ناشناس

بیماری دوقطبی و مشکلات موجود در رابطه دوستی و یا ازدواج

سلام من دختری هستم ٢١ساله که تقریبا دو ساله با یه اقاپسری اشناشدم و رابطه خیلی خوبی داشتیم و اینکه ایشون خییلی منو عاشقونه دوست داشت در واقع میمرد برام اصن!! از نظر اخلاقیم خیلی پسر خوبی بود طوری که هرچی میگفتم میگفت چشم! تا اینکه الان ٦ماهه کلا رفتارش تغییر کرده خییلی سرده باهام درست مثل سنگ! اصن پای قولاش زیاد نیس،انقدر تغییر کرده که باورم نمیشه این همونه! حتی کمی اعتقاداش،نظرش راجب همه چیز و کاملا یکی دیگه شده چن بار تا مرز جدایی رفتیم ولی با اصرارهای اون و علاقه ای که بهش داشتم نتونستم و نرفتم ولی دارم همینطور ازار شدید روحی میبینم اصلا اهمیت نمیده دیگه بهم و کاملا برعکس اوایله تا اینکه یروز فهمیدم بیماری دو قطبی خفیف و وسواس جبری شدیدی داره. ولی احساس میکنم چیزی غیر از اینه مثلا اینکه از منم سرد شده که رفتارش عوض شده اگه واقعا بخاطر بیماریش باشه درکش میکنم و کمکش میکنم چون توی طول درمانم هس و دکتر گفته که چن ماه دیگه خوب میشه. فقط شک دارم که همه رفتاراش بخاطر بیماریشه یا اینکه منو هم نمیخواد و بخاطر اینکه دلم نشکنه میخواد خودم بکشم کنار چون احساس میکنم با بقیه بهتره تا من !نمیدونم بخدا دیگه خسته شدم نه میتونم ازش دل بکنم نه اینکه اینجوری تحمل دارم منم دارم افسرده میشم فقط بگید توروخدا توی این بیماری ها این رفتارا طبیعیه یا نه زیاد ربطی نداره.لطفا راهنمایی کنین ممنون میشم
دوشنبه، 16 بهمن 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسن نجفی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

بیماری دوقطبی و مشکلات موجود در رابطه دوستی و یا ازدواج

ناشناس ( تحصیلات : فوق دیپلم ، 21 ساله )

سلام من دختری هستم ٢١ساله که تقریبا دو ساله با یه اقاپسری اشناشدم و رابطه خیلی خوبی داشتیم و اینکه ایشون خییلی منو عاشقونه دوست داشت در واقع میمرد برام اصن!! از نظر اخلاقیم خیلی پسر خوبی بود طوری که هرچی میگفتم میگفت چشم! تا اینکه الان ٦ماهه کلا رفتارش تغییر کرده خییلی سرده باهام درست مثل سنگ! اصن پای قولاش زیاد نیس،انقدر تغییر کرده که باورم نمیشه این همونه! حتی کمی اعتقاداش،نظرش راجب همه چیز و کاملا یکی دیگه شده چن بار تا مرز جدایی رفتیم ولی با اصرارهای اون و علاقه ای که بهش داشتم نتونستم و نرفتم ولی دارم همینطور ازار شدید روحی میبینم اصلا اهمیت نمیده دیگه بهم و کاملا برعکس اوایله تا اینکه یروز فهمیدم بیماری دو قطبی خفیف و وسواس جبری شدیدی داره. ولی احساس میکنم چیزی غیر از اینه مثلا اینکه از منم سرد شده که رفتارش عوض شده اگه واقعا بخاطر بیماریش باشه درکش میکنم و کمکش میکنم چون توی طول درمانم هس و دکتر گفته که چن ماه دیگه خوب میشه. فقط شک دارم که همه رفتاراش بخاطر بیماریشه یا اینکه منو هم نمیخواد و بخاطر اینکه دلم نشکنه میخواد خودم بکشم کنار چون احساس میکنم با بقیه بهتره تا من !نمیدونم بخدا دیگه خسته شدم نه میتونم ازش دل بکنم نه اینکه اینجوری تحمل دارم منم دارم افسرده میشم فقط بگید توروخدا توی این بیماری ها این رفتارا طبیعیه یا نه زیاد ربطی نداره.لطفا راهنمایی کنین ممنون میشم


مشاور: خانم الهه مولوی زاده

با سلام به شما
خواهر گرامی؛ در بیماری دوقطبی فرد در دوره ای از زمان بسیار سرخوش و شاد، اکتیو و پرتحرک و سرشار از انرژی است (شیدایی) و در دوره ای دیگر در فاز افسردگی به سر برده و به طور کلی انگیزه کافی را در زندگی نداشته ، بسیار تحریک پذیر با خُلق بسیار پایین و در پاره ای موارد حساس و عصبی می شود. چنانچه فرد موردنظر شما تشخیص دوقطبی گرفته رفتارهای وی در پی یک دوره مانیا (شیدایی) که اوج ابراز احساسات وی به شما بوده ، در حال حاضر قطب دیگر یعنی افسردگی را سپری می نماید که بی میلی، بی انگیزه بودن ، خُلق پایین و افسرده و ... همه و همه از علائم افسردگی می باشد. متأسفانه این بیماری درمان قطعی نداشته ولی با مصرف دارو ، فرد به تعادل نسبی دست می یابد که البته آگاهی و بینش اطرافیان آنها را در پذیرش شرایط خُلقی و روحی چنین افرادی کمک می نماید. در اینجا خدمت شما عرض می نمایم که زندگی مشترک با چنین فردی علاوه بر ایجاد مشکلات احتمالی در زندگی مشترک و تحمل نوسانات خُلقی که به طور کلی پیش بینی ناپذیر نیز می باشد تا حدود زیادی سخت بوده و به شما دوست عزیز توصیه می گردد در خصوص ازدواج و یا ادامه ارتباط با ایشان بیشتر فکر کرده و چنانچه تمایل به ادامه چنین ارتباطی می باشید اطلاعات خود را در این زمینه تکمیل کرده و آگاهی خود را نسبت به این بیماران افزایش دهید. لازم به ذکر است که تجربه دوره شیدایی (مانیا) با چنین افرادی بسیار لذت بخش می باشد که باعث ایجاد علاقه و تمایل به ادامه ارتباط می گردد ولی باید در نظر داشت که فرد دوقطبی، در دوران سرخوشی خود نیز با انجام فعالیت هایی نظیر ریسک های غیر قابل باور (روابط متعدد و ...) باعث ایجاد دردسر برای شریک خود گردیده و تجربه هر دو دوره (شیدایی و افسردگی) مشکلات خاص خود را برای اطرافیان  و نزدیکان چنین افرادی بهمراه خواهد داشت. بنابراین توصیه قبل از هر چیز به شما دوست گرامی کسب اطلاع از حالات مختلف و افت و خیزهای خُلقی چنین افرادی می باشد که با در نظر گرفتن مشکلات احتمالی همراهی با ایشان ، اقدام به ادامه رابطه نموده، در غیر این صورت و در شرایط عدم آگاهی و بینش نسبت به همراهی و یا داشتن زندگی مشترک با چنین فردی(دوقطبی) احتمال بروز مشکلات در زندگی شما افزایش خواهد یافت. امید است شما دوست عزیز با تفکر در این خصوص ، با انتخاب مسیری صحیح در زندگی خود، آینده ای همراه با آرامش و امنیت را در زندگی خود رقم زده و خوشبختی قرین لحظات زندگی شما باشد.
با آرزوی موفقیت برای شما



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.