منبع: راسخون
بررسی حدیث: أطیَبُ الکَسبِ عَمَلُ الرَّجُلِ بِیَدِه
چکیده:
از میان انبوه راههایی که برای کسب ثروت و علم و قدرت و مقام وجود دارد کسبی که با تلاش خود انسان و با زحمت و تدبیر برای وی حاصل میشود از راههای دیگر، پاکیزهتر و با برکتتر است.به قولِ شاعر بزرگوار، سید عطاء الله مجدى[1] :
چو کار تو با دست و بازو بُوَد چو سعى تو در این ترازو بود
نباشد از آن خوبتــر هیچ کار مبارک بُوَد جان من این شعار
کلید واژه:
شرح نهج الفصاحه، نهجالدرایة، انواع کسب، طیّب، میراث جاوید، شرح حدیث، مبارکترین، کار تولیدی.چرا کسب من، برکت ندارد؟!
قال رسول الله صلی الله علیه و آله: أطیَبُ الکَسبِ عَمَلُ الرَّجُلِ بِیَدِه[2]؛ پاکیزهترین کسبها آن است که حاصل دسترنج انسان باشد.
مرحوم آقای ابوالقاسم پاینده عبارت فوق را به عنوان حدیثی از نبی مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله نقل کرده در حالی که نه در منابع ما شیعیان و نه حتی در منابع اهل سنت، ابداً چنین عبارتی با این الفاظ و ترکیب از احدی از معصومین علیهمالسلام نقل نشده است.
داستان از این قرار است که فضل بن حسن طبرسی در کتاب مجمع البیان در ذیل آیه 267 سوره بقره که خدای متعال میفرماید: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَیِّباتِ ما کَسَبْتُم [3]؛ از سعید بن عمیر روایتی را نقل میکند که[4]: شخصی از حضرت رسول صلوات الله علیه و آله سؤال نمود: أَیُ الْکَسْبِ أَطْیَبُ؟ کدام یک از کسبها پاکیزهتر و حلالتر است؟ حضرت پاسخ دادند: عَمَلُ الرَّجُلِ بِیَدِه !؛ کسبى که حاصل دسترنج و تلاش خود انسان باشد.
ظاهراً مرحوم آقای ابوالقاسم پاینده در کتاب نهجالفصاحة، عبارت: أطیَبُ الکَسبِ عَمَلُ الرَّجُلِ بِیَدِه را از حدیث فوقالذکر اخذ کرده است. گرچه به لحاظ محتوا میان عبارت وی و حدیث منقول، تفاوتی وجود ندارد اما نفس این عمل یعنی نسبت دادن عبارتی دستساز و لو با محتوایی عالی به معصوم علیهالسلام به هیچ عنوان و با هیچ منطقی، پسندیده و موجّه نیست و از مصادیق امانتداری محسوب نمیگردد. زیرا احادیث معصومین علیهمالسلام نه تنها میراث ماندگار تشیّع، بلکه گنجینه ماندگار بشریّت است که بایستی نسل به نسل و بدون کمترین دخل و تصرفی منتقل شود. مسلّماً اگر نسلهای قبل از ما در حراست از این میراث ماندگار، دقّت کافی روا نمیداشتند و تصرفاتی و لو کوچک در متن احادیث ایجاد مینمودند معلوم نبود الان از اصل فرمایشات معصومین علیهمالسلام و آن میراث جاوید، چه چیز باقی میماند.
و لذا برای حفظ این میراث ماندگار و به جهت دفاع از حریم عظیمالشأن پیامبر اعظم و اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام، خصوصاً بر اهل علم و طلاب و دانشجویان محترم همچنین اصحاب رسانه و صاحبان وبلاگها و سایتها و فعالان شبکههای اجتماعی و همه ما که از پیامک تلفن همراه استفاده میکنیم باید مواظب باشیم مبادا به اسم اهل بیت علیهمالسلام چیزی را منتشر کنیم که از آن بزرگواران صادر نشده است.
برای این منظور...
• در نقل حدیث، هرگز به شنیدهها اکتفاء نشود مگر از لسان مراجع بزرگوار تقلید و علماء به نام و بزرگ.
• در سخنرانیها و منابر، خصوصاً در نوشتههایمان، حتماً منبع حدیث را ذکر نماییم.
• در نقل حدیث از کتب معتبر استفاده کنیم.
بررسی محتوایی حدیث:
برای فهم بهتر حدیث، بایستی ابتداء معنای دو لغت کسب و أطیب روشن شود. علامه مصطفوی راجع به لغت کسب مینویسد: أمّا الکَسب، فَیُعتَبَرُ فیهِ تَحصیلُ شَی ءٍ لِنَفسِه[5]؛ وی معتقد است کسب به معنای به دستآوردن و در تحت اختیارگرفتن است. همچنین کسب اگر معنای مصدری آن مراد باشد به معنای درآمد و سود[6] نیز میباشد.چنانچه واضح است لغتِ کسب، عام بوده و هر نوع به دست آوردنُ و مالِ خود کردنی را شامل میشود که از جمله آنها، کسب مال و علم و قدرت است.
همچنین لغت طیّب به معنای حلال است[7]؛ که أطیَب، اسم تفضیل آن خواهد بود و لذا کسب طیِّب به معنای درآمد و امتیاز و و سودِ حلال است.
انواع روشهای کسبُ و إرتزاق:
1. گاهی با پایمال کردن حق دیگران، کسبی برای انسان حاصل میشود مثل معاملهای که با دروغ و قسم و احتکار و مواردی از این قبیل، منعقد گردد. یا اجیری که در کاری که برای آن اجیر شده کمکاری کند. که این حق، گاهی فردی است و گاهی جمعی؛ یعنی در برخی موارد ما با در نظر نگرفتن حقوق شخصیِ فرد واحدی، دارا و ثروتمند میشویم مثل کسی که از مغازه دیگران سرقت میکند ولی معالأسف گاهی به حقوق جمعی و گروهی، خیانت میشود مثل این که کسی سوار اتوبوس واحد شود و بلیط آن را نپردازد که در این صورت او به یک نفر خیانت نکرده بلکه او به حق تمام مردم آن شهر و کشور تجاوز نموده و لذا خود را مدیون آن جمع کثیر کرده است. نمونه بارز دیگر آن، تقلبکردن در امتحان است. مسلّماً تجاوز به حق جمعی، به مراتب از تجاوز به حق فردی، زنندهتر و زشتتر است. اموال ادارات و بیتالمال و امکانات شهری و اموال شرکتهای خصوصی و دولتی و مدارس و مساجد و بانکها، همه از قبیل حقوق جمعی میباشند.
2. و گاهی کسب انسان به سبب زحمتی است که حاصل دسترنج خود اوست یعنی فرد، با رعایت تمام موازین شرعی و الهی و اخلاقی، مال و ثروتی را دارا میشود که مورد تأیید و امضاء شرع مقدس اسلام است.
3. اما گاهی هم ثروت و کسبی که برای انسان حاصل میشود نه از قِسم نخست است نه از قِسم دوم؛ به عبارت دیگر ثرورت و مکنت وی نه از راه حقکُشی بوده و نه حاصل زحمتکشی و عرق پیشانی و زحمت، بلکه از راه حلالی به انسان واگذار شده مثل انواع هبه و صدقه و ارث و دیه و جایزه و مواردی از این قبیل که انسان برای تحصیل آن زحمت چندانی نکشیده است.
• از فرمایش حضرت رسول صلوات الله علیه و آله در این حدیث استفاده میشود که پاکیزهترین دارایی و ثروت، آن است که از دسترنج خود انسان باشد نه هدایا و نذورات و صدقاتی که بدون زحمت، از دیگران به ما رسیده است، چنانکه حضرت رسول صلوات الله علیه و آله در جایی دیگر میفرمایند: "ما أکَلَ أحَدٌ طَعاماً قَطُّ خَیراً مِن أن یَأکُلَ مِن عَمَلِ یَدِه وَ إنّ نبىّ اللَّه داود کانَ یَأکُلُ مِن عَمَلِ یَدِه[8]" ؛ هیچ کس غذایی بهتر از غذایی که حاصل دسترنج خودش باشد نخورده است، حضرت داود علیهالسلام هم از دسترنج خویش میخورد.
• از آنجایی که خدای متعال، برکت خود را در حلال قرار داده است میتوان نتیجه گرفت: أطیَبُ الکَسب، معادل معنایی مبارکترین و پُر فایدهترین نیز میباشد. و لذا برکت ثروت و علم و قدرت و مقامی که از راه تلاش و زحمت برای انسان حاصل میشود با برکتتر و میمونتر از ثروتی است که از راه ارث و هدیه و جایزه به انسان منتقل میشود.
• جالب اینکه در این حدیث با لفظ «الرَّجُل» مواجهیم و ممکن است این لفظ، إشعار به این داشته باشد که زنان از این قاعده مستثنی بوده و این مطلب که درآمدی که حاصل دسترنج انسان باشد پاکیزهتر است و برکت بیشتری دارد فقط اختصاص به مردان داشته و شامل زنان نمیشود.
• همچنین از این حدیث استفاده میشود که درآمد باید متناسب با فعالیّت، باشد و آن مقدار از ثروت و دارایی که همسنگ و مطابق زحمت انسان باشد پسندیده و طیب و حلال است و آن مقداری که با گرانفروشی چه از ناحیه کالا و چه از ناحیه ارائه خدمات حاصل میشود مذموم و نامبارک است.
• از عبارت "عَمَلُ الرَّجُلِ بِیَدِه" استفاده میشود که اسلام از میان کارهای تولیدی و فروشندگی، به شغلهایی که منتج به تولید کالا میشوند نظر و عنایت ویژهتری دارد زیرا کارهای تولیدی به معنای عبارتِ: عَمَل الرَّجُلِ بِیَدِه، نزدیکتر است.
• دلالیهایی که منتج به ایجاد بازار سیاه میشود شغلی است مذموم، که مورد تأیید اسلام نمیباشد چون سود حاصله، مطابق و معادل دسترنج وی نمیباشد.
نتیجهگیری:
در بررسی این حدیث، به پاسخ این سؤال، که: چرا کسب من، برکت ندارد؟! رسیدیم. گفتیم خدای متعال، برکت خود را در حلال، قرار داده است و لذا وقتی حضرت میفرمایند: أطیَبُ الکَسبِ عَمَلُ الرَّجُلِ بِیَدِه؛ بدین معنا و مفهوم است که با برکتترین کسبها، آن کسبی است که مطابق و معادل دسترنج و حاصل زحمت انسان باشد.بنابراین پاسخ سؤالِ چرا کسب من برکت ندارد؟ غالباً یکی از این دو چیز است:
1. یا اینکه کسب او از راه حلال نبوده؛
2. و یا اینکه آن کسب، معادل و مطابق زحمت و دسترنج وی نبوده است.
پینوشتها:
1. گلهاى جاویدان (هزار کلمه قصار)، صفحه 101
2. نهجالفصاحه، حدیث 332
3. یعنی ای گروه مؤمنان از اموال حلال و طیب خود صدقه دهید و انفاق کنید.
4. مجمع البیان فى تفسیر القرآن، 2/656
5. التحقیق فى کلمات القرآن الکریم ، 10/57
6. فرهنگ ابجدی، صفحه 855
7. فرهنگ ابجدی ، صفحه 586
8. نهج الفصاحة، حدیث 2620
2. بستانى، فواد افرام ؛ (1375) فرهنگ ابجدی ، تهران، انتشارات اسلامی ، چاپ دوم.
3. پاینده، ابو القاسم ؛ (1363) نهج الفصاحة، تهران، انتشارات دنیاى دانش، چاپ چهارم.
4. طبرسى فضل بن حسن؛ (1372) مجمع البیان فى تفسیر القرآن، با مقدمه محمد جواد بلاغى، تهران، انتشارات ناصر خسرو، چاپ سوم.
5. مجدى، سید عطاء الله ؛ (1369) گلهاى جاویدان( هزار کلمه قصار)، تهران، انتشارات سازمان تبلیغات اسلامى ، چاپ اوّل.
6. مصطفوی، حسن؛ (1430ق.) التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، بیروت ـ قاهره ـ لندن، انتشارات دار الکتب العلمیة- مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، چاپ سوم.
/م