گفت و گو با دکتر فریبا عربگل
نوبت به امتحان که میرسد، بعضی دانشآموزان بیخیالاند و بعضی از آنها استرس زیادی دارند؛ آن قدر استرس دارند که با اینکه درس میخوانند و تنبلی هم نمیکنند، نمیتوانند نمره خوبی بگیرند. با دکتر فریبا عربگل، فوقتخصص روانپزشکی کودکان و نوجوانان و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در اینباره گفتوگو کردهایم تا والدین بهتر بدانند با فرزندانشان چطور برخورد کنند...خانم دکتر! اضطراب امتحان مشکل شایعی به نظر میرسد. اینطور نیست؟
بله، تا جایی که درجه هایی از اضطراب امتحان در 30-20 درصد کودکان و نوجوانان دانشآموز دیده میشود.این پدیده در بین دختران بیشتر شایع است یا پسران؟
در دختران شایعتر است.شما به عنوان یک روانپزشک، چه تعریفی از اضطراب امتحان دارید؟
قبل از اینکه جواب شما را بدهم بهتر است کمی درباره اضطراب توضیح بدهم و قبل از هر چیز باید اضطراب طبیعی را از اضطراب غیرطبیعی و بیمارگونه جدا کنیم.یعنی اضطراب مفید هم داریم؟
بله، درجه هایی از اضطراب و استرس میتواند مثبت باشد و احساس تهییج و به دست آوردن یک فرصت را به فرد بدهد؛ مثلا استرسی که باعث میشود یک ورزشکار در مسابقه بهتر از زمان تمرین عمل کند.این استرس در مورد دانشآموزان چگونه است؟
وقتی یک دانشآموز در زمان امتحان دچار تهییج و اضطراب میشود، تمرکزش را روی مطالعه افزایش میدهد و باعث میشود برنامه خود را منظمتر کند. همچنین وقت بیشتری روی مدیریت زمان داشته باشد. در نهایت این اضطراب باعث افزایش عملکرد فرد خواهد شد. این اضطراب باعث بهبود عملکرد ما میشود و آن را «تکلیف محور» میگوییم.چه زمانی اضطراب منفی میشود؟
زمانی که فرد احساس کند اوضاع از کنترلش خارج است، تحت فشار قرار گرفته و تمرکز خود را از دست داده است. این اضطراب باعث ارزیابی شناختی منفی، نداشتن تمرکز، واکنشهای فیزیولوژیک نامطلوب و افت عملکرد شخص میشود؛ مثل اضطراب امتحان.فردی که به اضطراب امتحان مبتلاست، چه حالتی پیدا میکند؟
اضطراب امتحان 2 بعد دارد:«بعد جسمانی» شامل واکنش فیزیولوژیک خودکار مانند تپش قلب، سردرد، تعریق، لرزش دست و اندامها، رنگپریدگی، حالت تهوع و استفراغ و.... و «بعد شناختی و فکری» که در این حالت فرد دلواپسی راجع به پیامد کار و شکست و ناکامی پیدا میکند و دست به تحقیر و سرزنش خود و مقایسه خودش با دیگران میزند. همین انتظارات منفی باعث میشود مشکل تمرکز و توجه و فراموشکردن مطالب خوانده شده پیدا کند که همه اینها مانع انجام تکلیف و گرفتن نتیجه نامطلوب در امتحان میشود.
ریشه اضطراب امتحان چیست؟
به نظر میرسد مانند تمام بیماریها و حالتهای روانپزشکی، عواملی دست به دست هم میدهند تا کودکی به حدی مضطرب شود که نتواند تواناییهای واقعی خود را نشان دهد مثلا گاه علل شخصیتی باعث پدید آمدن این قضیه میشوند. معمولا اشخاص دچار چنین اضطرابهایی عزت نفس پایین و احساس خودکارآمدی پایینتری دارند، شکستها و ناکامیهای متعددی را تجربه کردهاند یا اضطراب منتشر دارند. علل خانوادگی هم در بروز این اضطراب تاثیر دارند؛ عللی مانند الگوی خشک و غیرقابل انعطاف در پرورش کودک، انتظارات بیش از حد والدین و تفکر کمالطلبانه آنها، تنبیه وسرزنش، تشویق نشدن و وضعیت اقتصادی اجتماعی نامناسب. گاهی والدین پیامهایی را به فرزند خود میفرستند که او را دچار اضطراب میکند مثلا به او میگویند همین امسال را فرصت داری؛ تو باید مرا سرافراز کنی و مایه سرشکستگی من در فامیل نشوی، ببینم چه میکنی»، «اگر قبول نشوی همه تلاش مرا بینتیجه میگذاری»، «ای خدا! کاش زودتر این امتحان کنکور تمام میشد، دلم مانند سیر و سرکه میجوشد» و «همه آینده تو در گروی همین امتحان است و...!» میتوان علل آموزشگاهی را هم در ایجاد استرس در کودک و نوجوان موثر دانست؛ مواردی مانند انتظارات بیش از حد و نابجای معلم، درس و امتحان دشوار، ماهیت امتحان (مانند بعد رقابتی و مسابقهای بالا در امتحان کنکور)، ناآشنا بودن مراقبان امتحان، محدودیتهای زمانی، محیط نامناسب امتحان، وجود عوامل مزاحم مانند سروصدا، نور نامناسب، گرمای محیط و...خود امتحان هم میتواند عامل اضطراب باشد؟
بله، گاهی ماهیت امتحان به گونهای است که بیشتر از امتحانهای دیگر در شخص اضطراب ایجاد میکند. مثلا امتحان کنکور یک مسابقه است و اینطور نیست که اگر کسی به حد مشخصی از توانایی رسیده باشد، حتما پذیرفته شود. یک رقابت است، رقابتی سخت و فشرده.توصیه به والدین
1. کمالطلب نباشید و برای کوچکترین تلاش و موقعیت کودک ارزش قائل شوید و پس از هر موفقیت و تلاش به او پاداش دهید.2. از ایجاد ترس و اضطراب در فرزند خود اجتناب کنید. (اگر قبول نشی میدونی که پدرت چی کار میکنه؟دیگه نه من نه تو، تمام زحمات منو هدر دادی، شیرمو حلالت نمیکنم، دیگه باهات حرف نمیزنم، توی فامیل آبرومون میره).
3. انتظارات غیرواقعی و بیش از حد از فرزند خود نداشته باشید. ضعفها و ناتوانیهای او را در نظر بگیرید.
4. انتظارات غیرواقعبینانه فرزند خود را تعدیل کنید و خطاهای شناختی او را اصلاح کنید (من باید نفر اول بشوم، اگه نشم خودم را میکشم).
5. سعی کنید فرزندتان را در وضعیتی قرار ندهید که فقط یک راهحل داشته باشد (فقط قبولی) بعد اگر قبول نشد چه؟ یعنی به احتمالات دیگر هم فکر کنید و برای آن برنامهریزی کنید.
6. به کودک بیاموزید تا اشتباهات خودش را ببخشد.
7. نگرانی بچهها ممکن است پنهان باشد و آنها با شکایات جسمی، متمرکزکردن خودشان روی یک کار و برنامه دیگر، اتلاف وقت بکنند و همین مساله آنها را ناراحتتر میکند و یک چرخه معیوب ایجاد میکند. نگرانی ممکن است بخش مهمی از زندگی بچهها باشد. با شناختن علایم اضطراب و تلاش در جهت کاهش و رفع آنها میتوانیم به فرزندانمان کمک کنیم.
8. کمک کنید تا گفتوگوی ذهنی منفی کودک با خودش کاهش یابد: (هیچ چی یادم نیست، رد میشوم.) به کودک بیاموزید تا به خودش بگوید: یه نفس عمیق میکشم یادم میاد، قبلا هم این احساس را داشتم ولی امتحانم خوب بود و...
9. بچهها را تشویق کنید راجع به نگرانیها، ترسها و ضعفهای خود صحبت کنند. این موضوع باعث آگاهی کودک نسبت به خودش و تلاش جهت تغییر و تعدیل آنها میشود.
10. کمک کنید تا کودک برای خواندن درس هایش برنامهریزی کند( امروز چه فصول هایی را بخواند، چقدر زمان دارد و...) برنامه را بنویسید و آن را پیچیده نکنید.
11. از درسهای راحتتر شروع کنید.
12. کمک کنید تا کودک روشی سالم برای زندگی روزمره خود انتخاب کند (تغذیه خوب، خواب کافی، ورزش منظم).
13. از تکنیکهای تنفس عمیق شکمی و آرامسازی برای کنترل اضطراب کودک استفاده کنید.
14. زمانهای کوتاهی را برای آرامش، استراحت و تجدید قوا در نظر بگیرید (استراحت کوتاه، خوردن یک میوه، گوشکردن به موسیقی، یک حرکت و جنب و جوش و...).
15. آمادهکردن وسایل و تجهیزات امتحان از شب قبل.
16. در مورد امتحان کنکور و امتحانات نهایی که حوزه امتحانی ناآشناست، روز قبل شرایطی را فراهم کنید تا فرزند شما با آن محل آشنا شود.
بهطور خلاصه برای مقابله با اضطراب امتحان روی سه حوزه باید کار کرد: علل شخصیتی کودک، علل خانوادگی و علل آموزشگاهی.
منبع: هفته نامه سلامت