نويسنده: جان پايك
مترجمان: دكتر سيدمحمدعلي تقوي
دكتر محمدجواد رنجكش
مترجمان: دكتر سيدمحمدعلي تقوي
دكتر محمدجواد رنجكش
فيلسوف آلماني عصر روشنگري كه نظريه ي اخلاق وي پايه ي انديشه ي فلسفي ليبرال معاصر به شمار مي رود. سهم اصلي كانت در فلسفه ي سياسي بيان نظريه ي اخلاقي تكليف گرايانه و نوعي قراردادگرايي است كه شالوده ي بخش اعظم انديشه ي ليبرال معاصر در باب سياست را تشكيل مي دهد. اساساً كانت يكي از مخالفين استبداد، نظريه پرداز عدالت جهان وطني و مبدع نظريه پردازي در مورد روابط ميان دولت ها محسوب مي شود.
به نظر كانت، استبداد روشنفكرانه ممكن است براي كودك نابالغي كه فاقد درك منافع خويش است مناسب باشد، اما براي فرد بزرگسالي كه مي تواند تشخيص دهد چگونه خود را شادكام سازد مناسب نيست. اين استبداد نافي طبيعت فعال انسان ها و توانايي شان براي داوري در مورد شيوه ي مطلوب زندگي و عمل بر اساس آن است. اين توانايي را فقط با اعطاي حق مشابهي به ديگران، در چارچوب يك اصل كلي، مي توان محدود كرد. براي مثال اگر شادكامي من صرفاً با قطع سر هم وطنانم حاصل مي شود، اين خواسته خارج از چارچوب يك قانون كلي كارآ قرار مي گيرد، زيرا من نمي توانم همين حق قطع سر را به ديگران هم اعطا كنم.
طبق نظر كانت، برابري در مقابل قانون با نابرابري در ساير حوزه هاي زندگي مثل مالكيت سازگار است. استدلال وي در اين باره آن است كه قانون « بيان اراده ي عمومي » است، بنابراين در شكلْ « واحد » است و به « شكل حق و نه محتوا يا شيئي كه من نسبت به آن حق دارم » مربوط مي شود ( Kant [1793] 1991 ). شكل حق مي تواند قواعدي را مشخص سازد كه بر افراد اطلاق دارند، اما به فرد يا دارايي خاصي اشاره نمي كند. اگر [ در بحث از حق ] قرار بود نابرابري در اموال را مدنظر قرار دهيم، مي بايست برداشت هاي خاصي از دارايي را در قانون منظور مي كرديم؛ و در اين صورت، قانون عموميت خود را از دست مي داد.
كانت در كتاب صلح پايدار (1795) از دولت جهان شمول غايات سخن مي گويد، دولتي كه وراي همه ي دولت - ملت ها و مستلزم نوعي حكومت جهاني و اضمحلال دولت- ملت هاست. اين انترناسيوناليسم يكي از جذاب ترين ويژگي هاي ديدگاه سياسي كانت است.
منبع مقاله :
پايك، جان، (1391)، فرهنگ اصطلاحات فلسفه ي سياسي، مترجمان: سيد محمدعلي تقوي- محمدجواد رنجكش، تهران: نشر مركز، چاپ اول