ناشناس

برادرم ۴۰ سالش هست و ترس از ازدواج دارد

با عرض سلام و خسته نباشید برادرم ۴۰ سالش هست و ترس از ازدواج دارد شغل مناسبی دارد ولی کلا آدم افسرده ای هست همیشه کارهایش را به فرداها موکول میکند توی خانواده ای بزرگ شده که خواهربزرگترش عقب مانده ی ذهنی هست و پدرمم فوت شده مادرم هرچی ازش بخواد فوری برایش آماده میکند ولی صحبت ازدواج میشه حرفی نمیزند خیلی عصبانی میشه عین بچهها قهر میکنه سه خواهریم ویه برادر خیلی دوست داریم ازدواج کنه ولی گوش نمیده،،،من احساس میکنم ترس داره فکرمیکنه الان عقد کنه چطوری با خانومش رابطه داشته باشه چطوری وارد یه خانواده جدیدی بشه،فردا خواهر مریضش چی میشه و هزارتا ترس دیگه در ضمن اهل رابطه با زنی هم نیست که بگیم سرش گرمه بیرون، ادم هرزه ای نیست تابه حال دست هیچ دختری رو نگرفته،،،،از بعضی صحبتاش مشخصه دوست داره ازدواج کنه صاحب فرزند بشه ولی نمیتونه اولین قدم برای ازدواج برداره،و یه خورده هم دچار وسواس هست مثلا درو قفل کردی بخاری رو چک میکنه....آقای یا خانم دکتر خواش میکنم کمک کنید بفرمایید من چیکار کنم چه راهکاری دارید تا راضی بشه،اصلا پیش مشاوره هم نمیره،واقعا درمانده ایم خدا خیرتون بده دله یه مادری را شاد کنید با مشاوره خوبتون با سپاس فراوان
سه‌شنبه، 17 بهمن 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیده نرجس رضایی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

برادرم ۴۰ سالش هست و ترس از ازدواج دارد

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 27 ساله )

با عرض سلام و خسته نباشید
برادرم ۴۰ سالش هست و ترس از ازدواج دارد شغل مناسبی دارد ولی کلا آدم افسرده ای هست همیشه کارهایش را به فرداها موکول میکند توی خانواده ای بزرگ شده که خواهربزرگترش عقب مانده ی ذهنی هست و پدرمم فوت شده مادرم هرچی ازش بخواد فوری برایش آماده میکند ولی صحبت ازدواج میشه حرفی نمیزند خیلی عصبانی میشه عین بچهها قهر میکنه سه خواهریم ویه برادر خیلی دوست داریم ازدواج کنه ولی گوش نمیده،،،من احساس میکنم ترس داره فکرمیکنه الان عقد کنه چطوری با خانومش رابطه داشته باشه چطوری وارد یه خانواده جدیدی بشه،فردا خواهر مریضش چی میشه و هزارتا ترس دیگه در ضمن اهل رابطه با زنی هم نیست که بگیم سرش گرمه بیرون، ادم هرزه ای نیست تابه حال دست هیچ دختری رو نگرفته،،،،از بعضی صحبتاش مشخصه دوست داره ازدواج کنه صاحب فرزند بشه ولی نمیتونه اولین قدم برای ازدواج برداره،و یه خورده هم دچار وسواس هست مثلا درو قفل کردی بخاری رو چک میکنه....آقای یا خانم دکتر خواش میکنم کمک کنید بفرمایید من چیکار کنم چه راهکاری دارید تا راضی بشه،اصلا پیش مشاوره هم نمیره،واقعا درمانده ایم خدا خیرتون بده دله یه مادری را شاد کنید با مشاوره خوبتون با سپاس فراوان


مشاور: خانم طیبه قاسمی

با عرض سلام و احترام به شما خواهر گرامی؛
در پاسخ به سوال شما و جهت رفع مشکل برادرتان برای ترغیب به ازدواج، ابتدا مواردی را در خصوص موهبت ازدواج و دستاوردهایی که می تواند برای انسان داشته باشد بیان می کنیم که شما می توانید با مطالعه آنها در گفتگو و صحبت های مابین خودتان این مطالب را به او انتقال دهید. همچنین در ادامه راهکار هایی برای مقابله با ترس از ازدواج بیان می شود. که می تواند موثر باشد. البته اگر مخاطب سوال خود برادرتان بود شاید انتقال مطلب بهتر صورت می گرفت ولی در حال حاضر شما هم می توانید اینکار را انجام دهید. (توجه داشته باشید که مخاطب پاسخ های ما نیز شخصی است که ترس از ازدواج دارد.) البته دانستن این مطالب تا حدودی می تواند مشکل شخص را حل نماید ولی باتوجه به سن برادرتان که شخصیت او تقریبا شکل گرفته است و خیلی تغییر زیادی نخواهد کرد، لذا راهکار اساسی برای رفع مشکل او مراجعه و مشاوره حضوری به یک روانکاو حاذق است. با انجام چند جلسه روانکاوی ذهنی ، می توان ذهنیت ناخودآگاه او را نسبت به این ترس تغییر داد. لذا ما به شما توصیه می کنیم که علاوه بر مطالعه و بیان مسائل زیر برای او ، در جهت ترغیب او برای مراجعه به یک روانشناس تلاش نمایید. قرآن راز آفریدن همسر را (لتسکنوا الیها) مى داند. البته ازدواج و زندگى مشترک وقتى ثمر بخش، سودمند و ماندگار است که روحیه ها و طرز تفکر دو طرف، همسو و نزدیک باشد . در غیر این صورت، ریسمان وحدت و یگانگى به ضعف و سستى مى گراید و سرانجام گسسته مى شود. ازدواج داراى فواید بسیاری است از جمله: 1. بقاى نسل، 2. آرامش و تعادل روحى و جسمى، 3. سلامت اخلاقى و اجتماعى جامعه، 4. تامین نیاز طبیعی و غریزی انسان, 5. ارضاى حس محبت کردن و مورد محبت قرار گرفتن و... . البته ممکن است بعضى از این فایده ها براى برخى مهم تر باشد؛ گاهى شخصى به جهت ارضاى غریزه جنسى خود، ازدواج مى کند و آن را از نظر اهمیت در رتبه اول قرار مى دهد و گاهى به دست آوردن شریک و یاورى دلسوز در زندگى براى او اهمیت دارد وروایات بسیارى نیز در این زمینه وجود دارد؛ چنان که از پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله نقل شده است: «هر کس ازدواج کند، به درستى که از نصف دینش پاسدارى کرده است».«من تزوج فقد احرز نصف دینه». (وسائل الشیعه، ج 14، ص 5).اگر شخصى براى او امکانات ازدواج فراهم باشد و شخص خوبى هم در دسترس باشد و با این همه ازدواج نکند. سنتى از سنت هاى پیامبر(ص) را ترک نموده است. هیچ انسانى به تنهایى کامل نیست و پیوسته در جهت جبران کمبود خویش تلاش مى کند. مرحوم شهید مطهرى در این باره مى فرماید: «تشکیل خانواده یعنى یک نوع علاقه مند شدن به سرنوشت دیگران.... و یکى از علل این که در اسلام ازدواج یک امر مقدس و عبادت تلقى شده است همین است... ازدواج اولین مرحله خروج از خود طبیعى فردى و توسعه پیدا کردن شخصیت انسان است... پختگى اى که در پرتو ازدواج و تشکیل خانواده ایجاد مى شود، در هیچ جاى دیگر نمى توان به آن رسید. و آن را فقط در ازدواج و تشکیل خانواده باید بدست آورد.» بنابراین، مى توان ازدواج را مایه رشد و کمال یافتن انسان دانست. در واقع خداوند انسان را به گونه اى آفریده که بدون جنس مخالف ناقص است و با جنس مخالف کامل مى شود. مرد به زن نیازمند است و زن به مرد. هر کدام از دو جنس از نظر روحى و جسمى به هم وابسته اند و با قرار گرفتن در کنار هم یکدیگر را تکمیل مى کنند.مهم ترین نیازى که بر اثر ازدواج تأمین مى شود، نیاز به آرامش و احساس امنیت و آسودگى است این نیاز که در سرشت آدمى ریشه دارد، بنابراین، همسر موجب آرامش و امنیت خاطر و محیط خانه وسیله آرامش روحى زن و مرد قرار داده شده است. این احساس آرامش به ثبات فکرى و روحى، وقار، احساس ارزشمند بودن و لذت مى انجامد. در واقع دست آفرینش نوعى کشش درونى میان زن و مرد به ودیعت نهاده تا هر کدام در سنین خاص خواهان یکدیگر شوند و اضطراب وپریشانى شان از طریق ازدواج به سکونت و آرامش تبدیل گردد. ازدواج و تشکیـل زندگی مشترک یکی از مسائلی است که ممکن است برخی را به وحشـت بیندازد. با این وجود اگر بدانید ازدواج مستـلـزم چه مواردی بـوده و هـمـچنین انتظارات شخصی خودشان رانیز معین نمایند، می‌توانـند بـه راحـتــی به ترس از ازدواج غلبه کرده و با درک کامل تصمیم بگیرند .ابتدا باید برای خودشان معین کنند که دقیقاً از چه چیز می‌ترسند: بیشتر افراد از خود ازدواج نمی‌ترسند، بلکه از حواشی و احتمال وجود شکست در آن وحشت دارند. احساس می‌کنند که چه تغییری ممکن است ایجاد شود؟ بدترین تصویر ذهنی که ایشان را در مقابل ازدواج کردن خلع سلاح می‌کند، در ذهن خودش مجسم کند و شما باید ، دیگران و کسانی که تجربه موفقیت آمیز داشته اند را موقعیت صحبت و تبادل نظر با آنها را فراهم کنید . لیستی از مواردی را که می‌توانید انجام دهید تا نتیجه موفقیت آمیز گردد بر روی یک برگ کاغذ یادداشت نمایید. تمام صحنه‌هایی که باعث ایجاد ترس درایشان می‌شود را مجسم کنید و سپس به این مطلب فکر کنید که برای بهبود اوضاع چه قدمی می‌توانید بردارید.ببینید که کدامیک از جنبه‌های ازدواج در نظر برادرتان از اهمیت خاصی برخوردار است،در گفتگوهای صمیمی از او بخواهید که پیرامون انتظارات، عقاید، باورها، زمانبدی و... برای شما بیشتر توضیح بدهد. هر چه بیشتر ایشان این مسائل را برای شما و یا یکی از اقوام و یا دوست نزدیکی و یا حتی روحانی محل ، که با او احساس راحتی میکند ،بگوید با نیمه پنهان وجودش بیشتر آشنا شده و بسیاری از ترس های بی مورد از بین خواهد رفت البته با صبر و حوصله ، و مسائل مبهم کمتری در میان خواهد بود ، تا آنجایی که می‌توانید به حرف‌های برادرتان به دقت گوش دهید و دیدگاههای شخصی ایشان را نیز منظور کنید، همچنین در نهایت ادب و احترام نقطه نظر‌های شخصی خودتان را نیز به او انتقال دهید.
با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی برای شما و خانواده محترمتان

بیشتر بخوانید:
 ترس از ازدواج



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما