ناشناس

سلام وخسته نباشید من دیماه سال 93 هس که ازدواج کردم...

سلام وخسته نباشید من دیماه سال 93 هس که ازدواج کردم همسرم هم فامیلمون هس من کارمند دولتی بصورت شیفتی مشغول بکارم سه ماه پس از اینکه برم سرکار ازدواج کردم وبه امید همکارای اداره پس از یک سال میتونم از کار شیفتی خارج بشم ولی متاسفانه اون همکارم بازنشست شد و رو حرفش نموند که منو ببره قسمت اداری خیلی سعی کردم برم قسمت اداری اداره ولی نشد چون پارتی ندارم حالا هم از طرف همسرم و خانوادش تحت فشار زیادم میگن باید از کار شیفتی به روزکاری انتقال بگیرم متاسفانه نشد هم همسرم و هم خانوادش منو منع کردن که تاز مانی که کارت حل نشده نمیتونم برم خونشون ویا همسرمو ببرم سر خونه زندگی خودم حالا نمیدونم چیکار کنم با این مشکل از شما تقاضا دارم رهنماییم کنیید ممنون
پنجشنبه، 23 ارديبهشت 1395
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

سلام وخسته نباشید من دیماه سال 93 هس که ازدواج کردم...

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 27 ساله )

سلام وخسته نباشید
من دیماه سال 93 هس که ازدواج کردم همسرم هم فامیلمون هس من کارمند دولتی بصورت شیفتی مشغول بکارم سه ماه پس از اینکه برم سرکار ازدواج کردم وبه امید همکارای اداره پس از یک سال میتونم از کار شیفتی خارج بشم ولی متاسفانه اون همکارم بازنشست شد و رو حرفش نموند که منو ببره قسمت اداری خیلی سعی کردم برم قسمت اداری اداره ولی نشد چون پارتی ندارم حالا هم از طرف همسرم و خانوادش تحت فشار زیادم میگن باید از کار شیفتی به روزکاری انتقال بگیرم متاسفانه نشد هم همسرم و هم خانوادش منو منع کردن که تاز مانی که کارت حل نشده نمیتونم برم خونشون ویا همسرمو ببرم سر خونه زندگی خودم حالا نمیدونم چیکار کنم با این مشکل از شما تقاضا دارم رهنماییم کنیید ممنون


مشاور: خانم صفری

باسلام. مشکلی که از آن صحبت می کنید متاسفانه در کنترل شما نبوده و و همانطور که فرموده اید تلاش زیادی نیز برای تغییر آن کرده اید. علاوه بر این من به عنوان یک روانشناس کاری در این خصوص نمی توانم انجام بدهم. پس بهتر است بیشتر تمرکزمان را صرف رابطه با همسرتان بکنیم. به این خاطر که شما هر چه قدر از قبل رابطه ی بهتری با ایشان ایجاد کرده باشید هم اکنون نتیجه و برداشت بیشتری می توانید از این سرمایه داشته باشید. با این توضیحات پیشنهاد من این است که اگر خودتان نمی توانید در حال حاضر با ایشان ملاقات داشته باشید- از یکی از بستگان مشترکتان که قابل اعتماد ایشان و خانواده شان هم هستند بخواهید واقعیت کاری تان و اشتیاق شما برای بازگشت ایشان را به گوششان برسانند و از همسرتان به صورت خصوصی بخواهند حداقل اجازه ی تماس تلفنی به شما بدهند- اگر موافقت کردند - بدون اینکه بخواهید امید واهی بدهید شرایط و همه ی تلاش هایی که انجام داده اید و احساستان را در این مدت زمانی که ایشان نبوده اند را بگویید. در این شرایط هیچ چیز بیشتر از صداقت شما نمی تواند موثر باشد.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.