آسیب های اجتماعی: علل و درمان

یکی از مباحث بسیار مهم در زمینه آسیب های اجتماعی، عوامل و دلایل مهم به وجود آمدن این ‌آسیب هاست.(1) عوامل این آسیب ها بسیار زیاد است و فرصت بیان همه آنها نیست. در اینجا به ده عامل مهم و اصلی از عوامل آسیب ساز
چهارشنبه، 29 آبان 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آسیب های اجتماعی: علل و درمان
 آسیب های اجتماعی: علل و درمان

 

نویسنده: دکتر حسن روحانی




 

یکی از مباحث بسیار مهم در زمینه آسیب های اجتماعی، عوامل و دلایل مهم به وجود آمدن این ‌آسیب هاست.(1) عوامل این آسیب ها بسیار زیاد است و فرصت بیان همه آنها نیست. در اینجا به ده عامل مهم و اصلی از عوامل آسیب ساز اشاره می شود:
1. تحولات و تغییرات اجتماعی در دو دهه اخیر به ویژه مسئله نرخ رشد جمعیت؛
2. ضعف نهادهای اقتصادی و وجود مشکلات فراوان اقتصادی به ویژه مسئله بیکاری و تورم؛
3. عدم وجود برنامه ی صحیح برای اوقات فراغت به ویژه برای نسل جوان که مشغول کار و یا تحصیل است. آیا برای پر کردن ساعات فراغت آنها پس از پایان ساعت کار و یا پایان کلاس درس، فکری شده است؟
4. گذر از جامعه سنتی به مدرن و تأثیر مدرنیسم در هنجارهای اجتماعی به ویژه تکنولوژی ارتباطات؛
5. بحران هویت در میان جوانان(2)، که متأسفانه در شرایط فعلی به تدریج ممکن است به این بحران نزدیک شویم؛
6. تضعیف باورهای اعتقادی به دلیل ضعف نهادهای دینی، فرهنگی و آموزشی کشور و تعارض نهادهای مسئول فرهنگی. گاهی شاهد آن هستیم که نهاد دینی طرحی دارد و نهاد فرهنگی درست نقطه مقابل آن است که متأسفانه نتوانسته ایم بین این نهادها هماهنگی لازم را به وجود آوریم.
7. عدم توافق حاکمان نسبت به اصل مفهوم آسیب، حد خطر این آسیب ها و شیوه برخورد با آنان. متأسفانه ارگان های مختلف نسبت به آسیب های اجتماعی و خطر آنها نظر واحدی ندارند. حتی بین مجلس، دولت و دستگاه قضایی هم نظر واحدی وجود ندارد. برخی از مسئولین آسیب ها را خیلی خطرناک می دانند، در حالی که برخی دیگر آنها را خطری برای سلامت جامعه ارزیابی نمی کنند. همچنین در اینکه کدام آسیب مهم است نیز اختلاف نظر وجود دارد و نسبت به اولویت بندی آسیب ها نظر واحدی وجود ندارد. حتی نسبت به برخی از این آسیب ها، بعضی معتقدند نه تنها آنها آسیب نیستند، بلکه موجب نشاط جامعه نیز می باشند. یعنی توافق مفهومی و نظری در بحث آسیب های اجتماعی وجود ندارد.
8. نداشتن برنامه برای فضای بعد از جنگ، نسل قبل، هشت سال در فضای دفاع مقدس بوده و برای مقطعی که این جنگ خاموش می شود، برنامه ای از قبل نداشت. حتی بعد از جنگ نیز بلافاصله یک برنامه ریزی فوری انجام نگرفت تا این خلأ را از لحاظ فرهنگی پُر کند.
9. کاهش اعتماد عمومی بین خود مردم و بین مردم و حکومت؛ و
10. توطئه های خارجی.
در میان این ده عامل مهم برای آسیب های اجتماعی، در مورد چهار عاملی که اهمیت بیشتری دارند، توضیحاتی ارائه می دهم:
1)تحولات تکنولوژیکی به ویژه در زمینه ارتباطات؛ 2) تحولات و تغییرات اجتماعی در دو دهه ی گذشته؛ 3) معضل کارآمدی نظام 4) و بالاخره توطئه های خارجی.

1. تحولات تکنولوژیکی در زمینه صنعت الکترونیک

در سال های اخیر (از سال 1980 به بعد) با پیشرفت علم و تکنولوژی، ‌انقلاب وسیعی در عرصه ی صنعت الکترونیک به وقوع پیوست که در نتیجه ی این انقلاب تکنولوژیکی، چهره ی دنیا تغییر یافت. دانشمندان می گویند رشد تکنولوژی در 30 سال آخر قرن بیستم بیش از 3000 سال قبل از آن بوده است. نتیجه این رشد، تولد رایانه، ارتباطات جدید، نرم افزار، ارتباطات ماهواره ای و... بود که اثرات اجتماعی این تغییرات کمتر از اثرات تکنولوژیکی آن نیست. (3) از اوایل دهه هشتاد، گروهی از نظریه پردازان مانند تافلر(4) سعی کردند قالب های اجتماعی برای این تغییرات را در قالب نظریات دهکده ی جهانی، دنیای تک قطبی و موج سوم ارائه نمایند. آنچه مسلّم است اینکه انقلاب تکنولوژیک در تغییرات سیاسی و ژئوپُلیتیک جهان مانند فروپاشی شوروی و بلوک شرق، ایجاد اروپای واحد و... بی تأثیر نبوده و شاید بیشترین وزن را داشته است.
در سال های آینده و اساساً در قرن 21 شاهد اثرات سیاسی- اجتماعی رشد تکنولوژی خواهیم بود. سازوکارهایی از قبیل تجارت الکترونیک(5)، دولت الکترونیکی(6) و اساساً تمامی حوزه های الکترونیکی مانند پزشکی، آموزشی و کار از راه دور، بدون شک اثرات بسیار زیادی در رفتارها و روابط اجتماعی- سیاسی ملت ها و کشورها خواهد گذاشت.
در این میان مهم ترین مسئله، ‌تحول در مقوله ارتباطات مثل ماهواره و اینترنت است. اگرچه اولین ماهواره ها در دهه 60، در مدار کره زمین قرار گرفت، ولی تا سال های دهه 80، استفاده ی عمومی از ماهواره نمی شد. دلیل این امر مشکلات تکنولوژیکی و گرانی بیش از حد این تجهیزات بود.
در سال های اخیر ضمن ارزان شدن تجهیزات مورد نیاز، ظرفیت ماهواره ها نیز افزایش یافته است. برای مثال ماهواره های قدیمی حداکثر 4 ترانسپوندر حمل می کردند، در حالی که ماهواره های جدید قادرند تا 120 ترانسپوندر حمل کنند. همچنین با استفاده از تکنولوژی فشرده سازی، حجم اطلاعات بر روی ترانسپوندرها افزایش یافته است. به عنوان مثال در گذشته بر روی یک ترانسپوندر، یک کانال تلویزیونی ارسال می شد، ولی در حال حاضر در ماهواره های دیجیتالی، 16 کانال ارسال می گردد که به زودی این عدد به 64 کانال خواهد رسید.
تجهیزات دریافت و ارسال ماهواره، ارزان و در دسترس همه قرار گرفته است. در گذشته، تجهیزات ماهواره بسیار گران و استراتژیک بود، اما در حال حاضر عمومی شده است و به ارزانی در اختیار همه قرار دارد. به عنوان مثال LNB دیش ماهواره اسدآباد همدان ابعادی به اندازه یک اتاق داشت، ولی در حال حاضر LNBهای کوچک و تجاری، به آسانی در تمامی بازارها به فروش می رسد. می توان گفت تجهیزات ماهواره نسبت به 30 سال گذشته، صدها برابر کارآتر و ده ها برابر ارزان تر شده است، به طوری که در حال حاضر، راه اندازی شبکه های ماهواره ای در توان شرکت های تجاری نه چندان بزرگ نیز می باشد.
تقریباً تمامی ماهواره ها، دارای آنتن های Global بوده و اساساً مشکل پوشش از بین رفته است. با این تفاوت که بر مبنای موقعیت و سیگنال، قطر دیش تغییر می کند. به عنوان مثال ماهواره ترکیه در ایران با یک دیش یک فوت نیز قابل دریافت است. در حال حاضر ده ها و در آینده نزدیک صدها شبکه ماهواره ای از کشورهای مختلف جهان خاک جمهوری اسلامی ایران را تحت پوشش قرار داده اند که بر روی برخی از این ماهواره ها صدها کانال تلویزیونی به طریق دیجیتال پخش می شود.
اینترنت در کشور ما از سال 1375 توسط یک خط 36k راه اندازی شد. تعداد مشترکین پرظرفیت مخابرات در سال 1379، 195مشترک و در سال 1380، 700 مشترک بود که پیش بینی 15000مشترک در سال جاری می شود. در حال حاضر حداقل بیش از 100 نقطه تماس بین المللی و 700 توزیع کننده اینترنت(ISP) در کشور وجود دارد.
پیشرفت صنایع ارتباطی، جهان را تحت تأثیر خود قرار داده است. ارتباطات در کشورهای پیشرفته حرف اول را در توسعه، اقتصاد و مسائل اجتماعی می زند. چالش اصلی ما تطابق مسائل اجتماعی- فرهنگی و اعتقادی مردم با سازوکارهای جدید می باشد. به نظر می رسد از هم اکنون می بایست گروه هایی مسائل تکنیکی، اجتماعی و سیاسی آنها را مورد بررسی قرار دهند. آنچه مسلّم است در آینده نزدیک ارتباطات با سرعت بالا (50Mbps) به سادگی در منازل در دسترس عموم خواهد بود. این بدان معناست که با یک زوج سیم، هر کس می تواند به دنیای خارج (اینترنت، تلفن، فاکس، ارتباطات شبکه ای کامپیوتری و حتی تلویزیون های کابلی) دسترسی پیدا کند.
تحولات چشمگیر و باورناکردنی در صنعت ارتباطات و دسترسی مردم به ماهواره و اینترنت آثار خاص سیاسی و فرهنگی خود را خواهد داشت که هم از لحاظ فرهنگی و هم از لحاظ سیاسی برای ما اهمیت دارد. اکنون تحولی دیگر هم در حال وقوع است که فعلاً بعضی از کشورها از جمله ایران با‌ آن مخالفت کرده اند و آن بحث باند UHF برای پخش برنامه های تلویزیونی است که اگر این ماهواره ها با این تکنولوژی فعال شوند، دیگر نه دیش ماهواره ای می خواهد و نه دستگاه دریافت کننده. هر تلویزیون معمولی قادر است مستقیم از ماهواره برنامه را دریافت کند، که یک تحول بسیار شگرف خواهد بود و خود به خود آسیب اجتماعی فراوانی هم به همراه خواهد داشت. ما باید خود را برای آن روز آماده کنیم و برای آن راه حل پیدا کنیم. مسلماً آنچه تا امروز دنبال می شده، ممانعت مردم از دریافت برنامه های ماهواره بوده است. اگر بر فرض این طرح برای کوتاه مدت کارساز باشد، بی تردید برای بلندمدت کارساز نخواهد بود. ما باید بتوانیم در جامعه، آمادگی لازم فکری و فرهنگی را ایجاد کنیم و آن چنان نسل جوان خود را واکسینه نماییم که بتواند در برابر این امواج، ایستادگی و تحمل کند و هویت اسلامی و ایرانی خود را از دست ندهد و از طرف دیگر با ساختن برنامه های متنوع تلویزیونی و گسترش آن و اشاعه اطلاعات لازم و مفید، نسل جوان را اشباع نماییم.

2. تحولات و تغییرات اجتماعی طی دو دهه ی اخیر

جمعیت کشور طی دو دهه گذشته به دو برابر افزایش یافته و جامعه به شدت جوان شده است. جامعه جوان نیاز و مقتضیات خاص خود را دارد که در نگرش ها، تمایلات، انتظارات و رفتار آنان قابل مشاهده است. بدون شک تمامی عرصه های سیاسی، اجتماعی، ‌فرهنگی و اقتصادی کشور از این متغیر متأثر می شود و می بایست سیاست ها و سیاست گزاری ها با توجه به آن تدوین شوند.
یک تحول بزرگ، نرخ رشد نسل جوان جامعه ماست. از سال 1358 تا سال 1364، رشد جمعیت کشور ما حدود 3/9 بوده است. اگر جمعیت کشور را در آن زمان حدود 37 میلیون نفر در نظر بگیریم، ‌سالانه حدود یک و نیم میلیون نفر به جمعیت کشور اضافه شده است. کودکان آن زمان هم به جوانان امروز تبدیل شده اند، که همه آنها شغل، ‌مسکن، وسایل زندگی و دیگر مطالبات را خواهند داشت. این مسئله خود می تواند به یک معضل بزرگ در جامعه تبدیل شود.
طی دو دهه گذشته، سطح سواد در کشور به شدت افزایش یافته و طبق اعلام رسمی در سال 1357، به 79درصد رسیده است. این در حالی است که در آغاز پیروزی انقلاب اسلامی کمتر از نیمی از مردم از نعمت سواد برخوردار بودند. در کنار رشد کمّی جمعیت باسواد، رشد کیفی نیز با افزایش چشمگیر توسعه ی آموزش عالی کشور همراه بوده است. در حالی که تعداد دانشجویان کشور در سال 1355 محدود به 150000 نفر بوده، در سال 1380 این رقم به حدود 1/4میلیون نفر افزایش یافته است. افزایش سطح تحصیلات ضمن اینکه دانشجویان را با اندیشه ها، تئوری ها، گفتمان ها و نگرش های متفاوت آشنا می سازد، خود دانشجویان نیز عامل بسیار مؤثری برای ترویج و انتشار این اندیشه ها در سطح جامعه می باشند.
با توجه به این سیل عظیم جوانان که وارد دانشگاه و از دانشگاه خارج می شوند، اگر آموزش عالی کشور برنامه باکیفیتی در دانشگاه داشت، می توانست فرصت بسیار خوبی برای نظام باشد که این همه جوان در محیط دانشگاه ها با فرهنگ اسلامی- ایرانی آشنا شوند و به عنوان متخصص متعهد و مسلمان و وطن پرست از دانشگاه ها فارغ التحصیل گردند. از آنجا که ما آمادگی کافی نداشتیم، نسل جوان ما در دانشگاه با افکار وارداتی و با تئوری های جدید و متأسفانه ناقص و ترجمه ای مواجه شده است. دانشجویان نیز واسطه ای بین نخبگان جامعه و توده مردم عادی کشور برای انتقال یافته های خود در دانشگاه بوده اند که این خود موجب تحولی جدید در جامعه امروز ما شده است. بنابراین، می توان تأکید کرد افزایش تعداد دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاهی و همچنین افزایش نرخ سواد در کشور، تحولات ساختی کاملی را در جامعه پدید آورده که خود منشأ بسیاری از تحولات، روابط و تفکرات و اندیشه های جدید در میان اقشار مختلف جامعه شده است.
همچنین طی دو دهه گذشته، شاهد افزایش چشمگیر جمعیت به ویژه جمعیت شهرنشین بوده ایم. صرف نظر از علل و پیامدهای جامعه شناختی این گونه مهاجرت ها، افزایش جمعیت شهرنشین، ‌بروز کلان شهرهای با جمعیت های میلیونی، رشد تعداد شهرها و رشد نسبت جمعیت شهرنشین، ساختار اجتماعی کشور را به شدت از این موضوع متأثر و آثار اجتماعی خاصی در جامعه پدید آورده است.
به طور مداوم روستاها تخلیه می شوند و به شهرستان ها روی می آورند، شهرستان ها تخلیه می شوند و به کلان شهرها پناه می برند. یک نفر روستایی که پنج سال پیش در یک روستای کوچک زندگی می کرد، در شهر بزرگ میلیونی، با ده ها مسئله جدید از قبیل جدایی از خانواده و طایفه، گمنامی و ده ها مشکل دیگر مواجه می شود. زمانی که در روستا زندگی می کرد، ‌همه افراد روستا همدیگر را می شناختند، ولی در شهر بزرگ با یک فضای جدیدی مواجه می شود و در واقع از چتر نظارتی همسایه، اقوام و هم روستایی خارج می شود؛ با فرصت های جدید اجتماعی، وضع مسکن، آپارتمان ها، افراد متنوع، وضع خیابان ها، پارک ها، سینماها و بسیاری از مسائل مختلف مواجه می شود. تعداد کلان شهرها که معضلات خاص خودشان را نیز دارند، روز به روز در حال افزایش است. مرتب شهرهای بزرگ، بزرگ تر و روستاها تخلیه می شوند، که علاوه بر معضلات فراوان اقتصادی و سیاسی در جامعه، موجب آسیب های اجتماعی نیز می گردند.
بنابراین پیچیدگی و تنوع روابط و مناسبات اجتماعی، جایگزین شدن روابط ثانویه به جای روابط چهره به چهره، ارتقاء سطح دسترسی های اطلاعاتی و تنوع نگرش ها همه از آثار رشد و گسترش شهرنشینی در یک جامعه است. ارتقاء نرخ شهرنشینی را باید یکی از تحولات بزرگ ساختی جامعه شناختی ایران دانست که به کلی روابط و مناسبات اجتماعی را دچار دگرگونی کرده است.
نکته دیگر، افزایش شتابنده حضور زنان در عرصه عمومی به ویژه در حوزه آموزشی کشور است. طبق اعلام آموزش عالی کشور در سال 1380، نسبت دختران پذیرفته شده در دانشگاه به پسران، 62 درصد در مقابل 38 درصد بوده است. این شرایط، به کلی روابط و مناسبات قبلی اجتماعی که زنان را بیشتر در عرصه خصوصی و خانواده نگاه می داشت، دچار دگرگونی خواهد کرد. با افزایش سطح سواد و نقش پذیری اجتماعی زنان، جامعه شاهد طرح مطالبات حقوقی جدید از سوی زنان است که روابط جدیدی را بر جامعه تحمیل خواهد ساخت.
شرایط حضور زنان در صحنه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جامعه، کاملاً وضع را نسبت به گذشته متفاوت کرده است. هیچ گاه مطالبات و توقعات زنان مانند امروز نبوده است. حضور این همه زن در دانشگاه ها تحول بزرگی است. این همه دانشجوی دختر که وارد دانشگاه می شوند و با سطح تحصیلات عالی از دانشگاه خارج می گردند، توقعات جدیدی را مطرح می کنند. اینها خواهان روابط جدید و نظام جدید اجتماعی می باشند و هنجارهای گذشته را تغییر می دهند. در کنار این مسئله، گروه های اجتماعی مانند سازمان، حزب و جمعیت با هدف فرهنگی، سیاسی و یا صنفی توسط زنان ایجاد شده است که هر کدام پرچم، تفکر و ایده ای را همراه دارند. همه اینها می خواهند هنجارهای سنتی قدیم را بشکنند و هنجار جدیدی را در جامعه ترویج کنند؛ در حالی آن قبلی تخریب می شود که این جدید به وجود نیامده است. حال در این شرایط چه عدم تعادل هنجاری در جامعه ما به وجود خواهد آمد!
بنابراین، از این نظر نیز جامعه ما دچار تکان های شدید ساختاری می شود و تحولات ژرف و عظیمی را تجربه خواهد کرد. در سیاست گزاری ها و تصمیمات اجتماعی باید این متغیر به عنوان یک متغیر کلیدی مدنظر قرار گیرد. قطعاً نمی توان زنان را که حضور آنها در عرصه ی عمومی به شدت در حال افزایش است، مجبور به پذیرش قواعد و مناسباتی کرد که در یک جامعه سنتی و ساده قابل اجرا بوده است.
یک تحول جدید در جامعه امروز ما، ظهور گروه های متعدد اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... است. به رغم اینکه ممکن است میزان سازمان های غیردولتی در عرصه های متعدد آن چنان که با نیازهای اجتماعی منطبق باشد، ‌گسترش نیافته باشد، اما دامنه این گروه ها رشد قابل ملاحظه ای را نشان می دهد و عرصه های گوناگون ورزشی، هنری، سیاسی و اجتماعی میدان حضور آنها شده است. گروه های اجتماعی که امروزه تحت عناوین متعدد، زنان، جوانان، کارگران، دانشجویان، دانش آموزان و صنوف به فعالیت مشغول اند، توانسته اند درصدی از اقشار اجتماعی را متوجه نگرش ها و دیدگاه ها و فعالیت خود کنند. گروه ها و احزاب سیاسی با نام های متعدد بروز یافته اند و در تلاشی مستمر در جهت جذب، اثربخشی و ایجاد سازماندهی اقشار متعدد اجتماعی هستند.
احزاب سیاسی می توانند در نهادینه شدن ارزش ها، جهت دهی به مطالبات اجتماعی، توجه و تأکید بر منافع ملی و جلب تعهدات جمعی، نقش بی بدیلی داشته باشند. اما احزاب سیاسی کشورمان به دلیل بی تجربگی در مسائل حزبی، توجه بیش از حد به مسائل باندی و قدرت طلبی، معضلات فراوانی را برای جامعه به وجود آورده اند. قواعد، هنجارها و ضوابط رفتاری سنتی توسط این گروه ها مورد چالش قرار گرفته است، بدون آنکه الگوهای جدیدی شکل گرفته باشد که بتواند جامعه را در سطحی بالاتر سامان دهد و به انسجام جمعی بینجامد. (7) لذا تا رسیدن به مرحله انسجام، با فروپاشی هنجارها و قواعد سنتی، جامعه دچار نوعی نابسامانی و اختلال های رفتاری می شود که مهم ترین آن اختلال در سطح ارزش ها و هنجارهاست. با وقوع این پدیده است که جوامع در حال گذار انواع نابسامانی ها را تجربه می کنند. لذا باید با شناخت مناسب این فرایند بتوان این مرحله را به زودی پشت سر گذاشت. عدم شناخت و عدم برنامه ریزی و سیاست گزاری مناسب می تواند جامعه را به سوی فروپاشی اجتماعی سوق دهد.

3. عدم کارآمدی نظام

دولت ضعیف به سرعت اعتماد عمومی را نسبت به ساختارهای سیاسی-اجتماعی از دست خواهد داد. ما نیازمند یک دولت مقتدر هستیم. یک نظام مقتدر باید دارای انسجام درونی در داخل حاکمیت باشد که متأسفانه ما در این زمینه، با مشکل مواجه ایم. باید با توجه به اصل شایسته سالاری، مسئولیت های مهم و کلیدی را در اختیار افراد کاردان و متعهد قرار داد که قدرت درک ضرورت های مصالح و منافع ملی را داشته باشند و آن را فراتر از مصالح فردی و جناحی و گروهی خود قرار دهند و علاوه بر آن دارای دانش و تجربه کافی برای مسئولیت مورد نظر باشند. (8)
از طرف دیگر حجم دولت باید کوچک شود؛ همان تصمیمی که ده ها سال در کشورهای پیشرفته اجرا شده است، ولی متأسفانه در کشور ما حجم دولت روز به روز بزرگ تر می شود. (9)همچنین تصدی گری دولت باید کاهش یابد و کارها به مردم واگذار شود. یکی از راه های اساسی مبارزه با مفاسد اداری و اقتصادی همین است. دولت باید برنامه ریز و ناظر باشد و نه مجری طرح های اقتصادی(10).
اصل برنامه ریزی های واقع بینانه نیز بسیار حائز اهمیت است. متأسفانه در این زمینه هم با مشکل مواجه ایم. اگر دنبال برنامه ریزی درست اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بودیم، امروز شاهد این همه مشکلات و آسیب های اجتماعی نبودیم. حل معضلات اجتماعی از دست یک دولت کارآمد و یک نظام مقتدر برمی آید. باید همه تلاش کنیم تا دولت مقتدرتری داشته باشیم. دولت امروز ما با توان فعلی در برابر این مشکلات کم می آورد. بنابراین باید کاری کنیم که اقتدار دولت را بالا ببریم و دارای نظامی کارآمد باشیم.

4. توطئه های خارجی

از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون همواره با توطئه های خارجی مواجه بوده ایم. ولی در سال های اخیر بیش از گذشته شاهد این توطئه ها هستیم، که حتی گاهی به صورت مستقیم در اغتشاشات و تظاهرات داخلی کشور مداخله و گاهی فرماندهی می کنند. براون بانک و لانتوس، نمایندگان کنگره امریکا می گویند: « جمهوری اسلامی ایران به سوی انفجار اجتماعی- سیاسی پیش می رود. باید شرایطی را فراهم کنیم تا مخالفان، قدرت را به دست گیرند و خمینی گراهای تندرو را کنار بگذارند. »(11) امروزه استکبار همه توان خود را برای ناآرامی های داخل کشور به کار گرفته است و فکر می کند از این طریق می تواند به یک حکومت دست نشانده در تهران برسد. مایکل روبین از اینکه در تهران بشقاب های ماهواره ای را جمع می کنند، بسیار عصبانی است و از آن به شدت انتقاد می کند. (12)
اخیراً نتانیاهو، نخست وزیر سابق اسرائیل، در مجلس نمایندگان امریکا گفت با ارسال برنامه ماهواره ای که رژیم ایران آنها را انحرافی می داند، می توان رژیم را سرنگون کرد. با پخش برنامه هایی که در آن زنان زیبا با بدن های برهنه ظاهر شوند و پرداختن به امور دنیوی از قبیل زندگی تجملی و صحنه های جنسی می توان در ایران، انقلابی را به راه انداخت. (13) تقریباً کمتر معضلی در کشور هست که خارجی ها دخالت مستقیم و یا غیرمستقیمی در آن نداشته باشند.
به عنوان مثال با استقرار آمریکایی ها در افغانستان، انتظار این بود که نیروهای غربی مانع گسترش مواد مخدر شوند، ولی آنچه امروز در افغانستان انجام می دهند، این است که تولید مواد مخدر و کشت خشخاش را کاملاً آزاد گذاشته اند، ولی جلوی تبدیل تریاک به مرفین و هروئین را گرفته اند. می دانید مرفین و هروئین در ایران مصرف ندارد و قاچاقچی ها آنها را ترانزیت می کنند. در اروپا و امریکا مرفین و هروئین مصرف دارد، ولی در داخل ایران، تریاک مصرف دارد و معمولاً تریاک در اینجا رسوب می کند. تریاک را آزاد گذاشته اند، ولی جلوی مرفین و هروئین را گرفته اند. امریکایی ها تمام مرزهای جنوبی پاکستان را با گشت قایق و ناوچه بسته اند. در شمال افغانستان هم مسیر ترانزیت مواد مخدر را بسته اند، ولی سمت غرب را آزاد گذاشته اند. نتیجه اینکه همه مواد مخدر به سمت ایران سرازیر می شود. در این ماجرا، توطئه غرب کاملاً آشکار است. به ظاهر می گویند با مواد مخدر مبارزه می کنند، در جنوب و در پاکستان و در شمال مبارزه می کنند، اما سمت ایران و غرب افغانستان را کاملاً بازگذاشته اند. از این طرف آزمایشگاه ها را از بین می برند که تریاک تبدیل به مرفین و هروئین نشود، از طرف دیگر تولید تریاک و صادرات آن را آزاد گذاشته اند. کاملاً مشهود است که در تمام این برنامه ها یک توطئه حساب شده علیه منافع و امنیت ملی ما طراحی شده است.

راه حل ها

در برابر این همه آسیب هایی که رو به روی ماست، باید چه کنیم؟ در این بخش، به این مهم به صورت فهرست وار اشاره می کنم:

1. باور نمودن آسیب های اجتماعی به عنوان یک معضل اجتماعی و ضرورت چاره جویی برای آنها

اولین مسئله این است که باید مسئولین نظام به این مسئله اهمیت لازم را بدهند. متأسفانه دست اندرکاران و نهادهای مسئول کشورمان آن چنان به مشاجرات و منازعات سیاسی و جناحی سرگرم شده اند که معضلات اجتماعی به فراموشی سپرده شده است. این اولین گام است: توجه لازم به مسئله آسیب های اجتماعی. اگر پیام این سمینار همین نکته باشد که مسئولین باید به این مسئله اهمیت لازم را بدهند و به حاکمان و کارگزاران نظام اعلام کنیم که آسیب های اجتماعی به مرحله خطرناکی رسیده و پیدا کردن راه چاره یک ضرورت فوری است، کار مهمی انجام شده است؛ مخصوصاً برای کشور و انقلابمان که یک انقلاب فرهنگی بوده و با ایثار و فداکاری جوان های مؤمن پیروز شده است. دفاع مقدس با فرهنگ جهاد و ایثار و با فداکاری جوان های مؤمن پیروز شده است. امروز هم حفظ این نظام بر دوش جوان های مؤمن و مخلص ماست.
به این سخن نتانیاهو باید دقت شود که گفت با برنامه های ماهواره ای و برنامه های ضداخلاقی و فاسد باید نظام اسلامی را از بین برد. تعبیر نسنجیده او این بود که با برنامه های مبتذل می توان در ایران یک انقلابی به پا کرد. البته این گونه طراحی ها نشان از بی خبری این افراد از جوانان پرشور، مؤمن و مخلص و نهادهای مذهبی و دینی و آموزشی کشور ماست. به هر حال دشمن به آسیب های اجتماعی امید زیادی بسته است و می خواهد از طریق همین آسیب ها نظام ما را هدف قرار دهد. بنابراین اولین مسئله این است که بحث آسیب های اجتماعی در فهرست اولویت های کشور قرار گیرد و از فراموشی و بی تفاوتی خارج شود.
در شرایط امروز جامعه، اگر مدعی شویم به سمت آشفتگی اجتماعی پیش می رویم، ‌مبالغه و اغراقی نکرده ایم. رشد ناهنجاری های اجتماعی، تعارضات فرهنگی و فکری در جامعه، رشد بدبینی و بی اعتمادی، افزایش فزاینده مطالبات، کاهش احساس امنیت اجتماعی و رشد جنبش های اجتماعی و ده ها عامل دیگر جامعه ما را به سمت یک آشفتگی اجتماعی- سیاسی به پیش می برد. باید قبل از هر چیز اهمیت مسئله برای حاکمان ما روشن شود.

2. لزوم اجماع نظر مسئولین در شیوه کار

اگر دولت، مجلس، قوه قضائیه، ائمه جمعه، دانشجویان و همه و همه خطر را مثل هم نبینند، نمی توان با این معضل مقابله کرد. اگر کسی بگوید آزادی به صورت موجود خیلی خوب است؛ دیگری بگوید آزادی به این صورت، خیلی خطرناک است؛ یکی بگوید برنامه ماهواره و اینترنت موجب رشد و شکوفایی جامعه است؛ دیگری بگوید بسیار خطرناک است، نمی توان برای رفع این معضلات راه حل پیدا کرد. بدون آنکه مسائل مختلف اجتماعی به خوبی تجزیه و تحلیل شود و به راه حل صحیح و جامعی رسید، نمی توان با آسیب ها مقابله کرد. متأسفانه بیشتر طرح هایی که در این زمینه اعلام می شود، به شعار بیشتر شباهت دارد تا به برنامه. ما طراحی درستی در زمینه معضلات اجتماعی نداریم. زمانی به این نتیجه می رسیم که هیچ کس در کشور نباید ماهواره داشته باشد؛ همین الان هم قانون ما همین است، ولی در عمل هیچ توفیقی به دست نیاورده ایم. اگر در کنار ممنوعیت ماهواره، چند کانال تلویزیونی کشورمان را اختصاص به پخش برنامه های مفید ماهواره ای می دادیم و به شرکت های خصوصی اجازه می دادیم تا برنامه های مفید و ارزشمند و یا لااقل غیرمضر پخش شده از طریق ماهواره ها را پخش کنند و جلوی عطش جامعه را می گرفتیم، بی تردید بیشتر موفق بودیم. باید در پی راهکار اجرایی و عملی باشیم و راهکارهای صحیح را پیدا کنیم و مهم تر از همه، به یک اجماع نظر برسیم. با وجود اختلافات و نظرات گوناگون به نتیجه نخواهیم رسید.

3. برنامه ریزی لازم در زمینه مسائل اقتصادی فرهنگی و اجتماعی

مسئله سوم، برنامه ریزی لازم برای مسائل اقتصادی و فرهنگی است. تا بیکاری در جامعه ما حل نشود و تا زمانی که این سیل بیکاران روز به روز بیشتر می شود و تا قدرت خرید مردم افزایش نیابد، نمی توانیم با آسیب ها مبارزه کنیم. بدون حل معضلات اقتصادی مردم، نمی توانیم با بخشنامه و دستورالعمل و یا مجازات، معضلات را حل کنیم. در کنار کار فرهنگی و فعالیت فرهنگی و آموزشی باید برنامه صحیح اقتصادی نیز داشته باشیم. بنابراین ما نیاز به برنامه ریزی داریم. برای حل معضل بیکاری که ریشه بسیاری از معضلات اجتماعی است، راهی جز رونق اقتصادی، امنیت برای سرمایه گذاری، جذب سرمایه خارجی، خصوصی سازی، احیای صنعت توریسم و امثال اینها نیست. به این نکته هم توجه داشته باشیم که بیشتر بیکاران را جوانان تشکیل می دهند. سهم گروه سنی 15 تا 29 ساله از جمعیت بیکار کشور 79درصد است. این جمعیت جوان بیکار حدود 2/4 میلیون نفری فعلی، ظرفیت بالقوه ای برای ایجاد هرگونه ناهنجاری و حتی بحران در کشور است. 55/5 درصد از جمعیت بیکار کشور دارای تحصیلات زیر دیپلم و یا بی سواد هستند. نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاه ها از 4/7 درصد در سال 1375 به 12/6 درصد در سال 1380 رسیده است. مشکل بیکاری نه با توصیه حل می شود و نه با وام. راه حل، رونق تولید است. ما نیاز به تصمیمات بزرگ و کلان در کشور داریم و باید شهامت این تصمیم گیری ها را داشته باشیم و نباید اسیر شعار باشیم.

4. مشارکت عمومی مردم

مشارکت عمومی یک ضرورت برای حل معضلات اجتماعی است. دولت به تنهایی قادر به حل آنها نیست. باید همه دست به دست هم دهیم. مردم باید وارد صحنه شوند؛ همچنان که در کشورهای پیشرفته و غربی چنین است. هنجارهای اجتماعی در کشورهای غربی چگونه سامان یافته است؟ این امر به معروف و نهی از منکر که ما فقط شعار آن را می دهیم، غربی ها به آن عمل می کنند. در اروپا، اگر کسی از چراغ قرمز رد شود، چه اتفاقی می افتد؟ پلیس در آنجا حضور ندارد، ولی همان مردم عادی، شماره ی ماشین متخلف را یادداشت می کنند و گزارش می دهند. فردی که پشت فرمان است، کسی که به عنوان عابر عبور می کند، ‌کسی که در کنار مغازه ایستاده، همه با چهره ی عبوس و عصبانی با این متخلف برخورد می کنند و همه آنها سریع به پلیس اطلاع می دهند. به این صورت امر به معروف و نهی از منکر انجام می شود. آن چیزی که آنها معروف می دانند، همه را به آن تشویق می کنند و هر آنچه منکر می دانند، همه با آن مقابله می کنند. البته ممکن است آنها چیزی را منکر بدانند، ولی ما منکر ندانیم و یا به عکس که این بحث دیگری است. آنچه آنها معروف و منکر می دانند، نسبت به آن حساس اند و مردم در صحنه حضور دارند.
متأسفانه ما فقط شعار امر به معروف و نهی از منکر را می دهیم، بدون آنکه جامعه ما در عمل مشارکتی داشته باشد. در این مشارکت، نقش نهادهای دینی و مذهبی و غیردولتی مانند حوزه های علمیه، مساجد، احزاب و تشکل ها بسیار مهم است. البته اجتماعات روز جمعه یعنی نمازهای جمعه و ائمه جمعه نیز نقش بسیار مهمی را می توانند ایفاء کنند.

نقش نماز جمعه

در بحث مقابله با معضلات اجتماعی، نماز جمعه از دو دیدگاه اهمیت دارد. یکی اینکه چهارصد امام جمعه در سراسر کشور با یک صدایی می توانند تأثیرگذار خوبی بر کارگزاران نظام باشند. اگر صدا واحد باشد، قطعاً کارگزاران نظام را تحت تأثیر قرار می دهد تا هم آسیب ها را جدی بگیرند و هم در پی راه چاره باشند. از طرف دیگر، خود مردم که در نمازها حضور می یابند که در مجموع تعداد قابل ملاحظه ای هستند، آگاهی آنان نیز می تواند بسیار تأثیرگذار باشد.
البته امام جمعه با دست خالی و دست تنها نمی تواند به صورت مطلوب در این صحنه ظاهر شود. باید از همه نظر حمایت شود؛ مخصوصاً کمک های علمی، فکری و اطلاعاتی. یعنی شورای سیاست گزاری ائمه جمعه در آینده باید تبدیل به یک نهادی شود که بتواند همه اطلاعات لازم را به ائمه جمعه بدهد. کافی نیست که مطالبی به صورت بخشنامه و یا جمع آوری اخبار و حداکثر پیشنهاد محورهایی برای خطبه ها، برای ائمه جمعه ارسال شود. اگر ائمه جمعه بخواهند در حل معضلات اجتماعی به صورت فعال وارد شوند- چه معضلات سیاسی، چه معضلات فرهنگی و چه آسیب های اجتماعی- به یک کمک فکری و اطلاعاتی مداوم از یک مرکزیت جامع، نیاز دارند. البته نهادهای دیگر هم می توانند به شورای سیاست گزاری کمک کنند. همه باید دست به دست هم بدهیم تا خطبه ها را پُربارتر، جذاب تر و تأثیرگذارتر کنیم. آسیب های اجتماعی که موضوع این سمینار است، متأسفانه در شرایط فعلی به نقطه بحران نزدیک شده است. اگر چاره جویی فوری نشود و همه، با کمک هم انجام اقدامات جدی را مدنظر قرار ندهیم، بی تردید به مراحل خطرناکی خواهیم رسید.
در طرح بسیاری از مباحث مهم اجتماعی ما نیاز به دسترسی به مطالب علمی داریم که از طرف اندیشمندان و دانشمندان داخلی یا خارجی تدوین شده است. نیاز به نتیجه ی نظرسنجی های لازم در این زمینه داریم. نیاز به اطلاعات لازم از فعالیت نهادهای ذی ربط کشورمان داریم. و بالاتر از آن نیاز به یک طراحی جامع برای رفع معضل داریم. باید مرکزیتی، مسئولیت را بین نهادهای رسمی، نهادهای غیردولتی، مراکز دینی و تشکل های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی تقسیم کند، تا سریع تر به اهداف دست یابیم.

پی نوشت ها :

1. هفدمین گردهمایی سالانه ائمه جمعه سراسر کشور، ائمه جمعه سراسر کشور، مجتمع امام خمینی(رحمه الله)، 1381/7/15.
2. Burk. P. ,American Social Review,1997,Vol. 62,p. 134.
3. نگاه کنید به:
Karl Deutsch,"Social Mobilization and Political Development",American Political Review,1961,pp. 493-497
4. Alvin Toffler
5. E-Commerce
6. E-Government
7. نگاه کنید به:
Charles Jencks,"What is Post-Modernism",in: W. T. Anderso, The Fortana Post Modern Reader, London: Fontana, 1996, pp. 26-30
8. نگاه کنید به:
C. B. Macpherson, Democratic Theory: Essays in Retrieval, London: Oxford University Press, 1976, p. 27
9. نگاه کنید به:
K. Delbeare and P. Delbeare, American Ideologies, Chicago: Rand McNally, 1973, p. iii
10. نگاه کنید به:
Milton Friedman, Capitalism and Freedom, Chicago: University of Chicago, 1962, pp. 15-16
11. خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، 14 مرداد 1381؛ به نقل از روزنامه نیویورک تایمز.
12. واحد مرکزی خبر، 22 خرداد 1381؛ به نقل از آخرین شماره هفته نامه پانوراما چاپ ایتالیا.
13. سخنان نتانیاهو در برابر اعضای کمیته اصلاحات دولتی مجلس نمایندگان آمریکا، خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، 22شهریور 1381.

منبع مقاله :
روحانی، حسن؛ (1388)، اندیشه های سیاسی اسلام (جلد سوم: مسائل فرهنگی و اجتماعی)، تهران، کمیل، چاپ سوم.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط