ناشناس

ازدواج اجباری

سلام خسته نباشید من ۱۹سالمه نزدیک به چند سال میشه که با یه پسر ارتباط دارم البته بگم با اطلاع خانوادهامون قصدمون از اول ازدواج بود خیلی همو دوست داریم خانوادهامون اول راضی بودن ولی الان من به مشکل بزرگی برخورد کردم الان نزدیک به چند ماه میشه که مادر و پدرم منو وادار میکنن به ازدواج اجباری در حالی که میدونن من کسی دیگریو دوست دارم و میخواهم بااون ازدواج کنم ولی مادرم میگه که باید امسال ازدواج کنیم ولی خانوده آن قبول نمیکنن چون میگن که سربازی نرفته و به همین خاطره قبول نمیکنن و خانواده من اسرار دارن که من امسال حتما باید ازدواج کنم و این وسط من و اون بلاتکلیف موندیم میدونیم که بدون هم طاقت نمیاریم که بخواییم از هم جدا بشیم این چند ماه باخانوادهامون همیشه دعوا داریم ولی اونا راضی نیستن با ما راه بیان ازتون خواهش میکنم بهم کمک کنید بگید چکار کنیم که هم خانواده من راضی بشن هم خانواده اون ما الان هم آماده ازدواج هستیم ولی خانوادش قبول نمیکنن
پنجشنبه، 1 تير 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسن نجفی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

ازدواج اجباری

ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، ۱۹ ساله )

سلام خسته نباشید من ۱۹سالمه نزدیک به چند سال میشه که با یه پسر ارتباط دارم البته بگم با اطلاع خانوادهامون قصدمون از اول ازدواج بود خیلی همو دوست داریم خانوادهامون اول راضی بودن ولی الان من به مشکل بزرگی برخورد کردم الان نزدیک به چند ماه میشه که مادر و پدرم منو وادار میکنن به ازدواج اجباری در حالی که میدونن من کسی دیگریو دوست دارم و میخواهم بااون ازدواج کنم ولی مادرم میگه که باید امسال ازدواج کنیم ولی خانوده آن قبول نمیکنن چون میگن که سربازی نرفته و به همین خاطره قبول نمیکنن و خانواده من اسرار دارن که من امسال حتما باید ازدواج کنم و این وسط من و اون بلاتکلیف موندیم میدونیم که بدون هم طاقت نمیاریم که بخواییم از هم جدا بشیم این چند ماه باخانوادهامون همیشه دعوا داریم ولی اونا راضی نیستن با ما راه بیان ازتون خواهش میکنم بهم کمک کنید بگید چکار کنیم که هم خانواده من راضی بشن هم خانواده اون ما الان هم آماده ازدواج هستیم ولی خانوادش قبول نمیکنن


مشاور: خانم طیبه قاسمی

با عرض سلام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ،مطمئنا هيچ پدر و مادري مانع خوشبختي فرزندشان نمي شوند حتي اگر با ازدواج او ۱۰۰درصد مخالف باشند. بنابراين اگر پدر يا مادري با فرد موردنظر فرزندشان براي ازدواج مخالف هستند، فرزندان بايد دلايل آن ها را بشنوند. اگر اين دلايل منطقي و عقلاني باشد، جوانان نبايد احساسي تصميم بگيرند و بگويند که فقط ما ۲نفر مهم هستيم و پيوند قلبي ما ۲نفر همه مشکلات مان را حل خواهد کرد.فرزندان بايد روي دلايل منطقي فکر کنند. اگر هم دلايل غيرمنطقي بود، در گام اول بايد در يک فضاي صميمي و يک فرصت مناسب با والدين خود صحبت کنند.جوانان نبايد فراموش کنند که همه ما چه قبل و چه بعد از ازدواج، به والدين مان نياز داريم. البته پدر و مادرها هم بايد به بحث اختيار در جوانان براي انتخاب همسر آينده شان توجه ويژه اي داشته باشند. بالاخره اگر جواني با فردي که هيچ علاقه اي به او ندارد، ازدواج کند به احتمال زياد زندگي او شکست خواهد خورد و شايد باعث سرشکستگي اجتماعي خانواده اش هم بشود. پدر و مادرها بايد به فرزندانشان کمک کنند تا آن ها قدرت تصميم گيري و انتخاب صحيح را در خودشان افزايش دهند زيرا در غير اين صورت، اعتماد به نفس فرزندشان به شدت کاهش مي يابد.ازدواج پيوند ۲نفر نيست، پيوند ۲خانواده است ،به همين دليل، خانواده سهم بزرگي در انتخاب و زندگي آينده فرزندان دارد.ازدواج با رضايت والدين، آرامش بيشتري را براي شما در پي دارد اگر والدين شما با دلايل نه چندان منطقي با ازدواج تان مخالفت مي کنند مي توانيد با چند راه حلي که در ادامه خواهيد خواند، تلاش کنيد که نظر مساعد آن ها را جلب کنيد.اول از همه بگوييم که تهديد، پرخاشگري، دعوا يا فرار از خانه و ... به هيچ نتيجه اي نمي رسد و فقط آتش معرکه را بيشتر مي کند. بنابراين از فکر راه حل هاي بيهوده بيرون بياييد و بيشتر تلاش کنيد در سکوت و آرامش ماجرا را پيش ببريد.با والدين تان صحبت کنيد، در شرايطي آرام و منطقي بحث را پيش بکشيد و سعي کنيد نظر مثبت شان را جلب کنيد. والدين شما، حتما دلايلي براي مخالفت شان دارند. آن ها را بشنويد و سعي کنيد فارغ از شور و شوق عاشقي و هيجانات مقطعي، اين دلايل را تحليل کنيد.والدين گاهي به خاطر بي اعتمادي به شما با انتخاب تان مخالفت مي کنند، چون فکر مي کنند به قدر کافي بزرگ و عاقل نشده ايد. در اين شرايط بايد دلايل خود را از انتخاب فرد مورد نظر تشريح کنيد و با صحبت هاي منطقي به پدر و مادرتان ثابت کنيد که بزرگ و قابل اعتماد هستيد. زمانی که پدر و مادر به هیچ وجه راضی نمیشوند و به عبارتی اصلا حاضر نیستند حرفهای شما را بشنوند یا طرف مقابل را ببینند، شرایطی است که شما هر راهی را بروید به بن بست می خورید و باید بدانید که الان زمان قانع کردن پدرو.مادر نیست، شما باید صبر کنید تا پدر و مادر از فضای عاطفی و هیجانی خود بیرون بیایند چون در فضای هیجانی آدم ها نمی توانند خوب به مسئله نگاه کنند و خوب تصمیم بگیرند و با غرض به مسئله نگاه می کنند. بنابراین دختر و پسر باید با درایت و صبوری صبر کنند تا زمان مناسب برای حرف زدن فرا برسد حالا این زمان ممکن است یک هفته دیگر، یک ماه دیگر یا حتی 2 سال دیگر باشد. اولین راه حل این است که کم کم از اطرافیان کمک بگیرید کسی که می تواند بی غرض باشد و در عین حال روی پدرومادر شما تاثیرگذار باشد را وارد ماجرا کنید مثلا برادر یا خواهرتان یا دایی یا عمو و...را با فرد انتخابی خود آشنا کنید، از آنجا که او از احساس پدر و مادر شما فاصله دارد می تواند بهتر، موقعیت را ببیند و در این حالت وقتی پدر و مادر شما موافقت یک نفر دیگر به جز شما را در اطرافیان می بینند کمی تحت تاثیر قرار گرفته و شاید متوجه اشتباه خود بشوند. راه حل دیگر این است که به مرور زمان در برخی از روزها و گاهی با یکی از پدر یا مادر نه هر دو با هم از احساس تان صحبت کنید سعی کنید در این صحبت ها فضا را کاملا آرام نگه دارید تا به دور از فضای هیجانی در مورد خودتان، در مورد آن فرد، در مورد احساستان، در مورد انتخابتان و حتی در مورد اینکه احساس و نگرانی پدر و مادر را درک میکنید با آنها صحبت کنید. خیلی از اوقات یکی از دلایل اصلی که مشکل بین بچه ها و پدر و مادر حل نمی شود به این دلیل است که بچه ها هم در آن فضای هیجانی قرار می گیرند، یعنی وقتی پدر و مادر به هر طریق مخالفت خود را اعلام می کنند آنها نیز برخورد نامناسبی مثل قهر یا دعوا می کنند. پیشنهاد من این است که حفظ آرامش و رفتار مناسب و آرام در یک زمان مناسب بهترین راه حل است. وقتی پدر شما آرام است بهتر به حرفهای شما گوش میدهد. البته توجه کنید باید صحبت خود را با این شروع کنید که او و نگرانی اش را درک می کنید و به پدر یا مادر خود بفهمانید که کاملا تمام احساسات او را می فهمید تا راه را برای گفت وگو باز کنید. شما بايد ملاک هايتان را براي پدر و مادرتان بازگو کنید و بگويید که چرا و بر چه اساسي از اين انتخاب تان دفاع مي کنید.خواستگار شما نیز باید با پدر و مادر خودش همین رفتارها را داشته باشد .واگه دلیلشون سربازی ایشونه میتواند به آنها بگوید ،اگر ازدواج کنم به دلیل اینکه متاهلم حتما من را در شهر خودمان می اندازند و میتوانم بعد از ظهرها بروم سرکارپاره وقت تا وقتی سربازیم تمام شد در شهر خودم راحت تر بتوانم کار پیدا کنم و بتوانم از لغزش و گناه دور باشم ، با این صحبت ها احتمال راضی کردن اونها خیلی بیشتر میشود . با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی برای شما



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.