نویسندگان :مرضیه شریفی(1)
سین شیرمحمدی (2)
سین شیرمحمدی (2)
ائمه اطهار (ع) در روایات مختلفی مردم را سفارش فرموده اند که به زیارت قبور بزرگان مشرف شوند و با ارتباط و استمداد از ارواح مقدس آنان، زمینه رشد روحی خود را فراهم کردند و به حوائج دنیوی و اخروی خود نیز نائل شوند. مقابر احفاد ائمه اطهار، همواره برای مردم ایران از نظر معنوی اهمیت داشته به صورتی که در طول تاریخ، پشت و پناه مردم و محل توسل صاحبان حاجت قرار می گرفته است. علاوه بر توسل مردم به این قبور متبرک که از نظر روحی تأثیرات فراوانی برای آن ها داشته، اکثر مراسم مذهبی و باورهای مردم هر منطقه نیز تحت تأثیر این قبور قرار گرفته و فرهنگ خاصی را برای مردم آن ایجاد کرده است.این فرهنگ و باورهای مذهبی مردم، در زمان های مختلف به ویژه در ایام عزاداری اهل بیت (ع) خود را به شکل های مختلف نشان می داده است؛همچنین ارزش واهمیت معنوی این امامزادگان به حدی بوده که مردم به ویژه علمای هر منطقه، محل دفن خود را یکی از امامزادگان منطقه ی خود انتخاب می کردند. یکی از این امامزادگان، امامزاده ابوالعباس محمد (ع) از نوادگان حضرت عباس (ع) در منطقه خوراسگان اصفهان است.
این مقاله بر آن است با روش توصیفی- تحلیلی و و برپایه ی تحقیق میدانی به برسی جایگاه این امامزاده در باورها و اعتقادات مردم این منطقه، بپردازد.
امامزاده ابوالعباس محمد، یکی از امامزاده هایی است که از دیرباز، از بناهای مهم مذهبی مردم به حساب می آمده و تأثیر بسزایی در زندگی اجتماعی مردم و باورهای دینی و مذهبی مردم منطقه داشته است.
از آنجایی که یکی از شعبه های تاریخ،تاریخ اجتماعی است، بررسی تاثیر چنین بناهایی بر زندگی اجتماعی مردم حائز اهمیت است.سوال اساسی اینجاست که مردم در چه مواردی به امامزاده رجوع می کردند؟ چه کراماتی را به امامزاده نسبت می دادند؟و این اعتقاد ماورایی به امامزاده باعث به وجود آمدن چه باورهایی در عامه شده بود؟
منطقه خوراسگان قدمت تاریخی زیادی دارد چنانچه بعضی از روستاهای اطراف آن مثل رهروان (راران) نیز دارای چنین قدمتی است (نادری رارانی،1387: 362). مناره ایی در این منطقه وجود دارد که با توجه به نوع معماری آن و استفاده از آجر و گچ کاری، احتمالاً از آثار تاریخی دوره ی سلجوقیان است. دهخدا خوراسگان را "قصبه ایی از دهستان جی بخش حومه ی شهرستان اصفهان واقع در چهار هزار و پانصد گزی خاور اصفهان"ذکر می کند (دهخدا،1373: 2565).بر اساس منابع تاریخی، منطقه جی که خوراسگان یکی از نقاط مهم آن است، قدمت تاریخی دارد.ابن رسته جغرافی دان در اعلاق النفیسه می نویسد:«اصفهان خوره است که پهنه ایی وسیع دارد و مردم متفقاً می گویند، هشتاد فرسخ در هشتاد فرسخ مساحت آن است و از مرکز آن تا خوره شیراز از شهرهای فارس80 فرسخ می باشد و شهر اصفهان مشتمل بر 20 رستاق است که یکی از آنها به جی معروف است».(ابن رسته،1365: 179)
نسب امام زاده بر اساس کتیبه ایی بدون تاریخ که در امامزاده واقع شده، به این شرح است:
«بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله رب العالمین و الصلاة و السلام علی محمد و آله اجمعین، فهذا السند مقابل بالجامع المنسوب الی أبی الشیخ الحراب الدینوری محمد رحمه الله و النسب هذا:
ابوالعباس محمد بن عبدالله بن عبدالله بن جعفر بن قاسم بن حسن بن عبیدالله بن عباس بن علی بن ابیطالب علیه الصلوات السلام».
تحقیقات و اطلاعات رسول جعفریان، تنها امامزاده شناخته شده از نسل حضرت ابوالفضل العباس(ع) همین امامزاده ابوالعباس محمد است (جعفریان،1384: 259).
ظاهراً قدیمی ترین سندی که مربوط به امامزاده است کتیبه ایی است که در ایوان قدیمی امامزاده واقع شده است و در حال حاضر مقداری از سطح زمین ایوان قدیمی امامزاده پائین تر است و در پنجره ایی شیشه ایی محافظت می شود.
متن کتیبه به این شرح است:
«بسم الله الرحمن الرحیم قال الله تبارک و تعالی: و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین.اللهم صل علی محمد المصطفی و علی المرتضی و حسن الرضا و الحسین الشهید بکربلا و علی زین العابدین و محمد الباقر و جعفر الصادق و موسی الکاظم و علی بن موسی الرضا و محمد التقی و علی النقی و حسن العسگری و محمد المهدی صلوات الله علیهم اجمعین.هذا مزار متبرک حضرت امامزاده المظلوم الشهید (تغمده الله بغفرانه و اسکنه فی ریاض الجنه) ابوالعباس.عنی بسعی و عمارتها کدخدای محترم و غریب و صالح محمود شاه ابن شمس الدین علی بن رکن شاه، المشهور ب خوراستجانی فی تاریخ محرم الحرام سنة عشرین و تسعمأة. (920) »(مصباح،1377: 38) همان طور که تاریخ کتیبه نشان می دهد، این کتیبه متعلق به زمان حکومت صفویان است که تشیع مذهب رسمی ایران شده بود صلواتی نیز که در ابتدای این کتیبه آمده است نیز قابل توجه است.
در نزدیک ایوان قدیمی امامزاده، سنگ قبری وجود دارد که تاریخ 1089 ه.ق را بر خود حک دارد. روی این سنگ قبر، حوضچه ی کوچکی تراش خورده است که به گفته اهالی، آب در آن جمع می شده است و پرندگان و حیوانات می توانستند آن استفاده کنند. امروزه این سنگ قبر در محفظه شیشه ای نگهداری می شود و برخی اهالی می گویند که این سنگ قبر کدخدای نام برده در کتیبه قبلی است ،که با توجه به تاریخ ذکر شده در کتیبه قبلی و تاریخ ذکر شده روی سنگ قبر نامبرده درست به نظر نمی رسد.همچنین دو کتیبه سنگی در دو طرف دیوار ایوان جنوبی امامزاده قرار دارد که ظاهراً سنگ قبر است.بر روی یکی از آن دو سنگ این عبارت حک شده است:
«الحکم لله وفات مرحمت پناه مولانا محمد بن علیشاه خوراسگانی شهر ربیع الثانی سنه 1059».
امازاده دارای موقوفات نیست و از سال 1340ه.ش که شروع به گسترش کرده است خانه ها و زمین های اطراف با کمک اهالی و هیئت امنای امامزاده خریداری شده و به آن افزوده شده (مصاحبه ش1).
بقعه امامزاده در قدیم، محل محقر و تاریکی بوده که در طول روز هم کسی بدون روشنایی شمع قادر به ورود آن نبوده است.(مصاحبه ش12) در امامزاده، ضریح چوبی کوچکی وجود داشته که ظاهراً با حصیر و نی تزئین شده بوده است (مصاحبه ش5). همچنین دری چوبی و بسیار قدیمی نیز داشته که تزیینات کلون آن به اندازه ای قابل توجه بوده که در خاطر برخی از اهالی محل باقی مانده است.
ساختمان مفصل و باشکوه فعلی امامزاده، از دهه 40 ه.ش با کوشش اهالی و زیر نظر فردی به نام حاج عباس قدرخواه با خریداری زمین های اطراف امامزاده از اهالی، شروع به تجدید بنا و توسعه کرده است. در ساختمان فعلی امامزاده،حرم مجللی وجود دارد که اطراف آن را رواقی بزرگ با تاق و چشمه های متعدد احاطه کرده، و شامل دو صحن بزرگ جنوبی و شمالی و گنبدی با شکوه و دو مناره جالب و ضریحی زیباست که با استفاده از طلا و نقره تزئین شده است.
امامزاده دو سر در ورودی مجلل در دو صحن شمالی و جنوبی دارد،سردر شمالی آن مشرف به جاده ی اصلی اصفهان - نأئین می باشد.در تزئین گنبد و مناره ها و دیواره های دو صحن و سردرها از کاشی های معرق و کاشی خشت و آجرهای تزئینی استفاده شده است. در داخل حرم و رواق بزرگی که در حرم است، از گچ بری ها و آیینه کاری ها و خطاطی ها و نقاشی های هنرمندانه ای استفاده شده است. کاشی های داخل حرم و رواق با طرح های اسلیمی مزین است و گچ بری های آن با تصاویری از داستان های قرآنی و تصاویر قدیمی امامزاده و بارگاه های ائمه ی اطهار مزین شده است.
ظاهراً گنبد امامزاده دو پوش است و اطراف گلوگاه گنبد با سوره های کوثر، توحید و آیه تطهیر و اولی الامر و احادیث پیامبر مانند« حسین منی و انا من حسین» مزین شده است. همچنین در کتیبه های کاشی کاری های سردرها و صحن ها از آیات قرآنی و احادیث استفاده شده است.
وسعت امامزاده 1600 متر و وسعت بارگاه 900متر مربع است،ارتفاع گلدسته ها به 20 متر می رسد. در حال حاضر، امامزاده امکاناتی مانند مجموعه فرهنگی در دو طبقه دارد که در یک طبقه، کتابخانه بزرگی واقع شده است و در طبقه دیگر که، معمولاً دوره های آموزشی حفظ و تفسیر و تجوید قرآن برگزار می شود.همچنین درمانگاهی وابسته به امامزاده وجود دارد که از امکانات پزشکی خوبی برخوردار است.
در گذشته نذرهایی مانند پختن آش کمتر مرسوم بوده و نذرهایی مانند روشن کردن شمع بیشتر طرفدار داشته است ؛ در کنار بقعه مبارک، در گذشته یک سقاخانه سنگی وجود داشته است که اهالی با توسل جستن به امامزاده و نذر به ایشان در آن شمع روشن می کردند.(مصاحبه ش 11).
یکی از نذرهایی که در امامزاده در گذشته های دور رایج بوده است، قربانی کردن گوسفند و استفاده از پشم آن به عنوان فرش در اطراف بقعه بوده است (مصاحبه ش 7).
در حال حاضر، یکی از نذرهای اهالی این است که هنگامی که زائر عتبات یا مشهد هستند یا قصد زیارت خانه ی خدا را دارند قبل از سفر با مراجعه به امامزاده و توسل به امامزاده، پولی برای سلامت در سفر و قبولی زیارت (مصاحبه ش 4).
ظاهراً با شروع بازسازی امامزاده و در سال 1354 ه.ش دخمه ها خراب و استخوان های افراد «سپرده» شده در امامزاده دفن شد (مصاحبه ش13). مراسم دیگری که در امامزاده حدود 70-60 سال پیش برگزار می شد ،مراسم تعزیه خوانی بود(مصاحبه شماره14). این مراسم در قدیم در امامزاده اجرا می شد ولی از دهه ی پنجاه به این سو این مراسم بسط بیشتری یافت.در این مراسم که با سوز و اندوه هرچه تمام تر برگزار می شد همه افرادی که برای تماشا جمع شده بودند تحت تأثیر قرار می گرفتند. مردم به همراه کاروان تعزیه، اسب و شتر به راه می انداختند، شترهای مراسم معمولاٌ گاری هایی حمل می کردند، و روی آن ها آسیابی سنگی وجود داشت که به باور اهالی، نمادی از آسیاب سنگی حضرت زهرا (س) بود که با دست خود گندم آرد می کردند. همچنین اتاقک های چوبی با پوشش پارچه سبز روی گاری ها قرار داشت که نمادی از خانه حضرت زهرا بود. تشتی که نمادی از تشت جگر زهر خورده امام حسن (ع) محسوب می شد. به وسیله شترها حمل می شد.حتی مکان بلندی ایجاد می کردند که به عنوان تل زینبیه مورد استفاده قرار می گرفت (مصاحبه ش4). ظاهراً این مراسم روز 28 صفر هر سال از صبح شروع و تا عصر ادامه می یافت تعزیه ی 72 تن یاران امام حسین را نیز اجرا می شد (مصاحبه ش 10).
از جمله مراسمی که در گذشته برگزار می شد و به نوعی صورت آموزشی داشت، مراسم خواندن زیارت عاشورا بود که در شب های جمعه برگزار می شد و هدف آن، آموزش خواندن زیارت عاشورا به اهالی بخصوص جوانان بود (مصاحبه ش 7).
با گذشت زمان و گسترش امامزاده از دهه چهل ه.ش مراسم مختلفی در این مکان برگزار میشود. امروزه مراسمی مانند برگزاری دعای ندبه در عصرهای روز جمعه، عزاداری روز عاشورا، مراسم جشن نیمه ی شعبان و...برگزار می شود.یکی از بزرگ ترین مراسمی که امروزه در امامزاده برگزار می شود مراسم« سی شب با حافظان قرآن» در ماه مبارک رمضان است که با نظم و شکوه هر چه تمام تر هر سال برگزار می شود.
همچنین به دلیل این که روز شهادت ابوالعباس محمد دقیقاً مشخص نیست در روز فوت ام البنین مادر حضرت ابوالفضل به احترام امامزاده مراسمی به عنوان سالروز شهادت امامزاده در امامزاده برگزار می شود (مصاحبه ش1).
اهالی منطقه اکثراً معتقدند از آن جا که امامزاده سن کمی در زمان شهادتشان داشته اند هر کس به ایشان متوسل شود به دلیل دل شفقت و دلسوزی ایشان بی نتیجه نخواهد ماند (مصاحبه ش 1).
شایان ذکر است، مرگ اندیشی و اعتقاد به دنیای پس از مرگ همواره یکی از دلایل نیاز انسان به نیروی فرا زمینی است و این نکته، در جایگاه امامزاده در زندگی مردم تأثیر زیادی داشته است. مردم گمان می کردند نزدیکی مزارشان به امامزاده باعث آرامش روحشان خواهد بود به همین سبب تلاش می کردند که مدفن نزدیکان و حتی خودشان در امامزاده باشند تا بعد از مرگ مورد عنایت شاهزاده(امامزاده) قرار بگیرند و در آخرت، شفیع آن ها باشد (مصاحبه ش 3) .و این امر، خود نمونه بارز توسل به امامزاده برای جهان پس از مرگ بود.
توسل به امامزاده برای رسیدن به حاجات از دیگر مسائلی است که مردم به آن اعتقاد دارند.بانویی از اهالی می گوید برای حاجتی به امام زاده متوسل شده و در رویا امامزاده را به صورت جوانی نورانی دیده و حاجت خود را گرفته است (مصاحبه ش 9).
یکی از مسایلی که مردم در گذشته آن را از کرامات امامزاده می دانستند، نوری بود که از آسمان به سمت امامزاده می تابید می کرده.راویان می گویند روشنایی این نور باعث روشن شدن محیط اطراف امامزاده می شد. بسیاری مدعی اند در گذشته به چشم خود نوری را دیده اند که به سمت امامزاده حرکت می کرد.مردم با دیدن این نور، حاجت خود را به زبان می آوردند چرا که معتقد بودند این نور، نور فرشتگانی است که برای زیارت امامزاده می آیند اهالی معتقدند در قدیم این نور بیشتر دیده می شد و دلیل آن را نبود امکانات روشنایی در آن زمان می دانند. یکی از اهالی می گوید اگر امروزه نوری هم به امامزاده هلول بتابد به دلیل چراغ های برقی دیده نمی شود (مصاحبه ش 8).
از دیگر کراماتی که اهالی به امامزاده نسبت می دهند؛این است که، فردی فرزندان پسر را خود در زمان نوزادی از دست می داد اما با توسل به امامزاده و متبرک کردن شال یا به اصطلاح کمربندی که در امامزاده بوده است دارای چندین فرزند پسر شده ( مصاحبه ش 6). شخصی دیگر که برای گرفتن حاجت خود به امامزاده متوسل شد و در خواب سه زن مشکی پوش را در امامزاده می بیند که آن سه تن حضرت فاطمه(س)، حضرت زینب و حضرت ام البنین بودند و حاجت او را برآورده کردند (مصاحبه شماره 1).
یکی از معجزاتی که در سال های اخیر اتفاق افتاده است و شاهدان فراوانی دارد، این بود که در زمان آماده سازی امامزاده برای مراسم سی شب با حافظان قرآن، فردی از ارتفاع بلندی با سر به زمین سقوط کرد اما هنگام نزدیک شدن به زمین با چرخشی، آن فرد به جای این که با سر سقوط کند با پا سقوط کرد و آسیب جدی ندید و تنها از ناحیه ی پا صدمه دید(مصاحبه ش 13).
فردی اذعان می کند که با یک تبعه خارجی در امامزاده درگیری لفظی پیدا می کند، و آن مدتی آن فرد با چاقو به وی حمله می کند و ضربات زیادی به وی می زند اما آن فرد با توسل به امامزاده جان سالم به در می برد (مصاحبه ش7).
یکی دیگر از اهالی نیز در ناحیه ی گلو درد فراوانی داشت اما با وجود مراجعه به پزشکان متعدد درد وی بهبودی پیدا نمی کرد تا اینکه وی به امامزاده متوسل شده و داخل حرم می شود و حرم که همیشه تاریک بوده به نحو شگفت انگیزی روشن شده و در ضریح باز شده، وی به دلیل هیبت این صحنه و ترس بیهوش می شود و وقتی به هوش می آید، دردی در گلو احساس نمی کند. وی در ادامه می گوید معمولاً پدر و مادر های ما، ما را به توسل به امامزاده وصیت می کردند (مصاحبه ش7).
اکثر اهالی اذعان می کردند که با توسل به امامزاده به حاجات خود رسیده و گاه کراماتی نیز دیده اند ولی حاضر به بیان جزئیات آن نبودند.
از آنجا که امامزاده ها در نظر مردم انسان هایی کم نظیر و صاحب کراماتی بودند، به مرور زمان داستان های واقعی که در خصوص آنها نقل می شد، با باورهای عامیانه مخلوط شد و مردم آن روایات را به نسل اندر نسل به فرزندان خود انتقال می دادند. بخصوص اشیای امام زاده برای مردم مقدس می شدند و مردم برای تبرک به آنها توجه داشتند. در امامزاده ابوالعباس نیز یک درخت وجود داشت که جنبه قداست پیدا کرده بود.این درخت در نزدیک امامزاده بود اما که به دلیل گسترش امامزاده و خشک شدن درخت مزبور آن را قطع کردند.(مصاحبه ش6).
یکی از اهالی می گوید که درخت را قطع می کردند، از وسطش خون جاری شده (مصاحبه ش 2). به گفته ی اهالی، مسجد کوچکی در جوار امامزاده وجود داشت که درخت مزبور در آن مسجد بود (مصاحبه ش13) (امروزه نزدیک قسمتی از صحن جنوبی امامزاده را نرده گذاشته اند که به صورت مسجد مورد استفاده قرار می گیرد.)اهالی درخت مذکور را مقدس می پنداشتند و در کنار درخت شمع روشن می کردند یا با نخ بستن به آن متوسل می شدند (مصاحبه ش 5).
حتی اهالی معتقد بودند در گذشته درخت سالی یک بار معجزه داشت و فرد سیدی از درون آن ظاهر می شد و دوباره درون درخت غایب می شد (مصاحبه ش 1). گاهی کسی اگر حاجتی داشت به امامزاده و درخت توسل پیدا می کرد و سنگی را بر می داشت و روی تنه درخت می گذاشت. اگر آن سنگ بر درخت قرار می گرفت، آن فرد به حاجت خود می رسید.(مصاحبه ش 4) بزرگی تنه ی درخت به حدی بود که شکافی در آن ایجاد شده بود و ده نفر می توانستند در آن شکاف جای بگیرند (مصاحبه شماره 7). این درخت معروف به درخت «زبان گنجشک بود»(مصاحبه ش 13).
امروزه در قسمتی از رواق، گنبد کوچکی قرار دارد که به گفته یکی از اهالی، زمانی که سقف حرم بنا می شود،جایگاه آن درخت را با این گنبد کوچک مشخص می کنند.(مصاحبه ش13).
ضمایم:
-ابن رسته،احمد بن عمر.(1365).الاعلاق النفیسه،ترجمه و تعلیق دکتر حسین قره چانلو،تهران:امیرکبیر.
-جعفریان،رسول.(1384).خورشیدجی،قم:شورای اسلامی شهر خوراسگان با همکاری کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران.
-دهخدا،علی اکبر(1373).فرهنگ لغت.
-روضاتی،سیدمحمدعلی.(1378).دوگفتار،کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران، قم:چاپ خانه اعتماد.
-سپاس گذاری از مردم.(1346).جلد اول، اصفهان:اوقاف اصفهان،چاپ خانه محمدی.
-مصباح،مصطفی.(1377). امامزاده ابوالعباس،اصفهان:انتشارات مانی.
-نادری رارانی،نادرقلی،1387،تاریخ شهر خوراسگان و روستای راران، اصفهان:فرهنگ و مردم.
منابع میدانی
1- اسماعیلی، صدیقه ،متولد 1310،متولی امامزاده.
2 -اسماعیلی، فاطمه ،متولد 1323،زائر.
3- باقری، حاج رمضان ،متولد1297،زائر.
4- براتی، صدیقه، متولد 1322،زائر.
5- ترکی، عزت ،متولد1330،زائر.
6- حیدری، حاج غلامحسین ،متولد 1320،متولی امامزاده.
7- رجب زاده، عباسعلی، متولد 1317،سکنه ی اطراف امازاده.
8- عبدالهی، حاج حسین ،متولد 1310،کسبه ی اطراف امامزاده.
9-قیصری، فاطمه، متولد 1330 ،زائر.
10-کمالی، حاج حسین ،متولد 1312،سکنه اطراف امامزاده.
11- کریمی، حاج علی ،متولد 1312،سکنه ی اطراف امامزاده.
12- گلی، سکینه ،متولد1317،زائر.
13- محمدزاده، محمود ،متولد 1334،خادم امامزاده.
14- مهتری، رقیه، متولد 1310،زائر.
این مقاله بر آن است با روش توصیفی- تحلیلی و و برپایه ی تحقیق میدانی به برسی جایگاه این امامزاده در باورها و اعتقادات مردم این منطقه، بپردازد.
کلید واژه ها
خوراسگان، امامزاده، ابوالعباس محمد(ع)، باورهای عامیانهمقدمه
زیارت امامزاده ها نشانه احترام به مقام والا و ارجمند آنان و پیروی از راهشان و تجدید عهد و پیمان با آن هاست که باعث زنده نگه داشتن نام و یاد آن ها و حفظ فرهنگ دینی اسلام می شود. همچنین زیارت قبور مطهر امامزاده ها در زندگی اجتماعی جامعه نقش بسزایی دارد. در واقع، زیارت امامزاده ها با مسائل اجتماعی پیوند می خورد.امامزاده ابوالعباس محمد، یکی از امامزاده هایی است که از دیرباز، از بناهای مهم مذهبی مردم به حساب می آمده و تأثیر بسزایی در زندگی اجتماعی مردم و باورهای دینی و مذهبی مردم منطقه داشته است.
از آنجایی که یکی از شعبه های تاریخ،تاریخ اجتماعی است، بررسی تاثیر چنین بناهایی بر زندگی اجتماعی مردم حائز اهمیت است.سوال اساسی اینجاست که مردم در چه مواردی به امامزاده رجوع می کردند؟ چه کراماتی را به امامزاده نسبت می دادند؟و این اعتقاد ماورایی به امامزاده باعث به وجود آمدن چه باورهایی در عامه شده بود؟
وجه تسمیه خوراسگان
خوراسگان از نظر لغوی به صورت های گوناگون مانند خوراسکان و خراستجان آمده است.روایت شده خوراسگان را تشکیل شده از دو کلمه خور به معنای خورشید و اسکان به معنای محل سکونت و تابش خورشید می دانند.چون خوراسگان در شرقی ترین ناحیه اصفهان واقع شده است، به نوعی این وجه تسمیه درباره آن صدق می کند.(جعفریان،1384 : 225)منطقه خوراسگان قدمت تاریخی زیادی دارد چنانچه بعضی از روستاهای اطراف آن مثل رهروان (راران) نیز دارای چنین قدمتی است (نادری رارانی،1387: 362). مناره ایی در این منطقه وجود دارد که با توجه به نوع معماری آن و استفاده از آجر و گچ کاری، احتمالاً از آثار تاریخی دوره ی سلجوقیان است. دهخدا خوراسگان را "قصبه ایی از دهستان جی بخش حومه ی شهرستان اصفهان واقع در چهار هزار و پانصد گزی خاور اصفهان"ذکر می کند (دهخدا،1373: 2565).بر اساس منابع تاریخی، منطقه جی که خوراسگان یکی از نقاط مهم آن است، قدمت تاریخی دارد.ابن رسته جغرافی دان در اعلاق النفیسه می نویسد:«اصفهان خوره است که پهنه ایی وسیع دارد و مردم متفقاً می گویند، هشتاد فرسخ در هشتاد فرسخ مساحت آن است و از مرکز آن تا خوره شیراز از شهرهای فارس80 فرسخ می باشد و شهر اصفهان مشتمل بر 20 رستاق است که یکی از آنها به جی معروف است».(ابن رسته،1365: 179)
امامزاده ابوالعباس محمد
یکی از اماکن مقدس خوراسگان، مدفن محمد بن عبدالله بن عبدالله بن جعفر بن قاسم بن حسن بن عبیدالله بن ابوالفضل بن علی بن ابیطالب علیه السلام است. وی در سال 342 ه.ق معاصر با المستکفی خلیفه عباسی می زیسته. بر اساس منابع تاریخی، مستکفی برای دستگیری بنی هاشم جدیت تمام بوده به همین دلیل در دوره ایی احفاد ائمه از محل زندگی خود متواری بودند ابوالعباس محمد (ع) ایشان در حین تعقیب و گریز ماموران خلیفه، به همراه تعدادی از بنی اعمام خود به طرف ایران فرار می کند و به اصفهان متواری می شود. وی مدتی در مغازه ی آهنگری به شاگردی می گذراند ولی وقتی حکم یافتن و کشتن بنی هاشم به حاکم اصفهان می رسد، یکی از شاگردان آهنگر به نسب ایشان پی می برد و مأموران را از این موضوع مطلع می سازد.ایشان شبانه به حدود جی فرار می کند ولی فردای آن روز مأموران وی را دیده و بعد از دستگیری به شهادت می رسانند.اهالی خوراسگان وی را در قتلگاهش مدفون می کنند(سپاسگذاری از مردم،1346: 195) .نسب امام زاده بر اساس کتیبه ایی بدون تاریخ که در امامزاده واقع شده، به این شرح است:
«بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله رب العالمین و الصلاة و السلام علی محمد و آله اجمعین، فهذا السند مقابل بالجامع المنسوب الی أبی الشیخ الحراب الدینوری محمد رحمه الله و النسب هذا:
ابوالعباس محمد بن عبدالله بن عبدالله بن جعفر بن قاسم بن حسن بن عبیدالله بن عباس بن علی بن ابیطالب علیه الصلوات السلام».
تحقیقات و اطلاعات رسول جعفریان، تنها امامزاده شناخته شده از نسل حضرت ابوالفضل العباس(ع) همین امامزاده ابوالعباس محمد است (جعفریان،1384: 259).
ظاهراً قدیمی ترین سندی که مربوط به امامزاده است کتیبه ایی است که در ایوان قدیمی امامزاده واقع شده است و در حال حاضر مقداری از سطح زمین ایوان قدیمی امامزاده پائین تر است و در پنجره ایی شیشه ایی محافظت می شود.
متن کتیبه به این شرح است:
«بسم الله الرحمن الرحیم قال الله تبارک و تعالی: و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین.اللهم صل علی محمد المصطفی و علی المرتضی و حسن الرضا و الحسین الشهید بکربلا و علی زین العابدین و محمد الباقر و جعفر الصادق و موسی الکاظم و علی بن موسی الرضا و محمد التقی و علی النقی و حسن العسگری و محمد المهدی صلوات الله علیهم اجمعین.هذا مزار متبرک حضرت امامزاده المظلوم الشهید (تغمده الله بغفرانه و اسکنه فی ریاض الجنه) ابوالعباس.عنی بسعی و عمارتها کدخدای محترم و غریب و صالح محمود شاه ابن شمس الدین علی بن رکن شاه، المشهور ب خوراستجانی فی تاریخ محرم الحرام سنة عشرین و تسعمأة. (920) »(مصباح،1377: 38) همان طور که تاریخ کتیبه نشان می دهد، این کتیبه متعلق به زمان حکومت صفویان است که تشیع مذهب رسمی ایران شده بود صلواتی نیز که در ابتدای این کتیبه آمده است نیز قابل توجه است.
در نزدیک ایوان قدیمی امامزاده، سنگ قبری وجود دارد که تاریخ 1089 ه.ق را بر خود حک دارد. روی این سنگ قبر، حوضچه ی کوچکی تراش خورده است که به گفته اهالی، آب در آن جمع می شده است و پرندگان و حیوانات می توانستند آن استفاده کنند. امروزه این سنگ قبر در محفظه شیشه ای نگهداری می شود و برخی اهالی می گویند که این سنگ قبر کدخدای نام برده در کتیبه قبلی است ،که با توجه به تاریخ ذکر شده در کتیبه قبلی و تاریخ ذکر شده روی سنگ قبر نامبرده درست به نظر نمی رسد.همچنین دو کتیبه سنگی در دو طرف دیوار ایوان جنوبی امامزاده قرار دارد که ظاهراً سنگ قبر است.بر روی یکی از آن دو سنگ این عبارت حک شده است:
«الحکم لله وفات مرحمت پناه مولانا محمد بن علیشاه خوراسگانی شهر ربیع الثانی سنه 1059».
امازاده دارای موقوفات نیست و از سال 1340ه.ش که شروع به گسترش کرده است خانه ها و زمین های اطراف با کمک اهالی و هیئت امنای امامزاده خریداری شده و به آن افزوده شده (مصاحبه ش1).
بنای قدیم و جدید امامزاده ابوالعباس محمد
بر اساس منابع تاریخی، در زمان به حکومت رسیدن آل بویه در ایران، اکثر مقابر احفاد اهل بیت دارای بقعه و بارگاه شدند (مصباح،1377: 39). می توان گفت بنای اولیه ی امامزاده در همان دوران با خشت و گل ساخته شده بود و بعد از آن، با توجه به کتیبه ای که در امامزاده وجود دارد، در سال 920 ه.ق در دوره حکومت صفویان با تلاش و همت کدخدای خوراسگان، محمود شاه بن شمس الدین علی بن رکن شاه، مشهور به خوراستجانی، تجدید بنا شد.بر اساس گفته های اهالی، ساختمان قدیم امامزاده از خشت و گل بود و گنبدی مخروطی شکل با کاشی لاجوردی داشت.بقعه امامزاده در قدیم، محل محقر و تاریکی بوده که در طول روز هم کسی بدون روشنایی شمع قادر به ورود آن نبوده است.(مصاحبه ش12) در امامزاده، ضریح چوبی کوچکی وجود داشته که ظاهراً با حصیر و نی تزئین شده بوده است (مصاحبه ش5). همچنین دری چوبی و بسیار قدیمی نیز داشته که تزیینات کلون آن به اندازه ای قابل توجه بوده که در خاطر برخی از اهالی محل باقی مانده است.
ساختمان مفصل و باشکوه فعلی امامزاده، از دهه 40 ه.ش با کوشش اهالی و زیر نظر فردی به نام حاج عباس قدرخواه با خریداری زمین های اطراف امامزاده از اهالی، شروع به تجدید بنا و توسعه کرده است. در ساختمان فعلی امامزاده،حرم مجللی وجود دارد که اطراف آن را رواقی بزرگ با تاق و چشمه های متعدد احاطه کرده، و شامل دو صحن بزرگ جنوبی و شمالی و گنبدی با شکوه و دو مناره جالب و ضریحی زیباست که با استفاده از طلا و نقره تزئین شده است.
امامزاده دو سر در ورودی مجلل در دو صحن شمالی و جنوبی دارد،سردر شمالی آن مشرف به جاده ی اصلی اصفهان - نأئین می باشد.در تزئین گنبد و مناره ها و دیواره های دو صحن و سردرها از کاشی های معرق و کاشی خشت و آجرهای تزئینی استفاده شده است. در داخل حرم و رواق بزرگی که در حرم است، از گچ بری ها و آیینه کاری ها و خطاطی ها و نقاشی های هنرمندانه ای استفاده شده است. کاشی های داخل حرم و رواق با طرح های اسلیمی مزین است و گچ بری های آن با تصاویری از داستان های قرآنی و تصاویر قدیمی امامزاده و بارگاه های ائمه ی اطهار مزین شده است.
ظاهراً گنبد امامزاده دو پوش است و اطراف گلوگاه گنبد با سوره های کوثر، توحید و آیه تطهیر و اولی الامر و احادیث پیامبر مانند« حسین منی و انا من حسین» مزین شده است. همچنین در کتیبه های کاشی کاری های سردرها و صحن ها از آیات قرآنی و احادیث استفاده شده است.
وسعت امامزاده 1600 متر و وسعت بارگاه 900متر مربع است،ارتفاع گلدسته ها به 20 متر می رسد. در حال حاضر، امامزاده امکاناتی مانند مجموعه فرهنگی در دو طبقه دارد که در یک طبقه، کتابخانه بزرگی واقع شده است و در طبقه دیگر که، معمولاً دوره های آموزشی حفظ و تفسیر و تجوید قرآن برگزار می شود.همچنین درمانگاهی وابسته به امامزاده وجود دارد که از امکانات پزشکی خوبی برخوردار است.
جایگاه نذورات امامزاده در زندگی مردم
نذر کردن یکی از اعتقادات دینی مردم است و که افراد بر اساس فرهنگ خاص خود نذر می کنند. شخص با نذر کردن، خود را ملزم و متعهد به کاری می کند که در اصل، تکلیف و الزامی در برابر آن نداشته است ولی همین که نذر کرد بر وی لازم می شود بر اساس آن عمل کند و تعهد خویش را به شکل وفا به مفاد نذر نشان دهد.نذر کردن به امامزاده ها نیز یکی از نذرهایی است که در بین مردم اجتماع رایج است.مردم بر این گمانند که با نذرهای مختلف و توسل جستن به امامزاده به حاجات خود می رسند؛ معمولاً نذرهایی که در این امامزاده مرسوم است،پختن آش رشته، آش شله زرد و بیشتر نوعی آش به نام «کاچی» است. افرادی نیزکه از تمکن مالی برخوردارند، لوازم مورد نیاز امامزاده مانند فرش و قرآن را نذر می کنند.(مصاحبه ش11)در گذشته نذرهایی مانند پختن آش کمتر مرسوم بوده و نذرهایی مانند روشن کردن شمع بیشتر طرفدار داشته است ؛ در کنار بقعه مبارک، در گذشته یک سقاخانه سنگی وجود داشته است که اهالی با توسل جستن به امامزاده و نذر به ایشان در آن شمع روشن می کردند.(مصاحبه ش 11).
یکی از نذرهایی که در امامزاده در گذشته های دور رایج بوده است، قربانی کردن گوسفند و استفاده از پشم آن به عنوان فرش در اطراف بقعه بوده است (مصاحبه ش 7).
در حال حاضر، یکی از نذرهای اهالی این است که هنگامی که زائر عتبات یا مشهد هستند یا قصد زیارت خانه ی خدا را دارند قبل از سفر با مراجعه به امامزاده و توسل به امامزاده، پولی برای سلامت در سفر و قبولی زیارت (مصاحبه ش 4).
برگزاری مراسم مذهبی امامزاده در گذشته و حال
یکی از مراسم شیعیان که همواره آن را گرامی می دارند، یاد بود شهدای دشت کربلا در دهم محرم است. این مراسم معمولاً با مکان هایی که برای مردم بار معنوی دارد پیوند می یابد بخصوص امامزاده ها که از اخلاف ائمه محسوب می شدند بیشتر مورد توجه مردمند.در گذشته، در امامزاده ابوالعباس مورد بحث مراسم قمه زنی برگزار می شده و هیئت های عزاداری در امامزاده جمع می شدند و برای نشان دادن حزن و اندوه خود و برای ابراز همدردی با شهدای کربلا قمه می زدند. مراسم قمه زنی به صورتی بوده است که افراد به صورت کفن پوش و صف بندی نزدیک حرم می شدند و قمه می زدند؛یکی از اهالی که 95 ساله است اذعان می کند که وقتی بیش از پنج سال نداشته توسط مادرش به این مراسم آورده شده و برای سلامتی و این که تا آخر عمرش دوستدار امام حسین (ع) بماند قمه زده است.(مصاحبه ش3) کارکرد دیگر امامزاده، نگهداری اجساد بزرگان مذهبی و علمای منطقه بود که بنا بر وصیتشان باید در عتبات به خاک سپرده می شدند. امااز آنجا که سفر به عتبات برایخانواده متوفی به مدت زمان زیادی نیاز داشتف رسم«سپرده»پدید آمد. در گذشته اتاق های کوچکی در اطراف امامزاده وجود داشت که اهالی به آن دخمه می گفتند و هر موقع فردی از خانواده ای فوت می شده ،جسد وی را دفن نمی کردند بلکه آن را در این اتاق ها (دخمه)نگهداری می کردند و به اصطلاح آن را به امانت نزد امامزاد ه«می سپردند» . وقتی فردی از اعضای خانواده متوفی به عتبات مشرف می شد، جسد وی را با خود می برد و در کربلا دفن می کرد. البته هر کسی را به صورت «سپرده » در دخمه امامزاده قرار نمی دادند بلکه تنها کسانی این سعادت را داشتند که فرد عالم یا قابل احترامی در خانواده خود بودند (مصاحبه شماره 3و2).ظاهراً با شروع بازسازی امامزاده و در سال 1354 ه.ش دخمه ها خراب و استخوان های افراد «سپرده» شده در امامزاده دفن شد (مصاحبه ش13). مراسم دیگری که در امامزاده حدود 70-60 سال پیش برگزار می شد ،مراسم تعزیه خوانی بود(مصاحبه شماره14). این مراسم در قدیم در امامزاده اجرا می شد ولی از دهه ی پنجاه به این سو این مراسم بسط بیشتری یافت.در این مراسم که با سوز و اندوه هرچه تمام تر برگزار می شد همه افرادی که برای تماشا جمع شده بودند تحت تأثیر قرار می گرفتند. مردم به همراه کاروان تعزیه، اسب و شتر به راه می انداختند، شترهای مراسم معمولاٌ گاری هایی حمل می کردند، و روی آن ها آسیابی سنگی وجود داشت که به باور اهالی، نمادی از آسیاب سنگی حضرت زهرا (س) بود که با دست خود گندم آرد می کردند. همچنین اتاقک های چوبی با پوشش پارچه سبز روی گاری ها قرار داشت که نمادی از خانه حضرت زهرا بود. تشتی که نمادی از تشت جگر زهر خورده امام حسن (ع) محسوب می شد. به وسیله شترها حمل می شد.حتی مکان بلندی ایجاد می کردند که به عنوان تل زینبیه مورد استفاده قرار می گرفت (مصاحبه ش4). ظاهراً این مراسم روز 28 صفر هر سال از صبح شروع و تا عصر ادامه می یافت تعزیه ی 72 تن یاران امام حسین را نیز اجرا می شد (مصاحبه ش 10).
از جمله مراسمی که در گذشته برگزار می شد و به نوعی صورت آموزشی داشت، مراسم خواندن زیارت عاشورا بود که در شب های جمعه برگزار می شد و هدف آن، آموزش خواندن زیارت عاشورا به اهالی بخصوص جوانان بود (مصاحبه ش 7).
با گذشت زمان و گسترش امامزاده از دهه چهل ه.ش مراسم مختلفی در این مکان برگزار میشود. امروزه مراسمی مانند برگزاری دعای ندبه در عصرهای روز جمعه، عزاداری روز عاشورا، مراسم جشن نیمه ی شعبان و...برگزار می شود.یکی از بزرگ ترین مراسمی که امروزه در امامزاده برگزار می شود مراسم« سی شب با حافظان قرآن» در ماه مبارک رمضان است که با نظم و شکوه هر چه تمام تر هر سال برگزار می شود.
همچنین به دلیل این که روز شهادت ابوالعباس محمد دقیقاً مشخص نیست در روز فوت ام البنین مادر حضرت ابوالفضل به احترام امامزاده مراسمی به عنوان سالروز شهادت امامزاده در امامزاده برگزار می شود (مصاحبه ش1).
توسل به امامزاده وکرامات
فرهنگ توسل به ائمه و احفاد آن ها از دیر باز در مذهب شیعه رواج داشته است. افراد در گرفتاری های خود، یکی از راه های نجات را توسل به ارواح متعال ائمه و احفاد آن ها می دانند و این فرهنگ به صورت گسترده در میان عامه وجود دارد.اهالی منطقه اکثراً معتقدند از آن جا که امامزاده سن کمی در زمان شهادتشان داشته اند هر کس به ایشان متوسل شود به دلیل دل شفقت و دلسوزی ایشان بی نتیجه نخواهد ماند (مصاحبه ش 1).
شایان ذکر است، مرگ اندیشی و اعتقاد به دنیای پس از مرگ همواره یکی از دلایل نیاز انسان به نیروی فرا زمینی است و این نکته، در جایگاه امامزاده در زندگی مردم تأثیر زیادی داشته است. مردم گمان می کردند نزدیکی مزارشان به امامزاده باعث آرامش روحشان خواهد بود به همین سبب تلاش می کردند که مدفن نزدیکان و حتی خودشان در امامزاده باشند تا بعد از مرگ مورد عنایت شاهزاده(امامزاده) قرار بگیرند و در آخرت، شفیع آن ها باشد (مصاحبه ش 3) .و این امر، خود نمونه بارز توسل به امامزاده برای جهان پس از مرگ بود.
توسل به امامزاده برای رسیدن به حاجات از دیگر مسائلی است که مردم به آن اعتقاد دارند.بانویی از اهالی می گوید برای حاجتی به امام زاده متوسل شده و در رویا امامزاده را به صورت جوانی نورانی دیده و حاجت خود را گرفته است (مصاحبه ش 9).
یکی از مسایلی که مردم در گذشته آن را از کرامات امامزاده می دانستند، نوری بود که از آسمان به سمت امامزاده می تابید می کرده.راویان می گویند روشنایی این نور باعث روشن شدن محیط اطراف امامزاده می شد. بسیاری مدعی اند در گذشته به چشم خود نوری را دیده اند که به سمت امامزاده حرکت می کرد.مردم با دیدن این نور، حاجت خود را به زبان می آوردند چرا که معتقد بودند این نور، نور فرشتگانی است که برای زیارت امامزاده می آیند اهالی معتقدند در قدیم این نور بیشتر دیده می شد و دلیل آن را نبود امکانات روشنایی در آن زمان می دانند. یکی از اهالی می گوید اگر امروزه نوری هم به امامزاده هلول بتابد به دلیل چراغ های برقی دیده نمی شود (مصاحبه ش 8).
از دیگر کراماتی که اهالی به امامزاده نسبت می دهند؛این است که، فردی فرزندان پسر را خود در زمان نوزادی از دست می داد اما با توسل به امامزاده و متبرک کردن شال یا به اصطلاح کمربندی که در امامزاده بوده است دارای چندین فرزند پسر شده ( مصاحبه ش 6). شخصی دیگر که برای گرفتن حاجت خود به امامزاده متوسل شد و در خواب سه زن مشکی پوش را در امامزاده می بیند که آن سه تن حضرت فاطمه(س)، حضرت زینب و حضرت ام البنین بودند و حاجت او را برآورده کردند (مصاحبه شماره 1).
یکی از معجزاتی که در سال های اخیر اتفاق افتاده است و شاهدان فراوانی دارد، این بود که در زمان آماده سازی امامزاده برای مراسم سی شب با حافظان قرآن، فردی از ارتفاع بلندی با سر به زمین سقوط کرد اما هنگام نزدیک شدن به زمین با چرخشی، آن فرد به جای این که با سر سقوط کند با پا سقوط کرد و آسیب جدی ندید و تنها از ناحیه ی پا صدمه دید(مصاحبه ش 13).
فردی اذعان می کند که با یک تبعه خارجی در امامزاده درگیری لفظی پیدا می کند، و آن مدتی آن فرد با چاقو به وی حمله می کند و ضربات زیادی به وی می زند اما آن فرد با توسل به امامزاده جان سالم به در می برد (مصاحبه ش7).
یکی دیگر از اهالی نیز در ناحیه ی گلو درد فراوانی داشت اما با وجود مراجعه به پزشکان متعدد درد وی بهبودی پیدا نمی کرد تا اینکه وی به امامزاده متوسل شده و داخل حرم می شود و حرم که همیشه تاریک بوده به نحو شگفت انگیزی روشن شده و در ضریح باز شده، وی به دلیل هیبت این صحنه و ترس بیهوش می شود و وقتی به هوش می آید، دردی در گلو احساس نمی کند. وی در ادامه می گوید معمولاً پدر و مادر های ما، ما را به توسل به امامزاده وصیت می کردند (مصاحبه ش7).
اکثر اهالی اذعان می کردند که با توسل به امامزاده به حاجات خود رسیده و گاه کراماتی نیز دیده اند ولی حاضر به بیان جزئیات آن نبودند.
از آنجا که امامزاده ها در نظر مردم انسان هایی کم نظیر و صاحب کراماتی بودند، به مرور زمان داستان های واقعی که در خصوص آنها نقل می شد، با باورهای عامیانه مخلوط شد و مردم آن روایات را به نسل اندر نسل به فرزندان خود انتقال می دادند. بخصوص اشیای امام زاده برای مردم مقدس می شدند و مردم برای تبرک به آنها توجه داشتند. در امامزاده ابوالعباس نیز یک درخت وجود داشت که جنبه قداست پیدا کرده بود.این درخت در نزدیک امامزاده بود اما که به دلیل گسترش امامزاده و خشک شدن درخت مزبور آن را قطع کردند.(مصاحبه ش6).
یکی از اهالی می گوید که درخت را قطع می کردند، از وسطش خون جاری شده (مصاحبه ش 2). به گفته ی اهالی، مسجد کوچکی در جوار امامزاده وجود داشت که درخت مزبور در آن مسجد بود (مصاحبه ش13) (امروزه نزدیک قسمتی از صحن جنوبی امامزاده را نرده گذاشته اند که به صورت مسجد مورد استفاده قرار می گیرد.)اهالی درخت مذکور را مقدس می پنداشتند و در کنار درخت شمع روشن می کردند یا با نخ بستن به آن متوسل می شدند (مصاحبه ش 5).
حتی اهالی معتقد بودند در گذشته درخت سالی یک بار معجزه داشت و فرد سیدی از درون آن ظاهر می شد و دوباره درون درخت غایب می شد (مصاحبه ش 1). گاهی کسی اگر حاجتی داشت به امامزاده و درخت توسل پیدا می کرد و سنگی را بر می داشت و روی تنه درخت می گذاشت. اگر آن سنگ بر درخت قرار می گرفت، آن فرد به حاجت خود می رسید.(مصاحبه ش 4) بزرگی تنه ی درخت به حدی بود که شکافی در آن ایجاد شده بود و ده نفر می توانستند در آن شکاف جای بگیرند (مصاحبه شماره 7). این درخت معروف به درخت «زبان گنجشک بود»(مصاحبه ش 13).
امروزه در قسمتی از رواق، گنبد کوچکی قرار دارد که به گفته یکی از اهالی، زمانی که سقف حرم بنا می شود،جایگاه آن درخت را با این گنبد کوچک مشخص می کنند.(مصاحبه ش13).
نتیجه گیری
در ابتدای این بحث به شخصیت امامزاده ابوالعباس پرداخته شد و نسب او مورد بررسی قرار گرفت.سپس به شکل ظاهری امامزاده در گذشته و حال پرداخته و مشخص شد که شکل ظاهری امامزاده در چند دهه اخیر به شدت تغییر کرده و متحول شده است. در آخر، به جایگاه امامزاده در زندگی اجنماعی مردم پرداخته شد و نشان داده شد که مردم برای رسیدن به حاجات خود نذوراتی برای امامزاده قرار می دادند و او را منجی خود می دانند و از او طلب شفای مریضان و شفاعت در پیشگاه ائمه را داشتند.مردگان خود را به امید آمرزش در آنجا مدفون می کردند و امواتی را که قرار بود به عتبات فرستاده شود را در آنجا نگه می داشتند. کسانی بودند که نوری را گرد امامزاده دیده بودند و اشیای امامزاده حتی درخت روبروی آن را مقدس می پنداشتند. این مطالب این نکته را می رساند که وجود امامزاده در زندگی اجتماعی مردم از جنبه های معنوی و مادی تأثیر بسزایی داشته است.ضمایم:
1- تصاویری از امامزاده در طول زمان
2-تصویری از قدیمی ترین کتیبه واقع در ایوان جنوبی
3-گنبد و گلدسته ی جدید امامزاده امامزاده
4-رواق امامزاده
5-تصویری از امامزاده در دهه ی 40هجری شمسی
5-تصویری از امامزاده در دهه ی 40هجری شمسی
6-ضریح جدید امامزاده
7- کتیبه ی سنگ قبر در ایوان جنوبی
پی نوشت ها :
1.کارشناس ارشد تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی دانشگاه اصفهان.
2.دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ ایران اسلامی دانشگاه اصفهان.
-ابن رسته،احمد بن عمر.(1365).الاعلاق النفیسه،ترجمه و تعلیق دکتر حسین قره چانلو،تهران:امیرکبیر.
-جعفریان،رسول.(1384).خورشیدجی،قم:شورای اسلامی شهر خوراسگان با همکاری کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران.
-دهخدا،علی اکبر(1373).فرهنگ لغت.
-روضاتی،سیدمحمدعلی.(1378).دوگفتار،کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران، قم:چاپ خانه اعتماد.
-سپاس گذاری از مردم.(1346).جلد اول، اصفهان:اوقاف اصفهان،چاپ خانه محمدی.
-مصباح،مصطفی.(1377). امامزاده ابوالعباس،اصفهان:انتشارات مانی.
-نادری رارانی،نادرقلی،1387،تاریخ شهر خوراسگان و روستای راران، اصفهان:فرهنگ و مردم.
منابع میدانی
1- اسماعیلی، صدیقه ،متولد 1310،متولی امامزاده.
2 -اسماعیلی، فاطمه ،متولد 1323،زائر.
3- باقری، حاج رمضان ،متولد1297،زائر.
4- براتی، صدیقه، متولد 1322،زائر.
5- ترکی، عزت ،متولد1330،زائر.
6- حیدری، حاج غلامحسین ،متولد 1320،متولی امامزاده.
7- رجب زاده، عباسعلی، متولد 1317،سکنه ی اطراف امازاده.
8- عبدالهی، حاج حسین ،متولد 1310،کسبه ی اطراف امامزاده.
9-قیصری، فاطمه، متولد 1330 ،زائر.
10-کمالی، حاج حسین ،متولد 1312،سکنه اطراف امامزاده.
11- کریمی، حاج علی ،متولد 1312،سکنه ی اطراف امامزاده.
12- گلی، سکینه ،متولد1317،زائر.
13- محمدزاده، محمود ،متولد 1334،خادم امامزاده.
14- مهتری، رقیه، متولد 1310،زائر.