چرا پدرم به دلیل سن کم با ازدواجم مخالفت می کند؟

سن کم به چند دلیل احتمال ازدواج ناموفق را افزایش می دهد:
حتی اگر بلوغ جسمی و جنسی در سنین پایین تر به وجود آید، اما بلوغ روانی لازم برای ازدواج، یعنی آن درجه از پختگی فکری، رفتاری و شخصیتی که برای زندگی مشترک و اداره ی زندگی مستقل لازم است، معمولاً در سنین بالاتر به دست می آید.
ممکن است فرد قبل از آن که درک کاملی از مسئله ی ازدواج و نحوه ی اداره کردن زندگی کسب کند و آمادگی ازدواج کردن را به دست آورده باشد، اقدام به ازدواج کند. در این صورت، نمی تواند به خوبی از عهده ی مسئولیت هایش برآید و لذا، زندگی مشترکش دچار اختلال و حتی تزلزل جدی می شود.
گاهی طرف مقابل هم آن قدر صبر و تحمل ندارد تا فرصت دستیابی به پختگی و کسب شرایط لازم را به همسرش بدهد؛ در نتیجه، در مواردی زندگی نوجوانان کم تجربه به طلاق منتهی می شود.
گاهی نیز نوجوان با ازدواج در سنین پایین، به دلیل صدور فرامین ناپخته و تصمیمات نسنجیده، باعث عدم اطاعت همسر و حتی اعتراض او می شود.
در این مواقع، او همسرش را فردی نافرمان تلقی می کند و این خود باعث بروز درگیری در خانواده می شود. غافل از آن که این نوع فرمان ها، اصولاً قابلیت اجراء و اطاعت را ندارند.
معمولاً چنین مشکلاتی در ازدواج های به موقع، کم تر به وجود می آید، زیرا فرامین همسر سنجیده تر و دقیق تر است و اغلب جایی برای مجادله و چون و چرا باقی نمی گذارد.
نکته ی دیگر این است که وقتی با سن کم، به خواستگاری می رویم، معمولاً خانواده ی دختر مخالفت می کنند و این مخالفت ها می تواند باعث ایجاد احساس شکست در ابتدای جوانی یا انتهای نوجوانی شود که گاهی موجب بروز افسردگی و مشکلاتی از این دست می شود.
به هر حال، در سنین پایین تر، معمولاً مسائلی مانند طی نکردن دوران خدمت سربازی، عدم اشتغال به حرفه ای مناسب و عدم استقلال اقتصادی که لازمه ی هر زندگی مشترکی است، نیز وجود دارد.
منبع مقاله :
ایمانی، محسن؛ وجدانی، فاطمه؛ (1388)، چالش های من و پدرم،(پاسخ به سؤالات نوجوانان)، تهران: نشر قطره، چاپ اول (1389)