ترجمه: حمید وثیق زاده انصاری
منبع:راسخون
منبع:راسخون
در آسمان اسکیِ کیتز بوهل، ستارهای تولد یافت به نام پیرمین تسور بریگن، قهرمان سویسی حرکتهای مارپیچ، مارپیچ بزرگ، و پرش با اسکی. این ورزشکار کمنظیر در 12 ژانویهی 1985، هر دو جام جهانی مسابقههای معروف به تاج خروس را نصیب خود ساخت. اما حادثهای نزدیک خط پایان اتفاق افتاد. پیرمین گفت: «در حالی که به سرعت به هدف نزدیک میشدم دردی در ناحیهی زانو احساس کردم و نتوانستم پایم را راست نگاه دارم.»
چند ساعت پس از این جریانِ ناگوار، قهرمان یاد شده روی میز عمل جراحی خوابیده بود. قسمتی از منیسک درونی او صدمه دیده بود و چنین به نظر میرسید که پایان فصل ورزش او رسیده است. آسیب منیسک تاکنون قهرمانان زیادی را از سکوی افتخار پایین آورده است و استعدادهای شکوفایی که امید ورزش بودند به خاطر آن تباه شدهاند.
به گفتهی این قهرمان: «اتحادیهی بینالمللی اسکی، از این که درست چهار روز پس از عمل، مرا روی تخته پرش میدید دچار شگفتی شده بود. البته حق با اتحادیه بود.» دو هفته بعد، پیرمین در مسابقههای آلپ، که بهترین استادان اسکی جهان در آن شرکت میکنند، سه مدال در بورمیو به چنگ آورد: در پرش و حرکتهای مختلط (مرکب از سه رشتهی پرش، مارپیچ، و مارپیچ بزرگ) دو مدال طلا و در مارپیچ بزرگ یک مدال نقره! معمای شگفتی بود. در حالی که پیش از آن، در مورد منیسک، تمام زانو را میشکافتند (به عقیدهی پزشک معالج و جراح پیرمین، تشریح مفصلی) و نزدیک به چند هفته – گاه چند ماه – دورهی مداوا طول میکشید، و خطر عفونت، خونریزی مفصل، خونمُردگی در سیاهرگها، و خشک شدن عضلهها پس از عمل جراحی یک مرحلهی عادی و معمولی بود، یکی از متخصصان زوریخ با جدیدترین روش تا آن موقع، عمل جراحی را انجام داد. امروزه بسیاری از پیشرفتهای جراحی در مورد زانو را مدیون روش و دستگاههای ظریف آرتروسکوپی میدانیم که سریع و ساده به رفع مشکل آسیبدیدگان برمیخیزد.
آرتروسکوپی که چندین سال است به طور مرتب، بیشتر برای درمان و توانبخشی زانو (آرتروس در زبان یونانی به معنای مفصل است) مورد استفاده قرار میگیرد، آن گونه که باید پیشرفتی نکرده است. این شاید به خاطر بیتوجهی متخصصان به روشهای جدید باشد. در این نوع از عمل جراحی، تمام مرحلههای کار در داخل زانو انجام میگیرد. به این ترتیب هم هزینهی معالجه و هم دورهی نقاهت اندک است.
مثلاً در طی یکی از عملهای ظریفِ این گونهای، پس از یک عفونت دردناک، تمام زانو (که عفونتش نسبت به قسمتهای دیگر بدن شایعتر بود) و ساق پا و قسمتی از ران به دقت تمیز شد. مغزِ دستگاه عمل، همان آرتروسکوپ است – غلافی به قطر چند میلیمتر مجهز به دوربین ویژهای با زوایههای گشادی مختلف و متحرک که به یاری تیغ جراحی در داخل زانو قرار میگیرد. دوربین عکاس روی این وسیله، بیشباهت به یک قوطی کبریت نیست. منبع نور دستگاه از تابش گزنون یا نور سرد هالوژن تغذیه میکند و سیمهای بسیار ظریف آن از جنس الیاف شیشهای است. تصویر داخل نور، به وسیلهی یک کامپیوتر دقیق به مونیتور رنگی منتقل میشود و تصویر به سرعت تجزیه و تحلیل میگردد.
سرنگ مخصوص جراحی را از سیلیکان ساختهاند و تمام ناحیهی زانو را – در مدت عمل – با نمک طعام شستشو میدهند. اکنون جراح میتواند ناحیهی صدمه دیده را که به اندازهی صفحهی مونیتور بزرگ شده است ببیند و مفصل، تارهای عمودی، و منیسک را بررسی کند.
چگونگی عمل جراحی، به نوع آسیب و شدت و ضعف آن بستگی دارد. برای بریدن، مکیدن عفونت، و پرداخت و صاف کردن استخوان کشکک، مجموعهای از قیچی، کارد خم، گیره، مته، غلاف، قلاب (برای دستیابی به درون زانو)، و ابزارهای دیگر وجود دارد. علاوه بر اینها، منبع تابش دستگاه، مجموعهی ظریفی برای برش با تیغههای متحرک و قابل تغییر، و دهها وسیلهی دیگر، به جراح امکان میدهد تا ناحیهی آسیب دیده را کاملاً ترمیم کند.
هدف عملی این کار، صرفهجویی در هزینه و کوتاه کردن مدت بهبودی بیمار است. لبهی ثابت منیسک را مطلقاً جابهجا نمیکنند و بافتهای آسیب دیده را – اگر صدمه شدید باشد – دور میریزند، و در غیر این صورت، توسط حلّال تمیزی شستشو میدهند.
در حین جراحی، علاوه بر متخصصان و پزشکان، حتی بیمار هم میتواند چگونگی عمل در داخل زانوی خود را تماشا کند. پس از پرداخت کردنِ پایهی ثابت منیسک، تمام زانو را با مواد ضدعفونی تمیز میکنند تا کوچکترین فسادی در آن نباشد. اگر آسیب جزئی باشد، ضمادی را با فشار به آن وارد میکنند تا کاملاً بسته و پر شود. موفقیت این شیوه را به طور عینی میتوان بررسی کرد: دکتر ی. لونرت، رئیس سابق بخش جراحی بیمارستان سنتماری در گلزنکیرشن، که با شروع از سال 1980، هزاران عمل آرتروسکوپی انجام داد (از جمله جراحی آرتروسکوپی زانوی شنایدر، مهاجم پر آوازهی تیم شالکه 04)، گفت که پنجاه درصد از بیماران سه روز پس از انجام عمل، بیمارستان را ترک میکنند. بررسی آماری یکساله نشان میدهد که 2ر93 درصد از عملها خوب یا خیلی خوب بوده است. حدود شصت درصد از بیماران کاملاً از این درد رهایی یافتهاند و کار جراحی چنان هنرمندانه و ظریف است که پنجاه درصد آنها حتی نمیتوانند ناحیهی عمل را تشخیص دهند. گیل کویست، از جراحان سوئد – که به عنوان پیشرو در اروپا شناخته میشد – به بررسی کارایی و کاربرد عضلههای کششی، یک هفته پس از عمل، پرداخت. آمار او نشان میدهد که با شیوههای قدیم، هفتاد درصد کشش عضلههای زانو آسیب میبیند، ولی با این روش، این آسیب به سی درصد کاهش مییابد.
روش جدید دیگری که کاملاً با روش مورد بحث تفاوت دارد، چندی توسط یکی از جراحان مونیخ به نام پروفسور کارل یواخیم ویرت مورد استفاده قرار گرفت. این جراح، برای ترمیم غضروف آسیب دیدهی بیماری، از غضروف سالم یک مرده استفاده کرد – نخستین تعویض و پیوند منیسک با برخی اعتراضها در روزنامهها و نشریههای علمی روبهرو شد، اما مسئولان و دستاندرکارانِ نهادهای علمی، کار او را تحسین کردند. روش دیگری توسط لانی جانسون اجرا شد که کاملاً انقلابی بود. او یکی از پیشگامان آرتروسکوپی در امریکا بوده است و از از پرداخت پلاستیکی زانو استفاده مینمود. آرتروز نیز در مرحلهی بعدی – نه به عنوان آسیب جدی غضروف، بلکه نوعی بیماری مفصلی که به ویژه در سنین بالا شایعتر است – به حساب میآید. پرداخت مفصل نزد بسیاری از بیماران با درد شدیدی همراه بوده است، ولی البته این موضوع به ویژه در مورد کسانی که روماتیسم خفیفی داشتند، راست میآید. باید برای این بیماران، روشهای جدید، مژدهی خوبی باشد.
همان گونه که در عمل منیسک وسایل خاصی لازم بود، در پیوند پلاستیکی نیز وسایلی برای خشکاندن عفونت، پرداخت، و برش لازم است. در این شیوه که، جراح، وسیلهی متهمانندی را با حرکتهای حساب شدهی موتوری به شکل زیگزاگ میچرخاند، غضروف مفصل در شعاع یک میلیمتر تمیز میشود. وقتی به عمق زانو رسید، خونریزی خفیف، نشان از پاک شدنِ کاملِ بافت آسیب دیده است (که روی مونیتور دیده میشود). اگر غضروف بیش از اندازهی لازم تراشیده و پرداخت گردد، زیان جبرانناپذیری به استخوان خواهد زد. درعین حال، دوران بهبودی کامل در حدود شش ماه طول میکشد، و پس از این مدت میتوان انتظار فعالیت از این مفصل داشت.
اما با وجود اشکالهای ناچیز، موفقیت روشهای جدید میتواند برگ زرینی در تاریخ پزشکی باشد. برخلاف انتظار و دانستههای ما، پس از خاتمهی عمل، غضروفهای تازه و سالمی آغاز به رشد میکنند. پزشکان خوشبین هستند و بر این باورند که: «این شیوههای ظریف و کمخطر، استفاده از پیوند مفصلی را عملاً کنار خواهد گذاشت.
چند ساعت پس از این جریانِ ناگوار، قهرمان یاد شده روی میز عمل جراحی خوابیده بود. قسمتی از منیسک درونی او صدمه دیده بود و چنین به نظر میرسید که پایان فصل ورزش او رسیده است. آسیب منیسک تاکنون قهرمانان زیادی را از سکوی افتخار پایین آورده است و استعدادهای شکوفایی که امید ورزش بودند به خاطر آن تباه شدهاند.
به گفتهی این قهرمان: «اتحادیهی بینالمللی اسکی، از این که درست چهار روز پس از عمل، مرا روی تخته پرش میدید دچار شگفتی شده بود. البته حق با اتحادیه بود.» دو هفته بعد، پیرمین در مسابقههای آلپ، که بهترین استادان اسکی جهان در آن شرکت میکنند، سه مدال در بورمیو به چنگ آورد: در پرش و حرکتهای مختلط (مرکب از سه رشتهی پرش، مارپیچ، و مارپیچ بزرگ) دو مدال طلا و در مارپیچ بزرگ یک مدال نقره! معمای شگفتی بود. در حالی که پیش از آن، در مورد منیسک، تمام زانو را میشکافتند (به عقیدهی پزشک معالج و جراح پیرمین، تشریح مفصلی) و نزدیک به چند هفته – گاه چند ماه – دورهی مداوا طول میکشید، و خطر عفونت، خونریزی مفصل، خونمُردگی در سیاهرگها، و خشک شدن عضلهها پس از عمل جراحی یک مرحلهی عادی و معمولی بود، یکی از متخصصان زوریخ با جدیدترین روش تا آن موقع، عمل جراحی را انجام داد. امروزه بسیاری از پیشرفتهای جراحی در مورد زانو را مدیون روش و دستگاههای ظریف آرتروسکوپی میدانیم که سریع و ساده به رفع مشکل آسیبدیدگان برمیخیزد.
مثلاً در طی یکی از عملهای ظریفِ این گونهای، پس از یک عفونت دردناک، تمام زانو (که عفونتش نسبت به قسمتهای دیگر بدن شایعتر بود) و ساق پا و قسمتی از ران به دقت تمیز شد. مغزِ دستگاه عمل، همان آرتروسکوپ است – غلافی به قطر چند میلیمتر مجهز به دوربین ویژهای با زوایههای گشادی مختلف و متحرک که به یاری تیغ جراحی در داخل زانو قرار میگیرد. دوربین عکاس روی این وسیله، بیشباهت به یک قوطی کبریت نیست. منبع نور دستگاه از تابش گزنون یا نور سرد هالوژن تغذیه میکند و سیمهای بسیار ظریف آن از جنس الیاف شیشهای است. تصویر داخل نور، به وسیلهی یک کامپیوتر دقیق به مونیتور رنگی منتقل میشود و تصویر به سرعت تجزیه و تحلیل میگردد.
سرنگ مخصوص جراحی را از سیلیکان ساختهاند و تمام ناحیهی زانو را – در مدت عمل – با نمک طعام شستشو میدهند. اکنون جراح میتواند ناحیهی صدمه دیده را که به اندازهی صفحهی مونیتور بزرگ شده است ببیند و مفصل، تارهای عمودی، و منیسک را بررسی کند.
چگونگی عمل جراحی، به نوع آسیب و شدت و ضعف آن بستگی دارد. برای بریدن، مکیدن عفونت، و پرداخت و صاف کردن استخوان کشکک، مجموعهای از قیچی، کارد خم، گیره، مته، غلاف، قلاب (برای دستیابی به درون زانو)، و ابزارهای دیگر وجود دارد. علاوه بر اینها، منبع تابش دستگاه، مجموعهی ظریفی برای برش با تیغههای متحرک و قابل تغییر، و دهها وسیلهی دیگر، به جراح امکان میدهد تا ناحیهی آسیب دیده را کاملاً ترمیم کند.
هدف عملی این کار، صرفهجویی در هزینه و کوتاه کردن مدت بهبودی بیمار است. لبهی ثابت منیسک را مطلقاً جابهجا نمیکنند و بافتهای آسیب دیده را – اگر صدمه شدید باشد – دور میریزند، و در غیر این صورت، توسط حلّال تمیزی شستشو میدهند.
در حین جراحی، علاوه بر متخصصان و پزشکان، حتی بیمار هم میتواند چگونگی عمل در داخل زانوی خود را تماشا کند. پس از پرداخت کردنِ پایهی ثابت منیسک، تمام زانو را با مواد ضدعفونی تمیز میکنند تا کوچکترین فسادی در آن نباشد. اگر آسیب جزئی باشد، ضمادی را با فشار به آن وارد میکنند تا کاملاً بسته و پر شود. موفقیت این شیوه را به طور عینی میتوان بررسی کرد: دکتر ی. لونرت، رئیس سابق بخش جراحی بیمارستان سنتماری در گلزنکیرشن، که با شروع از سال 1980، هزاران عمل آرتروسکوپی انجام داد (از جمله جراحی آرتروسکوپی زانوی شنایدر، مهاجم پر آوازهی تیم شالکه 04)، گفت که پنجاه درصد از بیماران سه روز پس از انجام عمل، بیمارستان را ترک میکنند. بررسی آماری یکساله نشان میدهد که 2ر93 درصد از عملها خوب یا خیلی خوب بوده است. حدود شصت درصد از بیماران کاملاً از این درد رهایی یافتهاند و کار جراحی چنان هنرمندانه و ظریف است که پنجاه درصد آنها حتی نمیتوانند ناحیهی عمل را تشخیص دهند. گیل کویست، از جراحان سوئد – که به عنوان پیشرو در اروپا شناخته میشد – به بررسی کارایی و کاربرد عضلههای کششی، یک هفته پس از عمل، پرداخت. آمار او نشان میدهد که با شیوههای قدیم، هفتاد درصد کشش عضلههای زانو آسیب میبیند، ولی با این روش، این آسیب به سی درصد کاهش مییابد.
روش جدید دیگری که کاملاً با روش مورد بحث تفاوت دارد، چندی توسط یکی از جراحان مونیخ به نام پروفسور کارل یواخیم ویرت مورد استفاده قرار گرفت. این جراح، برای ترمیم غضروف آسیب دیدهی بیماری، از غضروف سالم یک مرده استفاده کرد – نخستین تعویض و پیوند منیسک با برخی اعتراضها در روزنامهها و نشریههای علمی روبهرو شد، اما مسئولان و دستاندرکارانِ نهادهای علمی، کار او را تحسین کردند. روش دیگری توسط لانی جانسون اجرا شد که کاملاً انقلابی بود. او یکی از پیشگامان آرتروسکوپی در امریکا بوده است و از از پرداخت پلاستیکی زانو استفاده مینمود. آرتروز نیز در مرحلهی بعدی – نه به عنوان آسیب جدی غضروف، بلکه نوعی بیماری مفصلی که به ویژه در سنین بالا شایعتر است – به حساب میآید. پرداخت مفصل نزد بسیاری از بیماران با درد شدیدی همراه بوده است، ولی البته این موضوع به ویژه در مورد کسانی که روماتیسم خفیفی داشتند، راست میآید. باید برای این بیماران، روشهای جدید، مژدهی خوبی باشد.
همان گونه که در عمل منیسک وسایل خاصی لازم بود، در پیوند پلاستیکی نیز وسایلی برای خشکاندن عفونت، پرداخت، و برش لازم است. در این شیوه که، جراح، وسیلهی متهمانندی را با حرکتهای حساب شدهی موتوری به شکل زیگزاگ میچرخاند، غضروف مفصل در شعاع یک میلیمتر تمیز میشود. وقتی به عمق زانو رسید، خونریزی خفیف، نشان از پاک شدنِ کاملِ بافت آسیب دیده است (که روی مونیتور دیده میشود). اگر غضروف بیش از اندازهی لازم تراشیده و پرداخت گردد، زیان جبرانناپذیری به استخوان خواهد زد. درعین حال، دوران بهبودی کامل در حدود شش ماه طول میکشد، و پس از این مدت میتوان انتظار فعالیت از این مفصل داشت.
اما با وجود اشکالهای ناچیز، موفقیت روشهای جدید میتواند برگ زرینی در تاریخ پزشکی باشد. برخلاف انتظار و دانستههای ما، پس از خاتمهی عمل، غضروفهای تازه و سالمی آغاز به رشد میکنند. پزشکان خوشبین هستند و بر این باورند که: «این شیوههای ظریف و کمخطر، استفاده از پیوند مفصلی را عملاً کنار خواهد گذاشت.
/ج