محمدرضا حقشناس *
جعفر سالمی **
منبع: راسخون
چکیده
آموزه معاد و حتی علائم و جزئیات قیامت، در چندین کتاب از عهد جدید به صراحت بیان شده است. برای عیسی ع که یهودی و در فضای جامعه یهودی بود، آموزه رستاخیز مردگان امری مقبول و واضح بود ولی برای پولس که در میان یونانیان و رومیان فعالیت میکرد، که عقیده ای به رستاخیز مردگان نداشته و آن را مسخره میکردند، تأکید بر رستاخیز امر مهم و دشواری بود. وقتی مسیحیت به یونان راه یافت دیدگاه عبرانیان درمورد انسان به عنوان یک اندام روحی ـ جسمی با پیامد منطقیاش یعنی رستاخیز جسمانی پس از مرگ، با دیدگاه اورفیایی ـ افلاطونی درمورد روح معارض شد. در آثار متألهین نخستین مسیحی، به آموزه معاد و جسمانی بودن رستاخیز اشاره شده است و رسولان در موعظهها و نوشتههای خود، به قضاوت عمومی جایگاه ویژهای دادهاند. کتاب مقدس از حوادث قطعیای یاد میکند که پیش از داوری عمومی تحقق مییابد و معمولاً متألهان، 9 علامت را برای قیامت ذکر میکنند. در کتاب مقدس درمورد جزئیات قیامت صحبت شده است مثل محاسبه اعمال همگان، محرومیت اشرار از لذات و تشنگی بدکاران.کلید واژه:
1. معاد 2. مسیحیت سنتی 3. رستاخیز جسمانی 4. داوریمقدمه
عقیده به معاد یکی از وجوه اشتراک مسیحیت و اسلام است. در فقرات متعددی از کتاب مقدس و در تعالیم بسیاری از متألهین مسیحی عقیده به معاد به عنوان یکی از اساسیترین عقائد مسیحیت مطرح شده است. عقیده به معاد چنانچه خواهد آمد به طور خاص یکی از مرزهای مسیحیت و ادیان شرکآلود در دوران نخستین مسیحیت است که بحثها و مناقشات بسیاری را به دنبال خود داشته است.در این تحقیق ابتدا به بررسی آموزه معاد در عهد جدید، دراندیشه پولس و الاهیات مسیحی میپردازیم، سپس برای شناخت نگاه الاهیات سنتی مسیحی به معاد، ترجمهای از مباحث معاد شناختی در دایرة المعارف کاتولیک میپردازیم.
معادشناسی در مسیحیت سنتی
گرچه اعتقاد به شکلی از زندگی پس از مرگ در جهان قدیم متداول بوده ولی معتقدین به رستاخیز جسم در اقلیت بودند. برخی مکاتب هرگونه باور به زندگی پس از مرگ را انکار می کردند مثلاً رواقیون معتقد بودند که، حقیقتی غیر از مادّه وجود ندارد؛ لذا زندگی پس از مرگ را انکار می کردند(1) و مکاتبی که جسم را شر و زندان و حصاری برای روح معرفی میکنند ؛مثل افلاطون در کتاب «فایدون» و «اپیکوریان» و... رستاخیز جسم را محال می دانند، زیرا مستلزم گرفتار شدن دوباره روح در زندان جسم است مثلاًبرخی معلمان رواقی مثل پوزیدوینوسبه تأثیر از افلاطون قائل به فناپذیری روح شدند. کلسوس ،مشرک و فیلسوف باستان که بحث های بسیاری در ردّ مسیحیت نموده میگوید: «جسم با آن همه خصوصیاتی که حتّی ارزش اشاره هم ندارد ، خداوند نه مایل است و نه قادر است که بر خلاف برهان آن را ابدی سازد».
معاد در عهد جدید
آموزه معاد و حتی علائم و جزئیات قیامت، که در کلام اسلامی به اشراط الساعة معروف است، در چندین کتاب از عهد جدید به صراحت بیان شده است.به عنوان نمونه به این موارد اشاره میکنیم:
1ـ «19 اگر امید ما به مسیح فقط منحصر به این زندگی باشد، از تمام مردم بدبختتر هستیم!20 امّا در حقیقت، مسیح پس از مرگ زنده شد و اولین کسی است که از میان مردگان برخاسته است21 زیرا چنانکه مرگ به وسیله یک انسان آمد، همانطور قیامت از مردگان نیز به وسیله یک انسان دیگر فرا رسید22 و همانطور که همه آدمیان بهخاطر همبستگی با آدم میمیرند، تمام کسانیکه با مسیح متّحدند، زنده خواهند شد. امّا هرکس به نوبت خود زنده میشود: اول مسیح و بعد در وقت آمدن او آنانی که متعلّق به او هستند.24 پس از آن پایان کار فرا خواهد رسید و مسیح تمام فرمانروایان و قوّتها و قدرتها را برانداخته و پادشاهی را به خدای پدر خواهد سپرد».(2)
2ـ «روزی را معیّن فرمود که جهان را با راستی و درستی به وسیله شخصی که برگزیده ی خود اوست داوری فرماید و برای اثبات این حقیقت او را پس از مرگ زنده کرد».(3)
3ـ «18 به عقیده من درد و رنج کنونی ما ابداً با جلالی که در آینده برای ما ظاهر میشود، قابل مقایسه نیست.19 تمامی خلقت با اشتیاق فراوان در انتظار ظهور فرزندان خدا به سر میبرد».(4)
4ـ «31وقتی پسر انسان با جلال خود همراه با همه فرشتگان میآید، بر تخت پادشاهی خود خواهد نشست32و تمام ملل روی زمین در حضور او جمع میشوند. آنگاه او مانند شبانی که گوسفندان را از بُزها جدا میکند، آدمیان را به دو گروه تقسیم خواهد کرد33گوسفندان را در دست راست و بُزها را در دست چپ خود قرار خواهد داد34آنگاه پادشاه به آنانی که در سمت راست او هستند خواهد گفت: 'ای کسانیکه از جانب پدر من برکت یافتهاید! بیایید و وارث سلطنتی شوید که از ابتدای آفرینش عالم برای شما آماده شده است.35چون وقتی گرسنه بودم به من خوراک دادید، وقتی تشنه بودم به من آب دادید، هنگامیکه غریب بودم مرا به خانه خود بردید،36وقتی عریان بودم مرا پوشانیدید، وقتی بیمار بودم به عیادت من آمدید و وقتیکه در زندان بودم از من دیدن کردید37آنگاه نیکان پاسخ خواهند داد: 'ای خداوند چه وقت تو را گرسنه دیدیم که به تو خوراک داده باشیم و یا چه موقع تو را تشنه دیدیم که به تو آب داده باشیم؟38چه زمان غریب بودی که تو را به خانه بردیم یا برهنه بودی که تو را پوشاندیم؟39 چه وقت تو را بیمار یا زندانی دیدیم که به دیدنت آمدیم؟'40 پادشاه در جواب خواهد گفت: 'بدانید آنچه به یکی از کوچکترین پیروان من کردید، به من کردید.'41 «آنگاه به آنانی که در سمت چپ او هستند خواهد گفت: 'ای ملعونان، از من دور شوید و به آتش ابدی که برای ابلیس و فرشتگان او آماده شده است بروید،42 زیرا وقتی گرسنه بودم به من خوراک ندادید، وقتی تشنه بودم به من آب ندادید،43 وقتی غریب بودم مرا نپذیرفتید، وقتی برهنه بودم مرا نپوشانیدید و وقتی بیمار و زندانی بودم به دیدن من نیامدید.'44 آنان نیز جواب خواهند داد: 'چه موقع تو را گرسنه یا تشنه یا غریب یا عریان یا بیمار یا زندانی دیدیم و کاری برایت نکردیم؟'45 او جواب خواهد داد: 'بدانید آنچه به یکی از این کوچکان نکردید به من نکردید46 و آنان به کیفر ابدی خواهند رسید، ولی نیکان به حیات جاودانی وارد خواهند شد.»(5)
پولس و رستاخیز
برای عیسی ع که یهودی و در فضای جامعه یهودی بود، آموزه رستاخیز مردگان امری مقبول و واضح بود ولی برای پولس که در میان یونانیان و رومیان فعالیت میکرد، که عقیده ای به رستاخیز مردگان نداشته و آن را مسخره میکردند، تأکید بر رستاخیز امر مهم و دشواری بود.پولس در نامه به قرنتیان رستاخیز مردگان را امری مهم میداند که ریشهی آموزهی رستاخیز عیسی است. امّا ظاهراً قضیه رستاخیز جسمانی برای خود پولس تا قدری مشکل بود زیرا او میگوید: «آ نچه از گوشت و خون ساخته شده است، نمیتواند در پادشاهی خدا سهیم گردد و آنچه فانی است، نمیتواند در فناناپذیری نصیبی داشته باشد».(6) و گویا این به گونهای همان تفکر افلاطون است که جسم، زندان روح است و جسم، ظلمت است و مانعِ نور و ملکوت. دیل مارتین میگوید: «پولس بین سازگارکردن مسیحیانِ سطح پایین و امیدهای آخرالزمانی آنها با مسیحیان سطح بالایی که تحت تأثیر فلسفه و انکار یونانیـرومی معاصر بودند، سر در گم مانده است».(7)
در اندیشه عبرانی در انسان شناسی دو واژه بکار میرفت یکی نِفِش(8) و یکی رُواخ(9)، این که یهوه آدم را از خاک سرشت و سپس در بینی او روح حیات یعنی نِفِش دمید و موجب شد آدم موجود زندهای باشد ولی نِفِش چیزی نبود جز حیاتِ طبیعی لذا حیوانات نیز نِفِش دارند. کلمه نِفِش شبیه واژهی اِکدی «نپیشتو» به معنای نفس حیاتی از نزدیک در ارتباط با خون یا جوهر حیات است که در هنگام مرگ از جسم خارج میشود در ضمن واژه رُواخ که معمولا spirit ترجمه میشود به معنای نیروی ممیّزهی ذهنی و جسمی افراد برجسته و قدرت روحانی و معنوی است.
از آنجایی که مسیحیت در یهودیه رشد کرده بود، طبیعتاً چارچوب شکلهای نخستین تعلیمات مسیح از طریق عقاید یهودی و اصطلاحات مذهب یهود تعیین میشد. در اناجیل همنوا، کلمه یونانی پسوخه یا روح همه جا معادل واژه عبری نِفِش است که برای القاء معنای زندگی جسمانی یا تجربیات عاطفی افراد استفاده می شود.
وقتی مسیحیت به یونان راه یافت دیدگاه عبرانیان درمورد انسان به عنوان یک اندام روحی ـ جسمی با پیامد منطقیاش یعنی رستاخیز جسمانی پس از مرگ، با دیدگاه اورفیایی ـ افلاطونی درمورد روح معارض شد؛ این معارضه به طرزی داستانی در روایت پولس وقتی در آتن موعظه می کرد، بیان شد. اعمال رسولان (34: 16-17) حکایت میکند که چگونه آتنی ها آرام به پولس گوش می داند تا زمانی که او از رستاخیز مردگان سخن گفت؛ که بعضی استهزاء نمودند...و پولس از میان ایشان بیرون رفت. دلیل این عمل روشن بود (اعمال رسولان32: 17) «قیامت مردگان» در زبان یونانی لفظاً به معنای «ایستادن لاشهها» است، چنین ایده ای برای کسانی که از افلاطون تغذیه کرده بودند حیرت آور بود. برای آنان جسم زندان روح بود و انسان با مرگ از این زندان خلاص میشد. به این ترتیب حتی فکر به رستاخیز جسمانی، خشم آنان را برمیانگیخت.
پولس طبیعت بشری را علاوه بر ماده مرکب از سه عامل میدانست:
1ـ سوما، بدن
2ـ پسوخه، نفس (جزء فنا ناپذیر وجود شخصی)
3ـ پنوما، روح
او از همین سهگانه انگاری برای حلّ مشکل یونانیان با رستاخیز استفاده می کند. در اول قرنتیان وقتی از او پرسید میشود که «مردگان چگونه برمیخیزند و به کدام بدن میآیند»(10) وی با بهره گرفتن از همین تمایز بین پسوخه و پنوما بین دیدگاه عبرانی درمورد ضرورت رستاخیز جسم ـ سوما ـ با نگاه منفی یونانیان به حیات دنیوی و طبیعی ـ که از نِفِش حاصل شده ـ، میان جسم طبیعی ـ ترکیب جسم با نفس ـ که میمیرد و دفن میشود و جسم روحانی ـ ترکیب جسم با پنوماـ که قیام میکند و برمیخیزد، تمایز قائل میشود.(11)
رستاخیز در الاهیات مسیحی(12)
در آثار پدران نخستین کلیسا، اشاره های اندکی درباره ی رستاخیز یافت می شود و ظاهراً این بخاطر پذیرش عمومی نسبت به رستاخیزبوده است.کلمنت اسکندرانی در نخستین نامه برای اثبات رستاخیز، به گردش شبانه روز، چرخه رشد گیاهان، زندگی ققنوس، کتاب مقدّس و کمال و قدرت خداوند اشاره می کند.
ایگنایتوس، منکران رستاخیز جسمانی مسیح را سرزنش می کند امّا اشاره ای به منکران رستاخیز جسمانی مردگان نمی کند گویا این عقیده با پذیرش عمومی مواجه بوده است.
پالیکارپ در نامه به فیلیپیان در مورد رستاخیز جسمانی میگوید: «کی دوباره بینش خود را بدست آوردید؟ آیا این در زمانی که شما در جسم بسر میبردید نبود؟ بنابراین ما باید جسم را چون معبد خداوند پاس بداریم؛ زیرا همچنان که در جسم خوانده شدید پس در جسم نیز باز خواهید آمد؛ زیرا عیسیای مسیح در آغاز روح بود و سپس جسم گردید و در این طریق ما را فراخواند، پس همچنین نیز ما در همین جسم پاداش خواهیم گرفت».
از ظاهر برخی عبارات و نامه ها بر می آید که گروهی از مسیحیان به رستاخیز جسمانی مردگان اشکال می کردند.
پالیکارپ رستاخیز جسمانی را با تجسد مسیح مقایسه می کند. عیسای مسیح در آغاز روح بود و سپس جسم گردید؛ پس همچنین ما نیز در همین جسم پاداش خواهیم یافت. همچنین با رستاخیز عیسی مقایسه میکند، آن کسی که او را از مردگان برانگیخت ما را نیز به خوبی برخواهد خیزاند.
یوستین شهید، صد سال پس از پولس، باور به رستاخیزمؤمنان را نشانه یک مسیحی حقیقی قرار دارد. یوستین در مورد افرادی که اظهار میدارند که رستاخیزی از مردگان نخواهد بود بلکه ارواحشان پس از مرگ به سوی آسمان بالا کشیده میشود، میگوید: «نپذیرید که آنها مسیحی باشند».
سپس میگوید: «امّا من و دیگر مسیحیان که دربارهی همه چیز به درستی میاندیشیم درک میکنیم که رستاخیزی از جسم واقع خواهد شد و هزار سال در اورشلیم که بعد ها دوباره به زیبایی و وسعت بنا میگردد ، خواهد گذشت». (این نظر شبیه عقیده رجعت نزد شیعه خواهد بود.)
داوری نهایی(13)
این بحث ترجمه بحث «آموزه داوری عمومی» در دایره المعارف کاتولیک است.کمتر آموزهای در کتاب مقدس بوضوح و تکرار مثل روز قیامت ـ روز داوری عمومی ـ ذکر شده است. در عهد قدیم، پیامبران به قیامت به عنوان روز خدا اشاره میکنند، مثل اشعیاء2: 12 و حزقیال13: 5، که در آن انسانها و اقوام برای قضاوت عمومی فراخوانده میشوند. در عهد جدید رجعت دوم یا بازگشت مسیح برای داوری، بارها به عنوان یک آموزه اساسی ـدکترینـذکر شده، نه تنها خود مسیح این مطلب را پیش بینی کرده(14) بلکه در نقاشیها نیز واقعه قیامت و قضاوت عمومی با جزئیات به تصویر کشیده شده است.
رسولان در موعظهها و نوشتههای خود، به قضاوت عمومی جایگاه ویژهای دادهاند چنانچه در اعمال رسولان از پطرس نقل میکند که: « او به ما فرمان داد که به آن قوم اعلام کنیم و به این حقیقت شهادت دهیم که خدا او را داور زندگان و مردگان قرار داده است»(15) یا در تیطوس2: 13 میگوید: « در انتظار امید متبارک خود، یعنی ظهور پرشکوه خدای بزرگ و نجاتدهنده ما عیسی مسیح باشیم».
اسامی قیامت در کتاب مقدس
1ـ روز خدا(16) (اشعیاء2: 12)
2ـ روز نهایی(17) (یوحنا6: 39-40)
3ـ روز پسر انسان(18) (لوقا17: 30)
4ـ روز ظهور جلال خدا(19) (اول پطرس4: 13)
6ـ دومین رجعت مسیح(20) (اول تیماتئوس6: 14)
عقیده به قضاوت عمومی ـ قیامت ـ همواره در کلیسا غالب بوده است و بعنوان یک عقیده جدی در تمام عقاید سنتی مطرح بوده است.
نمونههایی از ذکر قیامت در متون قدیمی کلیسا، اعتقادنامهها:
1ـ اعتقادنامه رسولان:
«او ـ مسیح ـ به بهشت صعود کرد و از آنجا باید برای داوری زندگان و مردگان بیاید.»2ـ اعتقادنامه نیسن:
«او باید دوباره با شکوه و جلال بیاید تا داوری کند بین مردگان و زندگان.»3ـ اعتقادنامه آتاناسیوس:
«از این جهت او باید بیاید تا بین مردگان و زندگان داوری کند و با آمدن او، تمام انسانها ـ مردگان ـ باید برخیزند با بدن هایشان ـ معاد جسمانی ـ نامه اعمالشان را تقدیم کنند.»هزاره گرایی
با اعتماد بر اعتبار پاپیوس، چندتن از پدران چهارقرن نخستف نظریه «یک هزار سال حکومت زمینی مسیح و قدیسین پیش از پایان جهان» را مطرح کرده اند که اصطلاحاً به هزاره گرایی معروف است. این تئوری به هیچ وجه از اعتقاد آنها به داوری نهایی ـ معاد ـ نکرده است و شهادت آباء کلیسا بر این عقیده واضح و مورد اتفاق است.ضرورت داوری عمومی
کلیسای رم به این سؤال می پردازد که با وجود داوری خصوصی برای هر فرد ـ در برزخ ـ، چه نیازی به داوری عمومی هست؟:الف)لزوم اتمام عواقب و نتایج اعمال:
نخستین دلیل بدین شرح است که پاداش و عقاب مردگان میبایست کامل شود. کسانی که مردهاند گاهی فرزندانی از خود بجای میگذارند که از والدین خود پیروی میکنند و تحت تأثیر آنها هستند، این تأثیرات و پیروی و تقلیدها باید پایان پذیرد ـ به اینکه همه بمیرند ـ و این با رستاخیز عمومی محقق میشود تا به ضورت دادرسی عادلانه یک محاسبه مناسب به افعالِ خوب و بد همه واقع شود. (محاسبه افعال مستقیم و تأثیرات بعدی مه افعال غیرمستقیم انسان هستند). برای همین باید در پایان دنیا، داوری عمومی واقع شود.ب) لزوم آشکار شدن عدالت و حکمت خدا:
این مهم است که در سعادت و شقاوت که گاهی حاصل از اعمال خوب یا بد بسیاری است اثبات شود که، همه چیز توسط خدایی اداره میشود که در نهایت دانایی و عدالت و حکمفرمایی است. بنابراین ضروری است که نه تنها برای رفتار ما پاداش و عقاب در جهان دیگر در انتظار ما باشد بلکه میبایست این پاداش و عقاب در یک داوری عمومی واقع شود.»علائم قیامت
کتاب مقدس از حوادث قطعیای یاد میکند که پیش از داوری عمومی تحقق مییابد. این پیشگوییها قصد ندارد تا زمان دقیق و قطعی قیامت را تعیین کند زیرا زمان دقیقش فقط برای خداوند آشکار و معلوم است و بس و در زمانی محقق میشود که کمترین انتظار وجود دارد(21). این علائم برای این منظور هستند که خبر از نزدیکی وقوع قیامت دهد و مسئله پایان دنیا را به یاد مسیحیان بیاندازد بدون تحریک حسّ کنجکاوی بیهوده و ترس بیمورد.معمولاً متألهان، 9 علامت را برای قیامت ذکر میکنند:
4ـ موعظههای عمومی دین مسیحیت (فراگیر شدن مسیحیت)
در باب این علامت، مسیح میگوید: «این مژده ی پادشاهی الهی در سراسر عالم اعلام خواهد شد تا برای همه ملّتها شهادتی باشد و آنگاه پایان کار فرا میرسد.»(22) برخی این پیشگویی را بر تخریب اورشلیم حمل کردهاند ولی بر اساس نظر اکثر مفسرین، این سخن به معنای پایان جهان است.5ـ تغییرِ دین یهودیان
بنابر تفسیر آباء کلیسا، «تغییر دین یهودیان» در آستانه پایان دنیا، توسط پولس پیش بینی شده است در رساله به رومیان آنجا که میگوید: «25...یک حالت بیحسّی روحانی موقّت قوم اسرائیل را فراگرفته است تا آن زمانیکه تعداد افراد ملل که قبلاً معیّن شدهاند، تکمیل گردد. 26و بعد تمام قوم اسرائیل، نجات خواهند یافت. چنانکه کتاب مقدّس میفرماید: "نجاتدهنده از صهیون خواهد آمد و بیدینی را از خاندان یعقوب برخواهد داشت".»(23)6ـ بازگشت خنوخ(24) و ایلیا(25) به دنیا
این عقیده بین آباء کلیسا مورد اتفاق بوده است که این دو مرد که هرگز طعم مرگ نچشیدهاند برای پایان دنیا بعنوان مقدمه رجعت دوم مسیح، حفظ و ذخیره الهی شدهاند. در ملاکی4: 5 میگوید: «پیش از فرا رسیدن آن روز عظیم و هولناک که روز داوری خداوند است، من ایلیای نبی را نزد شما میفرستم».7ـ یک بیدینی ارتداد و گسترده
درباره این واقعه، پولس تسالونیها را موعظه کرد که آنها از آن ارتداد گسترده وحشت زده نشوند چراکه در این هنگام روز خدا نزدیک است «نگذارید هیچکس به هیچ عنوانی شما را فریب دهد، زیرا آن روز نخواهد آمد، مگر اینکه اول شورش عظیمی علیه خدا روی دهد و مظهر شرارت -یعنی آن مردی که از ابتدا مقرّر بود به جهنم برود- ظهور کند».(26)آباء کلیسا این شورش را بر یک کاهش گسترده تعداد مؤمنین به مسیحیت در میان اقوام متعدد حمل کردهاند. برخی مفسرین برای تأیید این نظر، به این سخن مسیح استناد کردهاند: «بدانید که بزودی و به نفع آنان دادرسی خواهد کرد. امّا وقتی پسر انسان میآید آیا اثری از ایمان برروی زمین خواهد یافت؟» (27)
8ـ دجال
یکی از دیگر از علائم قیامت، حکومت دجال یا آنتی کریست است. در رساله دوم به تسالونکیان میگوید: «مظهر شرارت -یعنی آن مردی که از ابتدا مقرّر بود به جهنم برود- ظهور کند4او با هر آنچه خدا خوانده میشود و هر آنچه مورد پرستش است، مخالفت میکند و خود را بالاتر از همهی آنها قرار خواهد داد به حدّی که در معبد بزرگ خدا مینشیند و ادّعای خدایی میکند.»(28) در نامه اول یوحنا میگوید: «دشمن مسیح در زمان آخر ظاهر خواهد شد؛ و حالا میبینیم که دشمنان مسیح که ظاهر شدهاند زیادند و از این رو میفهمیم که ساعت آخر نزدیک است.»(29)البته ابهام و اختلاف نظرهای زیادی دراین مورد وجود دارد. این عقیده از پیشگویی وسایر نوشتههای کتاب مقدس استفاده میشود که پیش از دومین بازگشت مسیح، یک دشمن قدرتمند علیه مسیح قیام خواهد کرد که مردم را با نیروی شگفت انگیز خود، فریب داده و مسیح را آزار میدهد.
9ـ آشفتگی شدید در طبیعت:
کتاب مقدس بوضوح این مطلب را بیان میکند که پیش از قیامت، اختلال و آشفتگی شدید و غیرعادی در طبیعت رخ میدهد اموری مثل جنگ، طاعون، قحطی و زلزله که برخی نویسندگان از این بلایا بعنوان وقایع پایان دنیا یاد کرده اند. در متی24: 29 میگوید «به محض آنکه مصیبت آن روزها به پایان برسد، خورشید تاریک خواهد شد و ماه دیگر نور نخواهد داد، ستارگان از آسمان فرو خواهند ریخت و قدرتهای آسمانی متزلزل خواهند شد».10ـ آتش سوزی جهانی
درنوشتههای پاپی گفتهایم که در پایان دنیا، یک آتش سوزی عمومی واقع میشود که البته مخلوقات را نابود نخواهد کرد بلکه فقط در ظاهر و هیئت دنیا تغییر ایجاد میکند. دانشمندان تجربی امکان چنین فاجعهای را که ناشی از حوادث بزرگ طبیعی است، تأیید میکنند ولی متألهان عقیده دارند که منشأ این آتش سوزی کاملاً معجزه آسا است و طبیعی نیست.11ـ نفخه صور
در چندین نوشتار از کتاب مقدس، از یک نفخ صور یاد شده که مردگان را برای رستاخیز زنده میکند. «بلکه در یک لحظه با یک چشم بهمزدن به محض آنکه شیپور آخر شنیده شود، تغییر خواهیم یافت. زیرا شیپور به صدا در میآید و مردگان برای حیات فناناپذیر زنده میشوند و ما نیز تغییر خواهیم یافت»(30)، «28زمانی خواهد آمد که همه ی مردگان صدای او را خواهند شنید29و از قبرهای خود بیرون خواهند آمد: نیکوکاران برای حیات خواهند برخواست و گناهکاران برای محکومیّت.»(31)12ـ ظهور علامت مسیح در بهشت
متی24: 30 میگوید: «پس از آن، علامت پسر انسان در آسمان ظاهر میشود و همه ملل عالم سوگواری خواهند کرد و پسر انسان را خواهند دید که با قدرت و جلال عظیم بر ابرهای آسمان میآید». و از این دانسته میشود که ظهور اثر مسیح در بهشت، نزدیکترین علامت قیامت و رجعت مسیح است. آباء کلیسا این علامت را بر آشکار شدن نور یا شبح مسیح در آسمان حمل کردهاند.جزئیات قیامت در کتاب مقدس
در کتاب مقدس درمورد جزئیات قیامت صحبت شده است:الف) عدم اطلاع مردگان از وقت قیامت
«مُردهها هیچ چیز نمیدانند».(32)ب) محاسبه اعمال نیک و بد
1ـ «خدا هر کار خوب یا بد انسان را، حتّی اگر در خفا هم انجام شده باشد، داوری خواهد کرد.»(33)
2ـ «من افکار و کارهای او را میدانم. من میآیم تا تمام ملّتهای جهان را جمع کنم. وقتی آنها همه جمع شوند قدرت و جلال مرا خواهند دید»(34)
3ـ «اکنون زمان داوری مردگان است. اکنون زمان پاداش گرفتن خادمان تو یعنی انبیا و مقدّسین تو میباشد، کسانیکه به تو حرمت میگذارند،چه کوچک و چه بزرگ. زمان آن رسیده است تا کسانیکه زمین را تباه میسازند، از بین ببری».(35)
4ـ «و مردگان را دیدم که همه از بزرگ و کوچک در مقابل تخت ایستاده بودند و کتابها باز میشد. در این وقت کتاب دیگری که همان دفتر حیات است گشوده شد. مردگان بر طبق آنچه در کتابها نوشته شده بود یعنی مطابق کارهای خود، داوری شدند.»(36)
بدکاران آرزوی مرگ میکنند
«در آن زمان این مردمان آرزوی مرگ خواهند کرد، امّا به آرزوی خود نخواهند رسید. مشتاق مردن خواهند بود، ولی مرگ به سراغ آنها نخواهد آمد.»(37)محرومیت بدکاران از لذات
«12-13آنها از شرارت لذّت میبرند و طعم آن، دهانشان را شیرین نگاه میدارد،14امّا آنچه را که خوردهاند، در شکمشان ترش کرده، به زهرمار تبدیل میشود15و ثروتی را که بلعیدهاند، قی میکنند. خدا همه را از شکمشان بیرون میکشد.16آنچه را که خوردهاند،مانند زهر مار آنها را مسموم کرده، هلاک میسازد.»(38)تشنگی بدکاران
«ای پدر من ابراهیم، به من رحم کن. ایلعازر را بفرست تا سر انگشتش را به آب بزند و زبان مرا خنک کند چون من در این آتش عذاب میکشم».(39)عذاب با آتش
«با آتش و شمشیر تمام کسانی را که خاطی بودند مجازات خواهد کرد، و بسیاری از آنها کشته خواهند شد.»(40)«وقتی اینها بیرون میروند، بدنهای بیجان کسانی را میبینند که بر من شوریدهاند. کرمهایی که آنها را میخورند مرگ نخواهند داشت و آتشی که آنها را میسوزاند، هیچوقت خاموش نخواهد شد. منظرهی آنها برای تمام مردم دنیا نفرتانگیز خواهد بود».(41)
جزئیات وقایع روز قیامت
زمان قیامت
چنانچه گفته شد از علائم قیامت نمیتوان زمان معینی برای آن تعیین کرد(42)، همانگونه که وقتی حواریون از مسیح پرسیدند که: «خداوندا، آیا وقت آن رسیده است که تو بار دیگر سلطنت را به اسرائیل بازگردانی؟» عیسی در پاسخ به آنها گفت: «برای شما لزومی ندارد، که تاریخها و زمانهایی را که پدر در اختیار خود نگه داشته است، بدانید».(43)معلوم نبودن زمان قیامت همواره توسط مسیح و رسولان تأکید شده است تا انگیزهای برای مراقبت و پرهیزکاری باشد. لذا میگوید: «42پس بیدار باشید، زیرا نمیدانید در چه روزی مولای شما میآید.43بهخاطر داشته باشید: اگر صاحبخانه میدانست که دزد در چه ساعت از شب میآید، بیدار میماند و نمیگذاشت دزد وارد خانهاش بشود.44پس شما باید همیشه آماده باشید، زیرا پسر انسان در ساعتی که انتظار ندارید خواهد آمد.»(44)
مکان داوری
تمام نوشتارهایی که از رجعت مسیح یاد کردهاند، بوضوح دلالت دارند که داوری عمومی بر روی زمین واقع خواهد شد ولی برخی مفسرین از رساله تسالونکیان استفاده کردهاند که داوری در آسمان واقع خواهد شد «سپس آن کسانیکه از میان ما زنده میمانند همراه با آنها در ابرها بالا برده خواهند شد تا در فضا با خداوند ملاقات نمایند و به این ترتیب ما همیشه با خداوند خواهیم بود».(45)اما طبق پیشگویی یوئیل نبی، داوری در صحرای یهوشافاط(46) خواهد بود، چنانچه در یوئیل3 :1-2 میگوید: «زیرا اینک در آن ایام و در آن زمان، چون اسیری یهودا و اورشلیم را برگردانیده باشم، 2 آنگاه جمیع امتها را جمع کرده، به وادی یهوشافاط فرود خواهم آورد و در آنجا باایشان درباره قوم خود و میراث خویش اسرائیل محاکمه خواهم نمود زیرا که ایشان را در میان امتها پراکنده ساخته و زمین مرا تقسیم نمودهاند.»
آمدن قاضی
این که قضاوت در قیامت به مسیح نسبت داده شده، نه تنها از جنبه الوهی مسیح بلکه همچنین از جنبه بشری او، صریحاً در کتاب مقدس بیان شده است «25 یقین بدانید که زمانی خواهد آمد، و در واقع آن زمان شروع شده است، که مردگان صدای پسر خدا را خواهند شنید و هرکه بشنود زنده خواهد شد.26زیرا همانطور که پدر منشأ حیات است، به پسر هم این قدرت را بخشیده است تا منشاء حیات باشد.»(47)اگرچه قدرت داوری میان تمام اقانیم تثلیث وجود دارد ولی بطور ویژه در مسیح هست زیرا حکمت و عقل به طرز ویژهای در مسیح قرار دارد. همچنین خود مسیح تصدیق کرده است که بعنوان یک انسان، عالم را داوری خواهد کرد. او در دومین رجعت مسیح در آسمان آشکار خواهد شد در حالی که بر ابر نشسته و گروههایی از فرشتگان اطراف او هستند و فرشتگان تمام مردم را در محضر مسیح جمع میکنند.
«پسر انسان با جلال پدر خود همراه با فرشتگان میآید و به هرکس بر طبق کارهایش پاداش میدهد.»(48) ، «31وقتی پسر انسان با جلال خود همراه با همهٔ فرشتگان میآید، بر تخت پادشاهی خود خواهد نشست32و تمام ملل روی زمین در حضور او جمع میشوند. آنگاه او مانند شبانی که گوسفندان را از بُزها جدا میکند، آدمیان را به دو گروه تقسیم خواهد کرد».(49)
(«11 آنگاه تخت سفید بزرگی را دیدم که شخصی بر آن نشسته بود. آسمان و زمین از حضور او گریخت و دیگر اثری از آنها نبود.12 و مردگان را دیدم که همه از بزرگ و کوچک در مقابل تخت ایستاده بودند و کتابها باز میشد. در این وقت کتاب دیگری که همان دفتر حیات است گشوده شد. مردگان بر طبق آنچه در کتابها نوشته شده بود یعنی مطابق کارهای خود، داوری شدند.13 دریا، مردگان خود را تحویل داد و مرگ و دنیای مردگان نیز مردگانی را که در خود نگاه داشته بودند، پس دادند. آنها از روی کارهایشان داوری شدند.»(50)
افراد منتخبی در مقام قضاوت به مسیح کمک میکنند «مگر نمیدانید که ایمانداران جهان را داوری خواهند کرد؟ و اگر شما باید جهان را داوری کنید آیا لیاقت آن را ندارید که در مورد موضوعات کوچک داوری نمایید»(51) بودن در محضر عدالت، خودش به تنهایی نوعی عذاب برای گناهکاران محسوب میشود، برای کسانی که قرار است مجازاتشان بطور عمومی إعمال شود.
همراهی حواریون در قضاوت
اما حواریون بنحو خاصی داوری میکنند زیرا طبق وعده آنها بر روی دوازده تخت خواهند نشست و به محاسبه اعمالِ اسباط دوازدهگانه خواهند پرداخت ـ حسابرسیِ اعمال بنی اسرائیل با حواریون است ـ «عیسی پاسخ داد: «در حقیقت به شما میگویم که در دنیای آینده، در آن هنگام که پسر انسان با شکوه و جلال آسمانی بر تخت پادشاهی خود جلوس میکند، شما که از من پیروی کردهاید بر دوازده تخت خواهید نشست و بر دوازده طایفه اسرائیل داوری خواهید نمود».(52)از این مطلب یک مشارکت واقعی در قدرت قضاوت و داوری بدست میآید، حتی ممکن است این نظریهی کاملاً محتمل را مطرح کنیم که این مشارکت و حق قضاوت برای تمام کسانی که ایمان آورده و دستورات کتاب را انجام دادهاند، وجود خواهد داشت. البته هیچ مطلبی درمورد اینکه این امر چگونه خواهد بود، نداریم. توماس آکوئیناس احتمال میدهد که قدیسین موظف به اعلامِ احکام و قضاوتها به مردم خواهند بود.(53)
این که به اعمال چه کسانی رسیدگی خواهد شد؟
طبق اعتقادنامه آتاناسیوس، تمام انسانها، درستکار یا بدکار در قیامت برای محاسبه اعمال و رسیدن به پاداش یا عقاب اعمالشان احضار خواهند شد. حتی بچههایی که هیچ عمل خوب و بدی ندارند، احضار میشوند تا آنهایی که غسل تعمید برایشان انجام شده از سایرین جدا شوند. البته بچههای کوچک نه برای داوری بلکه برای اینکه جلال و عظمت مسیح را دریابند تا هنگامی که دیگران بعنوان گناهکاران به صف می شوند گرچه اطفال از داوری معافند ولی قادر هستند عدل را در خسارت ابدیشان درک کنند. ـ خوشحال میشوند که بزرگ نشدند و جزء گناهکاران نبودند.ـآکویناس می گوید، شیاطین و فرشتگان مستقیماً مورد داوری قرار نخواهند گرفت زیرا سرشت ابدی آنها ثابت شده است و نیز چون آنها تأثیر مستقیمی بر اعمال انسانی داشتهاند پس هر حکمی که برای انسانها صدر شود، برای آنها نیز خواهد بود.(54)
چه چیزی مورد داوری قرار میگیرد؟
تمام اعمالِ خوب و بد، گناهانی که در یاد افراد هست و آنهایی که فراموش شدهاند، تمام اعمال نادرست و تمام افکار مخفی محاسبه خواهند شد. «بدانید که در روز داوری، همهی مردم باید جواب هر سخن بیهودهای را که گفتهاند، بدهند.»(55) « قبل از روز داوری درباره دیگران داوری نکنید، بلکه منتظر آمدن خداوند باشید، زیرا او آنچه را که در تاریکی پنهان است در برابر نور آشکار خواهد ساخت و نیّات پنهانی آدمیان را فاش خواهد کرد. در آن وقت هرکس آنطور که شایسته اوست از جانب خدا تحسین خواهد شد.»(56)الاهیدانان تعلیم میدهند که حتی گناهان مخفی نیز آشکار خواهد شد تا این که داوری شود و سپس عدالت و فیض خداوند، تجلیل و تقدیس خواهد شد.
نحوه داوری
«31 وقتی پسر انسان با جلال خود همراه با همه ی فرشتگان میآید، بر تخت پادشاهی خود خواهد نشست 32 و تمام ملل روی زمین در حضور او جمع میشوند. آنگاه او مانند شبانی که گوسفندان را از بُزها جدا میکند، آدمیان را به دو گروه تقسیم خواهد کرد33 گوسفندان را در دست راست و بُزها را در دست چپ خود قرار خواهد داد.34 گاه پادشاه به آنانی که در سمت راست او هستند خواهد گفت: 'ای کسانیکه از جانب پدر من برکت یافتهاید! بیایید و وارث سلطنتی شوید که از ابتدای آفرینش عالم برای شما آماده شده است....41 «آنگاه به آنانی که در سمت چپ او هستند خواهد گفت: 'ای ملعونان، از من دور شوید و به آتش ابدی که برای ابلیس و فرشتگان او آماده شده است بروید».(57)محتمل است که هیچ سخنی گفته نشود بلکه هرکس با نور الوهی، حقیقت شرایط اخلاقی خود را درک کند «افکارشان یا آنها را متّهم میکند و یا از آنها دفاع مینماید»(58) ولی اغلب معتقدند که مسیح واقعاً این تعابیر را بکار ببرد که «ای مبارکان» و «از من دور شوید».
نتیجه داوری
With the fulfillment of the sentence pronounced in the last judgment the relations and the dealings of the Creator with the creature find their culmination, are explained and justified. The Divine purpose being accomplished, the human race will, as a consequence, attain its final destiny. The reign of Christ over mankind will be the sequel of the General Judgment.(59)شفاعت در آخرت
در اندیشه کاتولیک، مردم در حساب 4 دستهاند:«گریگوریوس کبیر میگوید: «مردم در حساب قیامت 4 دستهاند:
1ـ کسانی که خودشان به حساب دیگران رسیدگی میکنند ولی کسی از آنها حسابرسی نمیکند؛ آنها قدیسین و رسولان هستند که مسیح را در حسابرسی یاری میکنند. ««عیسی پاسخ داد: «در حقیقت به شما میگویم که در دنیای آینده، در آن هنگام که پسر انسان با شکوه و جلال آسمانی بر تخت پادشاهی خود جلوس میکند، شما که از من پیروی کردهاید بر دوازده تخت خواهید نشست و بر دوازده طایفه ی اسرائیل داوری خواهید نمود»(60)
2ـ کسانی که به حساب آنها رسیدگی میشود و نجات مییابند؛ آنها مؤمنینی هستند که اعمال نیکو انجام دادهاند و توبه کرده اند.
3ـ کسانی که به حساب آنها رسیدگی شده و هلاک میشوند؛ آنها مسیحیانی هستند که گناه کرده و ایمان خود را آلوده به گناه کردهاند.
4ـ کسانی که بدون حسابرسی هلاک میشوند؛ آنها کفار و غیر مسیحیان هستند».(61)
انتفای شفاعت اخروی
در کتاب مقدس مطلبی دال بر وجود شفاعت در آخرت نیست بلکه از داستان العازر و مرد ثروتمند استفاده میشود که شفاعتی در قیامت نیست.(62)در این قضیه، که حضرت عیسی (علیه السلام) برای حواریوان نقل میکند، حضرت ابراهیم (علیه السلام) که در اندیشهی مسیحیت سرپرست مؤمنین در آخرت است، درخواست شفاعت طلبانهی مرد ثروتمند برای مقداری آب و حتی برای اینکه خانوادهی او را از عذاب الهی برحذر دارد، ردّ میکند.
شفاعت در آخرت در الاهیات مسیحی
در اینجا نظر چندتن از اندیشمندان مسیحی در مورد نفی شفاعت در آخرت را بررسی میکنیم: (63)
«1ـ أنبا یؤانس:
«هناک شرکة عامة بین الأحیاء علی الأرض و المنتقلین الی السماء و علی رأسهم القدیسون و الشهداء، شرکة کاملة، فنحن نتشفع بهم و نتصل بهم بطق و وسائل شتّی، و نتلقی علی أثر ذلک معوناتهم».(64)
طبق این سخن، شفاعت قدیسین، مربوط به این دنیاست و درمورد وقایع قیامت ذکری از شفاعت نمی کند.
2ـ علم اللاهوت النظامی/القس الامیرکانی:
« لیس فی الدهر الآتی توبة و لا غفران و لا تغییرَ حالٍ».(65)
3ـ علم اللاهوت/ میخائیل مینا:
«خطیئة الخاطئ دائمة الی الأبد، لأنه یستحیل أن تمحی و تغفر متی ولج صاحبها جهنّم و هو مثقل بها، حیث إنّ خطیئته تستمر معه الی الأبد».(66)
4ـ کهنوت:
«إنّ المسیح لا یمارس هذه الخدمة «الشفاعة» بعد انتقال المؤمنین الحقیین الی العالم الآخر، حتی کان یجوز الظنّ أنّه یمکن أن یکون الغرض منها نقل ارواح الذین اخطئوا علی الأرض من کل عذاب أو بعضه، بل إنّه ـ له المجد ـ یمارس الشفاعة لأجلهم و هم لایزالون علی الأرض، لأنّه لیس هناک مجال لتغییر مصیر الناس بأیة وسیلة مع الوسائل بعد انتقالهم من العالم الحاضر، لأنّه لیس هناک مجال للتوبة و الرکة مع الله الّا فی هذا العالم.» (67)
5- أنباء گریگوریوس، اسقف کنیسه قبطی، شفاهاً عقیده به شفاعت در آخرت را نفی میکند». (68)
از مجموع این مطالب استفاده میشود که در نگاه مسیحیت،شفاعت در آخرت وجود نخواهد داشت.
پینوشتها:
* دانشجوی دکتری دانشگاه شهید مطهری تهران.
** دانشجوی دکتری دانشگاه ادیان و مذاهب قم.
1- کلودیا ستزر، رستاخیز جسم در یهودیت و مسیحیت نخستین،ترجمه سعید کریمپور قم، نشر ادیان، 1389، اول، ص 89.
2- اول قرنتیان15: 19-24
3- اعمال رسولان17: 31
4- رومیان8: 18-19
5- متی25: 31-46
6- اول قرنتیان15: 50
7- dalemartin .the corinthan body ,new lavven ,yale 1995,p,130.
8- Nephesh.
9- Ruach.
10- اول قرنتیان 15: 35
11- اس.جی.اف. براندن، پژوهشی در ایدهها انسانها و رویدادها در ادیان عهد باستان، مترجم سودابه فضایلی، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب، 1391، اول / ص 154-159
12- رستاخیز جسم در یهودیت و مسیحیت نخستین/ ص 175-226
13- کوین نایت، دایره المعارف کاتولیک نیواَدونت، نیویورک، ربرت آپلتن، 2013، ذیل General judgment
14- « ظهور پسر انسان مانند ظاهر شدن برق درخشان از آسمان است که وقتی از شرق ظاهر شود تا غرب را روشن میسازد.» متی24: 27
15- اعمال رسولان10: 42
16- The day of lord
17- The last day
18- The day of the son of man
19- revelation
20- The second coming
21- « ظهور پسر انسان مانند ظاهر شدن برق درخشان از آسمان است که وقتی از شرق ظاهر شود تا غرب را روشن میسازد.» متی24: 27
22- متی24: 14
23- رومیان11: 25-26
24- خنوخ Enoch برخی مفسرین، خنوخ را با ادریس در قرآن برابر دانستهاند و به روایت قرآن نیز ادریس بدون مرگ مانند عیسی به آسمان عروج کردهاست: «و در این کتاب ادریس را یاد کن. او راستگفتاری پیامبر بود. او را به مکانی بلند فرا بردیم.»
25- ایلیا Elijah.الیاس یا ایلیا (به عبری: אליהו الیاهو) پیامبر عبرانی است که در مبارزه با پرستش بعل و در نتیجه نجات آیین یهوه از خطر تحریف و تباهی، با موسی در یک مقام قرار میگیرد. نام او در عبری معنای «یهوه خدای من است» را میدهد. واژه الیاس بنابر نظر بیشتر لغویان، واژه ای عجمی است؛ شکل عبری، سریانی، حبشی و یونانی این کلمه، افزون بر نشان دادن قدمت این نام، بر غیر عربی بودن آن هم دلالت دارد. برای او در روز بیستم ژوئیه، توسط مسیحیان مراسم بزرگداشتی برگزار میشود و او همچنین از پیامبران مورد تایید مسلمانان در قرآن است. غالباً او را همان ایلیا در عهد عتیق می دانند.
26- دوم تسالونکیان2: 3
27- لوقا8: 18
28- دوم تسالونکیان2: 3-4
29- اول یوحنا2: 18
30- اول قرنتیان15: 52
31- یوحنا5: 28
32- سفر جامعه9: 5
33- سفر جامعه12: 14
34- اشعیاء 66: 18
35- مکاشفه یوحنا11: 18
36- مکاشفه یوحنا20: 12
37- مکاشفه9: 6
38- ایوب20: 12-16
39- لوقا16: 24
40- اشعیاء 66: 16
41- اشعیاء 66: 24
42- عیسی یه حواریون میگوید: «امّا از آن روز و ساعت هیچکس خبر ندارد؛ نه فرشتگان آسمان و نه پسر، فقط پدر از آن آگاه است» مرقس13: 23
43- اعمال رسولان1: 6-7
44- متی24: 42-44
45- اول تسالونکیان4: 17. البته ممکن است از آیه قبل استفاده کنیم که داوری بر روی زمین خواهد بود و بهشت در آسمان زیرا در آیه 16 میگوید: «در همان موقع که فریاد فرمان الهی و صدای رئیس فرشتگان و بانگ شیپور خداوند شنیده میشود، خود خداوند از آسمان به زیر خواهد آمد و اول کسانیکه در ایمان به مسیح مردهاند، خواهند برخاست» بعد میگوید برای حضور همیشگی در محضر خدا به آسمانی خواهیم رفت. (نگارنده)
46- احتمالاً منظور صحرایی در یازده مایلی اورشلیم که آن را صحرای رحمت نیز مینامند.
47- یوحنا5: 25-26
48- متی16: 27
49- متی 25: 31-32:
50- مکاشفه یوحنا20: 11-13
51- اول قرنتیان6: 2
52- متی19: 28
53- Supplement88: 2
54- . Supplement89: 8 البته در مکاشفه یوحنا20: 10 میگوید: « ابلیس که آنان را فریب میداد، خود به داخل دریاچهی آتش و گوگرد، جاییکه حیوان و نبی دروغین بودند، افکنده شد. آنها شب و روز و تا ابد عذاب و شکنجه خواهند دید».
55- متی12: 36
56- اول قرنتیان4: 5
57- متی25 31:-41
58- رومیان2: 15
59- با خاتمه یافتن اعلام حکمها در داوری نهایی، رابطه مخلوقات با خالقشان به کمال خود میرسد که آشکار و عادل شمرده شدهاند. هدف الاهی محقق شده و نسل بشر به سرنوشت نهایی خود دست یافته است. حکومت و فرمانروایی مسیح بر انسان، پایان داوری عمومی خواهد بود.
The Catholic Encyclopedia/ New Advent/ General Judgment
60- متی19: 28
61- عبد الباری، فرج الله، یوم القیامه بین الاسلام و الیهود و المسیحیه، بیروت، دارالآفاق العربیه/ ص214
62- لوقا16: 23-31.
63- همان/ص 243
64- أنباء یؤانس، السماء/ ص 16
65- انس الامیرکانی، القس جیمس، نظام التعلیم فی علم الاهوت القویم، بیروت، مطبعة الامیرکانی، 1888م./ 1215
66- میخایئل مینا، علم اللاهوت، لبنان، دارالثقافه، ج2، ص154. گناه گناهکاران پس از مرگ تا ابد باقی خواهد ماند (راهی برای نجات از آن نخواهد بود) زیرا محال است که وقتی گناهکار در جهنم گرفتار شده و عذاب میشود گناهش محو و بخشوده شود بلکه گناهش تا ابد باقی است.
67- القمص عوض سمعان، الکهنوت، لبنان، دارالثقافة، دوم، ص120ـ121. مسیح پس از مرگ مؤمنین حقیقی دیگر وظیفه شفاعت را برای آنها انجام نخواهد داد تا آنها را از عذاب در برزخ یا قیامت نجات دهد بلکه شفاعت اختصاص به زمانی دارد که آفراد زنده هستند و بر روی زمین زندگی میکنند زیرا عالم آخرت جایگاه تغییر و تکامل نیست و توبه و بازگشت مختص دنیاست.
68- فرج الله عبدالباری، ص244.
منابع فارسی
1. عهد جدید، ترجمه هزاره نو.
2. عهد جدید، ترجمه مژده برای عهد جدید.
3. اس.جی.اف. براندن، پژوهشی در ایدهها انسانها و رویدادها در ادیان عهد باستان، مترجم سودابه فضایلی، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب، 1391، اول.
4. سترز، کلودیا، رستاخیز جسم در یهودیت و مسیحیت نخستین،ترجمه سعید کریمپور قم، نشر ادیان، 1389، چاپ اول.
5.
منابع عربی
1. انس الامیرکانی، القس جیمس، نظام التعلیم فی علم الاهوت القویم، بیروت، مطبعة الامیرکانی، 1888م.
2. میخایئل مینا، علم اللاهوت، لبنان، دارالثقافه.
3. سمعان، القمص عوض، الکهنوت، لبنان، دارالثقافة، چاپ دوم.
4. أنباء یؤانس، السماء.
5. عبد الباری، فرج الله، یوم القیامه بین الاسلام و الیهود و المسیحیه، بیروت، دارالآفاق العربیه.
منبع انگلیسی
1. Dale Martin .the corinthan body ,new lavven ,yale 1995.
2. Kevin Knight. The catholic encyclopedia from New Advent. New York. Robert Appleton Company. 2013.
/م