ناشناس

با سلام دختر مجردی هستم که مدتی هست با پسری آشنا...

با سلام دختر مجردی هستم که مدتی هست با پسری آشنا شدم و به بنده ابراز علاقه و از من خواستگاری کردن با ایشون از طریق دانشگاه و بسیج آشنا شدم و بعد ها بصورت کم که باهام پیامکی در تماس بودیم و بیشتر مربوط به کار های دانشگاه و بسیج بود که ایشون این وسط بمن علاقه مند شدن و حالا میگن دوستت دارم جز شما با کسی دیگه ی ازدواج نمیکنم و حتی شمام نه بگید به دختر دیگه ی برای ازدواج فکر نمی کنم و ... از این حرفا ولی مشکل اینجاست که از زمانی که از من خواستگاری کردن و الان بیشتر از یک ساله میگذره هنوز به همراه خونواده یک بارم نشده که خواستگاری بنده بیان یا حداقل فقط بین خونوادهمون یه حرفی زده بشه وهی امروز و فردا میکنن برای خواستگاری اومدن و هر بار می پرسم چی شد ؟ خونوادتون را راضی کردید؟ هی وعده فردا و پس فردا و میدن .الان رفتن به سربازی و اوضاعش سخت ترم شده اون زمانی که می شد و بیشتر وقت ها در اختیار خودش بود نتونست با خونوادش به خواستگاری من بیاد حالا که دیگه ... ! از لحاظ ایمانی خوب هستن وازنظر اخلاقی ظاهرا خوبن و شغل تقریبا خوبی دارن ( ولی فکر نکنم بدرد یه زندگی دو نفره بخوره ) و ایشون دو سال از من کوچیکتره ولی مشکل من این هست که مادرمم رو همین سن خیلی انگاری حساسن حتی به بردارم که یه دختر چند ماه از خودش بزرگتر و انتخاب کرده بود مخالفت میکرد حالا من موندم چکار کنم ایشون که هی امروز و فردا میکنن و منم منتظرم تکلیف ایشون مشخص بشه و از یه طرف خواستگار برام میاد ولی زیاد انگیزه برای جواب دادنشون ندارم چون دوس دارم اول تکلیف ایشون مشخص بشه که از یه طرفی ام دلبستگی بمن پیدا کردن و الان خواستگار دیگه رو جواب بدم خیلی خوب نیست ، حداقل برای خودم چون عذاب وجدان می گیرم از کاری که انجام میدم, خواهشا راهنمایی ام کنید بگید چکار کنم ؟ منتظر بمونم یا جواب یک خواستگار رو بدم ؟ خیلی ممنونم !
سه‌شنبه، 10 شهريور 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

با سلام دختر مجردی هستم که مدتی هست با پسری آشنا...

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 27 ساله )

با سلام
دختر مجردی هستم که مدتی هست با پسری آشنا شدم و به بنده ابراز علاقه و از من خواستگاری کردن
با ایشون از طریق دانشگاه و بسیج آشنا شدم و بعد ها بصورت کم که باهام پیامکی در تماس بودیم و بیشتر مربوط به کار های دانشگاه و بسیج بود که ایشون این وسط بمن علاقه مند شدن و حالا
میگن دوستت دارم جز شما با کسی دیگه ی ازدواج نمیکنم و حتی شمام نه بگید به دختر دیگه ی برای ازدواج فکر نمی کنم و ... از این حرفا
ولی مشکل اینجاست که از زمانی که از من خواستگاری کردن و الان بیشتر از یک ساله میگذره هنوز به همراه خونواده یک بارم نشده که خواستگاری بنده بیان یا حداقل فقط بین خونوادهمون یه حرفی زده بشه
وهی امروز و فردا میکنن برای خواستگاری اومدن و هر بار می پرسم چی شد ؟ خونوادتون را راضی کردید؟ هی وعده فردا و پس فردا و میدن .الان رفتن به سربازی و اوضاعش سخت ترم شده اون زمانی که می شد و بیشتر وقت ها در اختیار خودش بود نتونست با خونوادش به خواستگاری من بیاد حالا که دیگه ... !
از لحاظ ایمانی خوب هستن وازنظر اخلاقی ظاهرا خوبن و شغل تقریبا خوبی دارن ( ولی فکر نکنم بدرد یه زندگی دو نفره بخوره ) و ایشون دو سال از من کوچیکتره ولی مشکل من این هست که مادرمم رو همین سن خیلی انگاری حساسن حتی به بردارم که یه دختر چند ماه از خودش بزرگتر و انتخاب کرده بود مخالفت میکرد
حالا من موندم چکار کنم ایشون که هی امروز و فردا میکنن و منم منتظرم تکلیف ایشون مشخص بشه و از یه طرف خواستگار برام میاد ولی زیاد انگیزه برای جواب دادنشون ندارم چون دوس دارم اول تکلیف ایشون مشخص بشه که از یه طرفی ام دلبستگی بمن پیدا کردن و الان خواستگار دیگه رو جواب بدم خیلی خوب نیست ، حداقل برای خودم چون عذاب وجدان می گیرم از کاری که انجام میدم,
خواهشا راهنمایی ام کنید بگید چکار کنم ؟ منتظر بمونم یا جواب یک خواستگار رو بدم ؟ خیلی ممنونم !


مشاور: خانم مریم مردانی

با سلام و عرض ادب دوست عزیز به نظر می رسد که به اندازه کافی به ایشان فرصت داده اید از این رو پیشنهاد می کنم زمان مشخصی رابرای ایشان تعیین کرده تا در این فرصت برای رساندن ایت ازدواج به یک سرانجام مشخص اقدام کنند. در غیر اینصورت بهتر است با همه دشواری ها و وابستگی های شکل گرفته به این رابطه خاتمه دهید تا ذهن شما مجال فکر کردن به موارد مناسب را پیدا کن چراکه با توجه به سن شما به نظر می رسد مدت زیادی رابرای آمدن خواستگارهای مناسب در اختیار ندارید و عاقلانه نیست که به امید های واهی این فرصت را برای همیشه از دست بدی. ضمنا در صورتی که اقدامی در راستای ازدواج با این آقا صورت گرفت با توجه به اختلافات موجود و از جمله اختلاف سنی، بهتر است از مشورت فردی با صلاحیت آن هم به صورت حضوری بهره مند شوید و با در نظر گرفتن دوره ای را به عنوان دوره نامزی به خود فرصت شناخت بیشتر از یکدیگر را بدهید.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
رستوران و کافه نزدیک هتل لیلیوم کیش
رستوران و کافه نزدیک هتل لیلیوم کیش
فراخوان شصت و سومین سال جایزه (نخبگانی) سال 1404
فراخوان شصت و سومین سال جایزه (نخبگانی) سال 1404
حمله هوایی ارتش اسرائیل به یک خودرو در غزه
play_arrow
حمله هوایی ارتش اسرائیل به یک خودرو در غزه
رهبر انقلاب: روزی بخواهیم اقدام بکنیم احتیاجی به نیروی نیابتی نداریم
play_arrow
رهبر انقلاب: روزی بخواهیم اقدام بکنیم احتیاجی به نیروی نیابتی نداریم
رهبر انقلاب: فردای منطقه به لطف الهی از امروز بهتر خواهد بود
play_arrow
رهبر انقلاب: فردای منطقه به لطف الهی از امروز بهتر خواهد بود
نقشه شوم آمریکا برای جهان به روایت رهبر انقلاب
play_arrow
نقشه شوم آمریکا برای جهان به روایت رهبر انقلاب
پزشکیان: حضور زنان در آینده کشور مؤثر تر از من است که اینجا ایستاده‌ام
play_arrow
پزشکیان: حضور زنان در آینده کشور مؤثر تر از من است که اینجا ایستاده‌ام
اهدای جوایز به زنان موفق در مراسم آیین تجلیل از مقام زن
play_arrow
اهدای جوایز به زنان موفق در مراسم آیین تجلیل از مقام زن
رهبر انقلاب: مداحی یک رسانه تمام عیار است
play_arrow
رهبر انقلاب: مداحی یک رسانه تمام عیار است
رهبر انقلاب: مهم‌ترین کار حضرت زهرا(س) تبیین بود
play_arrow
رهبر انقلاب: مهم‌ترین کار حضرت زهرا(س) تبیین بود
سرود جمعی با اجرای نوشه‌ور در حسینیه امام خمینی(ره)
play_arrow
سرود جمعی با اجرای نوشه‌ور در حسینیه امام خمینی(ره)
مدیحه سرایی احمد واعظی در محضر رهبر انقلاب
play_arrow
مدیحه سرایی احمد واعظی در محضر رهبر انقلاب
مداحی اتابک عبداللهی به زبان آذری در حسینیه امام خمینی
play_arrow
مداحی اتابک عبداللهی به زبان آذری در حسینیه امام خمینی
مداحی مهدی ترکاشوند به زبان لری در محضر رهبر انقلاب
play_arrow
مداحی مهدی ترکاشوند به زبان لری در محضر رهبر انقلاب
خطر تخریب یکی از بزرگترین مساجد دوران قاجار
play_arrow
خطر تخریب یکی از بزرگترین مساجد دوران قاجار