ناشناس
سلام خسته نباشیدمن ی خانم 22ساله هستم که مادرم ب...
سلام خسته نباشید
من ی خانم 22ساله هستم که مادرم ب شدت از بحث ازدواج بامن پرهیز میکنه تمامی خواستگاران را بدون اینکه مطلع بشم رد میکنه یا اگه فکر کنه کسی میخواد خواستگاری کنه میگه ک دخترم هنوز کوچیکه زودخهمیخواد دکترام بگیره
منم ک ی بار غیر مستقیم فهموندم بدم نمیاد خیلی بهش برخورد وبحث پیچوند الان من ترسیدم مادرم میخواد چکارکنه یعنی تاچند سالگی این نطرو داره جرات نمیکنمم برم رک بشینم صحبت کنم از بس بد نگاه میکنه وی کاری میکنه خجالت بکشی میزار کی ازدواج کنم
درضمن برا بقیه مشاور خوبی برای این مسایله وراهنماییشون میکنه وب هم میرسونه ولی برای من اینجور
منم اصلا دلم نیخواد ازشد بخونم اخه هروقت عصبانیه میگه میخوای عروسی کنی ک دیگه درس نمیخونی
درضمن منم بدوناینکه باهاش مطرح کنم هرچی خواستگاری ازم بشه رد میکنم بهشهم نمیگم اولا جوابش منفیه وخب من ب مادر پسر مردم روم نمشه شماره بدم بعدشم نمیخوام جلوش بگم رد دادم کب گه اره دخترمم شوهر نمیخواد چیکارکنم؟
مشاور: خانم مولوی زاده
با سلام خدمت شما خواهر عزیزم دوست خوبم؛ مسئله نگران کننده از جانب شما نیاز به پاسخگوئی یک سری از سوالات مهم از جانب شما به مشاور دارد. مشاور بایستی از اساس نگرانیه مادر شما کسب آگاهی نماید که آیا مادر شما آمادگی ازدواج و بلوغ کافی در دختر خود احساس نکرده یا اینکه یک نگرانی طبیعی و مادرانه می باشد. شاید از نظر ایشان شما هنوز شرایط تشکیل خانواده و ازدواج را نداشته باشید. شرط بلوع جسمی تنها شرط ازدواج نیست و آمادگی ازدواج مستلزم بلوغ فکری و ... نیز می باشد. علیهذا با توجه به اطلاعات موجود و به شرط آمادگی کافی شما جهت ازدواج به شما پیشنهاد میکنم شما از طریق فردی از نزدیکان که صمیمیت و نفود کافی بر مادر شما دارد مسئله را عنوان کرده و از او درخواست کنید که با مادر شما راجع به آن موضوع گفتگو نماید. اگر ایشان دلایل کافی و قانع کننده ای ارائه دهد که موضوع روشن است و در غیر این صورت ایشان از طریق این واسط بر نیاز و آمادگی شما جهت ازدواج آگاهی یافته و ان شاءالله در نظر خود تجدیدنظر خواهند نمود. با آرزوی خوشبختی برای شما دوست عزیز