تحلیل فعالیت های سیستم اقتصاد آزاد با نام «آدام اسمیت»، «دیوید ریکاردو» و پیروان آن ها که به اقتصاددانان کلاسیک معروف هستند، همراه می باشد. کتاب مشهور آدام اسمیت (1790-1723)، این فیلسوف اسکاتلندی در سال 1776 تحت عنوان «ثروت ملل» به چاپ رسید. او علم اقتصاد را به عنوان یکی از علوم اجتماعی پایه گذاری کرد. دیوید ریکاردو از خانواده ای هلندی که در انگلستان سکونت داشت، نظرات اسمیت را در کتابش به نام «اصول اقتصاد سیاسی و مالیات» مورد تحلیل قرار داد. از نظرات این دو اقتصاددان، نظریه مهم اقتصاد سیاسی به وجود آمد که به نام «نظریه کلاسیک» مشهور گردید. نظریه اقتصادی کلاسیک طی قرون 18 و 19 به صورت گسترده ای مورد قبول واقع شده بود.
کلاسیک ها اعتقاد داشتند که موقعیت تعادل تولیدات الزاماً اشتعال کامل را نیز به وجود می آورد. اقتصاد کلان کلاسیک بر پایه نظرات «ژان باتیست سی» پایه ریزی شده است که به نام قانون بازارهای سی مشهور است. نظریه اقتصاد کلان کلاسیک را می توان توسط سیستمی از معادلات نشان داد که به مدل کلاسیک تعیین درآمد معروف گردیده است. ذیلاً به طور خلاصه قانون سی و سیستم اقتصاد کلان کلاسیک را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
قانون سی
قانون بازارهای سی را می توان به صورت زیر خلاصه کرد:«عرضه، تقاضای خود را به وجود می آورد»
عبارت فوق بدین معنی است که هر افزایشی در مقدار تولید (عرضه) باعث افزایشی به همان اندازه در درآمد و مخارج مصرفی (تقاضا) خواهد شد. به نظر کلاسیک ها درآمد مقدار تولید همیشه در سطح اشتغال کامل قرار دارند. اگر درآمد و مقدار تولید در سطحی پائین تر از اشتغال کامل قرار گیرند، بدین معنی است که برخی منابع تولیدی بیکاری خواهند ماند. در این صورت افزایش تولید میسر است و لذا تعادل تا سطح اشتغال کامل افزایش می یابد. به علاوه چون در سطح پائین تر از اشتغال کامل رضایتی وجود ندارد، تولید تا رسیدن به سطح اشتغال کامل افزایش خواهد یافت.قانون سی را می توان به این ترتیب تحلیل نمود: مردم کار می کنند که از این طریق بتوانند کالاها و خدماتی را که به آن ها رضایت خاطر و مطلوبیت می دهد، اکتساب نمایند. در اقتصادی که دارای خصیصه تقسیم کار و مبادله است، هر کس فقط کالایی را تولید می کند که در تولید آن ها استعداد و بازدهی بیشتری داشته باشد و بعد از مصرف شخصی، باقیمانده را با کالاهای دیگران معاوضه می کند. بنابراین تولید اضافه بر مصرف شخصی، تقاضا برای کالاهای دیگر را به وجود می آورد. این تقاضا مساوی ارزش کالاهای اضافی است که به وسیله افراد تولید می گردد. تحت این شرایط هیچگاه اضافه تولید به وجود نمی آید و لذا تقاضای کل مساوی عرضه کل خواهد بود. به نظر کلاسیک ها، تولید کل ممکن است دستخوش نقصان گردد چون این امکان که فرد استراحت را قربانی منافع مادی خود کند وجود دارد، ولی این گونه «بیکاری» ارادی است و زودگذر. آن ها اعتقاد دارند که مکانیسم بازار در درازمدت هرگونه عدم تعادلی را که ممکن است بین عرضه و تقاضا در برخی از بخش های اقتصادی به وجود آید، اصلاح می کند.
اگرچه قانون بازارهای سی برای اقتصاد تهاتری طرح گردیده بود ولی ریکاردو و پیروان او این قانون را بدون هیچگونه تغییری در مورد اقتصادسرمایه داری پولی نیز صادق دانستند. اقتصاددانان کلاسیک تصور می کردند که این قانون در اقتصاد پولی نیز کاربرد دارد، شاید به این دلی که آن ها اعتقاد داشتند تمایل مردم برای داشتن پول، برای خود پول نیست. بدین معنی که اگر مردم کالاها و خدمات خود را در قبال اخذ پول می فروشند، پول به دست آمده را بلافاصله برای خرید کالاهای دیگر صرف می کنند. به عبارت دیگر به نظر کلاسیک ها مردم پول را فقط برای جلوگیری از بروز مشکلات تهاتر و به خاطر تسهیلاتی که پول در امر مبادله به وجود می آورد، طلب می کنند.
از بحث فوق نتیجه می شود که (به استناد اقتصاددانان کلاسیک) اقتصاد تحت شرایط عمومی در وضعیت اشتغال کامل خواهد بود. اکنون سیستم اقتصاد کلاسیک را به طور خلاصه مورد بررسی قرار می دهیم.
سیستم اقتصاد کلاسیک
اقتصاددانان کلاسیک معتقد بودند که سه بازار در اقتصاد وجود دارد: بازار کار، بازار کالا و بازار سرمایه. استدلال می شد که نیروی عرضه و تقاضا اشتغال کامل را در هر کدام از این بازارها به وجود می آورند. سیستم اقتصاد کلاسیک را می توان به وسیله مجموعه معادلات زیر نشان داد:حروف مورد استفاده در معادلات بالا عبارتند از:
تولید واقعی |
Y = |
نیروی کار |
N = |
نرخ مزد پولی |
W = |
مقدار پول |
M = |
سطح عمومی قیمت ها |
P = |
ضریبی که در درآمد که به صولت پول نقد نگهداری می شود |
K = |
تابع(1) مقدار تولید کل نسبت به نیروی کار را نشان می دهد. مقدار تولید با افزایش نیروی کار افزایش پیدا می کند ولی به دلیل وجود قانون بازده نزولی، نرخ افزایش تولید (تولید نهایی یا محصول نهایی) با افزایش نیروی کار، کاهش پیدا خواهد کرد. معادله (2) شرط حداکثر سود را نشان می دهد و بازگو کننده این موضوع است که در شرایط رقابت کامل،مزد حقیقی مساوی ارزش محصول نهایی فیزیکی نیروی کار است. معادله (3) تقاضا برای نیروی کار را به عنوان تابع مزد حقیقی بیان می کند. هر چند عرضه نیروی کار بیشتر شود، نرخ مزد کاهش پیدا می کند چون اگر تولید با افزایش نیروی کار افزایش یابد، محصول نهایی فیزیکی نیروی کار کاهش می یابد. معادله (4) عرضه نیروی کار را به عنوان تابع مزد حقیقی نشان می دهد. معادله (5) بیان کننده شرط تعادل در بازار کار است. و بالاخره معادله (6) نشان دهنده نظریه مقداری پول است.
توضیحاً اضافه می شود که نظریه مقداری پول به صورت ابتدای خود در فرمول زیر خلاصه می شد.
M.V=P.Y
که در آن V سرعت گردش پول می باشد. اگر بنویسیم:
و به جای عدد ثابت k را بگذاریم، رابطه ای به صورت معادله (6) به دست می آید.
تعادل کلی سیستم کلاسیک
به سادگی ملاحظه می شود که چگونه این معادلات سیستم جامعی را به وجود می آورند. معادلات (3)، (4)، (5) عرضه و تقاضای کار در حال تعادل و سطح تعادل نرخ مزد حقیقی مربوط به آن را تعیین می کنند. اگر سطح اشتغال کامل معلوم باشد، از معادله (1) می توان مقدار تولیدی را که باید در سطح اشتغال کامل تولید شود، پیدا کرد. واضح است سطح تولیدی که بدین ترتیب تعیین می وشد بیان کننده سطح تولید در اشتغال کامل هماهنگ با سطح نرخ مزد حقیقی می باشد. از معادله (6) با فرض معلوم بودن مقدار پول می توانیم مبلغ درآمد پولی را تعیین کنیم که با سطح تولید در اشتغال کامل مطابقت داشته باشد.معادلاتی که قبلاً نشان داده شد می توانند از طریق نمودارهای شکل 1 نیز نمایش داده شوند. شکل 1- الف بازار کار را نشان می دهد. منحنی تقاضای کار نسبت به مزد حقیقی دارای شیب نزولی و منحنی عرضه نیروی کار دارای شیب صعودی می باشد. شکل 1- ب تابع تولید که رابطه بین اشتغال و تولید می باشد را نشان می دهد. در شکل 1- پ رابطه بین مقدار پول و درآمد پولی نمایش داده شده است. Kp.Y سطح درآمد پولی را نشان می دهد که می تواند به ازاء مقادیر مختلف پول وجود داشته باشد. شیب این خط است.
پس انداز و سرمایه گذاری
سیستم کلاسیک شامل بخش دیگری نیز هست که در آن سرمایه گذاری و پس انداز به عنوان تابع نرخ بهره در نظر گرفته می شوند. معادلات زیر بیان کننده این بخش می باشند.
(7) |
S =S (r ) |
(8) |
I = I (r ) |
(9) |
S = I |
معادله (7) پس انداز را با فرض اشتغال کامل به عنوان تابع نرخ بهره نشان می دهد. معادله (8) نیز بیان کننده سرمایه گذاری به عنوان تابع نرخ بهره می باشد. معادله (9) شرط تعادل در بازار سرمایه را نشان می دهد.
این معادلات را می توان از طریق شکل 2 نیز نشان داد.
از این بحث معلوم می شود که در سیسم کلاسیک، تعیین سطح پس انداز و سرمایه گذاری در حالت تعادل رابطه ای با تعیین تولید کل، اشتغال و سطح قیمت ها ندارد. سیستم معادلات (1) تا (6) را می توان مستقل از معادلات (7) تا (9) حل کرد. بنابراین سیستم معادلات (7) تا (9) فقط توزیع تولید کل را بین کالاهای سرمایه گذاری و کالاهای مصرفی نشان می دهد.
منبع مقاله :
محتشم دولتشاهی طهماسب (1390) مبانی علم اقتصاد: اقصاد خرد، اقتصاد کلان تهران: چاپ سی و یکم، ویراست ششم (1390).