تألیف و ترجمه: حمید وثیق زاده انصاری
منبع:راسخون
منبع:راسخون
(دایناسورهای دو میلهای گیاه خوار)
دیپلودوکوسها یکی از بزرگترین گونههای دایناسورهایی هستند که در زمین میزیستند. در مورد آنها بیشتر بدانیم.
نام دیپلودوکوس توسط اوسنیل چارلز مارش در سال 1878 بر روی این حیوانات گذاشته شد. او این نام را از یک اصطلاح یونانی به نام «دیپلوس» به معنی دو برابر و «دوکاس» به معنی میله به دست آورد، زیرا این دایناسورها دارای استخوانهای میلهای جناقی شکل (V شکل ) دوبل هستند که در قسمت زیرین دم قرار دارد.
دیرینه شناسان بر این باورند که دندههای این حیوانات به ستون فقرات متصل نبوده، بلکه به پوست ناحیهی معده اتصال داشته است. دندهها نازک و شکننده بوده و احتمالاً از ریهها و سایر اندامهای داخلی محافظت میکردند.
جمجمه بسیار کوچک بود، و دندانهای کوچکی داشتند که فقط در بخش جلویی فکشان قرار گرفته بود. گردن آنها حدوداً از 15 مهره تشکیل شده بود که احتمالاً به بلندای 20 فوت میرسید و بین 10 تا 16 تن وزن داشت. جمجمهی این دایناسورها در مقایسه با اندازهی بدنشان کوچک و مغزشان به اندازه مشت انسان بود؛ احتمالاً علت کند ذهنیشان، کوچک بودن مغز آنها میتوانست باشد.
دارای دمی بسیار طولانی بودند که حدوداً بیش از 80 مهره داشت. گمان میرود که این دم برای اهداف دفاعی و ایجاد سر و صدا به کار میرفته است.
چشمان آنها در دو طرف سر و نسبتاً در بالای جمجمه قرار داشت. این حالت آنها را قادر میساخت دشمنانی که به طور هم زمان از دو طرف میآمدند را ببینند. حس بویایی نیز احتمالاً بخش مهمی از آنها بوده که هم برای بو کشیدن شکارچی و هم یافتن غذا به کار میرفته است. همانند چشمها، سوراخ های بینی نیز در قسمت بالایی جمجمه و تقریباًً در مرکز چشم و نه پوزه قرار داشتند. دلیل این امر هنوز مشخص نشده است.
آنها احتمالاً با یک دیگر از طریق ایجاد صداهایی خاص ارتباط برقرار میکردند تا به یک دیگر وجود خطر و پریشانی را هشدار دهند، و یا برای جذب جفت و یا دادن پیامی به دیگر اعضای گله سیگنالهایی ارسال میکردند.
دندانهای آنها به این دلیل که همانند یک مداد کند و ساده بوده و تنها در جلوی دهان قرار داشتند، فقط برای کندن برگهای گیاهان مورد استفاده قرار میگرفتند. آنها برگها و گیاهان را بدون جویدن، به یک باره میبلعیدند. دیپلودوکوسها هم چنین سنگهایی میبلعیدند معروف به سنگهای معده که به هضم مواد سخت گیاهی کمک میکردند. این باور وجود دارد که این دایناسورهای غول پیکر به دلیل اندازه بزرگشان، به هنگام بیداری، جهت زنده ماندن مجبور به خوردن مداوم بودند.
هم چنین گفته میشود که دیپلودوکوسها به صورت گلهای زندگی کرده و زمانی که تمام پوشش گیاهی یک منطقه به پایان میرسید از یک جنگل به جنگل دیگر نقل مکان میکردند. اندازه بزرگ و دمشان میتوانست به عنوان یک مکانیزم مناسب برای دفع شکارچیان به کار رود، هم چنین داشتن زندگی گروهی برای آنها امنیت بیشتری را در مقابل دایناسورهای گوشت خوار مانند تيرانوزاروس ركس و آلوزاروس فراهم میساخت.
دیپلودوکوسها یکی از بزرگترین گونههای دایناسورهایی هستند که در زمین میزیستند. در مورد آنها بیشتر بدانیم.
نام دیپلودوکوس توسط اوسنیل چارلز مارش در سال 1878 بر روی این حیوانات گذاشته شد. او این نام را از یک اصطلاح یونانی به نام «دیپلوس» به معنی دو برابر و «دوکاس» به معنی میله به دست آورد، زیرا این دایناسورها دارای استخوانهای میلهای جناقی شکل (V شکل ) دوبل هستند که در قسمت زیرین دم قرار دارد.
ساختمان و ظاهر عمومی
دیپلودوکوسها حیواناتی چهار پا بودند که گردنی بسیار دراز و دمی بلند و کلفت شبیه شلاق داشتند. به طوری که اندامهای جلویی بدن از اندامهای عقبی کوتاهتر و حالت ایستادن آنها تا حد زیادی به صورت افقی بود. گمان میرود که راه رفتن آنها بسیار کند بوده و حتی از فیلها نیز کندتر حرکت میکردند. بر اساس بقایای اسکلت آنها، بر آورد شده که وزنشان تا 50 تن هم میرسیده است.دیرینه شناسان بر این باورند که دندههای این حیوانات به ستون فقرات متصل نبوده، بلکه به پوست ناحیهی معده اتصال داشته است. دندهها نازک و شکننده بوده و احتمالاً از ریهها و سایر اندامهای داخلی محافظت میکردند.
جمجمه بسیار کوچک بود، و دندانهای کوچکی داشتند که فقط در بخش جلویی فکشان قرار گرفته بود. گردن آنها حدوداً از 15 مهره تشکیل شده بود که احتمالاً به بلندای 20 فوت میرسید و بین 10 تا 16 تن وزن داشت. جمجمهی این دایناسورها در مقایسه با اندازهی بدنشان کوچک و مغزشان به اندازه مشت انسان بود؛ احتمالاً علت کند ذهنیشان، کوچک بودن مغز آنها میتوانست باشد.
دارای دمی بسیار طولانی بودند که حدوداً بیش از 80 مهره داشت. گمان میرود که این دم برای اهداف دفاعی و ایجاد سر و صدا به کار میرفته است.
چشمان آنها در دو طرف سر و نسبتاً در بالای جمجمه قرار داشت. این حالت آنها را قادر میساخت دشمنانی که به طور هم زمان از دو طرف میآمدند را ببینند. حس بویایی نیز احتمالاً بخش مهمی از آنها بوده که هم برای بو کشیدن شکارچی و هم یافتن غذا به کار میرفته است. همانند چشمها، سوراخ های بینی نیز در قسمت بالایی جمجمه و تقریباًً در مرکز چشم و نه پوزه قرار داشتند. دلیل این امر هنوز مشخص نشده است.
آنها احتمالاً با یک دیگر از طریق ایجاد صداهایی خاص ارتباط برقرار میکردند تا به یک دیگر وجود خطر و پریشانی را هشدار دهند، و یا برای جذب جفت و یا دادن پیامی به دیگر اعضای گله سیگنالهایی ارسال میکردند.
رژیم غذایی
دیپلودوکوسها در اصل گیاه خوار بودند. اعتقاد بر این است که احتمالاً به مقدار فراوان از گیاهان سوزنی تغذیه میکردند، زیرا این گیاهان در دوران ژوراسیک به وفور در دست رسشان قرار داشت. بعضی از دانشمندان بر این باورند که گردن این دایناسورها بسیار بلند بوده زیرا به وسیلهی آن میتوانستند در جنگل، به شاخ و برگ گیاهان دست رسی داشته باشند. هم چنین از گردن خود برای کندن یک بارهی تمام برگها استفاده میکردند. آنها به دلیل اندازه و وزنشان هم چنین میتوانستند از گردنهای خود جهت دست رسی به گیاهان سرخس که در مناطق مرطوب و باتلاقی رشد میکردند، بهره جویند.دندانهای آنها به این دلیل که همانند یک مداد کند و ساده بوده و تنها در جلوی دهان قرار داشتند، فقط برای کندن برگهای گیاهان مورد استفاده قرار میگرفتند. آنها برگها و گیاهان را بدون جویدن، به یک باره میبلعیدند. دیپلودوکوسها هم چنین سنگهایی میبلعیدند معروف به سنگهای معده که به هضم مواد سخت گیاهی کمک میکردند. این باور وجود دارد که این دایناسورهای غول پیکر به دلیل اندازه بزرگشان، به هنگام بیداری، جهت زنده ماندن مجبور به خوردن مداوم بودند.
محل سکونت
اعتقاد بر این است که آنها در نیمهی غربی ایالات متحده ساکن بوده، به طوری که بقایای فسیلی بسیاری از آنها در کوههای راکی، مونتانا، یوتا، و کلرادو کشف شده است.هم چنین گفته میشود که دیپلودوکوسها به صورت گلهای زندگی کرده و زمانی که تمام پوشش گیاهی یک منطقه به پایان میرسید از یک جنگل به جنگل دیگر نقل مکان میکردند. اندازه بزرگ و دمشان میتوانست به عنوان یک مکانیزم مناسب برای دفع شکارچیان به کار رود، هم چنین داشتن زندگی گروهی برای آنها امنیت بیشتری را در مقابل دایناسورهای گوشت خوار مانند تيرانوزاروس ركس و آلوزاروس فراهم میساخت.
تولید مثل
از شواهد فسیلهایی که به دست آمده، ثابت شده است که دیپلودوکوسها در لانههای خود تخم گذاری نمیکردند. در عوض، زمانی که دایناسور در حال راه رفتن بود تخم گذاری میکرد. هم چنین باور بر این است که این دایناسورها از بچههای خود مراقبت نمیکردند، اما هیچ مدرکی برای اثبات این ادعا وجود ندارد./ج