ابراز علاقه به کسی که دوستش دارم
سلام.من شش ساله که کسی رو دوست دارم.ولی اون نمیدونه.فامیل دورمون هست،و چون من خودم دختر چادری و معتقدم و خانواده منم مذهبی (متعادل)هستند برای همین شماره پسر روندارم،ولی بارها شده که وسوسه شدم که از پسرعمم شماره اونو بگیرم و بهش ابراز علاقه کنم وحسم رو بگم،ولی نتونستم،چون میترسم ازین که توی فامیل کسی بفهمه و آبروی خانوادگیمون بره،خیلی عذاب و سختی کشیدم،خیلی،،،،همش ذهنم درگیره،نگران خودمم،میترسم ازین همه فکر دیوونه بشن.یه بنده خدایی بهم گفت که من سراغش نرم،یه نفر غیر خودم بره بهش بگه که دوستش دارم،ولی من دست نگه داشتم،گفتم که بی گدار به اب نزنم،حالا شما میگید که من چه کنم؟؟؟حس وعلاقم رو بهش بگم یانه؟؟؟؟؟
مشاور: خانم طیبه قاسمی
با عرض سلام و احترام به شما خواهر گرامی؛ خواهر عزیزم ؛ نوشته تان با دقت مطالعه کردم و با دغدغه هایتان آشنا شدم؛ شرایطی که در آن قرار دارید را درک می کنم و امیدوارم هر چه زودتر بر این دغدغه فائق آیید. در ادامه مطالبی را تقدیم تان می کنم که توجه و عمل به آن ها سودمند خواهد بود: 1- اشکالی ندارد که شما به پسری علاقه مند شده باشید، چون دوست داشتن و عاشق شدن، اقتضای سنین جوانی است و پایه های ازدواج را می سازد، ولی به چند شرط مهم و اساسی : - به قصد ازدواج و از روی شناخت باشد و نه احساسات زودگذر و هوا و هوس ؛عاشق شدن شما باید پایه منطقی داشته باشد و با تحقیق و مشورت و در نظر گرفتن معیارهایتان، صورت بگیرد، نه بر پایه ظاهر و دیدن چند رفتار و صورت نگرفتن هیچ تحقیقی. - به روال عادی زندگی تان ضربه نزند. - به خاطر آن، دست به رفتارهای غیر شرعی و غیر اخلاقی نزنید. (مانند رابطه دوستانه و عاطفی با جنس مخالف ( - وصال شما و پسر مورد نظر از راه صحیح که همان خواستگاری رسمی پسر به همراه خانواده اش از شما و در نهایت ازدواج است صورت گیرد. * حال اگر شما پسری را ببینید که ملاک های مدنظر شما را داراست و علاقه مند به ازدواج با او باشید، بهترین کار استفاده از واسطه ای مطمئن برای کمک به شکل گیری این ازدواج است؛ پیشنهاد مستقیم ازدواج توسط شما به پسر پیشنهاد نمی گردد (در ادامه به این موضوع خواهیم پرداخت). 2- مسأله مهم دیگری که باید لحاظ کنید این است که پسر مورد نظر هم باید به شما علاقه مند باشد و قصد ازدواج با شما را داشته باشد؛ علاقه یکطرفه ره به جایی نمی برد، چون که جاده ازدواج دو طرفه است و اگر یکی از طرفین علاقه ای به طرف مقابل نداشته باشد، ازدواجی هم صورت نخواهد گرفت. 3- همانگونه که شما برای خود حق انتخاب قائل هستید و می خواهید با فردی ازدواج کنید که به او علاقه داشته باشید، باید به طرف مقابل تان هم این حق را بدهید که با دختر مورد علاقه اش ازدواج کند. او مختار است به دختر دیگری علاقه مند باشد و بخواهد او را شریک زندگی خویش قرار دهد و کسی حق دخالت در این امر را ندارد چرا که امری خصوصی و شخصی است. دوست داشتن شما، حقی را برایتان ایجاد نمی کند و اگر این ازدواج شکل نگرفت، نباید هیچ گاه خود را درگیر و ناراحت موضوعی کنید که خارج از اراده و اختیارتان است. در ضمن ازدواج با فردی که به شما علاقه ای ندارد، تجربه های تلخی در زندگی برایتان رقم می زند (طلاق عاطفی، طلاق رسمی و( .... 4- معیار سنجش عشق و علاقه پسر در جامعه و عرف ما این است : خواستگاری رسمی پسر به همراه خانواده اش از دختر مورد نظر»؛ پسری که اینگونه اقدام کند، سه پیام را می رساند : - به دختر مورد نظر علاقه مند است و دوستش دارد و می خواهد هر چه زودتر به او برسد، وگرنه از او خواستگاری رسمی نمی کرد. - مسئولیت پذیر است و می خواهد زیر بار تعهد زندگی مشترک برود. - هوس باز و عیاش نیست، در غیر اینصورت به خواستگاری رسمی نمی آمد و دست به روابط پنهانی و بی تعهد می زد و پس از سوء استفاده از دختر، رهایش می کرد. هر پسری راهی غیر از این برود، نمی شود به احساس و عشقش اطمینان کرد. اگر این پسر قصد ازدواج با شما را داشته باشد، تعلل نمی کند و به خواستگاریتان می آید. اشتباهی که برخی از دختران می کنند این است که با چند نگاه و چند خنده و رد و بدل شدن چند جمله و یا دادن چند قول تصور می کنند، طرف مقابل قصد ازدواج دارد. در حالیکه اینگونه قضاوت اصلاً درست نیست و در اکثر موارد اشتباه است. پسری که قصد ازدواج داشته باشد، بدون آوردن توجیه و بهانه، موضوع را با خانواده خود در میان می گذارد و اقدام به خواستگاری می کند. این بهترین معیار برای فهمیدن علاقه طرف مقابل، برای ازدواج است. 5- عاشق، در همه جای دنیا، فردی متعهد است؛ مطمئن باشید اگر پسری به دختری علاقه مند باشد، هر چه سریعتر (چون مبادا دختر مورد علاقه اش را به خاطر تعلل خود از دست بدهد) رسماً به همراه خانواده اش از او خواستگاری می کند و هیچ گاه دست به روابط پنهانی و دوستانه نمی زند چون می داند برای دختر اضطراب زاست و با فاش شدن آن به معشوقش ضربه می خورد. پسرهایی که دست به اینگونه روابط می زنند، از احساسات پاک برخی دختران سوء استفاده می کنند و به دنبال ارضای غرایز نامشروع خودشان هستند. به حرف های اینگونه افراد هم نباید هیچ گاه توجه کرد ( مثلاً «برایم خیلی اهمیت داری، من عاشقتم»، «دوستت دارم»، «تو بهترینی» ، «مطمئن باش که با تو ازدواج خواهم کرد» و ...)، رفتار و عمل همه چیز را نشان می دهد و این الفاظ به دنبال پوشاندن واقعیت و بهره برداری از طرف مقابل است. کسی که بخواهد سوء استفاده بکند، باید با نقابی موجه جلو بیاید و با وعده هایی دروغین طرف مقابل را فریب دهد و بهره برداری کند، چون در غیر اینصورت به اهداف پلیدش نمی رسد. 6- پرسیدید «آیا می تونم نظر ایشون رو به خودم جلب کنم یا نه؟» در این زمینه گفتنی است که خود نمایی و جلب توجه برای نامحرم از لحاظ شرعی دارای اشکال است و باید از آن حذر کرد. شما اگر در محیط اجتماع ،تحصیل، کار و ...) با وقار باشید و تعاملات اجتماعی خود را داشته باشید و مانند یک مسلمان، حدود شرعی را کاملاً رعایت کنید، نظر پسران مذهبی و معتقد به شما جلب می شود. جلب توجه برای نامحرم از طرق دیگر جایز نیست و باعث رفتارهای گناه آلود می گردد. ** حال به بسط موضوع «استفاده از واسطه برای ازدواج» و «اجتناب از پیشنهاد مستقیم توسط دختر» می پردازیم : طبق طبیعت و فطرت انسانها، در ازدواج، پسرها طالبند و دخترها مطلوب. پسر از خواستگاری کردن نه تنها ناراحت نمیشود بلکه خوشحال هم میشود. در مقابل، دختر دوست دارد که به خواستگاری او بیایند؛ به این دلیل اگر دختر شروع کننده ابراز علاقه باشد، ممکن است احساس خوبی در برخی پسرها ایجاد نشود. مرد جلوه نیاز است و زن جلوه ناز و نه برعکس؛ این خلاف طبیعت زن است که برای ازدواج، مستقیماً ابراز عشق و علاقه کند. برای مرد قابل تحمل است که از زنی خواستگاری کند و جواب رد بشنود و آنگاه از زن دیگری خواستگاری کند وجواب رد بشنود تا بالاخره زنی رضایت خود را به همسری با او اعلام کند، اما برای زن که می خواهد محبوب و معشوق باشد و از قلب مرد سر در آورد تا بر سراسر وجود او حکومت کند، بسیار سخت است و موافق غریزه اش نیست که مردی را به همسری خود دعوت کند و احیاناً جواب رد بشنود و سراغ مرد دیگری برود. حتی در ازدواج آدم و حوا در روایات آمده است که خداوند به حضرت آدم دستور داد که به سمت حوا برود و به حوا نفرمود که به نزد حضرت آدم بیاید. البته باید بگوییم مانع شرعی برای پیشنهاد صادقانه ازدواج از سوی دختر به پسر نیست ولی در عرف ما معمول نیست و جامعه ما خواستگاری دختر از پسر را نمی پسندد و اگر خواستگاری با رعایت آداب خاص همراه نباشد از قدر و منزلت زن مىکاهد و او را در چشم مرد کوچک مىکند. همچنین در صورت پاسخ منفی از سوی پسر، پس از دریافت جواب رد، روزگار به دختر که لطیف و عاطفیست سخت خواهد گذشت و به مراتب سخت تر از آن روزهایی که آن پسر را می خواست، خواهد شد. بنابراین در اینجا بهتر است با کیاست عمل شود تا بعدها پشیمانی به بار نیاورد. اشکالی ندارد که در برخی موارد که دختر از فرد بخصوصی خوشش آمده و فکر می کند که با او تناسب دارد، این امر از طرف دختر صورت بگیرد. همانطور که گفته شد در اسلام هم منعی برای آن بیان نشده است؛ منتهی برای آسیب زدایی، لازم است با درایت و کیاست عمل شود. اگر دختر از راه منطقی اش وارد شود و احساساتی با این قضیه برخورد نکند، مورد سرزنش و تمسخر دیگران قرار نمی گیرد. راه منطقی در این مسأله این است که اگر دختر به فردی علاقه دارد و او را برای همسری خویش مناسب می داند با مشورت دیگران (والدین و افرادی که به آن ها اعتماد دارد)، فردى را واسطه کند تا مطلب را به طور محرمانه پیگیرى نماید. لازم است شخص واسطه انسانى دیندار، متعهد و رازدار، دلسوز، عاقل و دارای تجربه باشد و هر دوی شما را بشناسد، تا به خوبى بتواند به وظیفهاش عمل کند و به طور غیرمستقیم مرد مورد نظر را به خواستگارى از شما تشویق کند. تنها در صورتی که زمینه مناسبی مشاهده کند و یا ضرورت اقتضا کند می تواند علاقه شما را به اطلاع ایشان برساند و به نحوی عمل کند که مشکلى ایجاد نشود. این نکته را نیز باید در نظر داشت که که اگر کسى بدون واسطه و شخصاً چنین اقدامى کرد، باید خود را براى شنیدن پاسخ منفى طرف مقابل نیز آماده کند؛ خصوصاً که دختران در این زمینه حساسترند و در صورتى که اقدام به خواستگارى کنند و با پاسخ مناسبى رو به رو نشوند، ممکن است از نظر روحى بسیار متألم گردند. بالاخره ازدواج نیاز به تمایل دو طرف به یکدیگر دارد و اگر دختر به پسر تمایل دارد، باید این کشش و میل از طرف پسر هم باشد و همیشه این تمایل دو طرفه وجود ندارد و گاهی اوقات با جواب منفی پسر همراه است. پس دختری که چنین ریسکی می کند باید از لحاظ روحی خودش را آماده شنیدن جواب منفی هم بکند تا در این صورت خیلی آسیب نبیند. در ضمن ابراز علاقه مستقیم می تواند محملی برای سوء استفاده طرف مقابل فراهم کند. اگر پسری (که مقید به امور دینی نیست) قصد ازدواج نداشته باشد و ببیند دختری به او علاقه مند است، امکان دارد، به دروغ و برای کسب لذت، قول ازدواج دهد و پس از سوء استفاده، دختر را رها کند؛ پس باید بسیار مراقب بود. با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی برای شما