ناشناس

مشکل روحی پیدا کردم با ازدواج

سلام وقتتون بخیر دوسال پیش با ی اقایی خیلی رابطه صمیمانه ای داشتم و میخواستیم ازدواج کنیم ولی یکی از،دوستای صمیمیم رابطه منو و اون اقا رو خراب کرد و باهاشون ازدواج کرد از،بعد از اون اتفاق و فشارهای روحی ک بهم اومد ساعت خوابیدن بهم ریخته .شبا نمیتونم خوب بخوابم .همش کسل هستم ک تمرکز خیلی خیلی کم شده .چیزای ک قبلا براحتی یادم میموند رو الان زود فراموش میکنم .بیشتر شب ها خواب میبینم ک دارم دنبال یکی از اعضای خانوادم میگردم و همش گریه میکنم . اکثد مواقع با کسی صحبت نمیتونم بکنم و ترجیح میدم سکوت کنم .اخلاقم تند شده .با خونوادم رایطم سرد شده. دیگ نمیدونم چیکار باید بکنم ـ فک نمیکردم اینقد مشکل برام پیش بیاد .ی راهنمایی کنین چیکار کنم حالم خوب بشه خیلی ممنونم
چهارشنبه، 22 آذر 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسن نجفی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

مشکل روحی پیدا کردم با ازدواج

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 22 ساله )

سلام وقتتون بخیر دوسال پیش با ی اقایی خیلی رابطه صمیمانه ای داشتم و میخواستیم ازدواج کنیم ولی یکی از،دوستای صمیمیم رابطه منو و اون اقا رو خراب کرد و باهاشون ازدواج کرد

از،بعد از اون اتفاق و فشارهای روحی ک بهم اومد ساعت خوابیدن بهم ریخته .شبا نمیتونم خوب بخوابم .همش کسل هستم ک تمرکز خیلی خیلی کم شده .چیزای ک قبلا براحتی یادم میموند رو الان زود فراموش میکنم .بیشتر شب ها خواب میبینم ک دارم دنبال یکی از اعضای خانوادم میگردم و همش گریه میکنم .

اکثد مواقع با کسی صحبت نمیتونم بکنم و ترجیح میدم سکوت کنم .اخلاقم تند شده .با خونوادم رایطم سرد شده.

دیگ نمیدونم چیکار باید بکنم ـ

فک نمیکردم اینقد مشکل برام پیش بیاد .ی راهنمایی کنین چیکار کنم حالم خوب بشه

خیلی ممنونم


مشاور: خانم طیبه قاسمی

با عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی ؛ خواهر عزیزم ،در مواجهه با شکست عشقی، شکست‌های عاطفی، به بازی گرفته شدن احساس و افسردگی ناشی از شکست عشقی و… باید به جای این‌که روی «خود‌تخریبی» کار شود و فرد دست به «خودمحکوم سازی» بزند، به این فکر کند که در کدام مرحله‌ی انتخابش خطا داشته، در چه مراحلی عمل صحیح را انتخاب نکرده است. به عنوان مثال، اگر کسی به قصد ازدواج با شما دوست بوده و همزمان با فرد دیگری هم رابطه داشته و با او ازدواج کرده است، این نباید برای‌تان حس پوچی به دنبال بیاورد. بلکه باید شیوه‌ی انتخاب خود را تغییر دهید.رابطه‌ای که با آمدن فرد دیگری از هم می‌پاشد، بر پایه‌های محکمی استوار نیست و همان بهتر که این رابطه از بین برود تا این‌که با فردی تشکیل خانواده بدهید، که در زندگی ثبات ندارد، حتی بچه‌دار شوید و آن زمان شاهد اتفاقات این‌چنینی باشید و متعاقب آن حس پشیمانی به شما دست دهد. اتفاقاتی نظیر این مورد و سایر شکست‌های عاطفی در زندگی، الزاما نباید بد تلقی شود. این‌ها را باید اتفاقاتی دانست که در موقع مناسب می‌تواند به ما کمک کند و باعث شود فرد در شیوه‌ی انتخاب خود، تجدید نظر کند و در انتخاب‌های بعدی، خطایی را که مرتکب شده بود، تکرار نکند.نکته ای که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که بسیار طبیعی است اگر پس از شکست عشقی، فرد غمگین شود و اگر این احساس در فرد ایجاد نشود باید هم به لحاظ عقلانی و هم به لحاظ احساسی به او شک کرد! وقتی رابطه ای تمام می شود و یا از کسی جواب نه می شنویم، یک ذره بین بزرگ بر می داریم و شروع به وارسی عیب و ایرادات خودمان می کنیم. من چه اشکالی داشتم که او مرا نخواست؟ چرا رابطه را به هم زد؟ قبل از هرچیز یادتان باشد که پذیرفته شدن یا نشدن از طرف دیگری خیلی اوقات به سلیقه و خواسته های طرف مقابل بستگی دارد .پذیرفته نشدن از طرف یک نفر به معنی تمام شدن دنیا نیست. دیگر در این رابطه نیستید, و مجبور هم نیستید که به زودی با این قضیه کنار بیایید. اگر به خودتان فشار بیاورید تا با این مسئله کنار بیایید, ممکن است بیشتر بجای اینکه خوب باشد به خودتان صدمه بزنید. برای کنار آمدن با هر چیزی به زمان نیاز است, و رابطه هم از این قاعده مستثنی نیست.افسردگی پیامی از طرف ذهن شماست، پیامی که به شما می گوید نمی توانید بعد از جدایی از عشق خود به آرامش برسید.اگر آرزو داشته باشید ثروتمند شوید اما به طور ناگهانی همه ی پول خود را از دست بدهید قطعا افسرده خواهید شد. برای یک رابطه ی عاطفی هم به همین صورت است. اگر به رابطه ی عاشقانه دل ببندید و متوجه شوید که رابطه تان بی هدف و بی سرانجام خواهد بود دچار افسردگی می شوید.اگر کسی که پول خود را از دست داده است بتواند راه دیگری برای کسب درآمد بیشتر پیدا کرده و در آن پیشرفت کند افسردگی او از بین رفته و احساس بهتری پیدا می کند. پذیرش جدایی زمانی اتفاق می افتد که امید به طور کامل از بین برود، به همین دلیل است که مردم معمولا با مرگ عزیزانشان کنار می آیند اما پذیرش جدایی برایشان دشوار به نظر می رسد. اگر حتی به اندازه ی ۱درصد به بازگشت رابطه امید داشته باشید افسردگی همیشه همراه شما بوده و نمی توانید جدایی را تحمل کنید.اگر امید به بازگشت را کاملا از بین ببرید خیلی زود جدایی را قبول کرده و به آرامش خواهید رسید.پذیرفتن جدایی تنها با از بین بردن امید ممکن است: هرچقدر گرایش شما به طرف مقابل بیشتر شود امید بیشتری در ذهنتان شکل می گیرد و بیشتر در دام افسردگی گرفتار می شوید. برای مقابله با افسردگی بعد از قطع رابطه ابتدا باید جدایی را پذیرفته و تمرکز خود را جای دیگری به کار بگیرید.رویاپردازی درباره ی رابطه ی قبلی، گوش دادن به ترانه های غمگین، رفتن به مکان های خاطره انگیز را متوقف کنید .یکی از رایج ترین مواردی که باعث می شود افراد نتوانند بعد از جدایی به آرامش برسند این است که تصور می کنند عاشق هیچ فرد دیگری نخواهند شد. این مورد بیشتر در مورد جدایی از عشق اول اتفاق می افتد. اگر چنین تصوری دارید برای تحمل جدایی از عشق بهتر است قبل از هرچیز آن را از ذهنتان پاک کنید. و بدانید افراد دیگری هستند که عاشق آن ها خواهید بود.هیچ چیزی مانند ورزش کردن ذهن تان را از مشکلات دور نمی کند. 1-ورزش مداوم و 2-خواب کافی (حداقل 7 ساعت خواب شبانه ) و 3-تغذیه مناسب و دوری از فست فودها و4- داشتن برنامه شبانه روزی برای رسیدن به اهداف تحصیلی و ورزشی و هنری خود و در نظر گرفتن ابعاد دیگر زندگی خود 5-اختصاص زمانی برای عبادت و نزدیکی با خداوند که قلب ها و سرنوشت ها به دست اوست. از جمله موارد کلیدی و مهم برای بهتر شدن شرایط شما میباشد که باید تغییر کنند ، همچنین ارتباط خود را با اقوام و دوستان خود بیشتر کنید و از تنهایی و بیکاری زیاد به شدت بپرهیزید . با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی برای شما



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.