ناشناس

شوهرم میگه مرا دوست نداره

باسلام همسرمن از اوایل ازدواج میگوید که مرا دوست ندارد وبه اجبار خانواده اش بامن ازدواج کرده فردی است که هرچقد حرف میزنم و کوتاه میاییم بازهم اثری نمیکندیک روزتمام ممکن است به من زنگ نزد میامک ندهدبادوستانش بیرون میرود واگر اعتراضی کنم میگوید بخودم مربوط است کوچوترین احترام وارزشی به رابطمان و زندگیمان ندارد ومیگوید که بخاطراینکه طلاق در خانواده ما بسیییار بداست زندگی میکنیم درمقابل این گاهی هم انگار که برای چندساعت ادم دیگری میشود رفتارش بهترشده یا میگویدهرچی توبگی همونه یا دستانم رامیبوسد.بک مثالم ازرفتارش بزنم من حاضرشده بودم ومنتظراومدن ایشون بودم بعدازدوساعت اومدن وگفتن که داشتن فیلم میدیدن واین بنطرم یعنی بی احترام به من واهمیت ندادن.درضمن ما دردوران عقدیم وهنوز زیرسقف نرفتیم همسرمم ازتشی هستن و من هریک ماه یابیشترایشونو میبینم به من بگید من چجوری با ایشون رفتارکنم واقعا عاجزموندم
دوشنبه، 16 بهمن 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسن نجفی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

شوهرم میگه مرا دوست نداره

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 21 ساله )

باسلام همسرمن از اوایل ازدواج میگوید که مرا دوست ندارد وبه اجبار خانواده اش بامن ازدواج کرده فردی است که هرچقد حرف میزنم و کوتاه میاییم بازهم اثری نمیکندیک روزتمام ممکن است به من زنگ نزد میامک ندهدبادوستانش بیرون میرود واگر اعتراضی کنم میگوید بخودم مربوط است کوچوترین احترام وارزشی به رابطمان و زندگیمان ندارد ومیگوید که بخاطراینکه طلاق در خانواده ما بسیییار بداست زندگی میکنیم درمقابل این گاهی هم انگار که برای چندساعت ادم دیگری میشود رفتارش بهترشده یا میگویدهرچی توبگی همونه یا دستانم رامیبوسد.بک مثالم ازرفتارش بزنم من حاضرشده بودم ومنتظراومدن ایشون بودم بعدازدوساعت اومدن وگفتن که داشتن فیلم میدیدن واین بنطرم یعنی بی احترام به من واهمیت ندادن.درضمن ما دردوران عقدیم وهنوز زیرسقف نرفتیم همسرمم ازتشی هستن و من هریک ماه یابیشترایشونو میبینم به من بگید من چجوری با ایشون رفتارکنم واقعا عاجزموندم


مشاور: علی محمد صالحی

با عرض سلام و وقت بخیر.
این نکاتی که شما بیان کردید نشون میده مسئله شما تا حدی جدیه و باید دقت بیشتری بکنید و تا وقتی که زیر یک سقف نرفتید میبایست این مسائل حل بشه، و الا بعد از اینکه زندگی مشترک شما شروع شد اگر رفتار همسر شما بدتر نشه، بعیده که بهتر بشه. معمولا شکایت خانمها اینه که میگن شوهر ما به ما نمیگه دوست دارم، اما اینکه شوهر بگه دوست ندارم، نشون میده که مسئله جدیتره، من میدونم شما خانم فهمیده و خوبی هستید و حتما ویژگیهای مثبت زیادی دارید که خانواده همسرتون به پسرشون اصرار داشتند که با شما ازدواج کنه، ولی یه نکته ای اینجا هست و اون اینه که چون در فکر همسر شما اینه که من این خانم رو انتخاب نکردم پس برام مهم هم نیست که چی بشه، یعنی مسئولیت این ازدواج رو برعهده نمیگیره و تعهدی که باید داشته باشه رو نداره، بخاطر همین یکی از چیزهایی که در ازدواج مطرح میشه اینه که والدین اجازه بدن پسر خودش در انتخاب همسرش نقش داشته باشه که بعدا این بهونه رو نیاره که من انتخاب نکردم و همه مسئولیت رو به گردن خانوادش بندازه.
اما همه این مطالب به این معنی نیست که الان شما برای هم مناسب نیستید، بلکه منظور من اینه که باید شما و همسرتون قبل از اینکه زیر یک سقف برید دقیق مشخص کنید که همسر شما چی کار میخواد بکنه؟ آیا قراره تا آخر عمر همش همینو تکرار کنه که من به اجبار ازدواج کردم و به این بهانه از تمام مسئولیتها شانه خالی کنه؟ و شما هم تا یک حدی میتونید تحمل کنید و کوتاه بیایید بعد از مدتی شما هم دیگه نمتونید تحمل کنید.
شما باید انتخاب کنید آیا میتونید با ایشون به این شیوه تا آخر عمر زندگی کنید و تحمل کنید؟ اگر میتونید که هیچ، اگر نمیتونید باید تصمیم جدیتری بگیرید یعنی برای برطرف شدن این مسائل فعالتر بشید و از همسرتون بخواهید که به صورت حضوری نزد روانشناس خانواده تشریف ببرید و سعی کنید این مسائل حل بشه.
و اینکه گفتید گاهی آدم دیگری میشه و رفتارش بهتره، یعنی هنوز امید هست که این مسئله حل بشه، و شوهرتون قدر شما رو بدونه، فقط ی کسی باید ایشون رو متوجه تفکر اشتباهش بکنه.
موفق و خوشبخت باشید



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.