ترجمه: حمید وثیق زاده انصاری
منبع: راسخون
منبع: راسخون
این محققین یک سر نخ را هم از دست نمیدهند.
سریالهای تلویزیونی همچون :CSI بررسی صحنهی جرم و استخوانها فرآیند کالبد شکافی را به شکل جذابی به تصویر میکشند - و در برخی موارد کار برد علم و فناوری در راستای بررسی ابعاد جنایت جالب و هیجان انگیز میگردد.
برخی صحنههای جرم پر از سر نخ هستند: سر نخهایی هم چون اثر انگشت، جای گلوله، لکهی خون، و حتی یک یا دو جسد. برخی صحنههای جرم نیز تقریباًٌ فاقد هر گونه سر نخی هستند: مثلاً ممکن است نوار کوچکی از لباس مجرم فراری به حصار گیر کرده باشد، یا آن جا که سارق پنجرهای را به زور باز کرده است خراشهای کوچکی مشاهده گردد. در دیگر موارد نیز سر نخها ممکن است به قدری ریز باشند که جهت یافتن آنها به میکروسکوپ نیاز است.
سریالهای تلویزیونی حل معماهای جنایی را در مقایسه با دنیای واقعی آسانتر، مسحور کنندهتر و سریعتر به تصویر میکشند. کندال استانر، آنالیزور آزمایشگاه دفتر تحقیقات جنایی تنسی واقع در نشویل میگوید: "این سریالها هدفشان صرفاً سر گرمی است. ما تنها از کامپیوترهای اولیه برخورداریم و آزمایشگاههای ما آن گونه نیست که در فیلمها نشان داده میشود. اما ما کار خود را انجام میدهیم."
در این جا ما طرز کار استانر و دو کارشناس کالبد شکافی دیگر را ترسیم مینماییم. شغل هر یک از این افراد مستلزم مهارتهای بسیار فردی است. با این حال، کار هر سهی آنها رمز گشایی صحنهی جرم، یافتن مدرک و کشاندن مجرمین به پای میز محاکمه است. این متخصصین ضد جرم هم چنین تلاش میکنند تا اطمینان حاصل نمایند که افراد بی گناه به خاطر جرمی که مرتکب نشدهاند مجازات نمیگردند.
ریانا دی، مأمور دفتر تحقیقات فدرال واقع در ناکسویل ایالت تنسی، میگوید: "همه اینها به خاطر کسب اطمینان از این موضوع است که مجرم واقعی تحت تعقیب قرار میگیرد."
آتش سوزی عمدی، سرقت بانک، آدم ربایی و قتل تنها تعداد معدودی از جرایمی هستند که توسط متخصصین کالبد شکافی صحنهی جرم مورد بررسی قرار میگیرند. این جنایات میتوانند در هرجایی از جمله بلندترین ساختمان اداری گرفته تا اعماق جنگلها رخ دهند. حل معماهای مربوط به این همه جرایم گوناگون که در نقاط مختلف رخ میدهند امری پرچالش است. اما دی میگوید خبر خوب این است که "هر چیزی میتواند یک دلیل و مدرک باشد."
دی سر گروه یکی از گروههای واکنش است که FBI در زمینهی جستجوی سرنخ در صحنهی جرم آموزش میدهد. دی در دانشگاه، زبان ژاپنی و ریاضی خوانده است، اما در آکادمی FBI واقع در کوانتیکو در ایالت وایومینگ در زمینهی جمع آوری شواهد و مدارک از جمله تار مو و پرزهای فرش تحت آموزش قرار گرفت. وی میگوید: "این ها چیزهایی هستند که اگر مواظب نباشید ناپدید میشوند یا از یک سمت صحنه جرم به سمت دیگر کشیده میشوند." دی هم چنین در زمینهی کشف و حفظ اثر انگشت و نمونههای خون آموزش دیده است.
بررسی صحنهی جرم میتواند 12 ساعت یا بیشتر طول بکشد. این فرآیند میتواند در بر گیرندهی بررسی دقیق تنها یک اتاق جهت یافتن سر نخها - یا جستجو در یک جنگل سرشار از سر نخهای احتمالی - باشد. دی و تیم تحقیقاتش گاهی اوقات خیلی سریع کار میکنند. وی میگوید: "اگر باران یا برف میبارد ما مجبوریم با عجله بر سر صحنهی جرم حاضر شویم و مانع از بین رفتن شواهد و مدارک شویم." در مواقع دیگر، تیم تحقیق در صحنهی جرمهایی که مدتها پیشتر در محیطهای بیرونی رخ دادهاند با دقت و وسواسِ یک باستان شناس به بررسی صحنه میپردازند.
دی و گروه واکنش تحت هدایت وی کاراگاهانی هستند که شواهد و مدارک واقعی را جستجو میکنند. آنها سر نخهای فیزیکی را جستجو کرده و جمع آوری مینمایند. آنها سپس کار آنالیز شواهد و مدارک را به کار شناسانی میسپارند که در زمینههای تخصصی دیگر آموزش دیدهاند.
وظیفهی آنالیزور جرم مطالعه شواهد و مدارکی است که در صحنهی جرم جمع آوری گردیدهاند. این فرآیند غالباً به معنای مقایسهی شواهد و مدارک با اطلاعات موجود در پایگاههای دادهای عظیم است. این پایگاههای دادهای حاوی هر چیزی هستند و از نخهای متعلق به انواع کفشهای کتانی، چکمه و دیگر پا افزارها گرفته تا میلیونها اثر انگشت را در خود جای دادهاند. مشاهدهی شباهت میان شواهد و مدارک جمع آوری شده با موارد موجود در پایگاه دادهها میتواند به شناسایی سر نخها و دستگیری مجرمین منجر گردد.
در سالهای اخیر، آنالیز DNA به یکی از بزرگترین ابزارهای کالبد شکافی جهت شناسایی مظنونین تبدیل گردیده است. به باور کندال استانر، بررسی DNAبه همان اندازه مهم است که ذرهبین یک قرن پیش مهم بود.
حدود 8ر99 درصد DNAانسانی در میان همه افراد مشابه است. با این حال، 2ر0 درصد باقی مانده به قدری در میان افراد متفاوت است که هر فرد دارای یک امضای ژنتیکی منحصر به فرد است. (البته این امر در مورد دو قلوهای همسان صادق نیست، هرچند در مورد این افراد نیز تفاوتهایی در مواد شیمیایی متصل به ژنهای آنها وجود دارند).
آنالیز DNAهمانند پازلها (و رمانهای جنایی) است که استانر در سنین نوجوانی دوست میداشت. استانر میگوید: "من دوست داشتم با چالشها روبرو شوم."
استانر حتی قبل از این که به دانشگاه برود دوست داشت پلیس بشود. وی در دانشگاه آلاباما واقع در توسکالوسا به ژنتیک نیز علاقمند گردید و مدرک خود را در رشته بیولوژی اخذ نمود. وی سپس در رشتهی علم کالبد شکافی فارغ التحصیل شد، اما این بار مدرک خود را از دانشگاه آلاباما واقع در بیرمنگام اخذ نمود. در حال حاضر کندال یکی از 10 آنالیزور DNA در آزمایشگاه دفتر تحقیقات جنایی تنسی واقع در نشویل میباشد.
استانر سپس آن چه خراشیده است را به همراه هر سلول دیگری که به دست آورده است در درون یک لولهی حاوی محلول شیمیایی میاندازد. این محلول DNAرا از سلولها استخراج میکند. وی سپس رنگهایی را به محلول اضافه میکند که نشان میدهند آیا DNAکافی جهت تهیه پروفایل ژنتیکی موجود است یا نه. اگر DNAکافی موجود باشد استانر از فرآیندی با نام واکنش زنجبرهای پلیمراز، یا PCR بهره میگیرد تا DNA را مکرراً کپی نماید. واکنش PCR میتواند تنها با استفاده از یک میلیاردم یک گرم از مادهی ژنتیکی فرد هزاران یا میلیونها کپی از آن تهیه نماید. استانر در نهایت این مادهی ژنتیکی تکثیر شده - یا کپی شده - را در درون دستگاهی قرار میدهد که ژنهای موجود در DNAرا به مجموعهای از ارقام تبدیل مینماید. این ارقام را سپس میتوان با دیگر پروفایلهای DNA مقایسه نمود.
استانر معمولاً خودش محلولهای شیمیایی را تهیه میکند، زیرا به گفتهی وی محلول هرچه تازهتر باشد نتیجهی کار نیز بهتر است. با این که استونر در کار خود به علومی که در مدرسه و دانشگاه فرا گرفته است تکیه میکند، اما از فرا گیری مهارتهای جدید نیز غافل نمیشود. به همین خاطر است که علم تهیه پروفایلهای DNAدر حال تکامل است و همواره مهارتهای جدیدی برای فرا گیری یافت میشوند. نتیجهی این امر آن ست که پیش رفتها در زمینه شیمی و فن آوری استانر را قادر میسازند با استفاده از مقادیر کم تر و کمتر مواد ژنتیکی به اثر انگشت ژنتیکی دست یابد.
استانر توضیح میدهد که حتی در دنیای خیالی تلویزیون نیز اغلب دیده میشود که شخصیتهای فیلمها از تکنیکهای واقعی کالبد شکافی بهره میگیرند. اما بینندهها هم چنان ممکن است برداشتهای اشتباهی از این فیلمهای جنایی داشته باشند. برای مثال، استانر میگوید: "با استفاده از یک سلول نمیتوان یک پروفایل DNA تهیه نمود و DNA را از روی هر چیزی هم نمیتوان جمع کرد."
سال گذشته، استونر و همکارانش در نشویل حدود 10000 آزمایش DNAبر روی تقریباً 5700 مورد از شواهد و مدارک جمع آوری شده انجام دادند. به گفتهی استانر، "همواره چیزی فرا میگیرید و هر مورد نیز با بقیه متفاوت است. اگر دوست دارید هر روز پشت میز بنشیند و کار مشابهی انجام دهید این شغل را انتخاب نکنید."
کاراگاهان با این که برخی صحنههای جرم را بسیار سریع کشف میکنند، اما برخی را نیز شاید بعد از هفتهها، ماهها و حتی سالها کشف کنند. تا آن موقع آن چه از قربانی باقی میماند شاید تنها اسکلت وی باشد. شناسایی قربانی و چگونگی و زمان مرگ وی از چالشهای پیش روی کاراگاهان به شمار میرود.
در چنین مواردی، کاراگاهان اغلب به متخصصین انسان شناسی جنایی همچون ویلیام باس از دانشگاه تنسی واقع ناکسویل مراجعه میکنند. باس و دیگر کارشناسان غالباً قادرند قربانی را حتی بعد از این که جسدش دفن، تکه تکه، یا متلاشی شده است نیز شناسایی کنند. برای مثال، طول استخوان ران میتواند مشخص نماید که قد قربانی چقدر بوده است. شکل لگن خاصره میتواند جنسیت قربانی را تعیین نماید. حتی جمجمه نیز میتواند سرنخهایی جهت تعیین جنسیت و نژاد قربانی فراهم آورد.
تا قبل از دهه 1970 میلادی، تخمین تاریخ مرگ قربانی بیشتر بر پایهی حدس و گمان صورت میگرفت تا کارهای علمی. به گفتهی باس، "تا آن زمان هیچ کس واقعاً درباره چگونگی متلاشی شدن جسد مطالعات علمی انجام نداده بود." به همین خاطر، کسی پاسخ سوالات ساده – اما مهم – هم چون این سؤالات را نمیدانست: دندانهای جسد چه هنگام از جمجمه جدا میشوند؟ بازوها چه وقت از بدن جدا میشوند؟ چه چیزی باعث ایجاد لکههای سیاه و چرب در زیر جسد در حال متلاشی شدن میشود (و این لکهها تا کی بافی میمانند)؟
در سال 1980، باس و همکارانش در دانشگاه تنسی در تلاش جهت یافتن پاسخ برخی از این سؤالات مؤسسهای را تأسیس نمودند که در حال حاضر مرکز انسان شناسی جنایی نامیده میشود. این مرکز اکنون بیشتر با نام مستعار "مزرعهی اجساد" شناخته میشود.
اجساد فرستاده شده به این قطعه زمین 1 جریبی که در امتداد رودخانهای در نزدیکی کمپ مرکزی دانشگاه قرار دارد اجساد قربانیان جنایی نیستند، بلکه این اجساد - که توسط پزشکان لاشهی تشریح نامیده میشوند - در راستای کمک به ارتقای علم به این مرکز بخشیده شدهاند.
هر لاشهی تشریح یک تجربهی علمی مجزا قلمداد میگردد. اجساد موجود در مزرعهی اجساد متشکل از اجساد افراد مؤنث و مذکر از همه سنین میباشند. محققین، برخی از اجساد را در محیط باز در معرض نور خورشید قرار میدهند و برخی نیز در سایهی درختان قرار داده میشوند. برخی اجساد با لباس هستند و برخی دیگر برهنهاند. برخی اجساد با برگ و شاخهی درختان پوشیده میشوند و برخی نیز در قبرهای کم عمق- و حتی زیر قالبهای بتونی - دفن میشوند. برخی از اجساد در انبارها یا ساختمانهای کوچک قرار داده میشوند تا متلاشی گردند و برخی نیز در صندوق عقب اتومبیلها قرار داده میشوند. باس میگوید "اجساد ممکن است در هزاران وضعیت ممکن قرار داشته باشند و ما تنها تعداد کمی از این وضعیتها را مورد مطالعه قرار میدهیم."
هر وضعیتی در واقع بازسازی یک نوع مشخص از صحنهی جرم است. محققین با مطالعه همهی ابعاد فساد جسد در طول دورههای زمانی طولانی گنجینهای از اطلاعات و دادهها جمع آوری نمودهاند که میتوانند توسط پلیس مورد استفاده قرار گیرند.
به گفتهی باس، شگفت آور نیست اگر اجساد در فصل تابستان سریعتر فاسد شوند. وی میگوید: "اجساد ممکن است تنها در عرض دو هفته کاملاً به اسکلت تبدیل شوند. کرم حشره یا مگس گوشت نقش مهمی در این زمینه ایفا میکنند. صدها حشره از این نوع (باس آنها را "یاری رسانان طبیعت" مینامد) ممکن است در عرض چند دقیقه به سمت جسد هجوم آورند. به گفتهی باس، "این حشرات اولین گروه از حشراتی هستند که به جسد حمله میکنند."
این فعالیتها اگر چه چندش آور هستند اما کار علمی محسوب میشوند. باس و همکارانش در راستای پرداختن به کار خود از علومی از جمله بیولوژی، آناتومی، شیمی، حشره شناسی، و انسان شناسی (مطالعهی انسانها و فرهنگهایشان) بهره میگیرند.
باس، که در حال حاضر باز نشسته شده است اما هم چنان با پروژههای تحقیقی همکاری میکند، میگوید: "اگر به معما علاقه دارید این رشتهی تحقیقاتی برایتان جالب و جذاب است."
این حرفه هر چقدر هم خاص باشد چالشهای مربوط به یافتن پاسخ سؤالات باعث گردیده است که کالبد شکافی برای افراد کنجکاو، حرفهی جالبی باشد. این حرفه به امر مبارزه با جرم کمک میکند - و این همان چیزی است که به گفتهی دی، استانر و باس باعث ایجاد انگیزه در آنها شده است.
توضیح عکس: مردهها داستانهایی برای گفتن دارند - البته اگر کارشناسان حوصله شنیدن داشته باشند. ویلیام باس، متخصص انسان شناسی جنایی، چگونگی تغییرات سالانه استخوان انسان را به نمایش میگذارد. این اطلاعات به شناسایی قربانیان جنایت در نبود اطلاعات کافی دربارهی آنان کمک میکنند
این مقاله یکی از مجموعه مقالات دربارهی مشاغل مرتبط با علم، فناوری، مهندسی و ریاضیات است که با حمایت بنیاد Northrop Grumman Foundation تهیه گردیدهاند.سریالهای تلویزیونی همچون :CSI بررسی صحنهی جرم و استخوانها فرآیند کالبد شکافی را به شکل جذابی به تصویر میکشند - و در برخی موارد کار برد علم و فناوری در راستای بررسی ابعاد جنایت جالب و هیجان انگیز میگردد.
برخی صحنههای جرم پر از سر نخ هستند: سر نخهایی هم چون اثر انگشت، جای گلوله، لکهی خون، و حتی یک یا دو جسد. برخی صحنههای جرم نیز تقریباًٌ فاقد هر گونه سر نخی هستند: مثلاً ممکن است نوار کوچکی از لباس مجرم فراری به حصار گیر کرده باشد، یا آن جا که سارق پنجرهای را به زور باز کرده است خراشهای کوچکی مشاهده گردد. در دیگر موارد نیز سر نخها ممکن است به قدری ریز باشند که جهت یافتن آنها به میکروسکوپ نیاز است.
سریالهای تلویزیونی حل معماهای جنایی را در مقایسه با دنیای واقعی آسانتر، مسحور کنندهتر و سریعتر به تصویر میکشند. کندال استانر، آنالیزور آزمایشگاه دفتر تحقیقات جنایی تنسی واقع در نشویل میگوید: "این سریالها هدفشان صرفاً سر گرمی است. ما تنها از کامپیوترهای اولیه برخورداریم و آزمایشگاههای ما آن گونه نیست که در فیلمها نشان داده میشود. اما ما کار خود را انجام میدهیم."
در این جا ما طرز کار استانر و دو کارشناس کالبد شکافی دیگر را ترسیم مینماییم. شغل هر یک از این افراد مستلزم مهارتهای بسیار فردی است. با این حال، کار هر سهی آنها رمز گشایی صحنهی جرم، یافتن مدرک و کشاندن مجرمین به پای میز محاکمه است. این متخصصین ضد جرم هم چنین تلاش میکنند تا اطمینان حاصل نمایند که افراد بی گناه به خاطر جرمی که مرتکب نشدهاند مجازات نمیگردند.
ریانا دی، مأمور دفتر تحقیقات فدرال واقع در ناکسویل ایالت تنسی، میگوید: "همه اینها به خاطر کسب اطمینان از این موضوع است که مجرم واقعی تحت تعقیب قرار میگیرد."
آتش سوزی عمدی، سرقت بانک، آدم ربایی و قتل تنها تعداد معدودی از جرایمی هستند که توسط متخصصین کالبد شکافی صحنهی جرم مورد بررسی قرار میگیرند. این جنایات میتوانند در هرجایی از جمله بلندترین ساختمان اداری گرفته تا اعماق جنگلها رخ دهند. حل معماهای مربوط به این همه جرایم گوناگون که در نقاط مختلف رخ میدهند امری پرچالش است. اما دی میگوید خبر خوب این است که "هر چیزی میتواند یک دلیل و مدرک باشد."
دی سر گروه یکی از گروههای واکنش است که FBI در زمینهی جستجوی سرنخ در صحنهی جرم آموزش میدهد. دی در دانشگاه، زبان ژاپنی و ریاضی خوانده است، اما در آکادمی FBI واقع در کوانتیکو در ایالت وایومینگ در زمینهی جمع آوری شواهد و مدارک از جمله تار مو و پرزهای فرش تحت آموزش قرار گرفت. وی میگوید: "این ها چیزهایی هستند که اگر مواظب نباشید ناپدید میشوند یا از یک سمت صحنه جرم به سمت دیگر کشیده میشوند." دی هم چنین در زمینهی کشف و حفظ اثر انگشت و نمونههای خون آموزش دیده است.
توضیح عکس: محققین مرکز انسان شناسی جنایی دانشگاه تنسی، که با نام مزرعه اجساد شناخته میشود، مکان دفن آزمایشی را حفاری میکنند تا دربارهی چگونگی متلاشی شدن جسد انسان اطلاعاتی به دست آورند.
عکسها بخش مهمی از کار دی را تشکیل میدهند، زیرا عکسها نشان میدهند که صحنهی جرم قبل از این که توسط وی بازرسی شود دقیقاً به چه شکل بوده است. اطلاعات مربوط به صحنهی جرم بعداً به آنالیزورها کمک میکنند تا شواهد و مدارک را تفسیر نمایند، یعنی شواهد و مدارکی که مأموران پلیس در راستای شناسایی مظنونین به کار میگیرند. در نهایت، وکلا با تکیه بر همان شواهد و مدارک تلاش میکنند گناه کار بودن یا بی گناه بودن متهم را اثبات نمایند.بررسی صحنهی جرم میتواند 12 ساعت یا بیشتر طول بکشد. این فرآیند میتواند در بر گیرندهی بررسی دقیق تنها یک اتاق جهت یافتن سر نخها - یا جستجو در یک جنگل سرشار از سر نخهای احتمالی - باشد. دی و تیم تحقیقاتش گاهی اوقات خیلی سریع کار میکنند. وی میگوید: "اگر باران یا برف میبارد ما مجبوریم با عجله بر سر صحنهی جرم حاضر شویم و مانع از بین رفتن شواهد و مدارک شویم." در مواقع دیگر، تیم تحقیق در صحنهی جرمهایی که مدتها پیشتر در محیطهای بیرونی رخ دادهاند با دقت و وسواسِ یک باستان شناس به بررسی صحنه میپردازند.
دی و گروه واکنش تحت هدایت وی کاراگاهانی هستند که شواهد و مدارک واقعی را جستجو میکنند. آنها سر نخهای فیزیکی را جستجو کرده و جمع آوری مینمایند. آنها سپس کار آنالیز شواهد و مدارک را به کار شناسانی میسپارند که در زمینههای تخصصی دیگر آموزش دیدهاند.
وظیفهی آنالیزور جرم مطالعه شواهد و مدارکی است که در صحنهی جرم جمع آوری گردیدهاند. این فرآیند غالباً به معنای مقایسهی شواهد و مدارک با اطلاعات موجود در پایگاههای دادهای عظیم است. این پایگاههای دادهای حاوی هر چیزی هستند و از نخهای متعلق به انواع کفشهای کتانی، چکمه و دیگر پا افزارها گرفته تا میلیونها اثر انگشت را در خود جای دادهاند. مشاهدهی شباهت میان شواهد و مدارک جمع آوری شده با موارد موجود در پایگاه دادهها میتواند به شناسایی سر نخها و دستگیری مجرمین منجر گردد.
در سالهای اخیر، آنالیز DNA به یکی از بزرگترین ابزارهای کالبد شکافی جهت شناسایی مظنونین تبدیل گردیده است. به باور کندال استانر، بررسی DNAبه همان اندازه مهم است که ذرهبین یک قرن پیش مهم بود.
حدود 8ر99 درصد DNAانسانی در میان همه افراد مشابه است. با این حال، 2ر0 درصد باقی مانده به قدری در میان افراد متفاوت است که هر فرد دارای یک امضای ژنتیکی منحصر به فرد است. (البته این امر در مورد دو قلوهای همسان صادق نیست، هرچند در مورد این افراد نیز تفاوتهایی در مواد شیمیایی متصل به ژنهای آنها وجود دارند).
توضیح عکس: شیشه، حاوی یک تکه نخ کتان است که جهت جمع آوری نمونه DNAاز محل جرم استفاده میشود. DNAهر فرد یک اثر انگشت ژنتیکی منحصر به فرد به شمار میرود.
بسیاری از کاراگاهان پروفایل DNA را "اثر انگشت ژنتیکی" مینامند، زیرا DNAمتعلق به فرد مظنون میتواند هم چون اثر انگشتش سرنخهای متصل به صحنه جرم را فراهم آورد.آنالیز DNAهمانند پازلها (و رمانهای جنایی) است که استانر در سنین نوجوانی دوست میداشت. استانر میگوید: "من دوست داشتم با چالشها روبرو شوم."
استانر حتی قبل از این که به دانشگاه برود دوست داشت پلیس بشود. وی در دانشگاه آلاباما واقع در توسکالوسا به ژنتیک نیز علاقمند گردید و مدرک خود را در رشته بیولوژی اخذ نمود. وی سپس در رشتهی علم کالبد شکافی فارغ التحصیل شد، اما این بار مدرک خود را از دانشگاه آلاباما واقع در بیرمنگام اخذ نمود. در حال حاضر کندال یکی از 10 آنالیزور DNA در آزمایشگاه دفتر تحقیقات جنایی تنسی واقع در نشویل میباشد.
توضیح عکس: کندال استانر در آزمایشگاه خود در دفتر تحقیقات جنایی واقع در نشویل مشغول بررسی ژنتیکی شواهد و مدارک میباشد
استانر برای انجام هر آنالیز ابتدا DNAموجود بر روی شواهد و مدارک جمع آوری شده از صحنهی جرم را استخراج میکند. وی ممکن است روی یک تکه لباس خونی را بخراشد یا تکهای از پوست جمع شده در زیر ناخنهای قربانی را بیرون بکشد - پوست زیر ناخن قربانی ممکن است هنگامی که قربانی از خود دفاع میکرده است از بدن مظنون خراشیده شده باشد.استانر سپس آن چه خراشیده است را به همراه هر سلول دیگری که به دست آورده است در درون یک لولهی حاوی محلول شیمیایی میاندازد. این محلول DNAرا از سلولها استخراج میکند. وی سپس رنگهایی را به محلول اضافه میکند که نشان میدهند آیا DNAکافی جهت تهیه پروفایل ژنتیکی موجود است یا نه. اگر DNAکافی موجود باشد استانر از فرآیندی با نام واکنش زنجبرهای پلیمراز، یا PCR بهره میگیرد تا DNA را مکرراً کپی نماید. واکنش PCR میتواند تنها با استفاده از یک میلیاردم یک گرم از مادهی ژنتیکی فرد هزاران یا میلیونها کپی از آن تهیه نماید. استانر در نهایت این مادهی ژنتیکی تکثیر شده - یا کپی شده - را در درون دستگاهی قرار میدهد که ژنهای موجود در DNAرا به مجموعهای از ارقام تبدیل مینماید. این ارقام را سپس میتوان با دیگر پروفایلهای DNA مقایسه نمود.
استانر معمولاً خودش محلولهای شیمیایی را تهیه میکند، زیرا به گفتهی وی محلول هرچه تازهتر باشد نتیجهی کار نیز بهتر است. با این که استونر در کار خود به علومی که در مدرسه و دانشگاه فرا گرفته است تکیه میکند، اما از فرا گیری مهارتهای جدید نیز غافل نمیشود. به همین خاطر است که علم تهیه پروفایلهای DNAدر حال تکامل است و همواره مهارتهای جدیدی برای فرا گیری یافت میشوند. نتیجهی این امر آن ست که پیش رفتها در زمینه شیمی و فن آوری استانر را قادر میسازند با استفاده از مقادیر کم تر و کمتر مواد ژنتیکی به اثر انگشت ژنتیکی دست یابد.
استانر توضیح میدهد که حتی در دنیای خیالی تلویزیون نیز اغلب دیده میشود که شخصیتهای فیلمها از تکنیکهای واقعی کالبد شکافی بهره میگیرند. اما بینندهها هم چنان ممکن است برداشتهای اشتباهی از این فیلمهای جنایی داشته باشند. برای مثال، استانر میگوید: "با استفاده از یک سلول نمیتوان یک پروفایل DNA تهیه نمود و DNA را از روی هر چیزی هم نمیتوان جمع کرد."
سال گذشته، استونر و همکارانش در نشویل حدود 10000 آزمایش DNAبر روی تقریباً 5700 مورد از شواهد و مدارک جمع آوری شده انجام دادند. به گفتهی استانر، "همواره چیزی فرا میگیرید و هر مورد نیز با بقیه متفاوت است. اگر دوست دارید هر روز پشت میز بنشیند و کار مشابهی انجام دهید این شغل را انتخاب نکنید."
کاراگاهان با این که برخی صحنههای جرم را بسیار سریع کشف میکنند، اما برخی را نیز شاید بعد از هفتهها، ماهها و حتی سالها کشف کنند. تا آن موقع آن چه از قربانی باقی میماند شاید تنها اسکلت وی باشد. شناسایی قربانی و چگونگی و زمان مرگ وی از چالشهای پیش روی کاراگاهان به شمار میرود.
در چنین مواردی، کاراگاهان اغلب به متخصصین انسان شناسی جنایی همچون ویلیام باس از دانشگاه تنسی واقع ناکسویل مراجعه میکنند. باس و دیگر کارشناسان غالباً قادرند قربانی را حتی بعد از این که جسدش دفن، تکه تکه، یا متلاشی شده است نیز شناسایی کنند. برای مثال، طول استخوان ران میتواند مشخص نماید که قد قربانی چقدر بوده است. شکل لگن خاصره میتواند جنسیت قربانی را تعیین نماید. حتی جمجمه نیز میتواند سرنخهایی جهت تعیین جنسیت و نژاد قربانی فراهم آورد.
توضیح عکس: ویلیام باس بقایای جسد متلاشی شده یک قربانی را از زیر خاک بیرون میکشد در حالی که افسران پلیس مشغول تماشا هستند.
به گفتهی باس، بهترین سر نخ جهت شناسایی قربانی میتواند از طریق تعیین زمان مرگ قربانی به دست آید. حتی محدوده زمانی مرگ نیز میتواند به کاراگاهان کمک کند تا آنها با توجه به گزارشات مربوط به افراد گم شده هویت احتمالی قربانی را مشخص نمایند. این امر هم چنین میتواند به فرآیند تأیید یا رد ادعاهای مظنونین به قتل مبنی بر عدم حضور در صحنهی جرم نیز کمک کند.تا قبل از دهه 1970 میلادی، تخمین تاریخ مرگ قربانی بیشتر بر پایهی حدس و گمان صورت میگرفت تا کارهای علمی. به گفتهی باس، "تا آن زمان هیچ کس واقعاً درباره چگونگی متلاشی شدن جسد مطالعات علمی انجام نداده بود." به همین خاطر، کسی پاسخ سوالات ساده – اما مهم – هم چون این سؤالات را نمیدانست: دندانهای جسد چه هنگام از جمجمه جدا میشوند؟ بازوها چه وقت از بدن جدا میشوند؟ چه چیزی باعث ایجاد لکههای سیاه و چرب در زیر جسد در حال متلاشی شدن میشود (و این لکهها تا کی بافی میمانند)؟
در سال 1980، باس و همکارانش در دانشگاه تنسی در تلاش جهت یافتن پاسخ برخی از این سؤالات مؤسسهای را تأسیس نمودند که در حال حاضر مرکز انسان شناسی جنایی نامیده میشود. این مرکز اکنون بیشتر با نام مستعار "مزرعهی اجساد" شناخته میشود.
اجساد فرستاده شده به این قطعه زمین 1 جریبی که در امتداد رودخانهای در نزدیکی کمپ مرکزی دانشگاه قرار دارد اجساد قربانیان جنایی نیستند، بلکه این اجساد - که توسط پزشکان لاشهی تشریح نامیده میشوند - در راستای کمک به ارتقای علم به این مرکز بخشیده شدهاند.
هر لاشهی تشریح یک تجربهی علمی مجزا قلمداد میگردد. اجساد موجود در مزرعهی اجساد متشکل از اجساد افراد مؤنث و مذکر از همه سنین میباشند. محققین، برخی از اجساد را در محیط باز در معرض نور خورشید قرار میدهند و برخی نیز در سایهی درختان قرار داده میشوند. برخی اجساد با لباس هستند و برخی دیگر برهنهاند. برخی اجساد با برگ و شاخهی درختان پوشیده میشوند و برخی نیز در قبرهای کم عمق- و حتی زیر قالبهای بتونی - دفن میشوند. برخی از اجساد در انبارها یا ساختمانهای کوچک قرار داده میشوند تا متلاشی گردند و برخی نیز در صندوق عقب اتومبیلها قرار داده میشوند. باس میگوید "اجساد ممکن است در هزاران وضعیت ممکن قرار داشته باشند و ما تنها تعداد کمی از این وضعیتها را مورد مطالعه قرار میدهیم."
هر وضعیتی در واقع بازسازی یک نوع مشخص از صحنهی جرم است. محققین با مطالعه همهی ابعاد فساد جسد در طول دورههای زمانی طولانی گنجینهای از اطلاعات و دادهها جمع آوری نمودهاند که میتوانند توسط پلیس مورد استفاده قرار گیرند.
به گفتهی باس، شگفت آور نیست اگر اجساد در فصل تابستان سریعتر فاسد شوند. وی میگوید: "اجساد ممکن است تنها در عرض دو هفته کاملاً به اسکلت تبدیل شوند. کرم حشره یا مگس گوشت نقش مهمی در این زمینه ایفا میکنند. صدها حشره از این نوع (باس آنها را "یاری رسانان طبیعت" مینامد) ممکن است در عرض چند دقیقه به سمت جسد هجوم آورند. به گفتهی باس، "این حشرات اولین گروه از حشراتی هستند که به جسد حمله میکنند."
توضیح عکس: در یکی از آزمایشگاههای FBI، یک کارشناس در حال جستجوی نمونه DNAبر روی یک بطری پلاستیکی است. مواد ژنتیکی میتوانند به تعیین هویت قربانی جنایت - یا عامل جنایت - کمک کنند.
اما مگس گوشت در دمای زیر 52 درجه فارنهایت (1ر11 درجه ساتیگراد) فعال نیست. بنابراین، فساد جسد در هوای سرد به طور قابل توجهی آهستهتر میگردد. به گفتهی این محقق، "اگر جسدی را در ماه نوامبر در معرض هوا قرار دهید، تا ماه آوریل یا همان حدود شکل و ظاهر خود را نسبتاً به خوبی حفظ میکند."این فعالیتها اگر چه چندش آور هستند اما کار علمی محسوب میشوند. باس و همکارانش در راستای پرداختن به کار خود از علومی از جمله بیولوژی، آناتومی، شیمی، حشره شناسی، و انسان شناسی (مطالعهی انسانها و فرهنگهایشان) بهره میگیرند.
باس، که در حال حاضر باز نشسته شده است اما هم چنان با پروژههای تحقیقی همکاری میکند، میگوید: "اگر به معما علاقه دارید این رشتهی تحقیقاتی برایتان جالب و جذاب است."
این حرفه هر چقدر هم خاص باشد چالشهای مربوط به یافتن پاسخ سؤالات باعث گردیده است که کالبد شکافی برای افراد کنجکاو، حرفهی جالبی باشد. این حرفه به امر مبارزه با جرم کمک میکند - و این همان چیزی است که به گفتهی دی، استانر و باس باعث ایجاد انگیزه در آنها شده است.
/م