ترجمه: حمید وثیق زاده انصاری
منبع:راسخون
منبع:راسخون
این چیزی است که از کار ترکیبی مرغ و بوقلمون توسط پرورش دهندگان طیور حاصل شده است.
بیش از نیم قرن پیش، محققان مرکز تحقیقات کشاورزی Beltsville در خارج از واشینگتن دی سی در یک کار پرورش خلاقانه در یک محوطه انباری مشارکت نمودند. هدف آنها توسعهی بوقلمونهای بی پدر بود، یعنی آنهایی که از تخمهایی به دنیا بیایند که در آنها بوقلمون ماده بدون دخالت بوقلمون نر بارور شود. در این مسیر، و به شکلی کاملاً تصادفی، یک مرحله موقتی از این کار منتج به یک "مرغ بوقلمونی [churk]" (اصطلاحی که دانشمندان برای گونه ترکیبی به کار میبرند که پدر آن یک خروس و مادر آن یک بوقلمون بوده است) شد.
این موجودات به معنای واقعی کلمه کج و کوله بودند – با پاها، نوکها و پرهایی غیرعادی.
آنچه توهینی را به این اصطلاح اضافه میکند این است که این مرغهای بوقلمونی نصف هوش والدینشان را داشتند؛ این را مارلو اولسن سرپرست پروژه تحقیقاتی ماکیان میگوید.
شاید وسوسه آمیز بود که این پرنده یک بوقلمون مضحک یا رقت آور خوانده شود – به استثنای اینکه این گونهی ترکیبی با وجود آنکه مضطرب شده بود ولی ساکت ماند. سپس یک صدای ضعیف مرغی از خود در آورد.
ولی این مانع از آن نشد که مجله Science News با آب و تاب از این حیوان بر روی جلد شماره 5 نوامبر 1960 خود با عنوان "ترکیب تاریخساز" نام نبرد. این گونههای ترکیبی همه نر بودند، از این رو قادر به تولید مثل نبودند. پرورش این موجود جدید، حتی برای تخم گذاشتن، بسیار دشوار بود. سه پرنده Beltsvilleی که تا هفت ماهگی زنده ماندند تنها بازماندههای 2900 تخمی بودند که دانشمندان با استفاده از سلولهای اسپرم از یک مرغ نر پرورش داده بودند.
اولسن اولین فردی نبود که در زمان خلق یک هیبرید مرغ-بوقلمون به مشکل برخورد. در مقاله ای که وی در سال 1960 در ژورنال وراثت منتشر نمود به 12 مقاله قبلی ارجاع داشت، که هیچ یک از آنها منتج به حتی یک تخمگذاری نشده بودند. وی میگوید که برخی از گزارشهای دیگر مدعی تولید چند موجود جوان زنده شده بودند ولی هیچ جزئیاتی ارائه ننموده بودند. بخشی از این مشکل ظاهراً ریشه در عدم تطبیق ژنتیکی ژنهای والدین آنها داشت.
کروموزومها در هر سلولی که ژنهایی را با خصوصیات موروثی منتقل می کنند نخ مانند هستند. مرغها شش جفت کروموزوم دارند، در حالی که بوقلمونها نه جفت کروموزوم دارند. هر فرزند نیمی از هر جفت کروموزوم را از پدر و مادرش دریافت میکند. این قاعدتاً منتج به یک جفت شدگی با انطباق جدید از خصوصیات هر والد می شود. انتظار می رود که 15 کروموزومی که هر موجود دورگه با آن شروع کرده هیچ شانسی برای جفت شدگی مناسب با شش کروموزمی که پدر دارد، و نه تایی که مادر دارد – یا هر تعداد دیگری در این بین – نداشته باشد.
به نظر میرسد که این بتواند توضیحی برای وضیت نامناسب فرزند حاصله باشد.
با این حال، "مادر طبیعت" چیزی را که شبیه یک دورگه سالم مرغ-بوقلمون به نظر می رسد آفریده است "مرغ گردن لخت رنگی به نام Transylvanian". با این حال، در تبار این پرنده هیچ بوقلمونی وجود ندارد.
همانطور که از نام این مرغ و خروسها پیداست، گردنهای بیپری دارند. دنیس هیدون از انستیتو روسلین و دانشکده سلطنتی مطالعات دامپزشکی دانشگاه ادینبورگ اسکاتلند توضیح میدهد: "ما ابتدائاً بر روی تشخیص جهشی که منجر به خصوصیت لخت شدن گردن در مرغها میشود کار کردیم، چرا که مایلیم تا بدانیم که چه الگوهایی به وجود می آیند". وی میگوید که تیم وی این خصوصیت را به این صورت ریشهیابی کرده بود که "بخشی از کروموزوم 1 به کروموزوم 3 منتقل شده و در آن قرار گرفته بود". هیدان میافزاید که مطالعات بعدی نشان داد که ژنها سبب میشوند تا پوست گردن این پرندگان به طور خاصی برای از دست دادن استعداد تولید پَر حساس و آماده شود.
مرغهایی که گردن بی پر دارند در انواع مختلفی در جهان یافت می شوند. هیدان این حدس را مطرح می کند که در بخشهایی از خاورمیانه، آفریقا و آسیا این میتواند توسعه یابد زیرا چنین مرغهایی "تحمل بالاتری در قبال گرما نسبت به مرغهای پردار دارند."
در رابطه با اینکه آیا Transylvania خانهی اجدادی این پرنده است، وی گفت: "این بسیار بعید است. حیوانات خانگی دارای نامهای غلط اندازی از نظر جغرافیایی هستند (مثلا خود بوقلمون مثال بسیاری خوبی برای اثبات این موضوع است [که با وجود آنکه معنای turkey در زبان انگلیسی ترکیه می شود ولی ریشه در این کشور ندارد])."
بیش از نیم قرن پیش، محققان مرکز تحقیقات کشاورزی Beltsville در خارج از واشینگتن دی سی در یک کار پرورش خلاقانه در یک محوطه انباری مشارکت نمودند. هدف آنها توسعهی بوقلمونهای بی پدر بود، یعنی آنهایی که از تخمهایی به دنیا بیایند که در آنها بوقلمون ماده بدون دخالت بوقلمون نر بارور شود. در این مسیر، و به شکلی کاملاً تصادفی، یک مرحله موقتی از این کار منتج به یک "مرغ بوقلمونی [churk]" (اصطلاحی که دانشمندان برای گونه ترکیبی به کار میبرند که پدر آن یک خروس و مادر آن یک بوقلمون بوده است) شد.
این موجودات به معنای واقعی کلمه کج و کوله بودند – با پاها، نوکها و پرهایی غیرعادی.
آنچه توهینی را به این اصطلاح اضافه میکند این است که این مرغهای بوقلمونی نصف هوش والدینشان را داشتند؛ این را مارلو اولسن سرپرست پروژه تحقیقاتی ماکیان میگوید.
ولی این مانع از آن نشد که مجله Science News با آب و تاب از این حیوان بر روی جلد شماره 5 نوامبر 1960 خود با عنوان "ترکیب تاریخساز" نام نبرد. این گونههای ترکیبی همه نر بودند، از این رو قادر به تولید مثل نبودند. پرورش این موجود جدید، حتی برای تخم گذاشتن، بسیار دشوار بود. سه پرنده Beltsvilleی که تا هفت ماهگی زنده ماندند تنها بازماندههای 2900 تخمی بودند که دانشمندان با استفاده از سلولهای اسپرم از یک مرغ نر پرورش داده بودند.
اولسن اولین فردی نبود که در زمان خلق یک هیبرید مرغ-بوقلمون به مشکل برخورد. در مقاله ای که وی در سال 1960 در ژورنال وراثت منتشر نمود به 12 مقاله قبلی ارجاع داشت، که هیچ یک از آنها منتج به حتی یک تخمگذاری نشده بودند. وی میگوید که برخی از گزارشهای دیگر مدعی تولید چند موجود جوان زنده شده بودند ولی هیچ جزئیاتی ارائه ننموده بودند. بخشی از این مشکل ظاهراً ریشه در عدم تطبیق ژنتیکی ژنهای والدین آنها داشت.
به نظر میرسد که این بتواند توضیحی برای وضیت نامناسب فرزند حاصله باشد.
با این حال، "مادر طبیعت" چیزی را که شبیه یک دورگه سالم مرغ-بوقلمون به نظر می رسد آفریده است "مرغ گردن لخت رنگی به نام Transylvanian". با این حال، در تبار این پرنده هیچ بوقلمونی وجود ندارد.
همانطور که از نام این مرغ و خروسها پیداست، گردنهای بیپری دارند. دنیس هیدون از انستیتو روسلین و دانشکده سلطنتی مطالعات دامپزشکی دانشگاه ادینبورگ اسکاتلند توضیح میدهد: "ما ابتدائاً بر روی تشخیص جهشی که منجر به خصوصیت لخت شدن گردن در مرغها میشود کار کردیم، چرا که مایلیم تا بدانیم که چه الگوهایی به وجود می آیند". وی میگوید که تیم وی این خصوصیت را به این صورت ریشهیابی کرده بود که "بخشی از کروموزوم 1 به کروموزوم 3 منتقل شده و در آن قرار گرفته بود". هیدان میافزاید که مطالعات بعدی نشان داد که ژنها سبب میشوند تا پوست گردن این پرندگان به طور خاصی برای از دست دادن استعداد تولید پَر حساس و آماده شود.
مرغهایی که گردن بی پر دارند در انواع مختلفی در جهان یافت می شوند. هیدان این حدس را مطرح می کند که در بخشهایی از خاورمیانه، آفریقا و آسیا این میتواند توسعه یابد زیرا چنین مرغهایی "تحمل بالاتری در قبال گرما نسبت به مرغهای پردار دارند."
در رابطه با اینکه آیا Transylvania خانهی اجدادی این پرنده است، وی گفت: "این بسیار بعید است. حیوانات خانگی دارای نامهای غلط اندازی از نظر جغرافیایی هستند (مثلا خود بوقلمون مثال بسیاری خوبی برای اثبات این موضوع است [که با وجود آنکه معنای turkey در زبان انگلیسی ترکیه می شود ولی ریشه در این کشور ندارد])."
/ج