میراث وحشیان

در این مبحث ناچاریم با عقیده ای که در سنین اروپایی با نهایت استحکام لنگر انداخته است از روبرو و با نهایت شدت مبارزه کنیم و آنچه را که از دوران مدرسه ی ابتدایی در فکر ما رسوخ داده بودند و حتی در صحت آن کمترین تردید
شنبه، 9 شهريور 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
میراث وحشیان
 میراث وحشیان

نویسنده: پی یر روسو
مترجم: حسن صفاری



 

در این مبحث ناچاریم با عقیده ای که در سنین اروپایی با نهایت استحکام لنگر انداخته است از روبرو و با نهایت شدت مبارزه کنیم و آنچه را که از دوران مدرسه ی ابتدایی در فکر ما رسوخ داده بودند و حتی در صحت آن کمترین تردید روا نمی داشتند مورد بحث و امتحان قرار دهیم. خوبست به یادگارهای خود و یا به کتب قدیمی خود در مدرسه ی ابتدایی و متوسطه مراجعه کنیم: آیا در همه جا به صراحت یا به طور ضمنی ذکر نمی شد که در قرون وسطی تمدن منحصر به اروپا بوده است و در خارج از اروپا فقط «وحشیان» ساکن بوده اند؟ نقشه ای را در مقابل خود باز کنیم و لکه ی کوچکی را که اروپا نام دارد روی آن ملاحظه نماییم، چقدر این لکه در مقابل قاره ی آسیا و توده ی عظیمی از نوع بشر که ساکن آن است حقیر و ناچیز می باشد. اکنون قدری بیشتر و احوال مردمی که ساکن آن هستند تأمل نماییم. این طرف تمام جهان اسلامی دیده می شود کمی دورتر از آن هند ملاحظه می گردد و در اقصی نقاط آن کشور چین را به نظر می آوریم و در خارج از اینها دور نمای قبایل چادرنشین و وحشتناک هون (1) و مغول و ترک را تماشا کنیم، صرف نظر از اینکه در خارج از آسیا نیز اقوام متمدنی می زیستند و قبل از رسیدن کریستف کلمب به امریکا تمدنهایی در آنجا وجود داشته است که از احوال ایشان اطلاع قطعی نداریم. در این صورت چه وقاحت احمقانه و چه تکبری لازم است که همه ی این ملت های بیشمار و تمدنهای متفاوت را ندیده بینگاریم و بگذریم و درباره ی آنها سکوت اختیار کنیم و جهان را محدود به ناحیه ی کوچکی بدانیم که خود در آن زندگی می کنیم.
مسلماً اگر با نظر سطحی به امور بنگریم چنین طرز تفکری در بادی امر صحیح به نظر می آید اولاً به این دلیل که فرهنگ اروپای غربی که وارث قدیم ترین نتایج مصریان و سومریان می باشد و همه ی فرهنگ یونانی و رومی را اقتباس کرده است به نظر ما تنها فرهنگی است که شایستگی این نام را دارد. ثانیاً در نظر عامه ی اروپائیان سهم ممالکی مانند چین و هند در پیشرفت تمدن منحصر به بعضی مسائل کوچک و خالی از اهمیت از قبیل ایجاد بازی شطرنج و اختراع لاک و ابرایشم و غیره می باشد و بالاخره علت سوم آن است که تاکنون هونها و نورمان ها Normand و مغولان و اعراب را به ما همچون سیل بنیان کنی معرفی کرده اند که با چشم بسته درصدد خرابی و انهدام می باشند و تاکنون چندین بار به جامعه ی متمدن و منظم ما فقط به قصد قتل و غارت حمله کرده اند.
لیکن اول موضوعی که باید در آن تجدید نظر کرد. همین دلایل سه گانه و قضاوت یک طرفه است زیرا این جامعه های «وحشی» هر قدر هم که متفاوت با جامعه ی ما بوده اند باز هم مراکز واقعی تمدن محسوب می شدند و مدنیت آنها لااقل به قدر مدنیت ما شایسته و صاحب ارزش بوده است ولی سرزمینی متفاوت، آب و هوایی غیر از آنچه ما داریم و شرایط زندگانی دیگری غیر از زندگی ما آنان را به جهات دیگری توجه داده است. بنابراین هنگامی که آنان طی مهاجمات بزرگ به سوی اروپا متوجه شدند غیر از ویرانی ها و بدبختی ها آثار دیگری نیز از زندگی خود باقی گذاشتند که موجب غنای ممالک دست نشانده گردید و فقط در نتیجه ی امتزاج و اختلاط این سهام نامتجانس با آنچه که خود در ذخیره داشت اروپای کوچک توانست تمدن درخشان جدید را به وجود آورد.
به این منظور شایسته است همواره در خاطر داشته باشیم که تا آن وقت یعنی طی هزاران سال متوالی آسیا و خاور نزدیک تئاتر ترقیات بزرگ بشری بوده اند و نه اروپا و حتی می توان با قطعیت اظهار داشت که از قدیم ترین ادوار ماقبل تاریخ تا حدود اواسط قرون وسطی آسیا به طور مداوم نماینده ی مدنیت دنیا بود. در این دوران طویل از تاریخ چند قرن «معجزه ی یونانی» و حماسه ی رومی مانند برقهای زود گذری بوده اند. البته شاید بتوان در این مقام یکی از گفته های مشهور پوآنکاره Poincare را به عنوان شاهد آورد که «آنچه شایسته بود فقط در این برق زودگذر وجود داشت» لیکن باید همواره به خاطر آورد که قدرت ترکیب برق می بایست روی چیزی اعمال شود و نه در خلاء مطلق و آن «چیز» را ما در پایان قرون وسطی به وجود نیاوردیم و از مدتها قبل مردم آسیا ایجاد آن را شروع کرده بودند.
اصطلاح خالی از دقت «چیز» که به کار بردیم در واقع عبارتست از محمل مادی لازم برای هر جامعه و به حکم «Primum vivere» (2) احتیاجاتی که در رفع آنها ناگزیریم. حقیقت آن است که اگر ترقی تمدن بشری به خصوص به وسیله ی ترقی فکری نموده می شود ولی مبنای این تمدن در عین حال بر ابداعات مادی حقیر و ناچیزی متکی است از قبیل نان و پوشاک و مسکن و ادوات زندگی که لوازم اولیه ی هر فرد می باشد.
یک نکته ی اساسی و یک واقعیت بزرگ تاریخی را نباید در این مقام از نظر دور داشت:
در بحبوحه ی قرون وسطی هنگامی که ملل اروپایی به منتها حد انحطاط و هرج و مرج فکری سقوط کردند بار دیگر اختراعات صنعتی و ابداعات فکری را از ممالک شرق اقتباس کردند و همین اقتباس مبنای پیشرفت و اساس ترقی ایشان شد.
این نکته را بار دیگر تکرار می کنیم: صرف نظر از پیدایش برق آسای یونان و روم بر صحنه ی جهان، آسیا و فقط آسیا بود که تا آن هنگام عامل اصلی ترقی محسوب می شد در واقع در چشم مردانی مانند حمواربی و پریکلس و اوگوست سرزمین اقوام گل (فرانسه ی امروزی) و ژرمن (آلمان و اطریش) و آنگل (انگلستان) Angles جز نواحی دوردست و تاریکی محسوب نمی شد که تا کمر در منجلاب وحشیگری اصلاح ناپذیری فرو رفته بود.
لیکن ثروت فراوانی که امپراتوری روم در اروپا جمع آورده بود، حاصل خیزی خاک این سرزمین و اعتدال هوای آن موجب شد که اقوام آسیایی به این سوی جلب شوند و این مهاجرت به صورت تاخت و تاز خونخوارانه ای در آمد.
اما این مهاجمین برای مردمی که دچار بدبختی شده بودند غیر از مرگ هدایای درخشانی نیز به ارمغان آوردند: به آنان آموختند که چگونه می توان با روش منطقی از نیروی اسب و باد استفاده کرد، وسیله ی حفظ جهات و راهنمایی در دریاها کدام است، و نیز به آنان چگونگی تهیه کاغذ و فن چاپ را یاد دادند و از همه مهمتر دانش بزرگ قدما را که با همه چیز اروپا از بین رفته بود بار دیگر به ایشان منتقل ساختند. مردم اروپا فهمیدند که روزگاری ارسطو و ارشمیدس در یونان می زیسته اند و بر روی این پایه ها توانستند تمدن جدید، تمدن امروزی، را بنا کنند.
اگر در حدود قرن هشتم میلادی در نقطه ای از جهان شخصی صاحب فکر وسیع و نظر صائب وجود می داشت که می توانست نظر کلی بر همه ی اقوامی که در دنیای قدیم زندگی می کردند بیندازد و مجموعاً ملل را یک جا در نظر گیرد قطعاً نظری حاکی از ترحم بر اروپای کوچک می انداخت که از چند قوم حقیر و بدبخت تشکیل یافته بود که با نهایت خونخواری و قساوت به جان هم افتاده بودند و به عکس آینده ی جهان را از آن امپراتوری های بزرگ آسیایی می دانست که فی المثل همچون امپراتوری مغول میلیونها رعیت در صلح و آرامش و نظم به کار مشغول بودند و تحت اداره ی سرپرستانی پر حرارت و چیره دست تجارت و رفت و آمد در آنجا در نهایت رواج بود.
امروزه خوب می دانیم که این فکر بزرگ دچار اشتباه شده بود و بسط مدنیت به خصوص به وسیله ی اقوام بدبخت و بیچاره ی آن روزی انجام گرفت. نیز خوب می دانیم که به چه علت این عمل انتقال و زیر و رو شدن جغرافیای مدنی جهان انجام گرفت. چرا در انتهای دوران قرون وسطی مدنیت از آسیا به اروپا منتقل شد و چرا اروپا پیشقدم پیروزی آدمی بر کره ی زمین گردید. خوب می دانیم که پیروزی این جزو ناچیز از جهان فقط مرهون کشف مجدد دانش یونانی و تبدیل آن به روح منطقی و استدلالی و استفاده ی صحیح و استادانه از اختراعات صنعتی آسیایی بوده است.
تاریخ تمدن شباهت بسیار با تاریخ «انسان عاقل» عهد حجر قدیم دارد می دانیم که شجره ی انساب آدمی شاخه های متعدد داشته است و انسان عاقل از اخلاف یکی از آن شاخه ها است که موفق شد دوام و بقای خود را بر کره ی زمین تأمین کند در حالی که بسیاری از شاخه های دیگر این درخت خشک و نابود شدند و به همین طریق مدنیت اروپای غربی لاتینی که ما امروزه از آن بهره ور هستیم یکی از جمله ی تمدنهای بیشماری است که بر کره ی زمین ایجاد شد.
این تمدن خوشبختی بقا و ادامه ی زندگی داشت زیرا در عین حال هم از میراث فرهنیگ یونانیان استفاده کرد و هم از اکتشافات صنعتی مردمی که ما امروزه وحشی می نامیم بهره برداری کرد (3) در هر صورت ما مجبوریم که این نکته را در نظر گیریم که غالب اختراعات و اکتشافات جدید که تاکنون آن ها را به دوران قرون وسطایی اروپای غربی لاتینی نسبت می دادیم نه لاتینی هستند و نه غربی و حتی نه اروپایی.

پی نوشت ها :

1ـ هونها اقوام چادرنشینی بودند که در قرن پنجم میلادی از آسیای مرکزی به اروپا تاختند و تحت فرمانروایی آتیلا تمام اروپا و مخصوصاً کشور گل محل فعلی مملکت فرانسه را غارت و منهدم کردند. (یادداشت مترجم)
2- اشاره به ضرب المثل لاتینی زیر است:
Primum vivere deinde philosophari
یعنی «ابتدا زندگی و بعد فلسفه خواندن». (یادداشت مترجم)
3- در عین حال که قضاوت مؤلف در این مبحث با انصاف و پختگی کامل همراه است اظهار نظر او درباره ی دوام و بقای تمدن اروپای غربی قدری آمیخته با تعجیل است این نکته از کجا بر مؤلف ثابت شده است؟ طبق اظهار خود او بسیاری از تمدنهای قدیمی آسیایی و افریقایی بیش از 20 تا 30 قرن دوام کردند و حال آنکه هم اکنون که بیش از 5 قرن از بدو درخشش تمدن غربی نمی گذرد آثار انحطاط در آن و حتی در تمدنهای جوانتری که از آن مشتق شده بودند هویدا است و در عین حال بار دیگر برخی از قدیم ترین ملل آسیایی با سرعت خارق العاده در حال پیشرفت هستند. (یادداشت مترجم)

منبع: روسو، پی یر، تاریخ صنایع و اختراعات، حسن صفاری، تهران: امیر کبیر، چاپ هشتم، 1390.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط