ناشناس
مشاوره ازدواج
سلام ووقت بخیر اخیرا با خانمی آشنا شدم که از طریق دوستان بهم معرفی شده
سوالی که داشتم اینکه همسر آینده من با خواستگاه فکری من همسان وهم ردیف هست ولی چهره ظاهریشون کمی بااون چیزی که تصور میکردم متفاوت هست وقتی باهاشون رودر رو صحبت میکنم بسیار علاقه مند میشم به ایشون ولی وقتی ازشون فاصله میگیرم اصلا علاقه ایی بهشون ندارم
در زمان بعدی که باهم قرار به گفتگو گذاشتیم میخواستم باهاشون خداحافظی کنم ولی بازهم شدت علاقه مانع شد دوباره که فاصله گرفتم باز حس دودلی بهم دست داده
مشاور: احسان فدایی
با سلام و تشکر از ارتباط شما با ما
در ابتدا توجه داشته باشید که «زیبایی» یک امتیاز است و در شیرینی و سعادت «زندگی زناشویی» تأثیر بسزایی دارد. دو انسان، که میخواهند به عنوان همسر و یاور، کانونی سعادتمندانه تشکیل دهند و تا پایان عمر در کنار هم با صفا و صمیمیت و عشق و محبت زندگی کنند، لازم است یکدیگر را از هر جهت دوست داشته باشند و از اندام و چهره و شکل ظاهری همدیگر خوششان بیاید.
زیبایی، یک معیار و اندازة معیّن و «قانون استاندارد» ندارد که بشود افراد را با آن سنجید؛ بلکه ـ تا حدودی ـ به سلیقة افراد بستگی دارد. حتی ممکن است فردی در نظر کسی زیبا باشد و در نظر دیگری زشت. پس، صفت زیبایی، یک خصوصیت نسبی است و لازم نیست در حدّ عالی باشد؛ بلکه مهم آن است که دو همسر، یکدیگر را بپسندند و از هم خوششان بیاید و دلخواه هم باشند. اگر انسانی، قیافة ظاهری و اندام همسرش را نپسندد و او را دوست نداشته باشد، ممکن است ـ بطور ناخواسته ـ به او ستم و جفا کند و از او بهانه و ایراد بگیرد و زندگی را بر او تلخ نماید.
زیبایی همسر، در حفظ و تقویت عفّت و ایمان همسر نیز تأثیر دارد. اگر همسر، از زیبایی همسرش راضی باشد، چشم و فکر و عملش، متوجّه دیگران نخواهد شد و حسرتِ زیبایان بیگانه را نخواهد خورد و به دنبال بیگانگان نخواهد رفت و دچار خیانت به همسر نمیشود (چه مرد و چه زن) مگر اینکه از فطرت انسانی خارج شده و از ایمان و عفت، بیبهره باشد!
زیبایی و حسن ظاهر، اگر چه یکی از صفات کاملا لازم و اساسی برای انتخاب همسر است ولی در عین حال تنها معیار ازدواج نیست. چرا که فلسفه ازدواج رسیدن به آرامش روانی، کمال یافتن زن و مرد در کنار یکدیگر و تولید نسل سالم و صالح برای اجتماع است. اگر ملاک تصمیم گیری و انتخاب، فقط زیبایی ظاهری بدون توجه به دیگر معیارها باشد، نمی توان تضمینی برای ادامه زندگی مشترک داشت. زیرا در انسان ها پس از مدتی معمولا آن طراوت و جاذبه های ظاهری افت کرده، شور و شهوت اولیه نیز فروکش می کند و آن تنها امتیازی که به خاطر آن (زیبایی) ازدواج صورت گرفته بود، کمرنگ می شود آن گاه دلسردی ها و ناگواری ها، بهانه ها و ... شروع می شود. و چون از دیگر معیارهای اساسی مثل تدین و ایمان، اخلاق و ارزش های اخلاقی و ... خبری نیست زیربنای زندگی مشترک متزلزل می شود و آن دلگرمی و انگیزه کافی برای زندگی سالم و با نشاط از بین می رود.
اما اگر کسی معیارهای اساسی در انتخاب همسر(تدین، اصالت خانوادگی، اخلاق و...) را مدنظر قرار داد و تناسب ظاهری، زیبایی و دیگر ملاک های فرعی را هم در کنار آن ملاک ها قرار داد در زندگی مشترک دراز مدت به خاطر پایبندی آنها به اصول اخلاقی و دینی گرفتار نابسامانی ها نخواهند شد و از لذت آرامش و کمال نیز بهره مند خواهد شد. و با بروز برخی مشکلات در پرتو آموزه های دینی و اخلاقی به راحتی و به سادگی حل خواهد شد.
زیبایی یک امتیاز است به طورى که لازم است دختر و پسر یکدیگر را از نظر اندام و چهره و شکل ظاهرى دوست داشته باشند. مهم این نکته است که باید بین زشت بودن و زیبا نبودن فرق گذاشت .یعنی نباید با شخص زشت ازدواج کرد اما این که میزان زیبایی چقدر باشد به سلیقه افراد بستگی دارد زیرا ممکن است فردى در نظر کسى زیبا باشد و در نظر دیگرى زشت باشد.
مىتوان گفت زیبایى به اندازهاى باید باشد که طرفین یکدیگر را بپسندند و جذابیت کافى براى همدیگر داشته باشند و متناسب با ویژگىهاى خود، دیگرى را انتخاب کنند. به عبارت دیگر از نظر ظاهرى نیز باید کفو همدیگر باشند.
با تمام این حرفهایی که مطرح شد هر جوانی باید تلاش کند بهترین همسر را از هر لحاظ انتخاب کند و همسری را انتخاب نماید که علاوه بر زیباییهای درونی و معنوی از زیبایی ظاهری نیز برخوردار باشد.البته سیرت زیبا از صورت زیبا بهتر است .
همانگونه که ملاحظه نمودید اگر چه معیار زیبایی و خوش قیافه بودن همسر جزء معیار های درجه دوم است ولی تاثیر بسزایی در زندگی مشترک دارد و در عین حال باید ملاک های دیگر را در انتخاب همسر مد نظر گرفت.
در پایان توصیه می کنیم سعی کنید به هیچ وجه تردید به خود راه ندهید و اگر در حضور ایشان پسند کرده اید بیش از این معطل نکنید و زمینه ازدواج را فراهم نمایید.
موفق باشید.
بیشتر بخوانید:
معیار خواستگاری
آیا زیبایی ظاهری زن برای ازدواج مهم است؟ و اگر هست تا چه میزان؟
در ابتدا توجه داشته باشید که «زیبایی» یک امتیاز است و در شیرینی و سعادت «زندگی زناشویی» تأثیر بسزایی دارد. دو انسان، که میخواهند به عنوان همسر و یاور، کانونی سعادتمندانه تشکیل دهند و تا پایان عمر در کنار هم با صفا و صمیمیت و عشق و محبت زندگی کنند، لازم است یکدیگر را از هر جهت دوست داشته باشند و از اندام و چهره و شکل ظاهری همدیگر خوششان بیاید.
زیبایی، یک معیار و اندازة معیّن و «قانون استاندارد» ندارد که بشود افراد را با آن سنجید؛ بلکه ـ تا حدودی ـ به سلیقة افراد بستگی دارد. حتی ممکن است فردی در نظر کسی زیبا باشد و در نظر دیگری زشت. پس، صفت زیبایی، یک خصوصیت نسبی است و لازم نیست در حدّ عالی باشد؛ بلکه مهم آن است که دو همسر، یکدیگر را بپسندند و از هم خوششان بیاید و دلخواه هم باشند. اگر انسانی، قیافة ظاهری و اندام همسرش را نپسندد و او را دوست نداشته باشد، ممکن است ـ بطور ناخواسته ـ به او ستم و جفا کند و از او بهانه و ایراد بگیرد و زندگی را بر او تلخ نماید.
زیبایی همسر، در حفظ و تقویت عفّت و ایمان همسر نیز تأثیر دارد. اگر همسر، از زیبایی همسرش راضی باشد، چشم و فکر و عملش، متوجّه دیگران نخواهد شد و حسرتِ زیبایان بیگانه را نخواهد خورد و به دنبال بیگانگان نخواهد رفت و دچار خیانت به همسر نمیشود (چه مرد و چه زن) مگر اینکه از فطرت انسانی خارج شده و از ایمان و عفت، بیبهره باشد!
زیبایی و حسن ظاهر، اگر چه یکی از صفات کاملا لازم و اساسی برای انتخاب همسر است ولی در عین حال تنها معیار ازدواج نیست. چرا که فلسفه ازدواج رسیدن به آرامش روانی، کمال یافتن زن و مرد در کنار یکدیگر و تولید نسل سالم و صالح برای اجتماع است. اگر ملاک تصمیم گیری و انتخاب، فقط زیبایی ظاهری بدون توجه به دیگر معیارها باشد، نمی توان تضمینی برای ادامه زندگی مشترک داشت. زیرا در انسان ها پس از مدتی معمولا آن طراوت و جاذبه های ظاهری افت کرده، شور و شهوت اولیه نیز فروکش می کند و آن تنها امتیازی که به خاطر آن (زیبایی) ازدواج صورت گرفته بود، کمرنگ می شود آن گاه دلسردی ها و ناگواری ها، بهانه ها و ... شروع می شود. و چون از دیگر معیارهای اساسی مثل تدین و ایمان، اخلاق و ارزش های اخلاقی و ... خبری نیست زیربنای زندگی مشترک متزلزل می شود و آن دلگرمی و انگیزه کافی برای زندگی سالم و با نشاط از بین می رود.
اما اگر کسی معیارهای اساسی در انتخاب همسر(تدین، اصالت خانوادگی، اخلاق و...) را مدنظر قرار داد و تناسب ظاهری، زیبایی و دیگر ملاک های فرعی را هم در کنار آن ملاک ها قرار داد در زندگی مشترک دراز مدت به خاطر پایبندی آنها به اصول اخلاقی و دینی گرفتار نابسامانی ها نخواهند شد و از لذت آرامش و کمال نیز بهره مند خواهد شد. و با بروز برخی مشکلات در پرتو آموزه های دینی و اخلاقی به راحتی و به سادگی حل خواهد شد.
زیبایی یک امتیاز است به طورى که لازم است دختر و پسر یکدیگر را از نظر اندام و چهره و شکل ظاهرى دوست داشته باشند. مهم این نکته است که باید بین زشت بودن و زیبا نبودن فرق گذاشت .یعنی نباید با شخص زشت ازدواج کرد اما این که میزان زیبایی چقدر باشد به سلیقه افراد بستگی دارد زیرا ممکن است فردى در نظر کسى زیبا باشد و در نظر دیگرى زشت باشد.
مىتوان گفت زیبایى به اندازهاى باید باشد که طرفین یکدیگر را بپسندند و جذابیت کافى براى همدیگر داشته باشند و متناسب با ویژگىهاى خود، دیگرى را انتخاب کنند. به عبارت دیگر از نظر ظاهرى نیز باید کفو همدیگر باشند.
با تمام این حرفهایی که مطرح شد هر جوانی باید تلاش کند بهترین همسر را از هر لحاظ انتخاب کند و همسری را انتخاب نماید که علاوه بر زیباییهای درونی و معنوی از زیبایی ظاهری نیز برخوردار باشد.البته سیرت زیبا از صورت زیبا بهتر است .
همانگونه که ملاحظه نمودید اگر چه معیار زیبایی و خوش قیافه بودن همسر جزء معیار های درجه دوم است ولی تاثیر بسزایی در زندگی مشترک دارد و در عین حال باید ملاک های دیگر را در انتخاب همسر مد نظر گرفت.
در پایان توصیه می کنیم سعی کنید به هیچ وجه تردید به خود راه ندهید و اگر در حضور ایشان پسند کرده اید بیش از این معطل نکنید و زمینه ازدواج را فراهم نمایید.
موفق باشید.
بیشتر بخوانید:
معیار خواستگاری
آیا زیبایی ظاهری زن برای ازدواج مهم است؟ و اگر هست تا چه میزان؟