرایانه ای نشان می دهند (جولایی، 1388: 56و 57). البته تعرض جنسی لزوماً به معنای آمیزش جنسی نیست؛ بلکه می تواند حرف یا صحبتی، گوشه و کنایه یا حرکتی باشد که دارای رنگ و بوی جنسی است. به نحوی که شخص نتواند چنین رفتاری را در شرایط عادی و طبیعی در برابر فردی از جنس مخالف انجام دهد (کاوهa، 1387: 184). معمولاً زنان به عنوان بخشی از ساکنان محیط های شهری، ‌همواره بیش از مردان از پی آمدهای آسیب های اجتماعی تأثیر می پذیرند که این مسئله منجر به بی اعتمادی آن ها به محیط های شهری می شود. از این رو، برای کاهش این احتمال، آنان چاره ای جز قبول محدودیت برای حضور خود در عرصه های عمومی جامعه ندارند. آسیب های اجتماعی در میزان برخورداری افراد جامعه از عرصه های عمومی نقش دارند و مزاحمت های خیابانی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. بسیاری از آسیب شناسان و روان شناسان اجتماعی برای ورود به بحث مزاحمت های خیابانی از موضوع خشونت آغاز می کنند؛ که فکوهی آن را «اِعمال نیروی جسمانی بر شیء، فرد یا گروه اجتماع» تعریف کرده است. «کمیته تحقیق در امور خشونت و بزهکاری» نیز چنین تعریفی از خشونت ارایه داده است: «هر گونه تعدی غیر قانونی به آزادی هایی که جامعه به طور رسمی و یا ضمنی برای افراد خود قائل شده است». به طور کلی خشونت به چهار صورت بدنی، روانی، اقتصادی و اجتماعی بروز پیدا می کند. بر این اساس می توان مزاحمت های خیابانی را نوعی از خشونت روانی در قالب توهین و تحقیر و در مواردی با نوعی خشونت بدنی در نظر گرفت که دسترسی بی قید و شرط افراد را در عرصه های عمومی محدود می کند. جامعه شناسان نیز مزاحمت را فرآیندی می دانند که طی آن، ‌یک عمل ضد هنجار باعث سلب آزادی ها و اهانت به افراد شود. بنا بر این تعریف این مفهوم می تواند دامنه وسیعی از اعمال غیر اخلاقی و نابهنجار را در بر گیرد که مصادیق آن در جامعه اعمالی چون: متلک پرانی، ولگردی، ‌تنه زنی و رفتارهای غیر اخلاقی در مجامع عمومی به طور لفظی و غیر لفظی را شامل می شود (جولایی، 1388: 56و 57). امروزه این نابهنجاری موجب نگرانی های زیادی در جامعه ایران شده است؛ تا حدی که برخی از خانواده ها به فرزندانشان سفارش می کنند که با بی تفاوتی کامل از کنار مزاحمان خود در خیابان ها بگذرند. این در حالی است که فرزندانشان در اماکن عمومی یا معابر در برخی از مواقع در شرایطی قرار می گیرند که باید از خود عکس العمل نشان دهند (فرخ زاد، 1384).
به هر تقدیر، تجربه حضور در خیابان برای زنان و دختران با مزاحمت های گاه و بی گاه فیزیکی و کلامی در هم آمیخته است. بسیاری از زنان انواع متعددی از مزاحمت را تجربه کرده اند که متأسفانه به صورتی بیمار گونه روندی رو به رشد دارد. البته پدیده مزاحمت خیابانی منحصر به کشور ایران نیست؛ بلکه در تمام دنیا رواج دارد و در هر جامعه ای بنا بر شرایط فرهنگی و اجتماعی، شدت و راه کارهای آن متفاوت است (ماه نامه سپیده دانایی، ش23: 56). برای مثال، در اروپا و آمریکا اَعمالی مانند: پارک خودرو در اماکن نامناسب، ‌انداختن زباله در معابر عمومی و ایجاد مزاحمت صاحبان حیوانات خانگی برای سایر مردم از جمله مصادیق مزاحمت های خیابانی است که در جامعه ما معمولاً جزء مزاحمت های خیابانی محسوب نمی شود. در عین حال در جامعه امروزه ما مزاحمت های خیابانی پدیده ای آسیب زا و همواره معطوف به زنان و دختران است که با این روند، ‌در آینده ای نه چندان دور به پدیده ای عادی در جامعه تبدیل خواهد شد (جولایی، 1388: 57). متأسفانه این پدیده چنان در شهرهای ایران گسترش یافته که دیگر متلک گویان (مردها)و شنوندگان متلک (که اغلب زن هستند) آن را طبیعی دانسته و هیچ واکنشی در برابر این اقدام از خود نشان نمی دهند. نکته جالب این که در همین جامعه که مردان برای دفاع از ناموس و خانواده خود مرتکب قتل و یا زد وخورد می شوند، ‌هر روز عمل متناقضی چون مزاحمت کلامی و غیر کلامی در طول روز و در سطحی گسترده برای زنان به چشم می خورد. البته در شهرهای کوچک تر و روستاها به دلیل وجود کنترل های اجتماعی قوی تر، این پدیده زشت کمتر مشاهده می شود. در هر صورت، این پدیده در کشور ما یک بیماری اجتماعی است؛ زیرا افراد جامعه فقط محیط خانوادگی خود را محور اجتماعی خویش تلقی می کنند و دیگر هم محلی، هم شهری و هم سایه برایشان اهمیتی ندارد (حسینی، 1388: 65). به هر حال، در بسیاری از نقاط جهان، زنان همواره با ترس از تجاوز و خشونتی زندگی می کنند که به دلیل زن بودن و داشتن بدنی زنانه بر آنان اِعمال می شود. اکثر زنانی که مورد مزاحمت، تحقیر و تجاوز قرار می گیرند این تجربه را برای خانواده، دوستان و مقامات قضایی تعریف نمی کنند و آن را روانه بخش فراموش ناشدنی وجود خود می کنند که همواره آنان را آزار می دهد و آسیب پذیرتر می کند. حتی در بسیاری از جوامع در اغلب موارد، دیگران زنی را که مورد مزاحمت قرار گرفته است مقصر می شمارند و معتقدند که زنان باید از ارتباطات اجتماعی خود بکاهند تا دچار چنین مسائلی نشوند (حمیدی، 1388: 60).

انوع مزاحمت های خیابانی:

مزاحمت های خیابانی به شکل های مختلفی دیده می شود که زنان و دختران با آن آشنا هستند و تجارب متفاوتی در مورد آن ها دارند. این شکل ها می توانند شامل: تماس های اجباری جسمی با زن در مکان های عمومی مثل: داخل تاکسی، مترو، ‌صف ها، پیاده روها، ‌تغییر مسیر راننده تاکسی بدون رضایت زن (حمیدی، 1388: 59)، بوق زدن ماشین ها و موتورها برای زنان، ‌صدا زدن زنان و متلک گفتن به آن ها، ‌لبخند بی مورد، ‌اظهار نظر جنسی در کنار زنان و سوت زدن برای آن ها باشد (حدادی، 1388: 58).

نگاه قانون به موضوع:

مزاحمت خیابانی یک نابهنجاری اجتماعی است که در جوامع جهانی با شکل های مختلف ظهور کرده است و در این رابطه قوانین کشورهای جهان به فراخور وضعیت اجتماعی و فرهنگی برخوردهای متفاوتی را تجویز می کند. اما در ایران، ضابطان قضایی هر روز با عاملان مزاحمت های خیابانی برخورد می کنند و روزانه تعدادی از این افراد را روانه دادگاه ها می کنند. قانون گذاران برای مزاحمان خیابانی قوانینی وضع کرده اند که مهم ترین آن ها ماده (619) قانون مجازات اسلامی است (فرخ زاده، 1384). در این ماده مقرر شده است: «هر کس در اماکن عمومی یا معابر، معترض یا مزاحم اطفال یا زنان بشود، یا با الفاظ و حرکات مخالف شئون و حیثیت به آنان توهین کند به حبس از 2 تا 6 ماه و تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهد شد» (محمد نژاد، 1379). بنابراین مشخص می شود که در مورد مزاحمت های خیابانی در ایران خلاء قانون وجود ندارد، اما آن چه که باعث افزایش این آسیب اجتماعی می شود، در حقیقت کم کاری مجریان و مسئله اثبات جرم است. یکی از دلایلی که باعث می شود اکثر قربانیان از شکایت صرف نظر کنند این است که مزاحمت جزء جرایم شهودی است و قربانیان بر این باور هستند که نمی توانند جرم یا ادعای خود را به اثبات برسانند. دلایل دیگر، حفظ آبرو و عادت کردن به این موضوع است (امیر چخماقی، 1384).

عوامل مؤثر در ایجاد مزاحمت های خیابانی:

در توضیح این که چه عواملی باعث می شود تا مزاحمت های خیابانی صورت بگیرد نظرهای متعددی وجود دارد. برخی معتقدند که قربانیان این گونه مزاحمت ها رفتارهایی مثل: طرز لباس پوشیدن، آرایش زیاد و توقف زیاد در یک مکان خاص از خود نشان می دهند که باعث جلب توجه دیگران می شود و آن ها را برای ایجاد مزاحمت تحریک می کند. برخی دیگر معتقدند همان طور که عده ای از زنان دنبال نشان دادن خود هستند، مردان مزاحم نیز بر رفتار خود، کنترلی ندارند و همین باعث بروز رفتار بی ادبانه از سوی آن ها می شود. به هر حال در سبب شناسی این مسئله شاید مواردی هم چون: محدودیت های محل زندگی مشکلات مالی یا برخی اختلالات روانی در کنار نکات گفته شده قبلی از عوامل مهم زمینه ساز این پدیده باشد. گاهی نیز علت این گونه مزاحمت ها هیچ کدام از موارد یاد شده نیست، بلکه تنها نداشتن مهارت برای برقراری ارتباط با جنس مخالف منجر به تلقی مزاحمت از سوی طرف مقابل می شود (حدادی، 1388: 58). هم چنین مزاحمان خیابانی به دلایل گوناگون به این عمل اقدام می کنند. مهم ترین آن ها تفریح و دوست یابی از نوع جنس مخالف و اهداف جنسی است. برخی از آن ها نیز از مشکلات روانی رنج می برند (فرخ زاد، 1384).
از نظر جامعه شناسی، این مسئله اجتماعی بیشتر مربوط به جوامع شهری است و در جوامع روستایی به دلیل وجود کنترل های اجتماعی قوی تر این پدیده کمتر مشاهده می شود. از نظر روان شناسی نیز یکی از عوامل اصلی شکل گیری مزاحمت های خیابانی سن مزاحمان است. آن ها استدلال می کنند در سنین خاصی، به دلیل هیجانات موجود، ‌این مزاحمت ها می تواند جالب باشد. خصوصیات شخصیتی، ‌مسئله کمبودها یا حساسیت هایی که وجود دارد در این مورد مؤثر هستند. تعداد افراد نیز نقش مهمی در مزاحمت دارد. هم چنان که مشاهده می شود در جایی که تعداد زیادی از جوانان در کنار هم جمع شده اند این مزاحمت ها به نوعی باعث تفریح آن ها می شود (امیر چخماقی، 1384). بخشی از مزاحمت ها نیز مربوط به مردهای متأهل است. هنگامی که مردی از لحاظ جنسی و روانی از همسر خود تأمین نشود، سعی می کند از طریق مزاحمت های خیابانی کمبود خود را جبران کند (ملک محمد، 1388: 62).البته مطالعات گوناگونی که در کشورهای متفاوت روی این نوع از روابط میان زنان و مردان انجام شده حاکی از آن است که قصد افراد از برقراری این رابطه، تنها ارضای نیازهای جنسی نیست، زیرا برای برآورده کردن این نیازها در جوامع مختلف روش های گوناگونی از جمله: ازدواج، ازدواج موقت، روابط دوستانه یا خود فروشی وجود دارد که اگر چه همه آن ها مطلوب عرف اجتماعی نیست؛ ولی برای هیچ یک از طرفین رابطه نارضایتی ایجاد نمی کند. آنتونی گیدنز در کتاب «جامعه شناسی» به این مسئله اشاره می کند که تجاوز جنسی، آشکارا با ارتباط مردانگی با قدرت، ‌سلطه و نیرومندی همراه است و در بیش تر اوقات نتیجه میل جنسی لبریز شونده نیست، بلکه نتیجه پیوند میان تمایل جنسی و احساس قدرت و برتری است. لذا به نظر می رسد ارتباط چندانی میان شهوت و تجاوز وجود ندارد. از طرفی، نسبت قابل تجهی از تجاوزگران جنسی تنها هنگامی می توانند از نظر جنسی تحریک شوند که قربانی را دچار وحشت و خفت کرده باشند. در حقیقت عمل جنسی نسبت به خوار کردن زن اهمیت کمتری دارد. نتایج برخی از تحقیقات انجام شده نیز نشان می دهد که بیش ترین لذت مردانی که قصد ایجاد مزاحمت های خیابانی و در ادامه آن اعمالی مانند تجاوز و خشونت را دارند تحقیر جنسی طرف مقابل است. سوزان براون میلر (1975) در نظریه خود «تجاوز جنسی و اضطراب زنانه» می گوید: «از یک چشم انداز، می توان تمامی زنان را قربانیان تجاوز جنسی دانست، زیرا حتی زنانی که هرگز مورد تجاوز قرار نگرفته اند اغلب دچار اضطرابهایی مشابه اضطراب زنانی می شوند که به آن ها تجاوز شده است». بنابراین مزاحمت خیابانی رابطه ای است که از ابتدا با نیت تحقیر آغاز می شود و زمانی که زن این تحقیر را حس کرد، به اوج خود می رسد و نیاتی مانند: برقراری رابطه دوستانه و احساس لذت از رابطه با جنس مخالف در آن وجود ندارد. این رابطه کاملاً یک طرفه است. رابطه ای که در آن تنها یک نفر (مرد) لذت می برد و طرف دیگر (زن) نه تنها سهمی در این تعامل انسانی ندارد، بلکه تحقیر می شود و رنج می برد و هر چه میزان ترس، استرس و تحقیر روحی و روانی زن بیشتر باشد، فرد مزاحم از کاری که می کند لذت بیشتری می برد (حمیدی، 1388: 60). از طرفی، در سال های اخیر معضلات اقتصادی و رشد بیکاری جوانان بهانه خوبی برای افزایش این نابهنجاری بوده است (فرخ زاد، 1384). یکی دیگر از علل مزاحمت های خیابانی، ‌نازل شمردن مقام زن در جامعه است. متأسفانه زنان در تربیت فرهنگی ایرانی افرادی تو سری خور و حقیر هستند. به همین خاطر تا زمانی که زن در جامعه تحقیر شده و مطرود باشد، ‌باز هم این گونه تجاوزها به حقوق زنان وجود خواهد داشت (حسینی، 1388: 65). گاهی نیز چنین تصور می شود که دلیل مزاحمت های خیابانی وجود مردان شرور و به اصطلاح اراذل و اوباشی است که از ادب و فرهنگ و دین بویی نبرده اند و با جمع آوری چنین افرادی از خیابان ها و انتقال آن ها به بازداشتگاه ها و زندان ها این معضل اجتماعی حل می شود و زنان در امنیت خواهند بود. اما این تصور درست نیست؛ زیرا پیش از علت یابی، به معلول پرداخته شده و فرد مزاحم را محور قضیه فرض می کند. در حالی که باید با شرایط اجتماعی برخورد کرد که در آن امکان مزاحمت فراهم می شود. بنابراین باید از خود پرسید در چه شرایطی افراد مزاحم امکان تجاوز، متلک پرانی، تحقیر و برتری جنسی خود را چنان قطعی تصور می کنند که بدون هیچ تردیدی دست به چنین عملی می زنند. سؤال این جاست که اگر فرد مزاحم بداند که در صورت ایجاد مزاحمت، از طرف مردم طرد می شود و توانایی تحقیر هیچ زنی را ندارد، آیا باز هم کار خود را تکرار خواهد کرد؟یا اگر بداند زنی که مورد مزاحمت قرار گرفته توان انجام دادن واکنشی سخت را دارد و مزاحمت او را به شیوه ای پاسخ می دهد که خودش به شدت تحقیر و بر منزلت زن افزوده می شود، ‌آیا منطقی است که به شیوه خود ادامه دهد؟ اما مرد مزاحم تردید ندارد که او از نظر افکار عمومی دارای برتری جنسی است و اگر مردم با او برخورد می کنند، به دلیل آن است که فکر می کنند خودشان نیز افراد آسیب پذیری مانند: زن، ‌خواهر یا مادر در خانواده خود دارند که در مقابل هر مزاحم و متجاوزی دست خالی به نظر می رسد و بدون دخالت دیگران، توانایی دفع مزاحمت را ندارند. بنابراین فرض ذهنی مزاحم این است که اگر چه اکثریت جامعه با رفتار ضد ارزشی او مخالف هستند، اما با فرودستی زنان و آسیب پذیری آنان در مقابل هر طعنه و سخنی که جنسیت و زنانگی آنان را هدف قرار دهد موافقت دارند (حمیدی، 1388: 60).

آثار و پی آمدها:

بررسی حاکی از آن است که مزاحمت های خیابانی موجب اختلال در سلامت و بهداشت روانی و کاهش رضایت از زندگی قربانیان این گونه اَعمال می شود. به طور مثال، یافته های پژوهش گلزاری، (1386) بر روی 685 دانش آموز در استان تهران نشان داد که مزاحمت های خیابانی عامل مهمی در وضعیت سلامت روانی و رضایت از زندگی دانش آموزان است. به این صورت که دانش آموزانی که مزاحمت های بیشتری برایشان اتفاق افتاده است؛ رضایت کمتری از زندگی دارند. هم چنین دانش آموزانی که روابط بیشتری با جنس مخالف دارند کمتر از زندگی خود راضی هستند و آن هایی که بیشتر در معرض آسیب های اجتماعی بوده اند، از سطح بهداشت روانی پایین تری برخوردارند (ماه نامه سپیده دانایی، ش23: 67و 66).

نگاهی به برخی آمارها و تحقیقات انجام شده:

شاید میزان مزاحمت هایی که زنان در خیابان ها با آن ها رو به رو هستند در آمارها ذکر نشود؛ اما فقدان آمار به معنای عدم وجود این معضل نیست. به هر حال برخی از آمارهایی که ذکر شده اند در زیر آورده شده است:
* طبق آمار، در یونان66 درصد مردان، ‌مزاحم زنان می شوند. این آمار بیان گر این است که مزاحمت علیه زنان در این کشور بسیار بالاست. هم چنین حدود 83 درصد از زنان نیز مورد مزاحمت جنسی قرار گرفته اند. نزدیک به نیمی از این زنان اعلام کرده اند که هر روز مورد مزاحمت از طرف مردان قرار می گیرند.
* مطالعاتی که در ژاپن صورت گرفته نشان می دهد که 64 درصد از زنان جوان بین 20 تا 30 سال در قطارها، ‌خیابان ها و یا ایستگاه ها مورد مزاحمت قرار می گیرند (حدادی، 1388: 58).
* آمارها وتحقیقات انجام شده نشان می دهند که زنان و دختران بین 18 تا 30 سال بیش از سایرین مورد مزاحمت قرار می گیرند. بر اساس تحقیقات صورت گرفته، هر زن و دختر به میزان مسافتی که طی می کند، یا مدت حضورش در خیابان ها، ‌بین 1 تا 20 بار به لحاظ مزاحمت های کلامی و فیزیکی که اغلب به صورت متلک و کلمات ناپسند می باشد از سوی برخی از مردان مورد اذیت و آزار قرار می گیرد (امیر چخماقی، 1384).
* آمارها (1387) نشان داده اند که در طول اجرای طرح برخورد با پوشش نامناسب و رعایت حجاب از سوی خانم ها، میزان مزاحمت های خیابانی بین 75 تا 80 درصد کاهش داشته است (ماه نامه سپیده دانایی، ش 23، 66و 67).

مهم ترین اقدامات و راه کارهای پیشگیرانه و درمانی:

با توجه به مطالب گفته شده می توان برخی از مهم ترین اقدامات لازم برای پیشگیری از این بیماری اجتماعی را به شرح زیر عنوان کرد:
* بهترین کار، بازسازی فکری و فرهنگی جامعه است که این امر منجر به افزایش امنیت اجتماعی و کاهش بسیاری از آسیب ها از جمله مزاحمت های خیابانی خواهد شد (امیر چخماقی، 1384). تحقیقات نشان می دهد که تمام گروه های سنی در بین گویندگان و شنوندگان مزاحمت های کلامی و غیر کلامی وجود دارند. مردان مزاحم به هر نوع تیپ اجتماعی از نظر پوشش و سن تجاوز می کنند و بدتر از همه این که در مواردی حتی افرادی با اماکن ثابت مانند کارگران یا کسبه محله نیز با وجود مشخص بودن محل حضورشان، ‌با احساس امنیت بالا دست به این عمل می زنند. در مورد خاموشی رفتاری دختران و زنان در برابر این نوع مزاحمت ها نیز باید گفت که بنا بر نتایج تحقیقات، به علت تعداد بالای دفعات مزاحمت، یعنی بین 1 تا 20 بار در روز، زنان و دختران باید در روز وقت زیادی را برای برخورد با مزاحمان صرف کنند که در بسیاری از موارد به علت نداشتن مدافع یا دفاع غیر منصفانه مردها از مردان مزاحم راه دفاع زنان از خودشان بسته می شود. حتی در بسیاری از موارد مشاهده می شود که برخی مردان با بیان جملاتی مانند: «خانم مگه چه شده؟» یا «برو سر و وضع خودت را درست کن» از مردان مزاحم دفاع می کنند. لذا با توجه به تبدیل این عمل از یک عمل انحرافی به عملی بهنجار و تعداد زیاد مزاحمان خیابانی، نیروی انتظامی و دستگاه قضایی حتی با بسیج تمام امکانات خود نیز قادر به شناسایی و برخورد لازم با مزاحمان خیابانی نیستند. بنابراین کار فرهنگی و بازسازی فکری جامعه به ویژه در جامعه شهری بهترین روش است (حسینی، 1388: 65).
* به نظر می رسد که واکنش زنان به مردهایی که مزاحم آنان می شود. به شرایط و موقعیت وقوع مزاحمت بستگی دارد. گاهی این مزاحمت ها کوتاه و گاهی طولانی مدت است که البته هر کدام واکنش خاصی می طلبد. در برخی از کشورها بازی های کامپیوتری مزاحمت های خیابانی رایج علیه زنان وجود دارد و فرد می تواند واکنش هایی را که در چنین شرایطی می تواند داشته باشد یاد بگیرد (حدادی، 1388: 58).
* اگر چه مزاحمت های خیابانی در مورد زنانی که عرف جامعه را رعایت می کنند نیز اتفاق می افتد، اما اکثر مزاحمان خیابانی مزاحم گروهی از زنان می شوند که پوشش و رفتارشان مغایر با عرف است. بنابراین اگر آن چه که طبق عرف «عفت» نامیده می شود رعایت شود، ‌مزاحمت های خیابانی به حداقل می رسد؛‌ ولی اگر این مسائل رعایت نشود، کارکرد جنسی زنان بیشتر در نظر گرفته می شود.
* باید تصویری که از زن در جامعه وجود دارد اصلاح شود و از زنان تصویری ارایه شود که نشان بدهد وظیفه رشد وتولید را در جامعه به عهده دارند. این کار در واقع نیاز به آموزش هایی دارد و فیلم سازی در این زمینه قطعاً می تواند مؤثر باشد.
* به دلیل تغییر شرایط جامعه، بین بلوغ طبیعی و بلوغ عرف اجتماعی جوانان یک فاصله حدود15 سال ایجاد شده است که برای پر کردن این فاصله باید فکری اساسی صورت بگیرد (ملک محمد، 1388: 62و 63).
* در کشور آمریکا و اخیراً در انگلیس، سوییس و آلمان برای مقابله با مزاحمت های خیابانی وب سایتی راه اندازی شده است که در آن زنانی که مورد مزاحمت خیابانی قرار گرفته اند تجربیات خود و عکس مردهای مزاحم را در اختیار عموم قرار می دهند. در هندوستان نیز به خاطر این که مزاحمت خیابانی زیاد گزارش می شود، ‌فعالیت های زیادی از سوی فعالان انجمن های غیر دولتی صورت می گیرد. این فعالیت ها به دنبال ایجاد امنیت در سراسر هند هستند که با اعلام فراخوان، از سازمان ها و ارگان های مختلف می خواهند تا به به هم فکری و ارائه طرح های مناسب در این مورد و حمایت های مالی بپردازند. هم چنین سایتی توسط سه زن هندی ایجاد شده که در آن، خوانندگان را به مشارکت تشویق می کنند تا برای سایت مطلب بنویسند و از طریق این سایت با دیگر فعالان و معترضان به مزاحمت های خیابانی هماهنگ شوند و دیدار کنند. یکی از اقداماتی که این سایت انجام داده این است که از کسانی که مورد مزاحمت خیابانی قرار گرفته اند درخواست کرده تا فهرست لباس هایی را که موقع ایجاد مزاحمت به تن داشته اند برای سایت ارسال کنند (ماه نامه سپیده دانایی، ش 23: 64و 65).
* نتایج تحقیقات متعدد حاکی از آن است افرادی که در خانواده هایی با تربیت دینی و قرآنی پرورش یافته اند بسیار کمتر برای زنان و دختران جامعه مزاحمت ایجاد می کنند، یا اصلاً چنین کاری نمی کنند. بنابراین برای کاهش این معضل باید تفکر دینی و احترام به جنس دیگر را بیش از گذشته در فضای جامعه گسترش داد؛ زیرا احترام به زن وقتی اتفاق می افتد که یک فرزند به زن، مادر و خواهر دیگران نیز احترام بگذارد. بهترین راه برای آموزش های فرهنگی و اخلاقی جامعه، بهره گیری از امکانات صدا و سیما، آموزش و پرورش و هم چنین دانشگاه هاست (حسینی، 1388: 65).
* اگر جامعه ای واقعاً قصد دارد که در مقابل مزاحمت های خیابانی و اقدامات پیشرفته آن نظیر تجاوز ایستادگی کند، ‌باید تصور «برتری بدن مردانه بر بدن زنانه و کام جویی یک سویه مردان از زنان» را زیر سؤال ببرد و با توانا کردن زنان و دختران در جامعه از آنان موجوداتی بسازد که کسی امکان ایجاد مزاحمت و تحقیر آنان را نداشته باشد. با این کار می توان مزاحمت ها و تجاوزها را به میزان بسیار زیادی کاهش داد و از شدت آن کاست. تجربه کشورهایی که در راه تواناسازی زنان گام برداشته اند نشان داده که این اقدام، ‌جامعه را به فضای نسبتاً برابری برای هم زیستی مسالمت آمیز، ارزشی و همراه با احترام دو جنس برای یکدیگر تبدیل کرده است (حمیدی، 1388: 60).
* راه کار دیگر، توجه مدیران فرهنگی به ویژگی های مقاطع زمانی و مسائل اجتناب ناپذیر لایه های نوپای اجتماعی و برنامه ریزی به منظور افزایش انعطاف پذیری و فرهنگ پذیری عمومی است.
* تعریف ارزش ها و مشخص کردن حد و حدود های مناسب اجتماعی نیز از جمله اقدامات مؤثر و مفید دیگر است (فرخ زاده، 1384).
اما نکاتی که خانم ها در این جور مواقع باید رعایت کنند عبارت است از:
* در مورد مزاحمت هایی که در تاکسی ها صورت می گیرد یکی از اقداماتی که خانم ها می توانند انجام دهند این است که از راننده بخواهند تا ماشین را نگه داشته و با صدای بلند به مزاحم بگویند که چون برای او مزاحمت ایجاد کرده است باید پیاده شود. البته باید خانم ها توجه داشته باشند که به محض پیاده شدن فرد مزاحم در ماشین را بسته و از نشستن کنار در خودداری کنند، زیرا مشاهده شده است که در بعضی از موارد فرد مزاحم پس از پیاده شدن از ماشین اقدام به زدن زن مسافر کرده است (یعقوبعلی، ‌1388: 69).
* هنگامی که فردی مزاحم آن ها شد، باید خون سرد، قاطع و بدون توهین یا زد و خورد با وی برخورد کنند و او را متوجه سازند که عملش بسیار زشت و غیر قابل قبول است.
نباید با فرد مزاحم با لحنی عذرخواهانه یا با التماس صحبت کنند؛ بلکه باید قاطع باشند و به هیچ وجه واژه هایی چون: ببخشید، متأسفم و لطفاً ‌را در هنگام صحبت با فرد مزاحم به کار نبرند.
* هرگز نباید با فرد مزاحم وارد بحث شوند و نباید به سؤالاتش پاسخ دهند.
* نباید در مقابل مزاحمت دیگران سکوت کنند؛ زیرا سکوت تنها باعث شدت مزاحمت و گستاخی مزاحم می شود.
* اگر مزاحمی در تاکسی یا مترو خودش را به زنی نزدیک می کند، باید زن قاطعانه از او بخواهد تا فاصله اش را حفظ کند.
* زنان باید سعی کنند تا حد امکان از مکان های شلوغ تردد کنند و در صورت نیاز از دیگران کمک بخواهند.
* داشتن یک وسیله ارتباطی مانند موبایل می تواند جنبه پیشگیرانه داشته باشد و باعث کاهش مزاحمت ها شود.
* در صورت وجود یک مزاحم همیشگی، زنان باید سعی کنند از زمان ها و مکان های مختلفی برای رفت و آمد استفاده کنند.
* در مورد تجربه های مزاحمت، باید با خانواده، دوستان و همکاران صحبت کنند؛ زیرا بسیاری از آن ها نمی دانند که این مزاحمت ها چگونه اتفاق می افتند و چه قدر ناراحت کننده هستند. آگاهی آن ها می تواند در کاهش مزاحمت ها مؤثر باشد (ملک محمد، 1388: 70).
منبع مقاله: کاوه، محمد، (1353) آسیب شناسی بیماری های اجتماعی، تهران: جامعه شناسان، چاپ اول.

 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط