ف
خواستگار برای ازدواج
باسلام
خواستگاری داشتم که از همه نظر عالی بود . شخصیت فوق العاده خوب و مهربون و با احساس. چهره ی فوق العاده عالی . وضع مالی و شخصیت خانوادشونم عالی بود.یه دونه بچه ی خونوادشون بود. چند ماه شناخت داشتیم و خوب همدیگه رو قبول کرده بودیم .همون چیزی بود که از خدا میخواستم .اما یهو همه چیز بهم ریخت. متوجه شد بیماری سرطان کبد داره و به من گفت نمیخواد زندگی کسی رو خراب کنه و باعث ناراحتی پدر مادرم بشه . گفت سرنوشت اینطور خواسته نمیشه با خدا جنگید خدا حافظی خیلی سخت بود . رفت خارج برای درمانش . من چطور میتونم باغم بیماریش کنار بیام ؟ به یاد حرفاش می افتم جگرم میسوزه آخه خیلی خوب و با احساس بود . فقط دلم به حونشه که این بیماری یهو از کجا اومد . چطور میتونم خودمو آروم کنم؟؟ ما دیگه هیچ ارتباطی نداریم خودشون خواستن. دلداری های خانوادمم آرومم نمیکنه ...
مشاور: خانم طیبه قاسمی
با عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ،ایجاد ارتباط عاطفی خیلی آسان است، اما بیرون آمدن از آن رابطه و التیام یافتن در آن خیلی سخت است. میتوان گفت قطع رابطه کردن به راستی یکی از کارهای دشوار و دردناک است.بهخصوص اگر فردی انتخاب شما باشد و قصد ازدواج با او را داشتهاید و به او دلبستگی عاطفی پیدا کردهاید. سعی کنید بفهمید چرا شما دو نفر مجبور شدید که رابطهتان را قطع کنید، واقع بین باشید ، با خود فکر کنید درست است که با هم خاطرات خوش فراوانی داشتید اما آن رابطه نمیتوانست به یک ازدواج موفق منتهی شود و در نهایت دیر یا زود این جدایی اتفاق میافتاد.سعی کنید به سمت آینده حرکت کنید نه گذشته. از تمام محیطهایی که ممکن است شما را به یاد خواستگارتان بیندازند پرهیز کنید. حتی اگر دوستان مشترکی داشتید برای مدتی از آنها دوری کنید،طبیعی است که بعد از جدایی احساس خلأ و گیجی کنید .البته حواستان باشد که مرحله انکار بعد از همه قطع رابطهها حتما پیش میآید و تنها راه پذیرش موقعیت فعلی و استقامت روی تصمیمی است که گرفتهاید.سعی کنید بیشتر در جمع دوستان و اقوام دلسوزتان باشید، آنها به شما کمک میکنند خود را یک فرد ارزشمند بدانید و بتوانید زودتر خودتان را پیدا کنید و روی پای خود بایستید، سعی کنید آنچه در درونتان وجود دارد را روی کاغذ پیاده کنید، البته حواستان باشد که باید کاملا با خود صادق باشید و خودتان را سانسور نکنید.یکی از مهمترین فواید نوشتن این است که شما وقتی قلم به دست بگیرید ناگهان احساساتی روی کاغذ میآیند که خودتان از دیدن آنها شگفتزده شده و در نتیجه به یک بینش و شناخت عمیقتر از خود میرسید و همین شناخت عمیق باعث میشود که رابطههای بعدی خود را بهتر مدیریت کنید .علاوه بر همه اینها نوشتن از بار غمها کم میکند و دیگر احساس خفگی نخواهید کرد چون احساس میکنید مغزتان خالی شده است. اینکه یاد بگیرید چطور کسی که خیلی دوست داشتهاید را فراموش کنید کار بسیار سختی است و نیازمند گذشت زمان است. خوشبختانه، خیلیها این کار را انجام داده و با موفقیت روبهرو شدهاند. اگر تصور میکنید نمیتوانید فراموشش کنید، احتمالاً دلیلی دارد. شما اوقات فوقالعادهای را با هم گذراندهاید و بخش مهمی از قلبتان را به او دادهاید. حالا که تصمیم گرفتهایدفراموشش کنید، دیگر به آن فرد طوری که دوست دارید باشد نگاه نکنید و سعی کنید خودِ واقعیاش را ببینید. همچنین درک کنید که فراموش کردن به این معنی نیست که دیگر نمیتوانید آن فرد را دوست داشته باشید. فقط به این معنی است که عشق شما به او تغییر کرده است. هنوز میتوانید او را ببینید، بهترین آرزوها را برایش داشته باشید و برای بهبودیش دعا کنید و دعا کنید که خوشبخت شود. فراموش کردن به این معنی نیست که باید به طور کل نادیدهاش بگیرید؛ یعنی باید بیشتر به فکر خودتان و آینده زندگی باشید.درک کنید که آدمهای دیگری هم هستند، احتمالاً خیلی زیاد این فرد را دوست داشتهاید که شما را به نقطهای رسانده است که هیچ کس دیگری را در دنیا به جز او نمیبینید. فراموش کردن سختترین قسمت کار است و ممکن است زمان زیادی طول بکشد اما زندگی کوتاهتر از آن است که بخواهید آن را هدر دهید.همه ما دوست داریم در دنیای افسانه ای زندگی کنیم که در آن همه چیز دقیقاً طبق برنامهمان پیش میرود و هیچ سختی و مشکلی وجود ندارد، اما زندگی واقعی اینطور نیست. افراد زیادی هستد که قبل از این که با یک فرد خاص بمانند، در طول زندگیشان با آدمهای زیادی رابطه عاشقانه برقرار میکنند. زمانهایی را به تنهایی بگذرانید. اگرنتوانید به تنهایی شاد باشید، چطور فردی که قرار است بعدها به زندگیتان بیاید میتواند با شما شاد شود؟ پنج سال دیگر در چنین شرایطی چه حسی خواهید داشت؟! به این فکر کنید که آن رابطه چه معنا و مفهومی برایتان داشته است.باید واقع بینانه به زندگی نکاه کرد وگرنه فرصت ها را از دست خواهید داد ، حدود 6 ماه به خود زمان دهید تا بتوانید بهتر در مورد آینده تصمیم بگیرید و روحیه بهتری پیدا کنید .یادتان باشد که بالاخره فراموشش خواهید کرد اما باید از کارهایی که شما را یاد او میاندازد دست بکشید. زندگی بسیار کوتاه است و نباید خودتان را نگران این کنید.اشکالی ندارد که بعد از آن احساس ناراحتی و تنهایی کنید، فقط مطمئن شوید که نگذارید خیلی اذیتتان کند. گاهیاوقات احساس ناراحتی و گریه باعث میشود حالتان بهتر شود.زمان بهترین دارو است.فراموش کردن خیلی سخت است اما اصلاً دلیلی ندارد که بگذارید آسیب ببینید. شما لایق بهترینها هستید، خواستگارقبلی شما نیز اگر به صلاح زندگیش باشد ، خداوند او را شفا میدهد و به او زندگی دوباره خواهد داد ، مطمئن باشید خداوند نسبت به او از شما مهربان تر و دلسوز تر است و شما باید وظیفه خود را در این زندگی انجام دهید و دچار افراط در وابستگی به افراد نشوید ،ما حتی نباید به پدرو مادر خود وابسته باشیم چه برسد به خواستگاری که هیچ ضمانتی در خوشبختی در آینده با او را نداشتیم و آینده پر ابهامی را با او داشتیم ، تا با آرامش خاطر بیشتر به زندگی بپردازید ، از ورزش و تغذیه مناسب و خواب کافی ،هرگز غفلت نکنید .و روابط اجتماعی خود را گسترش دهید .از موسیقی های غمگین و سریال های عاشقانه ای که شما را از مسیر واقعیت زندگی دور میسازند جدا خودداری کنید . با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی برای شما