نويسنده: گريگوري منکيو
مترجم: دکتر حميدرضا ارباب
مترجم: دکتر حميدرضا ارباب
اين مسئله که وضع ماليات بر يک کالا بر خريداران کالا و يا فروشندگان آن تحميل مي شود، چندان اهميتي ندارد. وقتي ماليات بر خريداران وضع مي شود، منحني تقاضا به اندازه مقدار ماليات به سمت پايين انتقال مي يابد و هنگامي که ماليات بر فروشندگان وضع مي شود، منحني عرضه به اندازه مقدار ماليات به سمت بالا منتقل خواهد شد. در هر دو حالت پس از قانوني شدن اخذ ماليات، خريداران مبلغ بيش تري پرداخت مي کنند و فروشندگان نيز مبلغ کم تري دريافت خواهند کرد. نتيجه آن که خريداران و فروشندگان صرف نظر از چگونگي وضع ماليات در پرداخت بار مالياتي سهيم هستند.
نمودار 1 اين آثار را نشان مي دهد. براي ساده کردن بحث، يادآوري مي کنيم که در نمودار 1 هر چند بايد يکي از منحني ها به سمت پايين يا بالا انتقال يابد ولي اين انتقال را نمي بينيد. انتقال منحني عرضه و يا تقاضا به وضع ماليات بر فروشندگان و يا خريداران بستگي دارد. در اين مقاله براي سادگي بحث و شلوغ نشدن نمودارها، انتقال منحني ها را نمي بينيد. نتيجه کليدي بحث ما اين است که مقدار ماليات را با فاصله عمودي بين مبلغ پرداختي خريدار و مبلغ دريافتي فروشنده نشان دهيم. در اين حالت وضع ماليات باعث کاهش مقدار فروش در مقايسه با وضعيت قبل از ماليات خواهد شد. به عبارت ديگر، وضع ماليات بر کالا باعث کوچک شدن بازار آن کالا مي شود.
چگونه ماليات بر دو گروه عرضه کنندگان و توليد کنندگان اثر مي گذارد؟
در اين بخش با استفاده از مفاهيم مربوط به اقتصاد رفاه منافع و زيان هاي ناشي از وضع ماليات بر يک کالا را بررسي مي کنيم. براي انجام اين کار بايد اثر ماليات بر خريداران، فروشندگان، و دولت را بررسي کنيم. منافع دريافتي خريداران در بازار را با اضافه رفاه مصرف کننده اندازه گيري مي کنيم (اضافه رفاه مصرف کننده از تفاوت بين مبلغي که مصرف کننده حاضر است براي خريد مقداري کالا پرداخت کند با مبلغي که عملاً پرداخت مي کند به دست مي آيد.منافع دريافتي فروشندگان در بازار را با اضافه رفاه توليد کننده اندازه گيري مي کنيم (اضافه رفاه توليد کننده نيز از تفاوت بين مبلغي که فروشنده حاضر است براي فروش مقداري کالا دريافت کند با مبلغي که عملاً دريافت مي کند به دست مي آيد).
منافع دولت در اين جا کدام اند؟ اگر T مقدار ماليات بر واحد کالا و Q مقدار فروش باشد، کل درآمد مالياتي دولت برابر است با T×Q. دولت مي تواند از اين درآمد مالياتي براي احداث جاده ها، تجهيز نيروي انتظامي و ارتقاي آموزش عمومي يا کمک به فقرا استفاده کند. بنابراين براي تحليل اين مسئله، که چگونه وضع ماليات بر رفاه اقتصادي اثر مي گذارد، با استفاده از درآمد مالياتي، منافع دولت را محاسبه مي کنيم. به خاطر داشته باشيد که به هر حال اين منافع به دولت تعلق ندارند بلکه نصيب کساني خواهند شد که درآمدهاي مالياتي براي آن ها خرج مي شود.
در نمودار 2 درآمد مالياتي دولت را به وسيله مستطيل بين منحني هاي عرضه و تقاضا نشان داده ايم. ارتفاع اين مستطيل مقدار ماليات (T) و عرض مستطيل مقدار فروش کالا (Q) را نشان مي دهد. بنابراين مساحت مستطيل يا T×Q مقدار درآمد مالياتي را نشان مي دهد.
رفاه اقتصادي قبل از وضع ماليات
براي بررسي آثار ماليات بر رفاه ابتدا وضعيت قبل از وضع ماليات توسط دولت را در نظر بگيريم. در نمودار 3 منحني هاي عرضه، تقاضا، و مناطق کليدي A يا F را مي بينيد. قبل از وضع ماليات، قيمت و مقدار از برخورد منحني هاي عرضه و تقاضا به دست مي آيند. قيمت P1 و مقدار فروش نيز Q1 است. از آن جا منحني تقاضا نشان دهنده تمايل به پرداخت خريدار است، اضافه رفاه مصرف کننده ناحيه زير منحني تقاضا و بالاي خط C قيمت P1 يا مساحت نواحي (A+B+C) است. به طور يکسان از آن جا که منحني عرضه بيان گر هزينه هاي فروشنده است، اضافه رفاه توليد کننده ناحيه بالاي منحني عرضه و زير خط قيمت P1 يا مساحت نواحي (D+E+F) است.اضافه رفاه کل با مجموع اضافه رفاه مصرف کننده و اضافه رفاه توليد کننده يا مجموع مساحت نواحي (A+B+C+D+E+F) برابر است. به عبارت ديگر، اضافه رفاه کل با مساحت ناحيه بين منحني هاي عرضه و تقاضا تا نقطه تلاقي دو منحني يا مقدار تعادل برابر است. اين نتايج در ستون نخست جدول 1 خلاصه شده اند.
جدول 1 تغيير در رفاه بر اثر وضع ماليات.
جدول آثار وضع ماليات بر رفاه خريداران و فروشندگان در بازار را با توجه به نمودار 3 نشان مي دهد.
|
قبل از مالیات |
بعد از مالیات |
تغییرات |
اضافه رفاه مصرف کننده |
A+B+C |
A |
-(B+C) |
* (C+E) کاهش در اضافه رفاه کل يا بار مالياتي است.
رفاه اقتصادي پس از وضع ماليات
حال به بررسي رفاه اقتصادي پس از وضع ماليات مي پردازيم. پس از وضع ماليات قيمت پرداخت شده توسط خريداران از P1 به PB افزايش مي يابد، به طوري که اضافه رفاه مصرف کننده مساحت ناحيه A خواهد شد (ناحيه زير منحني تقاضا و بالاي خط قيمت PB). قيمت دريافتي از سوي فروشندگان نيز از P1 به PS کاهش مي يابد و در نتيجه اضافه رفاه توليدکننده، مساحت ناحيه F خواهد شد (ناحيه بالاي منحني عرضه و زير خط قيمت PS). مقدار فروش نيز از Q1 به Q2 کاهش مي يابد و درآمد مالياتي وصول شده توسط دولت، مجموع مساحت نواحي B+D مي شود.براي محاسبه رفاه کل پس از وضع ماليات، اضافه رفاه مصرف کننده، اضافه رفاه توليد کننده و درآمد مالياتي را جمع مي کنيم. بنابراين اضافه رفاه کل با مجموع مساحت نواحي A+B+D+F برابر است. اين نتيجه را در ستون دوم جدول 1 مي بينيد.
تغيير در رفاه اقتصادي
حال مي توانيم با مقايسه رفاه قبل از وضع ماليات، و رفاه پس از وضع ماليات آثار وضع ماليات را به دست آوريم. ستون دوم جدول 1 تغيير در رفاه بر اثر ماليات را نشان مي دهد. ماليات باعث کاهش اضافه رفاه مصرف کننده به اندازه ناحيه B+C و کاهش اضافه رفاه توليد کننده به اندازه ناحيه D+E مي شود. درآمد مالياتي نيز به اندازه ناحيه B+D افزايش مي يابد. جاي تعجب نخواهد بود اگر ماليات، وضعيت خريداران و فروشندگان را بدتر و وضعيت دولت را بهتر کند.تغيير در اضافه رفاه کل شامل تغيير در اضافه رفاه مصرف کننده (که منفي است)، تغيير در اضافه رفاه توليد کننده (که باز هم منفي است)، و تغير درآمد مالياتي (که مقداري مثبت است) است. وقتي اين سه جزء را با هم جمع کنيم مشخص مي شود که اضافه رفاه کل در بازار به اندازه مساحت C+E کاهش مي يابد. بنابراين زيان خريداران و فروشندگان به علت وضع ماليات بيش از افزايش درآمد مالياتي دولت است. کاهش در اضافه رفاه کل بر اثر وضع ماليات (يا ساير سياست ها) باعث ايجاد اختلال در بازار مي شود. به اين اختلال بار مالياتي مي گوييم. مساحت ناحيه C+E مقدار بار مالياتي را نشان مي دهد.
براي درک علت ايجاد بار مالياتي بر اثر وضع ماليات به يکي از اصول اقتصادي اشاره مي کنيم: افراد به انگيزه هاي خود پاسخ مي دهند. بازارها معمولاً منابع کمياب را به طور کارامد تخصيص مي دهند. به عبارت ديگر، تعادل عرضه و تقاضا اضافه رفاه کل خريداران و فروشندگان را در بازار به حداکثر مي رساند. با وضع ماليات، قيمت پرداختي از سوي خريداران افزايش و قيمت دريافتي از سوي فروشندگان کاهش مي يابد، بنابراين ماليات موجب متأثر کردن انگيزه خريداران مي شود و تمايل به خريد کاهش مي يابد. انگيزه فروشندگان نيز براي توليد کم مي شود. خريداران و فروشندگان به اين انگيزه ها واکنش نشان مي دهند و حجم فعاليت بازار در حد کم تر از بهينه قرار مي گيرد. نتيجه آن که وضع ماليات موجب ايجاد اختلال در انگيزه ها و تخصيص ناکارامد منابع در بازار مي شود.
بار مالياتي و منافع ناشي از تجارت
جهت درک بهتر اين مسئله که به چه دليل وضع ماليات باعث به وجود آمدن بار مالياتي مي شود، به يک مثال توجه کنيد. فرض کنيد يک کارگر خدماتي در ازاي دريافت 100 دلار در هفته منزل شما را تميز مي کند. هزينه فرصت کارگر خدماتي 80 دلار و ارزش تميز کردن خانه از نظر شما 120 دلار است. بنابراين، هم کارگر خدماتي و هم شما هر کدام 20 دلار منفعت به دست مي آوريد. نتيجه آن که اضافه رفاه کل اين مبادله 40 دلار است.حال فرض کنيد دولت يک ماليات 50 دلاري بر شرکت هاي خدماتي وضع کند. در اين حالت هيچ مبلغي نيست که شما بتوانيد به کارگر خدماتي بپردازيد و وضع شما و کارگر خدماتي پس از پرداخت ماليات بهتر شود. زيرا حداکثر مبلغي که شما حاضر به پرداخت آن هستيد 120 دلار است، در اين صورت حداکثر مبلغي که کارگر خدماتي پس از پرداخت ماليات دريافت مي کند 70 دلار است، اين مبلغ نيز کم تر از هزينه فرصت 80 دلاري کارگر است. برعکس اگر کارگر خدماتي بخواهد 80 دلار هزينه فرصت خود را دريافت کند، شما بايد 130 دلار به شرکت خدماتي بپردازيد. اين مبلغ بيش از 120 دلاري است که شما حاضريد براي تميز کردن خانه بپردازيد. نتيجه آن که شما و شرکت خدماتي قرارداد خود را فسخ مي کنيد. کارگر خدماتي هيچ درآمدي کسب نمي کند و خانه شما همچنان کثيف باقي مي ماند.
وضع ماليات باعث شده است تا وضعيت شما و کارگر خدماتي به اندازه 40 دلار بدتر شود زيرا اضافه رفاه دو نفر به اندازه اين مبلغ (40 دلار) از دست رفته است. از سوي ديگر دولت نيز با فسخ قرارداد بين شما و شرکت خدماتي، درآمدي کسب نخواهد کرد. مبلغ 40 دلار کل بار مالياتي خالص است: اين مبلغ، زيان وارد شده به دو گروه خريداران و فروشندگان در بازار است بدون آن که افزايش درآمدي براي دولت به منظور جبران اين زيان وجود داشته باشد. از اين مثال متوجه مي شويم که علت اصلي بار مالياتي به شرح زير است: وضع ماليات باعث ايجاد بار مالياتي مي شود. زيرا ماليات مانع کسب منافع ناشي از مبادله براي خريداران و فروشندگان خواهد شد.
مساحت مثلث بين منحني هاي عرضه و تقاضا (مساحت ناحيه C+E در نمودار 3) مقدار اين زيان را نشان مي دهد. با يادآوري اين نکته که منحني تقاضا نشان دهنده ارزش کالا براي مصرف کنندگان و منحني عرضه نشان دهنده هزينه توليد فروشندگان است، زيان ناشي از وضع ماليات را به راحتي در نمودار 4 مي بينيد و وقتي ماليات، قيمت خريد کالا را تا سطح PB افزايش و قيمت فروش کالا را تا سطح PS کاهش مي دهد، خريداران و فروشندگان نهايي بازار را ترک مي کنند و مقدار فروش از Q1 به Q2 کاهش مي يابد. با وجود اين همان طور که در نمودار 4 مي بينيد ارزش کالا براي خريداران بيش از هزينه فروشندگان است. همان طور که در مثال فوق ملاحظه کرديد منافع شما و کارگر خدماتي (منافع ناشي از مبادله)، از تفاوت ارزش تميزکردن خانه در نظر شما با هزينه فرصت کارگر خدماتي به دست مي آيد، (120 دلار منهاي 80 دلار) اين مبلغ کم تر از ماليات وضع شده است. بنابراين با وضع ماليات، مبادله يا تجارت بين دو گروه خريداران و فروشندگان متوقف مي شود. بار مالياتي همان اضافه رفاه از دست رفته است زيرا ماليات باعث توقف تجارت سودآور دو جانبه مي شود.
منبع مقاله :
منکيو، گريگوري، (1391)، کليات علم اقتصاد، ترجمه: حميدرضا ارباب، تهران: نشرني، چاپ اول