با عرض سلام و خسته نباشید خدمت مشاوران محترم . بنده حدود دوسال و نیم هست که از یک پسری خوشم میاد که پسر عموی بندس . طی یه سری اتفاقات فهمید بهش علاقه دارم اما همچنان به من احترام می زاره .من واقعا بهش علاقه دارم اما نمی تونم بفهمم این علاقه دو طرفه هست یا نه؟ چطور می تونم بفهمم اون هم احساسی داره یا نه .بعضی وقتا متوجه نگاهش به خودم می شم ،اما پنهانش می کنه ... من واقعا نگران وضعیت خودم هستم چون تمام خواستگار هام رو رد می کنم بدون اینکه حتی راجب اونا فکر کنم چون قلبم فقط خواهان یک نفره و نمی تونم کس دیگه رو جز اون ببینم . چند نفری بودن که تو دانشگاهم از من خواستگاری کردن اما بهشون جواب رد دادم .تو فامیل هم افرادی بودن اما باز هم جواب رد دادم . من به نقطه ای رسیدم که می گم اگه هیچوقت خواستگاری من نیاد تنهایی رو انتخاب می کنم .چون واقعا نمی تونم به کس دیگه فکر کنم .افسرده شدم و همش تو اتاقم می شینم .جایی مهمونی باشه نمی رم .فقط دانشگاه می رم و میام همین . بیشتر اهنگ های داغون و غمگین گوش می دم و بی دلیل گریه می کنم .کسی وضعیت منو نمی دونه نمی خوام مادرم اذیت شه برا همین جلو همه نقش بازی می کنم و می خندم اما واقعا حال خوبی ندارم ،لطفا کمکم کنین من تو بلاتکلیفی بدی موندم .حداقل بدونم بهم حس نداره دیگه قیدش رو می زنم و فراموشش می کنم و تنهاییم رو انتخاب می کنم .چطور بفهمم .من متوجه نگاهاش شدم .احترام گذاشتن هاش .اما بروز نمی ده چیزی رو و حتی حرفی هم نزده من واقعا تو وضعیت بدی هستم حتی تا مرز خودکشی هم رفتم اما از اونجایی که نماز می خونم و خدا خیلی برام اهمیت داره منصرف این کار شدم .