نویسنده: علی اکبر شعاری نژاد
اصلی که همواره باید مورد توجه معلمان و مربیان قرار گیرد این است که با پیشرفت تمدن و فرهنگ، مسئولیت اجتماعی افراد افزایش می یابد. اگر چنانچه در گذشته، انزوا و گوشه نشینی یا اکتفا به یک ارتباط محدود و کم وسعت، برای افراد ممکن بود امروز دیگر امکان ندارد و هر لحظه نیاز هست که فرد دامنه ارتباط خود را با همنوعانش گسترش دهد، این نیز جز از طریق پذیرش مسئولیت به اندازه توانایی، ممکن نخواهد بود. و مدرسه بهترین مرکزی است که صلاحیت تربیت اجتماعی صحیح کودکان را دارد. به عبارت دیگر، انسان قرن معاصر بیش از انسان قرن های پیش به مدرسه نیاز دارد.
بنابراین، برنامه مدارس باید طوری تنظیم شود که در عین پرورش استعدادها و مهارتهای گوناگون کودک و آماده کردن محیط مناسب برای رشد طبیعی او، او را یک فرد اجتماعی بار آورد بطوری که صلاح خود را در صلاح جامعه بداند، و در همه اعمال و حرکات خود تنها به فکر منافع شخصی نباشد و همواره نفع عموم را بر نفع خود ترجیح دهد. یا به گفته جان دیویی (J.Dewey) فیلسوف و مربی مشهور آمریکایی آموزش و پرورش جدید، همیشه باید تغییرات و نیازهای اجتماعی را در نظر بگیرد و باید میان محیط مدرسه و محیط زندگی حقیقی و فعالیت های مثبت آن همواره ارتباط موجود باشد. برای رسیدن به این هدف، بهترین وسیله این است که میان درسهای گوناگون، ارتباط برقرار شود تا کودک همه تجاربی را که در محیط خانواده بدست آورده است در مدرسه مورد استفاده قرار دهد. و در عوض آنچه را که در مدرسه می آموزد در زندگی روزانه بکار ببرد و در نتیجه، مدرسه به یک مجموعه متجانس و زنده تبدیل شود. زیرا هدف اساسی مدرسه عبارت از پرورش استعداد و شایستگی کودک برای سازگاری شخصی و اجتماعی است و هدفهای دیگر از قبیل: نظم و انضباط و کسب معلومات و مهارت ها ضمن همین سازگاری تأمین خواهند شد.
وسایل تربیت اجتماعی
با توجه به اهمیت رشد و تربیت اجتماعی، مدرسه باید از راههای گوناگون به این رشد کمک کند که از جمله می توان از چهار وسیله زیر در تربیت اجتماعی کودک استفاده کرد:1. کارهای دستی
اهمیت کاردستی در آموزش و پرورش، نظر روان شناسان را جلب کرده است به طوری که آن را از بهترین وسایل تربیت تشخیص داده اند. زیرا در این درس است که به کودکان اجازه داده می شود ببینند و دست بزنند. البته، منظور از قرار دادن موادی از قبیل: نجاری، خانه داری، خیاطی، فلزکاری، آشپزی و غیره در برنامه، تربیت متخصص نیست، بلکه از آنها برای بهتر آموختن دروس و تربیت دانش آموزان استفاده می شود. اهمیت دیگر آن، کمک به تربیت اجتماعی کودک است، زیرا کودک ضمن کارهای دستی یاد می گیرد که جامعه، چگونه خود را اداره می کند، جنبه های اجتماعی چیستند؟ معلم در پرتو کارهای دستی به نیکوترین وجه می تواند نیروی ابتکار و استعداد کودکان را بیش از پیش تقویت کند. (در روان شناسی یادگیری نیز درباره ی کارهای دستی بحث شده است).2. ورزش
دیگر از وسایل کمک به رشد و تربیت اجتماعی دانش آموزان، درس «ورزش» یا به طور کلی «تربیت بدنی» است، در زمین «ورزش» هنگام بازی و مسابقه، فعالیت اشتراکی و همکاری مثبت بوجود می آید. بدین معنا که موقع بازی و ورزش و مسابقه، بازیکنان ناگزیرند کار مثبتی انجام دهند، تلاش و کوشش برای رسیدن به هدف را میان خود تقسیم کنند، چند تن راهنمای آزموده برای خود انتخاب کنند، و هنگام بازی، روح همکاری تیم خود را به نیکوترین وجه ابراز کنند. در میدان ورزش است که دانش آموزان به ارزش همکاری و تقسیم کار- بنا به صلاحیت و شایستگی و استعداد افراد- پی می برند.3 . تشکیل گروه
یکی دیگر از عوامل مؤثر در رشد و تربیت اجتماعی افراد، تشکیل انجمن ها و گروههای مختلف علمی، ادبی، موسیقی، نقاشی، ورزشی و غیره است. در تشکیل چنین گروهها در مدرسه، وجود یک رهبر و راهنما از میان معلمان، ضروری است لکن راهنما نباید در جریان کار و فعالیت افراد آن دخالت کند. زیرا هدف اصلی این است که دانش آموزان خود شخصاً با مشکلات مواجه شوند و با قدرت فکری و علمی خود به حل آنها بپردازند، و راهنما فقط در موارد بسیار ضروری آنان را راهنمایی کند تا به این وسیله، دانش آموزان به اعتماد به نفس، خدمت به جامعه و تفکر در اصلاحات اجتماعی عادت کنند. هر دانش آموز بداند که عامل مؤثر و مفیدی در جامعه است و نیز از همان دوران خردسالی به قبول مسئولیت و انجام دادن وظیفه خو بگیرد. معلمان همیشه باید این اصل را در نظر بگیرند که اگر به دانش آموزان اجازه داده شود که خود گروههایی تشکیل دهند دیگر نیازمند فرصت هایی برای از بین بردن موانع نخواهند بود.4 . گردشهای علمی
گردشهای علمی نیز می توانند به رشد و تربیت اجتماعی دانش آموزان کمک کنند. مدرسه ای که می خواهد دانش آموزان را به گردش علمی بفرستد باید نکات زیر را رعایت کند:الف. موقع و فصل مناسبی را برای این کار انتخاب کند.
ب. قبلاً محل گردش را تعیین کند و یک روز پیش به اولیای دانش آموزان اطلاع دهد.
پ. وسایل لازم از قبیل وسایل نقلیه و غذا و غیره قبلاً تأمین شوند.
ت. معلم مربوط و مدیر مدرسه همراه دانش آموزان باشند.
ث. وسایل اولیه بهداشت را در اختیار دانش آموزان قرار دهد.
ج. هدف از این گردش علمی برای خود مدرسه و دانش آموزان روشن باشد.(1)
از آنچه درباره ی رشد و تکامل اجتماعی کودک و نوجوان گفتیم می توان نتایج کلی زیر را استنباط کرد:
1. کودک روشهای قدردانی از اعمال متقابل اجتماعی را در خانواده و از همسالان و افراد مورد توجه خود یاد می گیرد. کیفیت و کمیت این تماسها رشد و تکامل اجتماعی را تحریک می کنند. کودک رفتار اجتماعی را تنها با شرکت در برقراری روابط شخصی یاد می گیرد. بزرگسالان مسئول باید با رشد اجتماعی کودک نیز مانند رشد عقلی او آشنا باشند.
2. کودکان ارضای نیازهای خود را در محدوده انتظارهای فرهنگی یاد می گیرند. معلم باید بداند که فرهنگ جامعه از هر طفل چه انتظارهایی دارد تا معیار رفتار مناسب و مطلوب از هر کودک روشن شود. مدرسه می تواند کودکان را در شناخت انواع انتظارهای فرهنگی کمک کند.
3. بستگی کودک به مادر شرط لازم رشد استقلال اوست. مادر باید این واقعیت را دریابد که گام مهم در رشد و تکامل کودک این است که وی مورد پذیرش و تأیید مادرش قرار گیرد و خود را به او وابسته بداند.
4. پذیرش و نیرو بخشیدن در حرکت کودک از وابستگی به استقلال، دو مفهوم مهمی هستند. والدین باید به کودک اجازه دهند که در تصمیم گیریهای ساده خانوادگی شرکت کند و مسئولیت هایی را در حدود استعدادش بعهده بگیرد.
5. وابستگی در دختران از کودکی تا بزرگسالی یک ویژگی ثابتی است. دختر بچه به سبب رفتار وابستگی پاداش می گیرد در صورتی که این رفتار از پسر بچه کمتر پذیرفته می شود.
6. تنبیه بدنی معمولاً کودکان را پرخاشگر بار می آورد.
7. یادگیری روابط انسانی ابتدا در خانواده انجام می گیرد و در مدرسه تعدد و تنوع پیدا می کند.
8. زندگی دموکراتیک در خانه، کودک را قادر می سازد که در تجربه ی مدرسه بطور مؤثر شرکت کند. خانه باید به کودک فرصت دهد که انتخاب بکند و مسئولیت انتخاب را به عهده بگیرد.
9. پذیرش گرایش های کودک از طرف بزرگسالان موجب تسریع رشد اجتماعی او می شود.
10. ورود به مدرسه مستلزم افزایش تماسهای اجتماعی است. تنظیم و سازمان دادن به تجربه یادگیری بطوری که این تماسها را آسان کند وظیفه معلمان است.
11. انضباط گروه غالباً مؤثرتر از انضباطی است که بزرگسالان اعمال می کنند. معلمان باید انضباط گروه را مراعات کنند و در صورت لزوم با توجه به هدفهای آموزش و پرورش، گروه را به اصلاح آن راهنمایی کنند.
12. بالیدگی اجتماعی کودک را در شایستگی او برای برقراری دوستی ها و رعایت نیازها و خواسته های دوستان می توان ملاحظه کرد و او را باید به این فعالیت برانگیخت.
13. مورد پذیرش قرار نگرفتن کودک و نوجوان را باید عامل اساسی پرخاشگری دانست.
14. باید از دادن پاداش اجتماعی به یک «رفتار بد» خودداری کرد.
15. کودکان و نوجوانان برای اینکه افراد مسئول بار آیند به فرصت هایی نیازمندند که مسئولیت هایی را بعهده بگیرند و به این امر تشویق شوند.
16. گرایش های کودکان و نوجوانان، بازتاب ارزشهای والدین و فرهنگ می باشند.
17. محیط اجتماعی گروه تأثیر مهمی در گرایش های اعضای آن دارد. معلمی که می خواهد فعالیت های گروهی را گسترش دهد باید کلاس را به صورت یک محیط دموکراتیک درآورد.
18. بحث های گروهی در پیشرفت رشد و تکامل اجتماعی مؤثرند. باید به هر کودک فرصت داد که خود را نشان بدهد. البته این بحثها باید منظم و بر اساس یک برنامه مشخص انجام گیرند.
19. رفتار اجتماعی بتدریج جنبه ثبات پیدا می کند بنابراین، والدین و معلمان باید در پیدایش و تحول آن دقت کنند.
پی نوشت ها :
1- در این مورد مطالعه کتاب نقش فعالیت های فوق برنامه در تربیت نوجوانان از شعاری نژاد، انتشارات مؤسسه اطلاعات توصیه می شود.
منبع مقاله :شعاری نژاد، علی اکبر؛ (1385)، روان شناسی رشد، تهران: نشر اطلاعات، چاپ نوزدهم 1388