پنجشنبه، 29 تير 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

مرگ "توماس جِفِرسون" متفكر و رئيس جمهور امريكا (1826م)

مرگ "توماس جِفِرسون" متفكر و رئيس جمهور امريكا (1826م)
توماس جِفِرسون، سومين رئيس جمور امريكا، در 13 آوريل 1743م در ايالت ويرجينيا به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات خود، ابتدا به عنوان وكيل به خدمت پرداخت و با به دست آوردن موفقيت‏هاي پي در پي، به عضويت كانون وكلا درآمد تا اين كه به كنگره ملي امريكا راه يافت. جفرسون از آن پس مدارج ترقي را طي كرد و به مناصبي هم‏چون وزارت كشور و معاونت رئيس جمهور دست يافت و در نهايت در سال 1800م به رياست جمهوري امريكا انتخاب شد. وي سال‏ها قبل از آن، پيشنهادي درباره الغاء بردگي داد كه رد شد اما آن چنان بر سر اين كار پافشاري كرد كه به تصويب رسيد. جفرسون هم‏چنين به هنگام نمايندگي كنگره امريكا، اعلاميه معروف خود در زمينه استقلال را قرائت كرد. او دو دوره رياست جمهوري امريكا را برعهده داشت و علي‏رغم ميل مردم براي انتخاب دوباره او به رياست جمهوري، از اين كار كناره گرفت. جفرسون مدعي دموكراسي و مخالف نظام سرمايه‏داري بود، با اين حال، آشكارا از سلطه مطلق فردي بر كل جامعه و از تمركز تمامي اختيارات ايالات در دست رئيس جمهور جانبداري مي‏كرد. او هرگز اين شيوه را نافي دموكراسي نمي‏دانست. او هم‏چنين با اينكه از آزادي‏خواهي و از حق همه مردم در برخورداري از مزاياي اجتماعي سخن به ميان مي‏آورد، در عين حال از بزرگ‏ترين ملاكان برده‏دار در ويرجينيا محسوب مي‏شد. به طور مثال زماني كه به رياست جمهوري امريكا انتخاب مي‏شد، تنها در يكي از مزارعش، بيش از يك‏صد و پنجاه برده سياه‏پوست داشت كه در تمامي ساعات روز به كارهاي سخت و طاقت فرسا اشتغال داشتند. جفرسون در آغاز دوران دوم حكومت خود در سال 1804م، براي فرار از پرداخت حق تردد كشتي‏هاي امريكايى از درياي مديترانه به دولت‏هاي شمال افريقا، كشتي‏هاي جنگي فراواني را رهسپار اين منطقه كرد و پس از حمله به بنادر شمال افريقا، از مطالبات مالي دولت‏هاي افريقايى جلوگيري كرد به طوري كه از آن پس، كشتي هي اروپايى و امريكايى بدون پرداخت كمترين وجهي از اين منطقه عبور مي‏كردند. اما آن چه شخصيت جِفِرسون را برجسته ساخته، نظرات سياسي و انديشه‏هاي فلسفي اوست. جفرسون در تاريخ امريكا، يكي از مرداني است كه جهاني‏ترين مغزها را داشت. او علاوه بر علايق فلسفي، سياسي و تربيتي، در موسيقي نيز داراي استعداد بود؛ مخترعي توانا بود و از طالبان عميق ادبيات، رياضيات، گياه‏شناسي، جَوشناسي، جانورشناسي، نجوم، نژادشناسي و معماري به شمار مي‏رفت. اما همه اين علايقِ متفاوت از ميل واحدي سرچشمه مي‏گرفت و آن، ميل كمك به هم‏وطنان خويش براي رسيدن به دانش بهتر و آزادي بيشتر و زندگي مرفه‏تر بود. هدف عمده او در زندگي، كمك به ايجاد و استقرار جامعه آزادي بود كه در آن براي تمام افراد، فرصت مناسب جهت انجام وظايف اجتماعي و نيل به سعادت و خوشبختي‏هاي شخص وجود داشته باشد. جفرسون از هواخواهان جدّي تعليم و تربيت براي همه، تساهل مذهبي و الغاي بردگي بود. اساس انديشه‏هاي سياسي جفرسون، تساوي حقوق و تبديل حكومت‏ها به دموكراسي بود. به نظر او، حكومت دموكراسي تنها حكومتي است كه نمي‏تواند چه در ظاهر و چه در باطن براي هميشه با حقوق مردم ستيزه كند. فلسفه او بر پايه اصل اعتماد متقابل نهاده شده است. از ديد جفرسون، به دليل اين كه برخي غيرقابل اعتمادند نبايد همه را نامعتمد به شمار آورد. توماس جفرسون 18 سال آخر عمر را در ملك شخصي خود به نويسندگي، كشاورزي و نواختن موسيقي پرداخت تا اين كه در چهارم ژوئيه 1826م در 83 سالگي درگذشت.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.