ناشناس

میترسم که بین مادرم و پسرعموم ارتباطی پیش بیاد.این افکار نگرانم میکنه.لطفا کمکم کنین"

با سلام من دانشجوی رشته هنر در یکی از شهرستانهای اصفهان هستم مادرم در اهواز زندگی میکند و پدرم فوت کرده اند در این چندماه دوری من از مادرم متوجه شدم که تنهایی خودش رو با خانواده پدریم و همچنین خانواده عموم پر میکنه مادرم 35سالشه و هنوز جوانه...در خانواده عموم پسر عمویی دارم که ایشون تاحالا دوبار ازدواج کردن و هردو بار جداشدن...پسرعموم 28سالشه و بسیار لا ابالی و همچنین خیلی زبون باز و عیاش هستش... من ترسم این هست که بین مادرم و پسرعموم ارتباطی پیش بیاد...گرچه به پاک دامنی مادرم همیشه ایمان داشتم ولی از بودن پسرعموم در نزدکی مادرم وحشت دارم...یه جورایی مطمینم که پسرعموم همچین قصدی رو داره... میخام به مادرم این قضیه رو گوش زد کنم ولی نمیدونم جچور بگم که بهش برنخوره... خواهش میکنم اگه مورد مشابه یا نظری دارین بهم بگین ممنون
سه‌شنبه، 1 اسفند 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیده نرجس رضایی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

میترسم که بین مادرم و پسرعموم ارتباطی پیش بیاد.این افکار نگرانم میکنه.لطفا کمکم کنین"

ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 18 ساله )

با سلام
من دانشجوی رشته هنر در یکی از شهرستانهای اصفهان هستم
مادرم در اهواز زندگی میکند و پدرم فوت کرده اند
در این چندماه دوری من از مادرم متوجه شدم که تنهایی خودش رو با خانواده پدریم و همچنین خانواده عموم پر میکنه
مادرم 35سالشه و هنوز جوانه...در خانواده عموم پسر عمویی دارم که ایشون تاحالا دوبار ازدواج کردن و هردو بار جداشدن...پسرعموم 28سالشه و بسیار لا ابالی و همچنین خیلی زبون باز و عیاش هستش...
من ترسم این هست که بین مادرم و پسرعموم ارتباطی پیش بیاد...گرچه به پاک دامنی مادرم همیشه ایمان داشتم ولی از بودن پسرعموم در نزدکی مادرم وحشت دارم...یه جورایی مطمینم که پسرعموم همچین قصدی رو داره...
میخام به مادرم این قضیه رو گوش زد کنم ولی نمیدونم جچور بگم که بهش برنخوره...
خواهش میکنم اگه مورد مشابه یا نظری دارین بهم بگین
ممنون


مشاور: علی محمد صالحی

با عرض سلام و احترام.
در درجه اول شما باید مادرتون رو درک کنید که تنهایی و دوری عزیزان، براشون سخت و دشواره و شما نمیتونید انتظار داشته باشید که ایشون همش تو خونه بشینه و جایی نروند، چون خود این کار باعث میشه که از جهت روحی روانی آسیب ببینند و پیامدهای بدی براشون داشته باشه، از طرف دیگه قابل درکه که شما هم تشویش خاطر داری و احتمالا بخاطر این موضوع، تمرکز بر روی درس و دانشگاه، برات دشوار و سخته، اما همانطور که خود شما اشاره کردید اگر این مطلب رو بصورتی نامناسبی به مادرتون منتقل کنید، مطمئنا به ایشون بر میخوره، کاری که شما میتونی انجام بدی اینه که مثالا اینطور بگی «من نگرانم فلانی مزاحم شما بشه» یا «مشکلی که ندارید، کسی مزاحم شما نشده که؟» ...، یعنی در بیانات شما، نگرانی تون بخاطر پسرعموتون باشه نه مادرتون، وقتی اینطور گفتید هم مادر شما ناراحت نمیشه، هم متوجه مطلب میشه.
در کنار این مطلب، همانطور که اشاره کردید «به پاک دامنی مادرم همیشه ایمان داشتم» به این هم توجه کنید که خود مادرتون تجربه، فهم، شعور و... از شما بیشتره، و بیشتر از شما مواظب این مسائل هست، و نیاز نیست شما بیش از اندازه نگران باشید و خودتون رو اذیت کنید، پس شما تمرکز و توجهتون رو بر درس بذارید تا موفقیت و پیشرفت شما، باعث خوشحالی ایشون و مرحوم پدرتون بشود.
موفق و سربلند باشید
 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.