ناشناس

تنش در روابط زن و شوهر

سلام ما ۳ ساله ازدواج کردیم و فقط دوران عقد که ۵ ماه طول کشیددوران خوبی بود برامون دقیقا از شب قبل از عروسی با هم مشکل داشتیم مشکلات متعدد که بیشتر به خاطر خانواده بود تا خودمون مثلا اینکه شوهرم برا خانوادش خرید عروسی کرده بود و من از خیلی خواسته هام گذشتم که براش کم هزینه شه و احساسم این بود که مادرش پشت سر من حرفهایی میزنه به همسرم توی ۳ سال زندگی همیشه بحث داشتیم که همش سر خانواده ها بوده الان دختر ۱ ماهه داریم و اخرین دعوا دو هفته پیش بود همسرم به خانواده من و خصوصا مادرم خیلی بی احترامی کردن و این منو ازارم میده دعوا به خانواده ها کشیده شد و بی احترامی بوجود اومد و من الان نه دل و دماغ موندن و زندگی کردن دارم و نه میتونم از دخترم بگذرم به نظر شما باید چیکار کنم و از شوهرم متنفر شدم و اصلا دوستش ندارم الان دو هفتس که اجازه نداده با خانوادم رفت و امد کنم و حتی تلفن زدن رو هم غدغن کرده و من دزدکی در طول روز باهاشون صحبت میکنم شوهرم از من ۷ سال بزرگتره ولی واقعا رفتاراش بچه گانست کمکم کنید تورو خدا
چهارشنبه، 29 آذر 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسن نجفی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

تنش در روابط زن و شوهر

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 28 ساله )

سلام
ما ۳ ساله ازدواج کردیم و فقط دوران عقد که ۵ ماه طول کشیددوران خوبی بود برامون
دقیقا از شب قبل از عروسی با هم مشکل داشتیم مشکلات متعدد که بیشتر به خاطر خانواده بود تا خودمون مثلا اینکه شوهرم برا خانوادش خرید عروسی کرده بود و من از خیلی خواسته هام گذشتم که براش کم هزینه شه
و احساسم این بود که مادرش پشت سر من حرفهایی میزنه به همسرم توی ۳ سال زندگی همیشه بحث داشتیم که همش سر خانواده ها بوده
الان دختر ۱ ماهه داریم و اخرین دعوا دو هفته پیش بود
همسرم به خانواده من و خصوصا مادرم خیلی بی احترامی کردن و این منو ازارم میده دعوا به خانواده ها کشیده شد و بی احترامی بوجود اومد و من الان نه دل و دماغ موندن و زندگی کردن دارم و نه میتونم از دخترم بگذرم
به نظر شما باید چیکار کنم و از شوهرم متنفر شدم و اصلا دوستش ندارم
الان دو هفتس که اجازه نداده با خانوادم رفت و امد کنم و حتی تلفن زدن رو هم غدغن کرده و من دزدکی در طول روز باهاشون صحبت میکنم
شوهرم از من ۷ سال بزرگتره ولی واقعا رفتاراش بچه گانست
کمکم کنید تورو خدا


مشاور: علی محمد صالحی

باعرض سلام، و ممنونیم از اعتماد شما. برای شروع چند نکته کلی را خدمت شما عرض می کنم: طبق آمارهای رسمی، حدود نیمی از طلاقها، در پنج سال اول ازدواج اتفاق میافتد و با توجه به اینکه شما هم هنوز سه ساله که ازدواج کردید شامل 5 سال اول زندگی میشید و باید دقت کنید که مثل خیلی از زوج های جوان که در این 5 سال بخاطر مشکلات و اختلاف نظرها از هم جدا میشن، نباشید خداوند متعال در قرآن میفرماید:«با همسرانتان به نيكى معاشرت كنيد و اگر ايشان را نمى‏پسنديد، باید بدانيد بسا چيزى را ناپسند مى‏داريد و خداوند در آن خير بسيار نهاده است». در طريقت هر چه پيش سالك آيد، خير اوست در صِراط مستقيم اى دل، كسى گمراه نيست اما نکته مهم این است که نباید با بروز نخستین مسائل و اختلافها، شتاب زده تصمیم گیری کنیم و از همان ابتدا، سراغ آخرین راه و به عبارتی جدایی، برویم. طريق عشق پرآشوب و فتنه است اى دل بيفتد آن¬كه در اين راه با شتاب رود یکی از غم انگیزترین نکات درباره متلاشی شدن ازدواجها اینه که هیچ یک از زوجها قدر ازدواجشان را آنقدر نمیدانند که فرصت از دست میره و کار دیگری نمیتوان انجام داد. و بعد از اینکه زن و شوهر طلاق گرفتند و هرکدام به دنبال زندگی خودشون رفتند تازه متوجه میشن که وقتی یکدیگر را از دست دادند تا چه اندازه ضرر کردند. بعضیها فکر میکن که طلاق گرفتن و یا به سر بردن در یک ازدواج ناموفق مسئله آن قدر ها مهمی نیست. اما مدارک فراوانی در دسته که نشان میده طلاق اقدامی بسیار مضر و زیان بار است. براساس پژوهشها، یک ازدواج بدحال میتونه 35 درصد بر بیماریهای زوجها بیفزاید، و به طور متوسط چهار سال از طول عمر اونها رو کم کند. از سوی دیگر زوجهایی که زندگی زناشویی موفق دارند در مقایسه با کسانی که طلاق میگیرن یا در یک ازدواج ناخوشایند به سر میبرن بیشتر عمر میکنند و سالمتر هستند. اما در رابطه با اینکه گفتید مشکلات شما بیشتر به خاطر خانواده ها بوده، خاطر نشان میشه که براساس آمار و نظر بسیاری از اساتید خانواده¬درمانی هم، ریشه بیش¬تر اختلاف¬های خانوادگی و از جمله مهم‌ترین دلایل طلاق در کشور ما، مسائل مربوط به خانواده زن و شوهر و دخالت¬های نا به¬جا و غیر منطقی نزدیکان زن و شوهر است. یعنی منظورم این است که این فقط مشکل و مسئله شما نیست، این مشکل خیلی از خانواده های ایرانی است که بخاطر دخالت خانواده هاشون یا وابستگی و تعصب بیش از حد یکی از زوجین به خانوادش مشکل پیش میاد. اما صرف نظر از اینکه شوهر شما چقدر مقصر است در جملاتی که شما گفتید هم تعدادی «خطاهای شناختی» یا به تعبیر دیگه فکرهای اشتباهی است که در ذهن شماست و باعث برخی شوء تفاهم ها شده، مثلا شما گفتید « ... من از خیلی خواسته هام گذشتم که براش کم هزینه شه» شما گفتید گذشتم، ولی در واقع نگذشتید، چون اگه گذشته بودید دیگه یادآوری نمیکردید و اونو پیش نمیکشیدید، و جمله دیگه ای که گفتید اینه: « احساسم این بود که مادرش پشت سر من حرفهایی میزنه» احساسم این بود یعنی هیچ سند و مدرکی بر این قضیه ندارم و فقط احساس میکنم (فرق احساس و فکر اینه که پشت فکر یک منطق و سند هست ولی پشت احساس هیچ سند و منطقی نیست) چرا شما صرفا براساس یک احساس که نمیتونید اونو ثابت کنید برای خودتون و همسرتون مشکل ایجاد کنید، شاید هم واقعا مادر شوهر شما پشت سر شما حرف زده باشه، شاید هم نزده باشه، مهم اینه که شما نباید بخاطر یک چیزی که یقین ندارید خودتون رو اذیت کنید، هر چه بیشتر به این چیزا فکر کنید هم خودتون اذیت میشید هم زندگی مشترک شما دچار مشکل بیشتری میشه. چند توصیه: - معمولا در اختلاف ها و تنش های بین زن و شوهر، هر دو طرف سهیم هستند، ممکن است نقش یکی بیشتر و نقش دیگری کمتر باشه ولی به هرحال هر دو نفر نقش دارند، و همانطور که شما بخاطر برخی حرف ها یا رفتارهای همسرتون ناراحت هستید، مطمئن باشید که شوهر شما هم بخاطر برخی رفتارها یا حرفهای شما ناراحته، حتی اگه اونا رو به زبان نیاره. - همانطور که گفتید عمده مشکلات شما بخاطر خانواده هاتون هست، اگه براتون ممکنه با همسرتون توافق کنید که خانه و منزل شما جایی باشه که هم از خانواده شما و هم خانواده همسرتون دورتر باشه، و قرار بذارید از این به بعد دیگه بحث خانواده هاتون را پیش نکشید و در مورد اونا صحبت نکنید، یا حداقل روز به روز کمترش کنید یا فقط وقتهای خاصی رو مثلا یک ساعت در شبانه روز، مثالا فقط 9 تا 10 شب در مورد اونا صحبت نکنید نه همیشه. - برای آرامش خودتون، خوشبختی دختر عزیزتون، موفقیت در زندگی مشترکتون، کم شدن مشکلات و سختی ها و خیلی چیزهای دیگه گذشته رو فراموش کنید و آینده رو به کمک همسرتون بسازید. - گذشت کنید مطمئن باشید هیچ کس با گذشت ضرر نکرده بجز بزرگ شدن. - همه انسان ها خوبی ها و بدی هایی دارن، حتی شیطان هم با وجود همه بدیهایش برخی خوبی ها هم دارد، شوهر شما از شیطان که بدتر نیست، به هرحال او هم خوبی هایی دارد، برای اینکه تنفر شما نسبت به او کم بشه هر شب قبل از خواب روی یک کاغذ خوبی های اون رو بنویسید و بر روی محبت هایی که در گذشته بخصوص دوران عقد به شما کرده متمرکز شوید و هر شب این خوبی ها را مرور کنید و بدی ها را فراموش کنید. موفق و پیروز و شاد باشید!



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.