با عرض سلام و احترام خدمت شما برادر گرامی ؛ در پاسخ به شما برادر گرامی باید به این نکات اشاره کرد که ازدواج بزرگترين و مهم ترين اتفاق در زندگي هر انسان است. موفقيت يا شكست در آن، در سرنوشت هر يك از زن و مرد اثري ژرف و تعيين كننده بر جاي مي نهد و چه بسا اصلي ترين و برجسته ترين خطوط سير زندگي ايشان را رقم مي زند. پيوند ازدواج ميثاقي ابدي است كه دامنه آن مي تواند تا جهان آخرت گسترده باشد، به شرطي كه بر اساس دستور خدا و همراه با تفكر و دورانديشي باشد و هر يك از زوجين در انجام وظايف خود كوتاهي نكنند.در ازدواج علاوه بر بلوغ جسماني، رواني و اجتماعي، تمكن و قدرت اقتصادي نيز لازم است. يعني مردي كه مي خواهد ازدواج كند، بايد داراي حداقل امكانات مالي و نيز شغل و درآمدي براي تشكيل خانواده باشد؛ در غير اين صورت نبايد اقدام به ازدواج كند. اما اگر توان كار كردن و امكان يافتن شغل مناسبي را دارد و مي تواند حداقل امكانات زندگي را، (ولو اينكه مجبور شود بعضي از مخارج غير ضروري را ناديده بگيرد) فراهم كند، بايد بر خدا توكل كند و اقدام به ازدواج كند كه خداوند وعده ياري و كمك به او داده است .در باره لزوم ازدواج بايد بگوييم، ازدواج يك سنت اسلام است كه رسول خدا(ص) فرموده است: كسي كه از سنت ازدواج روي گردان باشد از (امت) من نيست. همچنين در روايتي آمده است كه اگر كسي حداقل امكانات ازدواج را دارد ولي به خاطر ترس از اينكه شايد نتواند بار اقتصادي زندگي را بر دوش كشد، ازدواج نكند، بر خدا بدگمان شده و قدرت خدا را دست كم گرفته است. علاوه بر اينكه هر جوان پاك و مؤمني چون شما اگر بخواهد در اين اوضاع و احوال جامعه كه بي بندوباري و تهاجم فرهنگي دشمن از هر سو جوانان پاك ما را هدف گرفته، سالم زندگي كند و آلوده به گناه نشود، هر چه زودتر بايد ازدواج كند و خود را در سنگر آن قرار دهد كه در روايات زيادي آمده است: هر گاه جواني ازدواج كند نيمي از ايمانش را حفظ كرده است.برادر گرامي؛ اگر تشخيص داده ايد كه ازدواج براي شما واجب است يعني در صورت ازدواج نكردن به حرام مي افتيد در صورت امكان بايد ازدواج نماييد ، مسأله تحصيل، خدمت نظام وظيفه و شغل نبايد مانع اين كار باشد زيرا خداوند خودش در قرآن سوره نور آيه 32 فرموده در صورتي كه ازدواج نماييد خداوند شما را از فضل و كرمش بي نياز مي كند و اين چيزي است كه به تجربه ثابت شده كه بسياري از افراد بعد از ازدواج هم شغل پيدا كرده اند و هم خداوند مخارج آنها را تأمين كرده است. البته سعي كنيد ايمان و خلوص خود را تقويت كنيد و تا آنجا كه ممكن است اگرچه با كمك افراد ديگر رضايت پدر و مادر را هم جلب نماييد.هرچند قبلا نيز تلاش كرده ايد و در صدد جلب رضايت آنها بوده ايد ولي باز هم با احترام كامل و تواضع و فروتني و بيان منطقي و ذكر دلايل خود براي آنها، در جهت جلب رضايت شان تلاش كنيد و خسته نشويد.به عنوان راهكارهاي عملي به نكات زير عمل نماييد: - ابتدا بايد دليل مخالفت خانواده تان را بدانيم چيست لذا با فرض هر دو حالت عرضه مي داريم كه اگر دليل انها براي مخالفت يك دليل درست و عاقلانه است پس از انها حرف شنوي داشته باشيد . اما اگر دليل والدينتان قانع كننده و درست نبود به ر اهكارهاي زير عمل نماييد. - در اولين گام از افراد آشنا و داردي نفوذ كلام و مورد اعتماد به عنوان واسطه كمك بگيريد تا از كانال ايشان رضايت والدينتان فراهم گردد. - در اين مدت كار را به واسطه ها واگذار نماييد تا آنها به شكلي قطعي و يا مشروط رضايت انها را بدست آورند. - قبل از تمام اين امور از وجود شرايط همسر ايده ال در خانم موردنظر اطمينان پيدا كنيد براي آگاهي از شرايط همسر خوب از كتاب جوانان و انتخاب همسر كمك بگيريد. دوستي هاي قبلي را رها و در صدد بررسي شرايط در ايشان براييد. - تا رضايت والدين فراهم نشده و قبل از ان از وجود شرايط در او اطمينان پيدا نكرديد هيچ قول و قراري نداشته باشيد و به هم وعده هم ندهيد و حتي ارتباط را هم قطع كنيد كه در فضاي ارتباط عاطفي نمي توان تصميم عاقلانه گرفت. - اگر اختلاف شما و خانواده در مشخصات سليقه اي بود نه اساسي سعي كنيد انها را راضي نماييد و اگر در شرايط اساسي اختلاف داشتيد تابع نظر انها باشيد چرا كه نمي توان ازدواج كرد و والدين را از خود راند. به هر حال براي اين كار شخصي چون عمو، دايي و يا هر كس كه بزرگ فاميل است را واسطه كنيد تا با والدينتان صحبت كنند و آنها را راضي كنند تا امكان ازدواج شما را فراهم نمايند. اگر هم از جهت اقتصادي شرايط امكان پذير نيست، مي توانيد فعلا با مراسم ساده اي عقد ازدواج را اجرا كنيد و عروسي را به سال هاي بعد موكول نماييد. لازم است واسطه فردي كاردان و دلسوز باشد كه هم مشكل شما را خوب درك كند و هم بتواند خانواده تان را براي اين كار قانع سازد. دانشجوي گرامي انسان موجودي است كه سر تا پا نيازمند است، در حالي كه راه هاي رفع نياز هميشه براي او ميسر نيست. در اين مواقع دو كار بايد انجام دهد: اول اين كه در صدد يافتن راه مناسبي براي رفع نيازش باشد و دوم اين كه بكوشد احساس نيازش را به طريقي كاهش دهد يا حداقل آن را تشديد نكند. اگر بخواهد غير از اين دو را انجام دهد، دچار درد سر مي شود و مشكلاتش را بيشتر مي كند. نياز به ازدواج نيز از اين قانون مستثني نيست و بايد دو كار فوق براي آن انجام شود.ما در اينجا راه كارهايي كه مي تواند دو هدف بالا عملي سازد اشاره مي كنيم:اول: راه كارهايی برای ازدواج آسان :- بايد سعي كند شرايط لازم را براي ازدواجش فراهم كند، منظور اين است كه اگر خانواده ها كمي توقعات را پايين بياورند و به برگزاري مراسمي ساده براي ازدواج رضايت دهند مشكل امثال شما حل مي شود. پيشنهاد ما اين است كه براي اين كار شخصي چون عمو، دايي و يا هر كس كه بزرگ فاميل است را واسطه كنيد تا با والدينتان صحبت كنند و آنها را راضي كنند تا امكان ازدواج شما را فراهم نمايند- از دعا و توسل مأيوس نشويد و از خداوند بخواهيد شما را ياري كند. پس در ابتدا سعي كنيد خانواده را با خود همراه سازيد و در صورت عدم همكاري با ارائه اخرين تذكر با انها از طريق فاميلها اقدام نماييد. يعني باز هم تنها نبايد اقدام نمود چون خانواده دختر به شما جواب نخواهند داد لذا با كمك فاميلهاي نزديك اقدام نماييد ابتدا انها را نزد خانواده بفرستيد تا نظر مساعد خانواده را جلب نمايند و براي شما وساطت نمايند.بار ديگر در پايان يادآور مي شويم والدين گرامي تان به شما علاقه مند هستند و دلسوزترين افراد به شما ، لذا اگر اصرار كنيد و با برخوردي با نشاط و با احترام و متواضعانه ، موضوع را پيگيري كنيد، به نتيجه خواهيد رسيد. و اگر چنانچه تقاضاي شما مبني بر ازدواج با فرد مورد نظر به جايي نرسيد زياد نگران نباشيد و اگر آن فرد از دست برود و ازدواج كند، انشاءالله فردي بهتر از او پيدا خواهد شد.در گام نخست بايد والدين خود را راضي كنيد چرا كه ازدواج، پيوند 2 نفر نيست بلكه پيوند دو خانواده است و رضايت والدين و آمادگي هاي مختلف آنها نيز شرط است پس با صبر و تحمل اميدوار باشيد. با آرزوی موفقیت و خوشبختی برای شما در زندگی