نوجوانی و اهمیت آن

نوجواني دوره اي، با شروع و طول مدت متغير، بين کودکي و بزرگسالي است. دوره اي که بيش تر نظريه پردازان رشد معتقدند که از حدود يازده سالگي آغاز مي شود و تا پايان دوره ي بلوغ، يعني زماني که به نوجوان امتيازات...
جمعه، 30 خرداد 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نوجوانی و اهمیت آن
 نوجوانی و اهمیت آن

 

نویسنده: دکتر بنفشه غرایی




 

نوجواني چيست؟

نوجواني دوره اي، با شروع و طول مدت متغير، بين کودکي و بزرگسالي است. دوره اي که بيش تر نظريه پردازان رشد معتقدند که از حدود يازده سالگي آغاز مي شود و تا پايان دوره ي بلوغ، يعني زماني که به نوجوان امتيازات کامل بزرگسالي اعطا شود، ادامه مي يابد. هر چند که در هر جامعه با توجه به مشخصات فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي، جغرافيايي و حتي آب و هوايي شروع و پايان اين دوره مي تواند متفاوت باشد.
ژان ژاک روسو، نوجواني را تولدي نو مي داند، فرويد اين دوره را تحت عنوان مرحله ي تناسلي، پياژه آن را مرحله ي صوري يا انتزاعي و اريکسون هويت يابي در مقابل بي هويتي معرفي کرده اند. نوجواني معمولاً به سه دوره، اوايل (11 تا 14 سالگي)، اواسط (14 تا 17 سالگي) و اواخر (17 تا 20 سالگي) تقسيم مي شود.
هر چند نوجواني لزوماً دوران پر آشوبي نيست ولي نوجوان در اين دوره با چالش هاي رشدي بهنجاري رو به رو مي شود. با توجه به پيشرفت فن آوري در جوامع امروزي و به تبع آن پيچيدگي زندگي شهرنشيني، کسب مهارت هاي شغلي، انتخاب همسر و داشتن يک زندگي مستقل تا اواسط دوره ي جواني به تعويق افتاده است. بنابراين نمي توان انتظار داشت که يک نوجوان در 18 سالگي، که معمولاً مرحله ي گذشتن از دوره ي نوجواني به جواني است، بتواند به يک هويت مستقل دست پيدا کند.

اهميت دوران نوجواني در چيست؟

در روان شناسي رشد، بهترين و مناسب ترين دوره براي شکل گيري شخصيت واقعي انسان دوره ي نوجواني است. شخصيت کودک، يعني روش کلي رفتار او به تدريج با رشد عمومي وي شکل مي گيرد و تکميل مي شود. ابتدا اين منش بي شکل، نامعلوم و متغير است و سپس کم کم شکل مي گيرد و رو به تثبيت مي گذارد. به طوري که قاعدتاً بايد در بزرگسالي به کمال اجتماعي مطلوب برسد. در نوجواني همه چيز دگرگون مي شود، سازگاري با اجتماع به خطر مي افتد و تشکيل و تکاملِ آرام شخصيت مختل مي شود.
در واقع، رشد انسان حاصل ترکيبي از عوامل زيستي، روان شناختي، اجتماعي، فرهنگي و تاريخي است. بنابراين رشد در دوره ي نوجواني ناشي از تعامل اين عوامل است و توجه به هر يک از اين عوامل به تنهايي نمي تواند تصوير درستي از اين تغييرات رشدي را ارائه دهد. شايد بتوان گفت که دوره ي نوجواني مرحله اي از زندگي است که با تغييرات بدني حاصل از بلوغ شروع مي شود و با تغييراتي که در نقش ها ومسئوليت هاي فرد بر اساس انتظارات جامعه از او به عنوان يک بزرگسال به وجود مي آيد، پايان مي يابد. در واقع نوجوانان در اوايل اين دوره با تغييرات بدني همراه با بلوغ درگيرند. شروع اين تغييرات با سرعت گرفتن رشد استخوان بندي و آغاز رشد فيزيکي جنسي مشخص مي شود. فعاليت هورمون ها، موجب تغييرات زيادي در ظاهر فرد مي شود که معمولاً اين تغييرات را مي توان به دو گروه خصوصيات جنسي اوليه و ثانويه تقسيم کرد. همان طور که مي دانيد خصوصيات جنسي اوليه مربوط به تغيير در اندام هايي است که به طور مستقيم در برقراري رابطه ي جنسي و توليد مثل درگير هستند، اما خصوصيات ثانويه نظير بزرگ شدن پستان ها در دختران و يا رويش موي صورت در پسران، هر چند باعث تفاوت ظاهري درهر دو جنس مي شود، در توانايي فرد براي توليد مثل به طور مستقيم تأثيرگذار نيست. يکي از مسائل مهم اين دوره آن است که به دليل تغييرات زيادي که در ظاهر جسماني نوجوان ايجاد مي شود، معمولاً اطرافيان توجهات و واکنش هايي از خود نشان مي دهند و در زمينه ي رفتار و تفکر، از او انتظارات جديدي دارند و در بسياري از موارد هر چند هنوز نوجوان از لحاظ فکري و رفتاري تغيير زيادي نکرده است، بايد با واکنش هاي اطرافيان به اين تغييرات در ظاهر جسماني خود کنار بيايد. به تدريج با رشد فکري و درک مفاهيم انتزاعي توسط نوجوان در اواسط اين دوره است که او مي تواند با انتظارات محيط خانواده، مدرسه و جامعه کنار بيايد و نقش هاي جديدي را بر اساس اين وظايف و مسئوليت هاي محوله بازي کند تا بتواند از اين طريق در جامعه پذيرفته شود.
از نظر اجتماعي، نوجواني دوره ي آماده سازي فرد براي پذيرش نقش هاي آتي به عنوان يک بزرگسال است. شايد بتوان نوجواني را دوره اي از فراخناي زندگي در نظر گفت که طي آن بيش تر خصوصيات اجتماعي، رواني، شناختي و زيستي تغيير مي يابند. به همين دليل افراد در اين مرحله ي سني در معرض بسياري از مشکلات رفتاري و رواني قرار مي گيرند. در واقع در دوره ي نوجواني نسبت به دوران کودکي ضعف در تصميم گيري (در حوزه هايي مانند تحصيل، روابط با جنس مخالف و مصرف مواد)، نتايج منفي تري را در پي دارد و هم چنين نوجوانان نسبت به کودکان در تصميمات و نتايج کارهاي خود بيش تر مسئول هستند. در مجموع مي توان مشکلات نوجوانان را در حوزه هاي مشکلات بدني، شخصيتي، مشکلات با خانواده، مدرسه و تحصيل، مشکلات در برقراري روابط بين فردي خصوصاً با جنس مخالف و بالاخره مشکلات در حوزه ي انتخاب شغل و رشته ي تحصيلي مطرح نمود. به دليل ميزان و تنوع مشکلات نوجواني است که توجه به اين دوره و برنامه ريزي مناسب براي پيش گيري از خطرات احتمالي در سطح خانواده و اجتماع، بيش از هر دوره از زندگي حايز اهميت است.
منبع مقاله :
غرایی، بنفشه؛ (1387) بحران هویت و مهارت های مقابله ای (نظریه ها و راهبردها)، تهران: نشر قطره



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط