ترجمه ي دکتر حبيب الله عباسي
نظريه ي وراثت زمين در قرآن، از يک طرف با ستمکاراني که اصول و موازين را نابود مي کنند پيوند دارد و از جانب ديگر با اعاده ي آن اصول به دست قدرت الهي مرتبط است. به تعبير ديگر اين نظريه از حيث عامل و علت با ستم بشري پيوند دارد و اين علت و عامل از حيث باطل کردن با عدل الهي مرتبط است.
قرآن براي مستکبراني که در زمين فساد مي کنند، قدرت الهي را آشکار مي کند تا آنان را از زمين بيرون کند و هر که را بخواهد جايگزين آنان کند. خداوند انسان ها را با نسل هايشان آفريد و کتاب هاي آسماني برابر آنان نهاد. خداوند قادر است اقوام سرکش را نابود کند و قوم ديگري را جايگزين آن ها کند: زيانمندان همان سرکشان هستند، چنان که خداوند فرموده:
« يَشَأْ يُذْهِبْکُمْ وَ يَسْتَخْلِفْ مِنْ بَعْدِکُمْ مَا يَشَاءُ »(1) [الأنعام: 133]
« وَ يَسْتَخْلِفُ رَبِّي قَوْماً غَيْرَکُمْ وَ لاَ تَضُرُّونَهُ شَيْئاً » (2)[هود: 57]
وقتي برخي انسان ها در زمين سرکشي مي کنند و در ستم بر مؤمنان زياده روي مي کنند و در عوض گروهي کارهاي نيک انجام مي دهند و سرکشان را نمي خواهند، خداوند، مؤمنان را به پاداش صبر و اخلاص آنان در امر دين و پايداري آنان در تمسکشان به اصول و ارزش هاي الهي جايگزين ستمگران و سرکشان مي کند؛ چنان که خدا خود فرموده:
« وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضٍ » (3)[النور: 55]
و در ادامه ي آن آيه آمده: « کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ » [النور: 55].
آن چه به بني اسرائيل و مسئله ي جانشيني آنان مربوط مي شود در قرآن چنين آمده:
« وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ کَانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَکْنَا فِيهَا وَ تَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُوا وَ دَمَّرْنَا مَا کَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ وَ مَا کَانُوا يَعْرِشُونَ » (4) [الاعراف: 137].
اين آيه مسئله ي وراثت زمين را با حمايت خدا، از آنِ مستضعفان مي داند. کلمه ي « القوم » در اين آيه روشن مي کند که بني اسرائيل در نزد خدا، قومي هستند مانند ديگر اقوام، آنان نيز به جهت صبرشان همان پاداشي را مي گيرند که ديگر اقوام؛ زيرا آنان در برابر ستم فرعون صبر کردند و گرفتند و عليه ايده ي تأليه فرعون قيام نمودند و به توحيد وفادار ماندند. اين آيه اشاره دارد به ارث رسيدن زمين مقدس به بني اسرائيل به استناد « الَّتِي بَارَکْنَا فِيهَا » اما به دليل فرموده ي خدا «مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا» هرگز امکان آن تعيين نشده است، تا براي بني اسرائيل حق وراثت ايجاد نکند. بايد مقصود خدا را بايد نابود کردن سرکشان و جايگزين ساختن مظلومان به پاداش شکيبايي آنان بدانيم. اين همه براي آن است تا انسان ها بدانند که ستم را پاياني است و با تقدير الهي نابود مي شود. در عوض مظلومان با نابودي ستمگران، پاداش صبر خود را مي بينند. از اين چار چوب قرآني آشکار مي شود که سرزمين مقدس مکان خاصي نيست، بلکه قلمرو جغرافيايي آن جايي است که عدل الهي در آن محقق مي شود و مساوات ميان مردم در حساب و عقاب رعايت مي گردد. تفاوت عمده ميان قرآن و تورات در همين دريافت در مفهوم سرزمين مقدس است؛ زيرا در تورات اين ارض مقدس تعيين شده است، چنانکه در اين عبارت تورات بدان تصريح شده است: « و گفتم شما را از مصيبت مصر بيرون خواهم آورد، به زمين کنعانيان و حتيان و اموريان و فرزيان و حويان و يبوسيان، به زميني که به شير و شهد جاري است. » (خروج اصحاح سوم: 17]
تکرار مي کنيم که مشخص نشدن سرزمين مقدسي که خداوند آنرا ميراث بني اسرائيل کرد در قرآن، به قصد تأکيد بر عدل الهي است که جهت تاريخ را تعيين مي کند. تعيين قلمرو سرزمين مقدس در تورات با مفهوم قرآني عدل الهي در تضاد است و بي شک تحريفي در آن انجام گرفته است؛ زيرا با عقيده ي اسلامي مخالف است. در اين جا بايد اضافه کنم که مسئله در زمين مقدس خللي در قوانين الهي ايجاد کنند و عيله دين طغيان نمايند و احکام خدا را به بازي بگيرند. اين همه به گسترش ستم و سرکشي مي انجامد. خداوند ستمگران را کيفر مي دهد و گروهي مسئوليت پذير را جانشين آنان مي کند؛ چنان که قرآن به اين مهم تصريح کرده است:
« وَ قَضَيْنَا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ فِي الْکِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوّاً کَبِيراً . فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولاَهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْکُمْ عِبَاداً لَنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُوا خِلاَلَ الدِّيَارِ وَ کَانَ وَعْداً مَفْعُولاً. ثُمَّ رَدَدْنَا لَکُمُ الْکَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَ أَمْدَدْنَاکُمْ بِأَمْوَالٍ وَ بَنِينَ وَ جَعَلْنَاکُمْ أَکْثَرَ نَفِيراً. إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوءُوا وُجُوهَکُمْ وَ لِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ کَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ لِيُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِيراً. عَسَى رَبُّکُمْ أَنْ يَرْحَمَکُمْ وَ إِنْ عُدْتُمْ عُدْنَا وَ جَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْکَافِرِينَ حَصِيراً. »(5) [الإسراء: 4- 8]
اين آيات کريمه ي سوره ي اسراء تصريح مي کند پس از جايگزيني قوم بني اسرائيل در سرزمين مقدس، ايشان طريق ستم را در دو دوره پيمودند و بر خلاف سنت هاي خدا يعني حق و عدل، عمل کردند. خداوند آنان را در دوره ي نخست از رهگذر گسيل داشتن قوم ستمگري براي انتقام گرفتن از آنان به جزاي تباهکاريشان با شکست سختي عقاب کرد. پس وقتي توبه کردند اسباب چيرگي آنان را بر دشمنانشان فراهم کرد، وقتي مجدداً به فساد بازگشتند بار ديگر چون بار نخست آنان را نابود کرد. اما خداوند بدان ها وعده داد که اگر به راه راست بازگردند، آن بلا را از آنان دور مي سازد و تصريح کرد که جهنم جايگاه ستمکاران خواهد بود.
پي نوشت ها :
1. و بدين سان در هر قريه اي مجرمانشان را بزرگانشان قرار داديم تا در آن جا مکر کنند، ولي نمي دانند که جز با خود مکر نمي ورزند.
2. اگر هم رويگردان شويد، من رسالت خويش را به شما رسانيدم و پروردگار من مردم ديگري را جانشين شما خواهد ساخت و هيچ به او زياني نمي رسانيد؛ زيرا پروردگار من، نگهبان همه ي چيزهاست.
3. خدا به کساني از شما که ايمان آورده اند و کارهاي شايسته کرده اند، وعده داد که در روي زمين جانشين ديگرانشان کند، هم چنان که مردمي را که پيش از آن ها بودند جانشين ديگران کرد. و دينشان را - که خود برايشان پسنديده است - استوار سازد. و وحشتشان را به ايمني بدل کند. مرا مي پرستند و هيچ چيزي را با من شريک نمي کنند. و آن ها که از اين پس ناسپاسي کنند، نافرمانند.
4. و به آن مردمي که به ناتواني افتاده بودند، شرق و غرب آن سرزمين را که برکت داده بوديم به ميراث داديم؛ و وعده ي نيکويي که پروردگار تو به بني اسرائيل داده بود بدان سبب که شکيبايي ورزيده بودند، به کمال رسيد و هر چه را فرعون و قومش مي ساختند و کاخ هايي را که برمي افراشتند، ويران کرديم.
5. و بني اسرائيل را در آن کتاب خبر داديم که: دو بار در زمين فساد خواهيد کرد و نيز سرکشي خواهيد کرد، سر کشي کردني بزرگ. چون از آن دو بار وعده نخستين در رسيد، گروهي از بندگان خويش را که جنگاوراني زورمند بودند، بر سر شما فرستاديم. آنان حتي در درون خانه ها هم کشتار کردند و اين وعده به انجام رسيد. بار ديگر شما را بر آن ها غلبه داديم و به مال و فرزند مدد کرديم و بر شمارتان افزوديم. اگر نيکي کنيد به خود مي کنيد، و اگر بدي کنيد به خود مي کنيد. و چون وعده دوم فرا رسيد، کساني بر سرتان فرستاديم تا شما را غمگين سازند و چون بار اول که به مسجد در آمده بودند به مسجد درآيند و به هر چه دست يابند نابود سازند. شايد پروردگارتان بر شما رحمت آورد. و اگر باز گرديد، باز مي گرديم و جهنم را زندان کافران ساخته ايم.
راغب الدجاني، زاهيه، (1393)، مفهوم قرآني و توراتي موسي(ع) و فرعون، ترجمه: حبيب الله عباسي، تهران: نشر سخن، چاپ اول