ناشناس

وسواس یا اختلال روانی

سلام پسری هستم 17 ساله چند سالی هست که احساس و تفکر عجیبی دارم مبنی بر اینکه دیگران هر چه مطالعه کردم یا یاد دارم را میخواهند از من بدزدند که این تفکر ناشی از برخورد وسایل دیگران به دست پا و هرجای بدن من که منجر به ازدست رفتن یا دزدی اطلاعاتم بشه و یا از قرض گرفتن کتاب های دوستم و گذاشتن اون در اتاقم که این باعث میشه فکری دزدی خوانده هام بشه و .... واین تفکراتی مانند شستن مداوم دست و یا پا در حین ورود به اتاق و یا هنگام خروج از اتاق و رفتاراتی مانند تمییز کردن کل اتاق بعد از ورود و خروج شخص غریبه و.... شده است. در کل احساس خیلی بدی است به خصوص در فصل امتحانات. من پسر زرنگیم و الان چهارم ریاضی ام که این تفکرات پس از سال سوم راهنمایی و ورود به دبیرستان نمونه دولتی شکل گرفت و کم کم اثرات بدش منو به افسردگی میکشه. اینو هم بگم این تفکر سال اول دبیرستان خیلی ضعیف بود و با دیدن فیلم هایی که در اون موضوعاتی مثل دزدی از مغز فرد و .... تشدید شد. ممنون میشم راهنم
چهارشنبه، 8 آذر 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسن نجفی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

وسواس یا اختلال روانی

ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 17 ساله )

سلام پسری هستم 17 ساله چند سالی هست که احساس و تفکر عجیبی دارم مبنی بر اینکه دیگران هر چه مطالعه کردم یا یاد دارم را میخواهند از من بدزدند که این تفکر ناشی از برخورد وسایل دیگران به دست پا و هرجای بدن من که منجر به ازدست رفتن یا دزدی اطلاعاتم بشه و یا از قرض گرفتن کتاب های دوستم و گذاشتن اون در اتاقم که این باعث میشه فکری دزدی خوانده هام بشه و .... واین تفکراتی مانند شستن مداوم دست و یا پا در حین ورود به اتاق و یا هنگام خروج از اتاق و رفتاراتی مانند تمییز کردن کل اتاق بعد از ورود و خروج شخص غریبه و.... شده است. در کل احساس خیلی بدی است به خصوص در فصل امتحانات. من پسر زرنگیم و الان چهارم ریاضی ام که این تفکرات پس از سال سوم راهنمایی و ورود به دبیرستان نمونه دولتی شکل گرفت و کم کم اثرات بدش منو به افسردگی میکشه. اینو هم بگم این تفکر سال اول دبیرستان خیلی ضعیف بود و با دیدن فیلم هایی که در اون موضوعاتی مثل دزدی از مغز فرد و .... تشدید شد. ممنون میشم راهنم


مشاور: خانم هرتمنی

با سلام و احترام و تشکر از سوال شما برادر گرامی: از اینکه مساله خود را با ما مطرح نموده اید سپاسگزارم با شما احساس همدردی و همدلی می کنم و می فهمم چه احساسی دارید. در این مورد باید به شما عرض کنم که اگر مغز انسان را سه قسمت کنند قسمت پیشانی و مرکزی و پس سری که قسمت پیشانی جلوی سر و مرکزی وسط سر که دستگاه لیمبیک هم بهش می گویند و پس سری که مخچه است پشت سر است. قسمت مرکزی که وسط سر و لیمبیک است تنظیم هیجانهای ما را به عهده دارد و بعضی مسایلی که مربوط به این قسمت هیجانات می شود به خاطر اختلال در این قسمت است به زبانی ساده تر باید بگم که یکم در هیجاناتتون موردی پیدا شده که مربوط به مسایل شیمیایی مغز است که حتما باید تحت درمان دارویی قرار بگیرد و پزشک اعصاب و روان شما را معاینه کند تا از آسیب های بعدی در مغز و روان شما جلوگیری شود و در این بابت از شما خواهش می کنم هرچه زود تر اقدام فرمایید این مورد برای بعضی افراد به وجود می آید و فعلا در این حد چیز نگران کننده ای نیست فقط زود اقدام فرمایید تا بدتر نشوید. به همراه دارو یه سری اقداماتی باید انجام دهید که ما بهش میگیم رفتار درمانی و اون را مشاور به شما می گوید پس ضمن اینکه من این موارد را می گویم ممنون میشم نزد مشاور هم بروید. اینکه خواب شما در روز حتما باید 8 ساعت تمام باشد، شبها زود بخوابید دیر وقت نباشه کلا خود را زیاد خسته نکنید استرس و فشار به خود وارد نکنید در مواردی که استرس زیادبه شما وارد می شود قرار نگیرید انرژی کافی داشته باشید مانند خوردن یه سری مواد غذایی تقویت کننده ،پر پروتیین، و خون ساز،مغزیجات مانند پسته، بادام ( شیر بادام با عسل درست کنید و بخورید به این صورت که چهل بادام را پوست کنده با دولیوان آب داخل مخلوط کن می ریزید و با عسل مخلوط کرده و میل می فرمایید) سبزیجات تازه سالادو... تمرینات ذهن آگاهی را انجام دهید ساده ترینش به این صورت هست که وقتی به طور مثال سیب را میل می فرمایید حتما تمام حواس و ذهنتون به سیب خوردن باشه به مزش طعمش بوی اون تمام ذهنتون را منعطف کنید به سیب خوردن اگر ذهنتون منحرف شده دوباره ذهن و فکر خود را بازگردانید به سیب خوردن با سپاس و آرزوی پایداری برای شما.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.